9.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عصرها یک معماست
درست مانند یک رویا
غـروب در آن نـهفتـه
و شب در کمین او...
الــهــی کــــه در ایــن
عصر زیبا لبتون خندون
دلــتــون خــالــی از غـصہ
و روزگارتون پر نشاط باشه
عصرتون بخیر و پراز آرامش
❥❥❥❥
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
➖دلیل سکوت آقای جلیلی نسبت به محتوای جلسهٔ مشهد!
#سعید_مظلوم...
9.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بر چرخ فلک مناز که کمر شکن است
بر رنگ لباس مناز که آخر کفن است
مغرور مشو که زندگی چندروز است
در زیر زمین شاه و گدا یک رقم است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر دلتان شکست التماس دعا
#همراه_شهدا🌹
هدایت شده از کانال روشنگری شهید فتوی🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
⚫️⚫️⚫️
⚫️ حکایتی بسیار زیبا و تکان دهنده از سید علی اکبر کوثری.
(از روضه خوان های قدیم قم)
🔹در ظهر عاشورای یک سالی برای روضه خوانی به یکی از مساجد قم رفتم.
بچه های آن محله به رسم کودکانهٔ خود بازی میکردند و به جهت تقلید از بزرگترها با چادرهای مشکی و مقنعه های مشکی مادرانشان حسینیه و تکیه ی کودکانه و کوچکی در عالم کودکی در گوشه ای از محله برای خودشان درست کرده بودند
🔹 بعد از اتمام جلسه آمدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ما هم روضه میخونی؟
گفتم:دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم، هر چه دختربچه اصرار کرد، توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت: مگه ما دل نداریم!؟ چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟
🔹 پیش خودم گفتم دل این بچه رو نشکنم. قبول کردم و باعجله به دنبالش رفتم تا رسیدیم به حسینیهٔ کوچک و محقری که به اندازه سه چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند
🔹 سر خم کردم و وارد شدم. روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند.
سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم
السلام علیک یاابا عبدالله...
دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر
از آب هم مضایقه کردند کوفیان...
دعائی کردم و آمدم بلند بشم باعجله برم
که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری.
🔹رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت ، چائی سرد که رنگ خوبی هم نداشت، با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن، بی سر و صدا از پشت سر چای رو ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم...
🔹شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته آمدم منزل. از شدت خستگی فورا به خواب رفتم
وجود نازنین حضرت زهرا صدیقهٔ کبری علیهاالسلام در عالم رویا بالای سرم آمدند. طوری که متوجه حضور ایشان شدم
به من فرمودند:آسید علی اکبر مجالس روضهٔ امروز قبول نیست !
گفتم: چرا خانوم جان؟
🔹فرمودند: نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی. فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمان در آنجا حضور داشتیم.
و آن روضه ای بود که برای اون چند تا بچهٔ کوچک، دور از ریا و خالصانه، گوشهٔ محله خواندی....
آسید علی اکبر ، ما از تو گله و خورده ای داریم!
🔹گفتم جانم خانم، بفرمائید چه خطایی ازم سر زده؟
خانم حضرت زهرا با اشاره فرمودند:
اون چایی را من با دست خودم ریخته بودم ، چرا نخوردی و روی زمین ریختی!!؟
🔹از خواب بیدار شدم و از آن روز فهمیدم
که توجه و عنایت آن بزرگواران به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از آن، هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از آنها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت. و برای همهٔ گرفتاری ها و مخارجم کافی بود.
🔹بنازم به بزم محبت که آنجا
گدایی و شاهی مقابل نشیند...
خاطرات مرحوم کوثری
(پدر مرحوم کوثری روضه خوان حضرت امام)
کویته به ایران منتقل شد / اولین تصاویر از «عبدالله کویته» طراح عملیات تروریستی کرمان
دستگیری طراح عملیات تروریستی کرمان
وزارت اطلاعات در بیانیهای اعلام کرد واحد ضدّتروریسم این وزارتخانه از اول خرداد تا ۱۵ تیر ۷۹ ضربه به تروریستها در رویارویی مستقیم با آنها زده است.
طبق آنچه وزارت اطلاعات در بیانیه خود آورده از مهمترین دستاوردهای اخیر این وزارتخانه، دستیابی و انتقال یکی از عناصر اصلی طراح و هادی عملیات تروریستی کرمان به نام «عبدالله کویته» به داخل کشور بود.
اطلاعات دریافتی از این تروریست در کشف بسیاری از توطئههای تکفیریها، شناسایی دیگر عناصر اصلی و اماکن اختفای آنها در منطقه، نقش بسزایی ایفا کرده و همچنان مورد بهرهبرداری است./ایسنا
پرچم بالاست 🇮🇷✌️