eitaa logo
سلطان نصیر
3.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
447 ویدیو
249 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
تصویر شهر باستانی سالامیس در جزیره قبرس نکته ۵ : مراسم ها به مرکزیت روستای لمپا در قبرس جنوبی انجام می شود. البته در دو ناحیه دیگر یعنی سالامیس و قلعه بوفاونتو نیز انجام می شود. در مراسم ها خرمن نیز خواهند سوزاند. بیشترین قربانی ها احتمالا در نزدیکی سالامیس انجام شود. نکته ۶: توصیه ما این است که از مدیتیشن های دسته جمعی غربی و هم راستایی در این شب خودداری نمایید. نکته۷: هم زمانی این مراسم با کریسمس ارتباطی به مسیحیان ندارد ضمن اینکه تولد مسیح علیه السلام در این تاریخ اساسا محل تردید است. @soltannasir
تصویر قلعه بوفاونتو در قبرس شمالی نکته ۸ و مهم: اگر پرسیوس آنگونه که دیوید اولانسی نوشته میترای رومی و از نظر ما ایرانی باشد. آنگاه به نکته جالبی می رسیم و آن این است که زمان رسیدن صورت فلکی برساوش به نصف النهار 4 دی است و این زمان تقریبا مدت هاست که ثابت است زیرا مکان ثوابت با سرعت کندی در آسمان تغییر می کند و چون پرسی سر غول یا مدوسا را می برد. این تاریخ یکی از بهترین زمان های احضار مدوسا می باشد. بنابراین شاید یکی از سه موجودی که امشب در قبرس احضار و فراخوانی شود مدوسا باشد. @soltannasir
تصویر ایزد شولوتل با سری سگ مانند که به مانند آنوبیس در اساطیر مصر راهنمای ارواح مردگان به عالم ارواح است. وی همچنین از آن جهت که با کوکب زهره در شبانگاه برابری می نماید همتای شلیم در اساطیر کنعان و همتای هسپروس در اساطیر یونان می باشد. شولوتول را ایزد غول ها و ایزد رعد و برق و باد نیز دانسته اند. {در تقویم سنگی، که از آزتکها باقی مانده است، تاریخ این قوم و خلقت جهان نشان داده است. در این تقویم دقیقا نشان داده شده که چهار عصر یا خورشید به ترتیب، در تاریخهای (ببر۴)، (باد ۔۴)، (باران - ۴) و (آب - ۴) از بین رفته است و ما اکنون در پنجمین خورشید یا پنجمین عصر زندگی می کنیم که در روزی به نام 👈(زلزله - ۴) ویران خواهد شد. به باور آزتک ها اجرام بزرگ سماوی نیز مانند زمین در آغاز وجود نداشتند، پس از آنکه آتش، خورشید ناقص، آسمان، زمین، دنیاهای زیرین و زبرین آفریده شدند، نوبت ظهور ستارگان و اجرام بزرگ سماوی رسید. در مورد آفرینش خورشید و ماه روایت شده است که زمین در تاریکی بود و خورشید نمی درخشید. بنابراین خدایان، همه در تئوتی اوآكان جمع شدند و تصمیم گرفتند که خورشید و ماه را خلق کنند. } ادامه...👇 @soltannasir 🌞🌒
تصویر شولوتل xolotl به همراه خورشید در هنگام غروب به تصویر کشیده شده است. او در تصویر با چاقویی در دهانش نشان داده شده است که نمادی از مرگ می باشد. ادامه...👇 {همگی بر آن شدند تا دو خدا از بین خودشان قربانی شوند تا آنها به خورشید و ماه مبدل گردند. برای این پیشنهاد دو خدا به نام های تکسیس تکاتل، که مقتدر و ثروتمند بود. و ناناواتسين، که بینوا و فقیر بود، داوطلب قربانی شدند. آن دو خدا، چهار روز روزه گرفتند و در پنجمین روز، همه ایزدان در دو ردیف گرد آمدند و آتش فراوان روشن کردند. آن دو خدا باید خود را درون آن آتش انداخته و می سوزاندند، تا خویشتن را در آتش تطهیر کرده، پاک و منزه بیرون آیند. ابتدا تکسیس تكاتل، ایزد توانگر، قدم در راه نهاد. با آنکه سه بار خویش را به سوی آتش افکند، هر بار باز ایستاد و شهامت نداشت تا به آتش زند، پس ناناواتسین، خدای بینوا چشمانش را بست و خود را درون آتش افکند و شعله ها زبانه کشید. آنگاه ایزد توانگر شرمسار از ترس و زبونی خویش به آتش زد و در دم بسوخت. ایزدان جان باخته قربانی شده بودند، ولی هنوز خورشید پدیدار نشده بود. } @soltannasir 🌒☀️
تصویر آشولوتل نوعی سمندر که با ایزد شولوتل مرتبط است. ادامه...👇 {آنها با نگرانی از یکدیگر می پرسیدند که خورشید چه موقع و از کجا نمایان خواهد شد؟ بالاخره خورشید و سپس ماه، که چون قرص آفتاب می درخشید، بر پهنه آسمان ظاهر شدند. خدایان از گستاخی ماه به خشم آمدند و با خرگوشی ضربه ای به او نواختند که اثرش هنوز باقی است. خورشید بی حرکت در آسمان ماند و خیال پیش رفتن نداشت خدایان علت را جویا شدند و پاسخی وحشتناک شنیدند. خورشید خواستار قربانی از ایزدان، یعنی از ستارگان بود. سیاره ناهید خشمناک شد و تیر پیکانی به سویش افکند، ولی خورشید آن تیر را گرفت. ابتدا ناهید (کتسالكوآتل) و سپس ستارگان دیگر، از جمله 👈شولوتل (ستارۂ عصر و برادر همزاد ناهید) را کشت. این همان ستاره ای است که گاهی پیش از ستارگان دیگر و گاه بعد از آنها در نور آفتاب ناپدید می شود. اما چون او ایزد 👈غولها و 👈همزادها بود و مردن جادوگر به آسانی صورت نمی پذیرد، ابتدا به ماگی و سپس به ذرت، هیولا و بالاخره به آشولوتل، يعني همان حیوانی که در بعضی از دریاچه های آمریکای شمالی به سر می برد و گوشتش خوردنی است، مبدل گردید. (آشولوتل نوعی سمندر است.)} @soltannasir ☀️🌒
تصویر آشولوتل نوعی سمندر که فقط در مکزیک و دریاچه های مکزیکوسیتی زندگی می نماید بر اساس اساطیر آزتکی این سمندر مرتبط با ایزد شولوتل می باشد. (سمندر با آتش مرتبط است و آتش بعضا با جهنم) ادامه...👇 { در اسطوره ای آمده است که آشولوتل بعدها خدای دوگانگی ها و هیولاهای غیر طبیعی شد و به 👈سرزمین تاریکی گریخت و از آنجا استخوانهای آدم های اولیه را آورد و آدم های کنونی را ساخت. صورتش اسکلت و گوشواره هایش شبیه گوشواره های کتسالکوآتل است. بدن و دست هایش پر از نمادهای سیاره ناهید (کتسالكوآتل) و مظهرش به منزله قدرت شبانه است پس شولوتل خالق نیای بشر امروزی بوده است. شولوتل ایزد حامی روز الين، يعني هفدهمین روز هر ماه از سال از تكها بوده است. خدای ناناواتسین(خدای بینوا و فقیر) هم یکی از مظاهر شولوتل، یعنی مظهر شبانه کتسالكواتل به شمار می رود، زیرا کتسالكواتل در تمام دگرگونی های خود خورشید بود از آن رو که در هیئت خویش به نام ناناواتسین، خود را در آتش انداخت تا خورشید پدیدار شود،خورشید شبانه نیز به مظاهر او تعلق گرفت و در واقع او در مظهر خویش به منزله شولوتل بود که گریخت تا از قربانی شدن جان سالم به در برد. } @soltannasir 🌒
تصویر سر سگ مانند ایزد شولوتل ایزد هدایت کننده ارواح ادامه..👇 {ایزد سیاره ناهید به نام تلاویسکالپانته کوتلی بود که با چهره انسان زنده و جمجمه دیده می شود و هر دو جنبه سیاره ناهید (ستارۂ صبح و ستاره عصر) را می نمایاند. این سیاره را صبحها کتسالکوآتل و عصرها شولوتل برادر توأم او تجسم می بخشند. درباره خداوند خورشید، یعنی كتسالكوآتل و برابری ستاره سحری و غروب، که باعث پیدایش اسطوره های زیادی شده، در اسطوره ای آمده است که هر دو برادر به دنیای زیرین میکتلان می روند و از خداوند مردگان و دنیای زیرین، یعنی میکتلانتكوتلی، استخوان های انسانهای اولیه را می خواهند، اما کتسالكوآتل چون می داند که این ایزد، خدایی نابکار است، به محض گرفتن استخوانها، پا به فرار می گذارد و خدای مردگان به بلدرچین ها فرمان می دهد که به کتسالکوآتل حمله کنند. کتسالكوآتل لیز می خورد و می افتد. استخوانها خرد میشوند ولی با شتاب آنها را جمع می کند و از دوزخ می گریزد. آنگاه بین دو برادر (کتسالكوآتل و شولوتل) مشاجره ای در می گیرد و در نهایت کتسالكوآتل است که خود را قربانی می کند و با ریخته شدن خون اوست که انسانها جان می گیرند. } @soltannasir 🌒
تصویر شولوتول ایزد راهبر ارواح به عالم زیرین در اساطیر آزتک ها ادامه...👇 {چون قطعات استخوانها شکسته بوده و یکسان نبودند، آدم ها به اندازه های متفاوت کوتاه و بلند خلق شدند. این اسطوره از مکزیک و آمریکای مرکزی فراتر رفته و نزد سایر اقوام نیز دیده می شود. یادآور می شود که بدن میکتلانتكوتلی (ایزد مرگ) پوشیده از استخوانهای انسان بوده و نقابی از جمجمه به صورت دارد، موهایش تاب دار و سیاه و چشمانش مانند ستاره است. گلهای کاغذی، پیشانی و پشت گردنش را پوشانده و پرچم سفید کاغذی به شکل حمایل در سینه اوست. میکتلانتكوتلی ایزد مرگ و ایزد حامی دهمین روز از هر ماه آزتکی بود و دستیاران او مردگان، خفاش ها، عنکبوت ها و جغدها می باشند. ایزد خورشید آزتک ها ابتدا خدای خورشید تولتکها بود که به نام توناتیو معرفی شده بود. خورشید از مظاهر این ایزد است که به صورت عقابی اوج می گیرد یا سقوط می کند. تونائیو را معمولا همراه ایزد ماه (تکسیس تکاتل) در تصاویر نشان می دادند. }(کتاب مقدمه ای بر اساطیر و آیین های باستانی جهان غلامرضا معصومی صفحات ۱۷۹ الی۱۸۱) @soltannasir 🌒
تصویر سگ شولویتزکوئینتله همان سگی که منسوب به ایزد شولوتول آزتک ها است. به شباهت عجیب این سگ با تصاویر منسوب به آنوبیس در مصر باستان توجه نمایید. آنوبیس هم در مصر ارواح را سوار بر قایق می نماید و به عالم‌ اموات هدایت می نماید. {شولویتزکوئینتله که نام رسمی سگ بی موی مکزیکی است (این سگ در اسپانیا نیز، با عنوان پِرّو پلون مکزیکانو شناخته می‌شود)، به لحاظ نژاد، از نژاد بومی وابسته به خانواده‌ای از سگهای نواحی مرکزی آمریکا می‌باشد و قدمت آن به دوران قبل از کلمبیایی می‌رسد. این نوع سگ، که یکی از انواع متعدد نژادهای سگِ بومی آمریکا می‌باشد، اغلب با سگ بی موی پرویی اشتباه گرفته شود. امّا نام شولویتزکوئینتله که بر روی این سگ نهاده شده، در واقع به شولوتل اشاره می‌کند، چراکه به لحاظ اسطوره شناختی، یکی از مأموریت‌های این سگ، همین بود که مردگان را در سفر خود به ابدیت همراهی نماید. امّا به رغم چنین جایگاه برجسته‌ای که شولویتزکوئینتله در میان اساطیر دارد، گوشت این سگ، بخش عمده‌ای از رژیم غذایی برخی از مردمان باستانی این منطقه را تشکیل می‌داد. } (ویکیپدیای فارسی به نقل از ویکیپدیای انگلیسی مدخل شولوتل ) @soltannasir 🐕
تصویر سگ شولویتزکوئینتله همان سگی که منسوب به شولوتول است. به شباهت عجیب این سگ با تصاویر منسوب به آنوبیس در مصر باستان توجه نمایید. {بدون شک در هیچیک از اساطیر جهان سگ هایی را نمی یابیم که چون آنوبیس، دین جوآن، کربروس، شولوتل، گارم و غیره با مرگ، جهنم و عالم زیرین، قلمرو نامریی که خدایان اهریمنی و 👈 قمری بر آن حاکم اند، در ارتباط نباشد. ....اولین کاربرد اسطوره ای سگ که در سراسر جهان گواهی شده است، وظیفه ی راهنمایی ارواح است، یعنی سگ، بلد انسان در شب مرگ است، پس از اینکه همراه انسان در روز زندگی او بوده است. از آنوبیس تا کروبوس، از تحوت تا هکاته و هرمس و تمامی دیگر هادیان بزرگ ارواح و تمام نشانه های مسیر مرگ در تاریخ فرهنگ غرب، صورت سگ را به وام گرفته اند. هر چند در سراسر جهان و در فرهنگهای مختلف سگهایی وجود دارند که چهره ای متفاوت دارند و تنها این نمادگرایی اولیه را غنی می کنند. ....مکزیکی های باستان سگهایی را، خصوصا برای همراهی و راهنمایی مردگان در عالم دیگر تربیت می کردند. آنها به همراه جسد متوفا، سگی به رنگ شیر _یعنی به رنگ خورشید_ را دفن می کردند، } ادامه...👇 @soltannasir 🌞🔥
تصویر آنوبیس ایزد سگ سر در اساطیر مصر باستان ادامه...👇 { تا مانند شولوتل، ایزد_سگ که خورشید را در مدت سفرش در زیر زمین همراهی کرده بود، متوفا را راهنمایی کند. یا سگها را پایین قبر صاحبش قربانی می کردند، تا سگ صاحب خود را در طول سفر درازش همراهی کند و او را از 👈نُه رودخانه عبور دهد تا به چوکو ممیکتلان، یا آسمان نهم، که جایگاه ابدی مردگان بود، برسد. امروزه هنوز در گواتمالا، سرخپوستان لاکاندون، چهار مجسمه از برگ نخل به شکل سگ می سازند و آن را در چهار گوشه ی قبر مردگان قرار می دهند. سیزدهمین و آخرین صورت فلکی در منطقه البروج مکزیکی، صورت فلکی کلب است، این صورت فلکی به عنوان مرگ، پایان، عالم زیرین(BEYM) و همچنین آغاز و تجدید تعبیر و تفسیر می شود. این دو مفهوم اخیر در شعر نروال دیده می شود. سیزدهمی باز می گردد... این هنوز اولی است. با توجه به آیینهای سرخپوستان آمریکا و بعضی جزییات آیین خاکسپاری آنها، می توان آیینهای رایج در میان شمنهای سیبری را درک کرد. از جمله، گلدها سگها را با صاحبانشان به خاک می سپارند. به علاوه، وقتی سوارکاری می میرد، } @soltannasir 🐕🌞🔥
تصویر سگ شولویتزکوئینتله همان سگی که منسوب به شولوتول است. به شباهت عجیب این سگ با تصاویر منسوب به آنوبیس در مصر باستان توجه نمایید. ادامه...👇 {اسب این سوارکار را قربانی می کنند و خون او را روی سگ ها و پرندگان می پاشند، زیرا سگ ها و پرندگان هستند که متوفا را به سوی آسمان یا جهنم راهنمایی می کنند. ... اما سگان که بلد عالم نامریی هستند، فقط به راهنمایی مردگان اکتفا نمی کنند بلکه میانجی این دنیا و دنیای دیگر نیز هستند. آنها از مردگان و از خدایان زیرزمین، راجع به قلمروشان، سوال می کنند و برای زندگان خبر می برند. ...سگ در دوزخ، یا وظیفه دربانی دوزخ را دارد یا دربانان دوزخ به صورت سگ نموده می شوند. این امر، علاوه بر نمونه هایی که تاکنون ذکر شد، نمونه های بی شمار دیگری نیز دارد. در اساطیر یونان 👈هکاته ایزدبانوی تاریکی ها، می توانست به شکل یک 👈مادیان یا یک 👈سگ درآید: این ایزدبانو، چهارراهی را تسخیر می کرد و به دنبال او یک گله سگ دوزخی حرکت می کردند به همین ترتیب شمن های 👈آلتایی، وقتی مسافرتهای اورفئوس وار خود را انجام می دادند، باور داشتند که با سگهای دربان جایگاه اربابان دوزخ برخورد می کنند} @soltanna