بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطییبن الطاهرین سلام علیکم و رحمة الله و برکاته🌺 در ادامه سلسله مباحث درس نامه نقد وهابیت، این جلسه به مبحث تسمیه به عبد النبی و عبد الرسول ( نامگذاری به عبد الرسول و عبد النبی ) خواهیم پرداخت. إن شاء الله که این جلسه نیز مفید واقع شود. جلسه نوزدهم: تسمیه به عبد الرسول و عبد النبی 💢مقدمه: یکی از اشکالاتی که وهابیان به مسلمانان وارد می کنند، نام گذاری به عبد النبی، عبد الرسول و... می باشد. آنها این نوع نام گذاری را مغایر با بندگی خدا و شرک اصغر می دانند زیرا گمان می کنند که اگر شخصی اسمش عبد الرسول باشد او دیگر بنده خدا نیست و خود را بنده پیامبر قرار داده است و غیر خدا را بندگی می کند، در حالی از نظر شرع این نوع نام گذاری جایز است، در ادامه به بررسی این مسئله خواهیم پرداخت. ✅اثبات مشروعیت این نوع نامگذاری ❇️معانی سه گانه عبودیت 1 . عبودیت تکوینی عبودیت تکوینی بدین معناست که خداوند خالق و معبود است و همه مخلوقات بنده او می باشند همانگونه که می فرماید: إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَٰنِ عَبْدًا (تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، بنده اویند ) عبودیت به این معنا که همه مخلوق اویند و او رب همگان است، مخصوص خداست و هیچ کس بنده پیامبر و... نیست. https://eitaa.com/sonnatenabavii

2 . عبودیت وضعی و قانونی 👈عبودیت در قرآن به معنای غلام و برده نیز به کار رفته است خداوند می فرماید: وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَىٰ مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ( [مردان و زنان] بی همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید، اگر تهیدست اند، خدا آنان را از فضل خود بی نیاز می کند، و خدا بسیار عطا کننده و داناست ) نور32 👈در این آیه کلمه عبد در مورد بندگان به کار رفته است و بنده باید از مولایش اطاعت کند بنابراین اگر کسی خود را عبد النبی یا عبد الرسول، عبد الحسین و.... بنامد و مرادش اطاعت و بندگی ( همین معنایی که در آیه آمده است) از رسول اکرم و ائمه باشد عمل او نه تنها مخالف شرع نیست بلکه نامگذاری به این اسما جایز است 3 . عبودیت تشریفی و اخلاقی 👈گاهی انسان برای ادای احترام نسبت به یک شخص بزرگوار و اعلام اطاعت از او، به او می گوید من عبد و غلام تو هستم یعنی همانگونه که عبد نسبت به مولایش مطیع است، من هم نسبت به تو مطیع هستم کما اینکه امیر المومنین می فرماید: من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا ( هر کس یک کلمه به من یاد دهد مرا غلام خود کرده است ) منظور حضرت عبد و غلام تشریفاتی است ( نه عبد به معنای اول و دوم) 👈 بنابراین اگر شخصی ، خود را عبد الرسول و عبد الحسین بنامد بخاطر محبتی که به پیامبر و ائمه دارد و منظورش عبودیت تشریفاتی و مطیع پیامبر بودن باشد، این نام گذاری جایز است کما اینکه در قرآن دستور داده شده که مومنین باید از پیامبر اطاعت کنند و مطیع او باشند يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ (ای اهل ایمان از خدا و از پیامبر و صاحبان امر خودتان [ اهل بیت] اطاعت کنید. نساء 59 ادامه دارد.... https://eitaa.com/sonnatenabavii

💢 بررسی مسئله سماع موتی و حاجتن خواستن از اموات. #سماع_موتی «۱» @sonnatenabavii 🚩مشکات

✅مطلب اول 👈نامگذاری افراد با پیشوند عبد به عنوان احترام و تشریفات، در تاریخ عرب امری مرسوم بوده است. برخی مورخان نوشته اند: سیره عرب بر این بود که اگر یتیمی در دامن کسی تربیت می شد، او عبد آن کس می نامیدند، چنانچه هاشم قبل از وفات به فرزند خود مطلب سفارش کرد تا برادرش شیبه را سر پرستی کند و همین امر باعث شد تا شیبه به عبدالمطلب مشهور شود. 📚الدیار بکری، حسین بن محمد، تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس النفیس، ج1، ص158 پس از اسلام پیامبر اسامی بعضی از صحابه را تغییر داد اما نام عبد المطلب را که برخی از افراد داشتند تایید کرد. 📚عبد العزیز بن باز، مجموع فتاوی، ج18، ص51 👈از این عمل پیامبر معلوم می شود که علت تغییر آن نام ها همسو نبودن آن با ارزش های اسلامی مانند نام هایی که یاد آور علاقه به بت ها بود. اگر نام گذاری با پسوند عبد شرک یا حرام بود پیامبر قطعا نام عبد المطلب را نیز تغییر می دادند https://eitaa.com/sonnatenabavii

مطلب دوم 👈اگر تسمیه به عبد النبی و امثال آن حرمت یا عملی مشرکانه است چرا پیامبر خود را فرزند عبد المطلب و عبد مناف می خوانند: «أنا النبي لا كذب، أنا ابن عبد المطلب» 📚أبو محمد، محمود بن أحمد، عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج17، ص296، دار إحياء التراث العربي بيروت 👈با تتبع و نگاهی در اسماء صحابه به این نتیجه می توان دست یافت که پیامبر اسم برخی از صحابه که لفظ عبد را به غیر خدا نسبت داده، تغییر نداده است. عبد عمرو بن نضلة الخزاعي، عبد عمرو بن يزيد، عبد المسيح النجراني و عبد المطلب بن ربيعة و عبد یزید از جمله این افراد بودند. 📚ابن حجر عسقلاني، أحمد بن علي (م 852)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج4، ص315-317 و 320. ❇️بنابراین نامگذاری با پیشوند عبد جایز است خواه عبد النبی باشد یا عبد المطلب و..... والسلام علیکم و رحمة الله و برکاتة🌺 https://eitaa.com/sonnatenabavii

*اصلاحیه* ....هاشم به برادرش مطلّب سفارش کرد....

در مباحث گذشته بیان گردید که وهابیان سفر به قصد زیارت قبر پیامبر (صلی الله علیه وآله) و انبیاء و صالحان را جایز ندانسته و می گویند این کار بدعت و حرام است. همچنین اقوال بزرگان دو مذهب شافعی و حنفی را مورد بحث قرار دادیم. ♦️ در این نوشتار قصد داریم اقوال علمای مالکی مذهب را مورد بررسی قرار دهیم. ❇️مورد اول قاضي عياض مالکی قاضی عیاض در کتاب "الشفا" بیان می کند که سفر برای زیارت از مستحبات موکد می باشد. وی به نقل کلام مفسرین پرداخته و می گوید: يارت بين مردم مباح است و بار سفر بستن به جهت قبر پيامبر (صلّي الله عليه وآله وسلّم) واجب مي‌باشد. مقصود به وجوب در اين جا وجوب دعوت و رغبت و تأكيد است نه وجوب. ابو الفضل عياض بن موسى، الشفا،ج 2، ص 194 ❇️مورد دوم ابن الحاج مالکی صاحب کتاب "المدخل" ایشان که متوفای قرن 8 می باشد در کتاب المدخل با صراحت می گوید: 🔹«والحاصل من أقوالهم أنها قربة مطلوبة لنفسها لا تعلق لها بغيرها فتنفرد بالقصد وشد الرحال إليها، ومن خرج قاصدا إليها دون غيرها فهو في أجل الطاعات وأعلاها فهنيئا له، ثم هنيئا له اللهم لا تحرمنا من ذلك بمنك يا كريم». ترجمه: 🔸خلاصه اقوال علما این است که زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) خود به خود مطلوب است و وابسته به نیت دیگری نیست، و به تنهایی قصد می شود و بار سفر به آن بسته می‌شود. و هرکس فقط به قصد زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) از وطنش خارج شود او در حال عبادت است بلکه بالاترین عبادتهاست، گوارایش باد، و گوارایش باد، خدایا ما را از آن محروم نکن به خاطر کرمت یا کریم. ابن الحاج، محمّد بن محمّد، المدخل، ج 1، ص 256. ❇️مورد سوم عبدالباقي زرقاني مالکی زرقاني مالکی در کتاب شرح خود بر "المواهب اللدنية بالمنح المحمدية" در ذیل حدیث معروف پیامبر (صلی الله علیه وآله): (من جاءني زائراً، لا تعمله حاجة إلا زيارتي، كان حقاً علي أن أكون له شفيعاً يوم القيامة) به مسئله قصد سفر برای زیارت اشاره کرده و این چنین می گوید: در معجم الکبیر طبرانی آمده است که پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرموده اند: «هر کس برای زیارت به سوی من بیاید و کاری نکند». یعنی حاجتی برای انجام کاری نداشته باشد «الا زیارت من» یعنی قصد کاری غیر از زیارت را نداشته باشد. اما کارهایی که مانند زیارت است از جمله: قصد اعتکاف در مسجد پیامبر (صلی الله علیه وآله)، سفر برای اعتکاف و عبادت زیاد در مسجد النبی، زیارت صحابه و مسجد قبا و غیر این ها که برای زائر مستحب است انجام دهد، مانع از حصول قصد شفاعت نمی شود همچنان که در کتاب الجوهر المنظم بر این مطلب تأکیده شده است. در این صورت «این حق بر من (پیامبر) ثابت و لازم است که در روز قیامت شفیع او باشم». زرقاني مالکی، شرح علامه الزرقانی علی المواهب اللدنية بالمنح المحمدية قسطلانی، ج12، ص180 ❇️مورد چهارم علوی المالکی سید محمد علوی الحسنی المالکی که از علمای معاصرعربستان می باشد در کتاب «الزیاره النبویه بین البدعیه و الشرعیه » برای جواز قصد زیارت قبر پیامبر (صلی الله علیه وآله) به فتوای بزرگان اهل سنت هند استناد کرده و آن را مورد تأیید قرار داده و می گوید: 🔸«سئل جماعه کبار علماء الحدیث من اهل السنه فی الهند عن مساله شد الرحال لزیاره خیر الانام سیدنا محمد (صلی الله علیه وآله) فاجابوا بجواب سدید مفید و هذا نص السوال و الجواب...» 🔹ترجمه: از جماعت بزرگان علماء اهل حدیث هند درباره از مسئله شد رحال برای زیارت پیامبر (صلی الله علیه وآله) سوال شده که آنها جواب محکم و مفیدی دادند. علوی مالکی ، محمد، الزیاره النبویه بین البدعیه و الشرعیه، ص111-113. ✔️ طبق آنچه تا اینجا بیان گردید سه مذهب(شافعی – حنفی و مالکی) بر خلاف وهابیان مسلمان کش و تکفیری، سفر برای زیارت را جایز می دانند. @sonnatenabavii

✔️تکفیری های نجدی را بهتر بشناسیم 🔸تکفیر و تهمت زدن به عقیده دیگران از جمله شگردهای وهابیان نجدی است 🚩مشکات @sonnatenabavii

💢 *سلسله نقدهایی بر وهابیت ۲* 🏴ابن تیمیه می گوید سلف نگفته اند که خداوند جسم نیست 🏳️ در حالی که احمد بن حنبل.... @sonnatenabavii 🚩مشکات

♻️سلسله مباحثی پیرامون سماع موتی و حاجت خواستن از اموات #سماع_موتی«۱» @sonnatenabavii 🚩مشکات

❇️جلسه چهارم از مبحث « *سفر برای زیارت* » ♻️در مطالب گذشته بیان گردید که عمده فقهای سه مذهب مالکی- حنفی وشافعی مشروعیت و استحباب سفر برای زیارت را امری مسلّم می دانند. ❓اما حنابله در مورد سفر برای زیارت چه می گویند؟ 🔶🔸در ادامه برخی از فتاوای علمای حنبلی نیز مورد بررسی قرار داده تا انحراف پیروان ابن تیمیه بیشتر برای اهل علم آشکار گردد. ✅مورد اول ابو الخطاب كلوذاني از علمای قرن پنجم و صاحب کتاب "الهدایه" ابن خطاب حنبلی که از وی به عنوان شیخ الحنابله یاد می شود (سير أعلام النبلاء ج 19 ص 206) شد رحال برای زیارت را جایز می داند. وی گوید بعد از اینکه حاجی حجش تمام شد مستحب است به زیارت قبر پیامبر (صلی الله علیه وآله) و دو خلیفه برود: «وإِذَا فَرَغَ مِنَ الحَجِّ اسْتُحِبَّ لَهُ زَيَارَةُ قَبْرِ رَسُوْلِ اللهِ - صلى الله عليه وسلم - وقَبْرِ صَاحِبَيْهِ - رَضِيَ اللهُ عَنْهُمَا». ابو الخطاب كلوذاني، الهداية على مذهب الإمام أبي عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل، ص 198 ✅مورد دوم ابومحمد عبد الله ابن قدامه مقدسی از علمای قرن ششم ابن قدامه می گوید: والصحيح إباحته، وجواز القصر فيه؛ لان النبي - صلى الله عليه وسلم - كان يأتي قباء راكبا وماشيا، وكان يزور القبور، وقال: «زوروها تذكركم الآخرة» اما نظر صحیح مباح بودن این سفر( سفر برای زیارت حضرت رسول ص) است و جواز شکسته خواندن نماز در این سفر می باشد، زیرا پیامبر (صلی الله علیه وآله) به قبا(روستای نزدیک مدینه) سواره و پیاده می رفت و قبور را زیارت می کرد و می گفت قبور را زیارت کنید تا شما را به یاد آخرت بیندازد. ابن قدامة، عبد الله بن أحمد ، المغني، ج2، ص 195 در این مورد هم دیده می شود که برای اباحه شد رحال به فعل پیامبر (صلی الله علیه وآله) استناد شده است. ✅مورد سوم ابوالفرج ابن قدامه مقدسی متوفای 682 هـ ق صاحب کتاب «الشرح الكبير» ابوالفرج ابن قدامه درباره سفر به زیارت قبر پیامبر (صلی الله علیه وآله) می نویسد: «فإذا فرغ من الحج استحب زيارة قبر النبي (صلّي الله عليه وآله وسلّم) وقبر صاحبيه. ترجمه: وقتی که حاجی از حج فارغ شد برای وی زيارت قبر پيامبر (صلّي الله عليه وآله وسلّم) و قبر دو مصاحبش(دو خلیفه) مستحب است. ابن قدامه برای استحباب این عمل به روایت رسول خدا استناد می کد که می فرمایند: مَن حجّ فزار قبري بعد وفاتي فكأنّما زارني في حياتي. و في رواية: من زار قبري وجبت له شفاعتي. ترجمه: رسول خدا (صلّي الله عليه وآله وسلّم) فرمود: (هركس حج به جاي آورد و بعد از آن قبر مرا بعد از وفاتم زيارت كند مثل آن است كه مرا در زمان حياتم زيارت كرده است). و در روايت ديگري آمده: (كسي كه قبر مرا زيارت كند شفاعتم بر او واجب مي‌گردد). ابن قدامة المقدسي، شمس الدين أبو الفرج، الشرح الكبير، ج9 ص 273 ✅مورد چهارم علي بن سليمان مرداوی متوفاي 885 هـ مرداوي دمشقي حنبلي در کتاب الانصاف می نویسد: «فَإِذَا فَرَغَ مِنْ الْحَجِّ: اُسْتُحِبَّ لَهُ زِيَارَةُ قَبْرِ النَّبِيِّ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - وَقَبْرِ صَاحِبِيهِ) هَذَا الْمَذْهَبُ وَعَلَيْهِ الْأَصْحَابُ قَاطِبَةً، مُتَقَدِّمُهُمْ وَمُتَأَخِّرُهُم». زمانی که از حج فارغ شد مستحب است به زیارت قبر پیامبر (صلی الله علیه وآله) و شیخین برود این ( اعتقاد) مذهب است و همه بزرگان گذشته و متاخر آن را قبول دارند. از این سخن او استفاده می شود که شد رحال برای زیارت جایز است زیرا حاجی برای سفر به زیارت باید شد رحال داشته باشد والا چطور می خواهد به استحباب زیارت عمل بکند! المَرْداوي، علاء الدين أبو الحسن ، الإنصاف في معرفة الراجح، ج9 ص 273 ✅مورد پنجم أبو إسحاق برهان الدين ابن مفلح متوفاي 884هـ برهان الدین در کتاب المبدع في شرح المقنع بيان ىاشته است كه بر حاجی مستحب است بعد از حجش به زیارت قبر پیامبر (صلی الله علیه وآله) و شیخین برود: «وإذا فرغ من الحج استحب له زيارة قبر النبي - صلى الله عليه وسلم - وزيارة قبر صاحبيه - رضي الله عنهما» ابن مفلح، أبو إسحاق، المبدع في شرح المقنع ج 3ص 236 ضمن اینکه ایشان منع سفر برای زیارت با توجه به حدیث "لا تشد الرحال" را دارای اشکال دانسته و با عبارت (و فیه نظر ) از آن عبور می کند. ابن مفلح، أبو إسحاق، المبدع في شرح المقنع ج 2 ص 115 🔰🔰 *نتیجه* *در پایان و بعد از بررسی اقوال علمای هر چهار مذهب اهل سنت آنچه به دست می آید جواز و مشروعیت سفر برای زیارت است. چنانچه دیده شد قائلین به جواز به احادیث نبوی استناد کرده و بر حاجی مستحب دانسته اند که بعد از فراغ از حج به سوی مشهد الرسول کوچ کند و زیارت ایشان را به جای آورد.* ادامه دارد . . . 🚩 *مشکات* @sonnatenabavii

🔰 *سلسله نقدهایی بر وهابیت ۳* 🛑ابن تیمیه می گوید: در کتاب خدا و سنت رسول و گفتار سلف نیامده *که خداوند جسم نیست* در حالی که این کلام ابن تیمیه *منافات با قرآن کریم دارد* 🚩 *مشکات* @sonnatenabavii

📌 *وهابي بايد پاسخ دهد* ⛔️ *ریختن خون مسلمان با کدام مجوز شرعی و عقلی* ... ‼️⁉️محمد ابن عبدالوهاببا پیروی از ابن تیمیه جان و مال و ناموس مسلمانان را مباح دانسته و می گوید: توسل و طلب شفاعت از اولیا الهی شرک و کفر است لذا ریختن خون آنها جایز است. ابن عبدالوهاب، کشف الشبهات ص 7. ❇️اين در حالي است كه در سیره و روش پیامبر اکرم «ص» همین که فرد شهادتین را بر زبان جاری کرد دارای احترام خواهد بود و جان و مالش محفوظ است. چنانچه حضرت می فرمایند: اُمرتُ أن أقاتل الناس ، حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله ، وأن محمدا رسول الله ، ويقيموا الصلاة ، ويؤتوا الزكاة ، فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم. ترجمه: من مأمور گشته ام با مردم مبارزه و پیکار نمایم تا اینکه شهادت دهند «لا إله إلا الله، وأن محمدا رسول الله» و اینکه نماز را اقامه نمایند و زکات را بپردازند. وقتی که چنین کردند، خون و اموال آنان از جانب من مصون و محفوظ است. صحیح بخاری حدیث 6924. ادامه دارد . . . 🚩مشکات @sonnatenabavii

بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطییبن الطاهرین سلام علیکم و رحمة الله و برکاته🌺 در ادامه سلسله مباحث درس نامه نقد وهابیت، این جلسه به مبحث سنت و بدعت خواهیم پرداخت. إن شاء الله که این جلسه نیز مفید واقع شود. جلسه بیستم: سنت و بدعت (1) 💢مقدمه: بدعت و سنت از اساسی ترین مسائل روز دنیای اسلام است زیرا برداشتهای یکجانبه و نادرست از آن موجب انحراف بزرگ در بین مسلمانان می شود که می تواند زیربنای بسیاری از موضوعات دیگر باشد پس از متهم کردن مسلمانان به شرک توسط وهابیان، اتهام بدعت گذاری بیشترین کاربرد را در قاموس آنها دارد 👈وهابیان برخی از اعمال مسلمانان و حتی گاهی برخی از سنت ها را بدعت می دانند چرا که در فهم صحیح از بدعت به خطا رفته اند و از سویی دیگر برخی بدعت ها را سنت می دانند تبیین این موضوع می تواند کمک بزرگی در راستای عدم انحراف و یا پیشگیری از افراط و تفریط باشد لذا لازم است برای تفکیک مصادیق بدعت از مصادیق سنت، به تعریف و ماهیت بدعت و همچنین به بررسی ریشه های بدعت گذاری در دین پرداخته شود. @sonnatenabavii

❇️مفهوم بدعت بدعت در لغت به معنای چیز نو و تازه است اما در اصطلاح معنای دیگری دارد. 👈سید مرتضی می نویسد: بدعت آن چیزی است که انسان چیزی را به دین بیفزاید یا از دین کم کند و این تغییر را به دین نسبت دهد 📚(سید مرتضی، علی بن حسین، رسائل الشریف المرتضی، ج3، ص83) 👈ابن حجر در تعریف بدعت می گوید: بدعت نوآوری است که ریشه ای در شرع نداشته باشد، اما اگر ریشه در دین داشته باشد هرگز بدعت نخواهد بود. 📚(ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، ج13، ص253) ❇️بررسی حقیقت بدعت برای اینکه بتوان از جهت مصداقی بدعت یا سنت بودن کاری را تشخیص داد، بایستی به تجزیه و تحلیل ماهیت بدعت پرداخت. برای محقق شدن این مهم، چند مسئله بررسی میشود، 1 . شرایط قانون گذار در شریعت، 2 . ارکان بدعت، 3 . دلائل حرمت بدعت، 4 . ریشه های بدعت گذاری. 1 . شرایط قانون گذار در شریعت 👈از دیدگاه اسلام قانون گذاری و تشریع فقط اختصاص به خدا دارد، قرآ ن می فرماید: إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ ۚ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ( فقط خدا حق حکم کردن دارد و او فرمان داد که فقط از او اطاعت کنید) یوسف آیه 40 و هیچ کس بدون اجازه خدا حق ندارد قانون لازم الاجرایی را درباره انسان وضع کند زیرا در قانون گذار سه شرط باید وجود داشته باشد که این شرائط فقط خداوند دارا است ادامه دارد... @sonnatenabavii

✅شرط اول: شناخت انسان 👈قانون گذار باید انسان شناس کامل باشد تا بتواند مصالح و مفاسد را تشخیص دهد زیرا حکمت وضع قوانین تعدیل غرائز است. غرائزی مانند عدالت خواهی، ایثار، اخلاق جویی و..... مثبت و غرائزی مانند خشم، غضب، شهوت و.... منفی می باشند قانون گذار باید همه این غرائز و راه تعدیل آن را بشناسد تا انسان ها به سمت کمال حرکت کنند و جز خدا کسی چنین شناختی ندارد زیرا خالق اوست پس فقط او باید قانون گذاری کند. افراد دیگر انسان به طور کامل نمی شناسند و نمی توانند قانون گذار باشند. ✅شرط دوم: بی نیاز بودن 👈کسی می تواند قانون گذار باشد که وضع قانون برای او سود یا زیانی نداشته باشد و هیچ انسانی از این مبرا نیست زیرا هر انسان قانون گذاری نوعی ارتباط با قانون قراردادی خودش دارد که او را تحت تاثیر قرار می دهد و چه بسا بخاطر نیاز خود قانون را تغییر دهد. و تنها فردی که در وضع قوانین مبرا از سود و ضرر است خداوند متعال می باشد. ✅شرط سوم: مقهور نبودن 👈قانون گذار باید دارای قدرتی باشد که هیچ چیز و هیچ کس نتواند بر او تاثیر گذارد و او را وادار به تغییر قانون کند در حالی که می دانیم نوع انسان ها تحت تاثیر احزاب و قدرت ها هستند. و خداوند متعال است که تحت تاثیر هیچ قدرتی قرار نمی گیرد. بنابراین قانون گذاری فقط حق خداوند متعال است. 2 . ارکان بدعت حال که شرایط قانون گذار مشخص شد برای پی بردن به حقیقت بدعت به بیان ارکان آن می پردازیم. بدعت شرعی به معنای کم یا زیاد کردن در دین با وجود سه شرط محقق می شود به این معنا که اگر یکی از این سه شرط نباشند بدعت شرعی محقق نمی شود: الف: قصد تشریع در دین 👈اگر شخصی بخواهد با کم و زیاد کردن قوانین دین در آن تصرف کند، بدعت گذار نامیده می شود مانند کسی که بخواهد در نماز رکعتی را کم یا زیاد کند و.... در حقیقت بدعت نوعی کاستی یا فزونی در قلمرو شریعت است پس کار نو و تازه ای که به شریعت ارتباطی نداشته باشد بدعت نیست اگر چه ممکن است حلال یا حرام باشد. مانند ساخت برج ها، ابداع ورزش های جدید و... که بدعت شرعی نمی باشد زیرا کم یا زیادی در دین صورت نگرفته است. ب: نداشتن دلیل شرعی عام یا خاص 👈اگر کار جدیدی به دین نسبت داده شود که ریشه ای در شریعت ندارد باشد ( یعنی دلیل عام یا خاصی از دین آن را تایید نکند) این کار بدعت محسوب می شود اما اگر کاری جدید و نو به قصد تصرف در شریعت بوجود بیاید که دارای مستند شرعی عام یا خاص است چنین کاری بدعت نمی باشد. ج: نشر و ترویج آن 👈شرط دیگر بدعت ترویج آن تصرف دینی در قالب کتاب، سخنرانی، فیلم و.... در بین مردم است بنابراین اگر کسی بدون هیچ دلیل شرعی مطلبی را به اسلام نسبت دهد اما در خانه خود بنشیند و آن را منتشر نکند بدعت گذار نخواهد بود و کار او بدعت نیست ❇️نتیجه با توجه به روشن شدن شرایط قانون گذار و شرائط بدعت و تعاریف علما از بدعت می توان گفت هر نو آوری به عنوان دستور یا آموزه های دینی که دارای دلیل شرعی نیست و اعلام و ترویج شود بدعت است. @sonnatenabavii

3 . دلایل حرمت بدعت ✅دلایل قرآنی 👈عرب جاهلی گوشت برخی حیوانات را که خداوند بر آنان حلال کرده بود، حرام، و برخی را حلال اعلام می کرد و این احکام را به خدا نسبت می داد، خداوند در قرآن آنها را عتاب می کند و می فرماید: قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَرَامًا وَحَلَالًا قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ (یونس 59) بگو: «آیا روزیهایی را که خداوند بر شما نازل کرده دیده‌اید، که بعضی از آن را حلال، و بعضی را حرام نموده‌اید؟» بگو: آیا خداوند به شما اجازه داده، یا بر خدا افترا می بندید (و از پیش خود، حلال و حرام می‌کنید؟) 👈در آیه دیگر مطرح کردن دیدگاه های شخصی به عنوان دین خدا و بدون اذن خداوند به شدت نکوهش شده و این کار افترا به خدا تلقی شده است وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ (نحل 116) به خاطر دروغی که بر زبانتان جاری می‌شود (و چیزی را مجاز و چیزی را ممنوع می‌کنید،) نگویید: «این حلال است و آن حرام»، تا بر خدا افترا ببندید به یقین کسانی که به خدا دروغ می‌بندند، رستگار نخواهند شد. 👈در برخی دیگر آیات به کسانی که حکمی را به خدا نسبت می دهند وعده عذاب داده شده که به روشنی بر حرمت شدید این کار دلالت دارد فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَٰذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ (بقره 79) ادامه دارد.... والسلام علیکم و رحمة الله و برکاتة🌸 @sonnatenabavii

♻️ بررسی مسئله سماع موتی و حاجت خواستن از اموات #سماع-موتی «۲» @sonnatenabavii 🚩مشکات

💢 *سلسله نقدهایی بر وهابیت ۴* 🛑 ابن تیمیه می گوید در کتاب خدا و سنت رسول نیامده که خدا جسم نیست ✅ در حالی که این افترا به قرآن است....... 🚩 مشکات @sonnatenabavii

💢 #کلیپ: خدای پشه سوار ابن تیمیه. #خدای_وهابیت @sonnatenabavii 🚩مشکات

💢 *سلسله نقدهایی بر وهابیت ۵* 🛑 ابن تیمیه می گوید در کتاب خدا و سنت رسول نیامده که خدا جسم نیست ✅ در حالی که این افترا به قرآن است....... 🚩 مشکات @sonnatenabavii

♻️ بررسی مسئله سماع موتی و حاجت خواستن از اموات #سماع-موتی «۳» @sonnatenabavii 🚩مشکات

📌جلسه پنجم از مبحث «سفر برای زیارت» 🔆در مباحث گذشته تبیین گردید که علمای چهار مذهب اهل سنت بر استحباب و جواز سفر برای زیارت پیامبر ص و اولیا تاکید داشته اند. 📌همچنین با دقت در متون روایی اهل سنت به خوبی مشخص می گردد که سفر برای زیارت در سیره و روش پیامبر اکرم «صلى اللّه علیه و آله» و اصحاب ایشان وجود داشته لذا این ادعا که این سفر ها حرام و بدعت است یک توهمی بیش نیست. ✅برای نمونه سفر به قصد زیارت قبور شهداء توسط پیامبر«صلى اللّه علیه و آله»به همراه صحایه ✳️مورد اول در سنن أبی داود از کتابهای معتبر اهل سنت، روایت معتبری از زیارت قبور شهدای اُحُد توسط رسول خدا(ص) همراه با اصحاب نقل شده است: خَرَجْنَا مع رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم یُرِیدُ قُبُورَ الشُّهَدَاءِ حتى إذا أَشْرَفْنَا على حَرَّةِ وَاقِمٍ فلما تَدَلَّیْنَا منها وإذا قُبُورٌ بِمَحْنِیَّةٍ قال قُلْنَا یا رَسُولَ اللَّهِ أَقُبُورُ إِخْوَانِنَا هذه قال قُبُورُ أَصْحَابِنَا فلما جِئْنَا قُبُورَ الشُّهَدَاءِ قال هذه قُبُورُ إِخْوَانِنَا «سنن أبي داود ج 2 ص 218» راوی نقل مى كند: وقتى پیامبر(ص) تصمیم به زیارت قبور شهداى احد گرفتند با ایشان به راه افتادیم و از سنگلاخهاى اطراف مدینه گذشتیم. قبرهایى در دوردست دیدیم و از پیامبر(ص)پرسیدیم، یا رسول اللّه! آیا اینها قبرهاى برادران ماست؟ حضرت فرمود: قبر اصحاب ماست. وقتى كه به قبور شهداى احد رسیدیم، حضرت فرمودند، اینها قبور برادران دینى ماست. در این روایت دو عبارت "خَرَجْنَا" و " یُریدُ" بیان گر این مطلب است که خروج از مدینه با قصد زیارت قبور صورت گرفته است. ✳️مورد دوم حرکت برای زیارت قبور بقیع شهدای بقیع نیز به وضوح در سیره پیامبر «ص» دیده می شود: در مصنف عبدالرزاق آمده است« أن النبي صلى الله عليه وسلم كان ينطلق بطوائف من أصحابه إلى دفنى بقيع الفرقد فيقول السلام عليكم يا أهل القبور ...» مصنف عبد الرزاق ج 3 ص 575 راوی می گوید: پیامبر اکرم به همراه اصحاب خود همواره به طائف و به سوی دفن شدگان بقیع می رفتند و خطاب به آنها می فرمودند: ایشان سلام بر شما ای اهل قبر ها... . از عبارت «کان ينطلق» استفاده می شود که زیارت قبور بقیع یک امر پر تکرار بود و پیامبر ص همواره این عمل را انجام می دادند. همچنین مشخص میگردد که در صدر اسلام زیارت به شکل گروهی و با پیشوایی پیامبر اکرم ص صورت می گرفته همانند آنچه امروز نیز در بین مسلمانان مشاهده می کنیم. ✳️مورد سوم زیارت قبر مطهر امام حسین علیه السلام توسط صحابی پیامبر«صلى اللّه علیه و آله» بعد از واقعه کربلا، جابر بن عبدالله انصاری صحابه بزرگوار رسول خدا(ص)، مدینه را به قصد زیارت قبر مطهر امام حسین(ع) ترک کرد و به عنوان اولین زائر امام حسین(ع) در روز اربعین، به زیارت ایشان مشرف شد. در کتاب مقتل الحسین نوشته موفق ابن احمد خوارزمی آمده است که جابر ابن عبدالله به همراه عطیه (یکی از تابعین) خود را به قبر مطهر و پاره تن رسول خدا رساندند و با حال عجیبی حضرت را زیارت کردند؛ در بخشی از این نقل تاریخی آمده است: حَتّى إذا دَنا مِنَ القَبرِ قال: ألمِسنیهِ فَأَلمَستُهُ فَخَرَّ عَلَى القَبرِ مَغشِیّا عَلَیهِ؛ هنگامی که نزدیک قبر رسید، گفت: دست مرا به قبر برسان. دست او را روی قبر نهادم. جابر از بسیاری غم و اندوه از هوش رفت و روی قبر افتاد. مقتل الحسین للخوارزمی، ص 190. ✳️مورد چهارم ابن حجر عسقلانی در کتاب تهذیب التهذیب نقل می کند که بزرگان اهل سنت به صورت دسته جمعی برای زیارت قبر مطهر امام رضا علیه السلام رفته و با فروتنی در برابر آن حضرت عرض ارادت می کردند. عسقلانى، تهذیب التهذیب، ج 7، ص 388. آیا با وجود این همه دلیل و آثار بر جای مانده از گذشتگان تا کنون، عقل سلیمی به خود جرأت می دهد که سفر برای زیارت را غیر مشروع بداند؟!! 🔅ادامه دارد . . . 🚩مشکات @sonnatenabavii

♻️ بررسی مسئله سماع موتی و حاجت خواستن از اموات #سماع-موتی «۴» @sonnatenabavii 🚩مشکات

در کتاب موسوعه کویتیه که از مهمترین کتابهاب فقهی اهل سنت می باشد، جواز سفر برای زیارت را نظر جمهور اهل سنت دانسته است. 🚩مشکات @sonnatenabavii

🔼 گفته شد که وهابیان نجدی سفر به قصد زیارت قبور انبیاء و صالحان وبزرگان دین را بدعت و حرام می دانند.😳 ✅ اما با نگاه در کتب روایی اهل سنت متوجه می شویم سفر برای زیارت در سیره و روش پیامبر اکرم «صلى اللّه علیه و آله» و اصحاب ایشان وجود داشته لذا این ادعا که این سفر ها حرام و بدعت است یک توهمی بیش نیست. 👌 🚩مشکات @sonnatenabavii

♻️ بررسی مسئله سماع موتی و حاجت خواستن از اموات #سماع-موتی «۵» @sonnatenabavii 🚩مشکات

📚معرفی کتاب‌«۱» 🖊 کتابهایی که توسط علمای اهل سنت بر علیه تفکرات منحرف وهابیان نوشته شده است کم نیست. 👌🏼از آنجایی که وهابیان نجدی اهل سنت را از ابتدا مورد هجوم قرار داده، متقابلاً اهل سنت نیز خط خود را از همان ابتدا از این فرقه منحرف جدا کرده و کتابهای بسیاری توسط اهل سنت بر علیه این فرقه نگارش شده است. در ادامه برخی از کتابهایی که توسط اهل سنت بر علیه وهابیان نجدی نگاشته شده است را معرفی خواهیم نمود. ✅الصّواعق الالهية في الرّد علي الوهابية این کتاب نوشته سلیمان بن عبدالوهاب حنبلی؛ قاضی و عالم اهل سنت و برادر محمد بن عبدالوهاب است. (ابن بسّام، عبدالله، علماء نجد خلال ثمانیة قرون، ج 2، ص 351) 〽️نویسنده معتقد است امت بر شرعیت توسل و شفاعت و مسائل مربوط به قبور اجماع دارد و این زمینه خطا نکرده است و مخالفان اجماع باید در تفکر خود بازنگری جدی کنند. 🔰اهمیت کتاب 1.کتاب سلیمان اولین کتابی است که علیه محمد بن ¬عبدالوهاب نگاشته شده و تاثیر زیادی در مواجهه و مقابله با تفکر برادرش به دنبال داشت. 2.کتاب الصواعق شامل مباحث مهم و مورد ابتلایی مانند مسئله تکفیر، توسل و شفاعت است که به خوبی به اشکالات پاسخ داده است. 🚩مشکات @sonnatenabavii

بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطییبن الطاهرین سلام علیکم و رحمة الله و برکاته🌺 در ادامه سلسله مباحث درس نامه نقد وهابیت، این جلسه به مبحث سنت و بدعت (2) خواهیم پرداخت. إن شاء الله که این جلسه نیز مفید واقع شود. جلسه بیست و یکم: سنت و بدعت (2) 💢مقدمه: در جلسه قبل به بررسی شرایط قانون گذار در شریعت، ارکان بدعت، ادله قرآنی حرمت بدعت پرداختیم. در این جلسه ادله روایی حرمت بدعت و ریشه های بدعت گذاری را بیان می کنیم. إن شاء الله ✅ادله روایی حرمت بدعت 1 . پیامبر اکرم فرمودند: خداوند راه توبه را برای شخص بدعت گذار باز نمی کند، سوال شد چطور یا رسول الله ؟ حضرت فرمودند: قلبش مملو از عشق و محبت آن بدعت می شود و امکان بازگشت نیست. 📚(کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، باب البدع و الرای و المقاییس، ج1، ص 71، ح4) 2 . حضرت در حدیث دیگری فرمودند: بهترین سخن، کتاب خداست. بهترین هدایت، هدایت پیامبر است و بدترین امور، بدعت ها ( پدیده های مخالف دین) است. 📚(بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج9، ص92) بنابراین هر نو آوری که با قصد تشریع اعلام شود و دلیل شرعی خاص یا عام نداشته باشد، محکوم به حرمت است. @sonnatenabavii