#پیداشده
این دوعدد عسل حوالی خیابان شهداء داخل کوچه شهید کریمی یه نفر جاگذاشته
مال هرکسی هست با این شماره تماس بگیره:
۰۹۰۵۳۸۱۰۶۶۷
@Sooderjan_ir
بنام خدا ضمن عرض سلام و دعای خیر خدمت همشهریان گرامی. همانگونه که مستحضرید سالن اجتماعات خیریه کوثر جهت مراسمات ترحیم و اخیرا شب سوم ودیگر اجتماعات عمومی استفاده می شود که در این راستا می طلبد این سالن از نظر رفاهی و زیبائی درخور و شان شما بزرگواران و همشهریان گرامی باشد و از آنجا که این سالن نیازمند وسایل گرمایشی وسرمایشی وفرش و موکت مناسب و خوب می باشد از همشهریان محترم و خیرین بزرگوار درخواست می گردد نسبت با تامین موارد ذکر شده ما را یاری نموده و یا با تقبل هزینه حداقل یک متر مربع از فرش یا موکت سالن ودیگر تجهیزات بعنوان باقیات و صالحات و شادی روح درگذشتگان خود اقدام نموده و موجب سرافرازی شهر و رفاه حال خانواده ها باشید. شاید افرادی برایشان سوال پیش آید و یا توقع داشته باشند که چرا خیریه از محل فروش تاج گل اقدام به این کار نمی کند که در این خصوص یاد آور می شویم درآمد حاصل از اهداء تاج گل صرفا به فقرا داده می شود و اصولا هدف اهداء کننده تاج گل علاوه بر تسلی خاطر بازماندگان و همدردی با آنان کمکی است از قِبَلِ آن به خانواده های نیازمند و ایتام داده می شود و ثواب آن شامل حال آن مرحوم یا مرحومه می گردد. لازم بذکر است خیریه کوثر ماهیانه حداقل دوازده میلیون تومان به هیئت فقرا کمک می کند و علاوه بر آن کمک به جهیزیه , درمان , کمک به مدارس سودرجان و تهیه سبدکالا و ارزاق که گزارشات آن هر شش ماه به نیروی انتظامی و ارگان های مربوطه و همچنین از طریق فضای مجازی و نصب بنر به اطلاع عموم مردم عزیز می رسد. در ضمن گزارش این حرکت خدا پسندانه هم جدا گانه از طریق فضای مجازی اطلاع داده خواهد شد. درپایان از همه شما بزرگواران درخواست داریم با نظرات , پیشنهادات و انتقادات سازنده و ارائه راهکار های قابل اجرا ما را در اداره هرچه بهتر امور خیریه یاری رسانید.
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار.
شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۷۵۹۹۲۰۳۹۷۴
شماره حساب ۰۱۰۸۹۵۰۶۶۷۰۰۸
بنام خیریه کوثر
@sooderjan_ir
#اطلاعیه
توزیع:
🔸گوشت
🔸مرغ
🔶️روغن
🔹فردا صبح (شنبه)
شرکت تعاونی مهران،کوچه شرکت گاز
🔻🔻🔻
♨️ قیمت مصوب مصرف کننده نهایی هر کیلوگرم مرغ منجمد داخلی تنظیم بازار ۶۵٫۷۰۰ تومان
#اطلاعرسانیشود
@sooderjan_ir
♨️ فردا تعطیل نیست
فعالیت عادی مدارس شهرستان فلاورجان در روز شنبه ۶ بهمن ماه
پیرو پیامهای مکرر مخاطبین و پیگیری های انجام شده ، فعالیت مدارس اصفهان و شهرستان فلاورجان فردا شنبه ۶ بهمن ماه طبق روال عادی جریان خواهد داشت و دانشآموزان در کلاسهای درس حاضر خواهند شد.
#اطلاع_رسانی_کنید
@sooderjan_ir
16.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴خانهای که در آن ۲۰۰ سال است
هر روز روضه برپا میشود
اللهم الرزقنا توفیق الزیارت قبر الحسین علیهالسلام
@sooderjan_ir
هدایت شده از هیأتمحبانالمهدی(عج)سودرجان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ﷽ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مراسمشهادتامامموسیکاظم(ع) 🏴
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#سخنرانــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حجتالاسلامهادیکریمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#بانوایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کربلاییمحمدمیثمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🗓زمان:یکشنبه ۷ بهمن ماه۱۴۰۳|ساعت۱۹:۳۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🏠خیابان بهارستان/کوچه شهیدان شفیعی/جنب شیشه بری مختار
(منزل محمد کثیری)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹کانالرسمیاطلاعرسانی
🚩هیأتمذهبی-فرهنگی-تربیتی
محبانالمهدی(عج)سودرجان
https://eitaa.com/mohebanolmahdi_sooderjan
داستان توبه نصوح
نصوح مردی بود شبیه زنها، صدایش نازک بود، صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت.
او با سوء استفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار دلاکی میکرد و کسی از وضع او خبر نداشت. او از این راه، هم امرار معاش میکرد و هم برایش لذت بخش بود.
گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست.
روزی دختر شاه به حمام رفت و مشغول استحمام شد. از قضا گوهر گرانبهایش همانجا مفقود شد. دختر پادشاه در غضب شد و دستور داد که همه را تفتیش کنند.
وقتی نوبت به نصوح رسید او از ترس رسوایی، خود را در خزینه حمام پنهان کرد.
وقتی دید مأمورین برای گرفتن او به خزینه آمدند، به خدای تعالی رو آورد و از روی اخلاص و به صورت قلبی همانجا توبه کرد.
ناگهان از بیرون حمام آوازی بلند شد که دست از این بیچاره بردارید که گوهر پیدا شد و مأموران او را رها کردند.
و نصوح خسته و نالان شکر خدا را به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص شد و به خانه خود رفت.
او عنایت پروردگار را مشاهده کرد. این بود که بر توبه اش ثابت قدم ماند و از گناه کناره گرفت.
چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد و نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم و دیگر هم به حمام نرفت.
هر مقدار مالی که از راه گناه کسب کرده بود در راه خدا به فقرا داد و از شهر خارج شد و در کوهی که در چند فرسنگی آن شهر بود، سکونت اختیار نمود و به عبادت خدا مشغول گردید.
در یکی از روزها همانطور که مشغول کار بود، چشمش به میشی افتاد که در آن کوه چرا میکرد. از این امر به فکر فرو رفت که این میش از کجا آمده و از آن کیست?
عاقبت با خود اندیشید که این میش قطعا از شبانی فرار کرده و به اینجا آمده است، بایستی من از آن نگهداری کنم تا صاحبش پیدا شود. لذا آن میش را گرفت و نگهداری نمود، پس از مدتی میش زاد و ولد کرد و نصوح از شیر آنها بهره مند میشد.
روزی کاروانی راه را گم کرده بود و مردمش از تشنگی مشرف به هلاکت بودند عبورشان به آنجا افتاد، همین که نصوح را دیدند از او آب خواستند و او به جای آب به آنها شیر داد، به طوری که همگی سیر شده و راه شهر را از او پرسیدند. او راهی نزدیک به آنها نشان داده و آنها موقع حرکت هر کدام به نصوح احسانی کردند و او در آنجا قلعه ای بنا کرده و چاه آبی حفر نمود و کم کم آنجا منازلی ساخته و شهرکی بنا نمود و مردم از هر جا به آنجا می آمده و در آن محل سکونت اختیار کردند، همگی به چشم بزرگی به او می نگریستند.
رفته رفته آوازه خوبی و حسن تدبیر او به گوش پادشاه رسید که پدر همان دختر بود. از شنیدن این خبر مشتاق دیدار او شده، دستور داد تا وی را از طرف او به دربار دعوت کنند.
همین که دعوت شاه به نصوح رسید، نپذیزفت و گفت: من کاری دارم و از رفتن به نزد سلطان عذر خواست.
مأمورین چون این سخن را به شاه رساندند، بسیار تعجب کرد و اظهار داشت: حال که او نزد ما نمی آید ما میرویم او را ببینیم.
با درباریانش به سوی نصوح حرکت کرد، همین که به آن محل رسید به عزرائیل امر شد که جان پادشاه را بگیرد.
بنا بر رسم آن روزگار و به خاطر از بین رفتن شاه در اقبال دیدار نصوح، نصوح را بر تخت سلطنت بنشاندند.
نصوح چون به پادشاهی رسید، بساط عدالت را در تمام قلمرو مملکتش گسترانیده و با همان دختر پادشاه ازدواج کرد.
روزی در بارگاهش نشسته بود، شخصی بر او وارد شد و گفت: چند سال قبل، میش من گم شده بود و اکنون آن را از عدالت تو طالبم.
نصوح گفت: میش تو پیش من است و هر چه دارم از آن میش توست.
وی دستور داد تا تمام اموال منقول و غیر منقول را با او نصف کنند.
آن شخص به دستور خدا گفت:
بدان ای نصوح! نه من شبانم و نه آن، یک میش بوده است، بلکه ما دو فرشته، برای آزمایش تو آمده ایم. تمام این ملک و نعمت، اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد. و از نظر غایب شد.
به همین دلیل به توبه واقعی و راستین، (توبه نصوح) گویند.
اراده خداست که اگر کسى توبه کند خداوند متعال امور دنیا و آخرت او را اصلاح خواهد کرد و دعایش را مستجاب مى کند و او را در بین مردم و ملائکه عزیز و سربلند مى نماید و بزرگترین پاداش را بعد از امتحان در دنیا و آخرت به او عنایت مى نماید.
@sooderjan_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️ به حیوانات غذا ندهید!
ایشان یکی از بزرگترین تربیت کنندگان و رام کننده حیوانات وحشی در ایران است. نکات جالبی در خصوص نحوه برخورد با حیواناتی که در محیط عمومی آزادند، مطرح میکند.
دیدن این چند دقیقه را خصوصا به کسانی که غدا دادن به حیوانات بیرون از خانه را وظیفه انسانی میدانند، توصیه میکنم
@sooderjan_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 روش درمانی جدید با استفاده از سلولهای بنیادی
🔹متخصصان یک شرکت دانشبنیان موفق شدند با استفاده از سلولهای بنیادی فرآوردهای تولید کنند که در ترمیم بافتهای تخریب شدهی بیماران سرطانی پس از شیمی درمانی و پرتو درمانی موثر است.
🔹این فرآورده در بهبود فلجیهای ناشی از شیمی درمانی و برخی موارد ناباروری هم استفاده میشود.
@sooderjan_ir