eitaa logo
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
9.8هزار دنبال‌کننده
43.4هزار عکس
14.4هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
💕💕💕💕💕 #پارت_82 #دخترونه_های_همسردوم_خان‌زاده _کجا داری میری !؟ با شنیدن این حرفش متعجب بهش خیره شد
💕💕💕💕💕 با بیرون رفتنش از کلاس احساس کردم حس از پاهام رفت کم مونده بود همونجا وسط کلاس بیفتم که دستم رو به میز گرفتم و نشستم که در کلاس باز شد و صدای محمد پیچید: _پریزاد با شنیدن صداش سرم و بلند کردم بهش خیره شدم و با صدای گرفته ای گفتم: _اون ... اخماش رو تو هم کشید اومد پایین پاهام نشست و خیره به چشمهای ترسیده من شد و گفت: _اون کثافط چی بهت گفت رنگ به صورت نداری هان !؟ لب گزیدم قطره اشکی روی گونم چکید فکر نمیکردم آراز انقدر بی رحم و سنگدل باشه و همچین حرف هایی به من بزنه ، نفس عمیقی کشیدم و با صدای گرفته ای گفتم: _من و تهدید کرد با شنیدن این حرف من ابرویی بالا انداخت و متعجب بهم خیره شد و گفت: _چی !؟ تموم حرف هایی که بهم زده بود رو براش تعریف کردم با تموم شدن حرف های من اخماش رو توهم کشید و با غیض گفت: _مرتیکه ی پدرسگ بهش گفته بودم حق نداری به زن من نزدیک بشی و باهاش صحبت کنی اما اون حرومزاده به خودش جرئت داده و میاد زن من رو میترسونه بلند شد و عصبی تر از قبل ادامه داد: _زنده اش نمیزارم جرش میدم عوضی .... وسط حرفش پریدم _محمد با شنیدن صدام ساکت شد بهم خیره شد و سرد گفت: _بله _کاریش نداشته باش من از این دانشگاه انتقالی میگیرم دوست ندارم دیگه جایی که اون هست باشم اینجوری بهتره _اما ... _محمد لطفا! _باشه کمکم کرد بلند بشم و همراهش از دانشگاه رفتیم بیرون نگاه متعجب بقیه ی دانشجو ها رو میدیدم اما مهم نبود. سوار ماشین شدیم و به سمت خونه رفتیم ، داخل عمارت که شدم به سمت اتاق پسرم پرواز کردم که با شنیدن صدای دادی ساکت شدم و با چشمهای گرد شده به صحنه ی روبروم خیره شده بودم یه دختر خدمتکار جوون داشت بچه ی دوساله ی من رو میزد احساس کردم سرم سوت کشید به سمتش رفتم آرشاویر در حال گریه رو ازش گرفتم و عصبی داد زدم: _داشتی چه غلطی میکردی کثافط خونسرد بهم خیره شد و گفت: _داشتم آرومش میکردم چرا انقدر عصبی شدید _خفه شو پتیاره داشتی پسرم  رو بااین سن کم کتک میزدی آره آشغال تو فکر کردی کی هستی ... _چخبره اینجا !؟ با شنیدن صدای محمد به سمتش برگشتم و در حالی که آرشاویر رو که داشت گریه میکرد آروم میکردم گفتم: _این خدمتکار داشت پسرم رو کتک میزد این .... 💕💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦄یک قاب ساده سیلیکونی رو راحت به یک قاب گل گلی زیبا تبدیل کنید...💜 چیا لازم داریم: یک قاب ساده بی رنگ مقداری گل خشک رزین و تمام... تو خونه بمونیم و خودمون بسازیم😍 💛 💛 💅 @sooraty
بیشعووووور ترین کانال ایتا 😅😜 واقعا شرمنده ام بخاطر معرفی این کانال👻 🙈😁 تنها کانالی ک جرات کرده👀 https://eitaa.com/joinchat/3138912273C3b96139076 https://eitaa.com/joinchat/3138912273C3b96139076
پیج مشکلات زناشویی😅 سلام خانومی هستم که سه ساله ازدواج کردم بچه هم ندارم مشکلم اینه که شوهرم سوسول و لوس و لج دراره😴 وقتی مشکلی واسش پیش میاد و کم میاره میشینه گریه میکنه😭 ظهر که میره بیرون ضد آفتاب میزنه💍 همش ب خودش میرسه زیرابرو برمیداره👜 تا بهشم میگم بالا چشمت ابروس سریع قهر میکنه👠 وقتی خواهرا و مامانشو میبینه لوس تر میشه👗 خلاصه حالمو داره بهم میزنه!💞 شما بگین چیکار کنم! 🔻وحالا جوابای ملت همیشه در صحنه ایران عزیز:🔻 😂😂😆😆😆 بخون دل پیچه میگیری از خنده اخرشههه😂😂 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3138912273C3b96139076 اون کامنت شماره 6 نابودم کرد اصن😆