هنگام آرایش کردن سعی نکنید چهرتون رو با آرایش زیاد بپوشونید! آرایش فقط برای پوشاندن نواقص جزئی باید باشه، بذارید چهره طبیعیتون دیده بشه. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❣☘ 💅 @sooraty

💥💫💥💫💥💫 #پارت_421 #دخترونه_های_همسردوم_خانزاده یهو فهمیدم چیکار کردم ازش جدا شدم و گفتم : _ ببخشید خان زاده من انقدر خوشحال شدم که حد نداشت واسه همین ... _ اینطوری تشکر نمیکنن چشمهام گرد شد _ چی ؟ دوباره من رو به سمت خودش کشید ، بوسه ای روی لبهام کاشت و ازم جدا شد خمار گفت : _ اینطوری هست احساس کردم بدنم گر گرفت خیلی عمیق و داغ من رو بوسیده بود میتونستم حس کنم چرا اینطوری شده بود ، وقتی ازم جدا شد گذاشت رفت اما من هنوز هنگ شده ایستاده بودم خان زاده رفتارش باهام عوض شده بود یا من اینطوری داشتم فکر میکردم دستم رو روی لبهام گذاشتم چقدر احساس خوبی داشتم !. _ پریزاد با شنیدن صدای بابا از پشت سرم هول شده به سمتش برگشتم و گفتم : _ بله ابرویی بالا انداخت و پرسید : _ خوبی ؟ _ آره ببخشید چون یهویی اومدید ترسیدم واسه همین سرش رو تکون داد _ قراره فردا برید ؟ _ نه _ یعنی چی ؟ با شادی گفتم : _ قراره هفته بعد بریم خان زاده خودش گفت بابا خندید _ توله سگ فقط میخواد استرس بده به سمت بابا رفتم و با شادی بغلش کردم اینجا رو دوست داشتم کنار خانواده ام احساس آرامش داشتم ، وقتی از بابا جدا شدم خیره بهم شد و گفت : _ ما اینبار نمیتونیم بیایم روستا _ چرا ؟ _ چون باید دنبال خونه باشم که نزدیک به هم باشند یکی واسه خودمون یکی واسه شما تا این پسره از تصمیمش منصرف نشده غمگین بهش خیره شدم دوری ازشون سخت بود حتی شده واسه مدت کوتاه _ پریزاد با صدایی گرفته گفتم : _ بله 💫💥💫💥💫💥

💥💫💥💫💥💫 #پارت_422 #دخترونه_های_همسردوم_خانزاده _ میدونم واست سخت هست اما ما مجبور هستیم پس تو همین مدت کوتاه صبوری کن وقتی رفتی با شهربانو دهن به دهن نشو چون میترسم اتفاق بدی بیفته چشمهام رو محکم روی هم فشار دادم و گفتم : _ نگران نباش بابا باهاش اصلا همکلام نمیشم مطمئن باشید لبخندی روی لبهاش نشست _ میدونم چون تو دختر منی هیچ کاری انجام نمیدی که باعث بشه من ناامید بشم همراه بابا از اتاق خارج شدیم به سمت پایین رفتیم ، نور نشسته بود پیش بقیه همین که نگاهش به من افتاد چشمهاش برق بدی زد _ خوش گذشت ؟ لبخندی بهش زدم که بیشتر باعث میشد کفرش دربیاد _ آره عصبی خندید _ حسابی لذت ببر چون خان زاده فکر نمیکنم بعدش دوباره قصد داشته باشه پیش شما زندگی کنه _ متوجه نمیشم چی داری میگی ؟ _ خیلی خوب میفهمی بعدش با حرص بلند شد رفت ، با تاسف سرم رو واسش تکون دادم نمیتونست دو دقیقه مثل آدمیزاد برخورد کنه دختره ی احمق _ پریزاد با شنیدن صدای بابا خیره به چشمهاش شدم و گفتم : _ جان _ چی داشت میگفت ؟ شونه ای بالا انداختم _ نمیدونم چی داشت میگفت بابا چون من اصلا متوجه حرفاش نشدم ، فکر میکنم از چیزی عصبی بود داشت اینطوری میگفت سرش رو تکون داد که ماه چهره گفت : _ وقتی حسودیت میشه نیاز نیست این بیچاره رو اذیتش کنی خیره به چشمهاش شدم و بهش توپیدم : _ تو مسائلی که بهت مربوط نیست دخالت نکن

اگر دستهای تپلی دارید؛ مدلهای سرجمع مناسب شماست! مدل‌هایی که لبه های گرد و جمع داشته باشند باعث میشه دستهای شما ظریف‌تر و کشیده تر به نظر برسد، مثل مدلهای بادومی، تیز و گرد ❣☘ 💅 @sooraty

چطور با یک مرد صحبت کنید که جذب شما شود💖🔗 ࿓࿓࿓࿓࿓࿓࿓࿓࿓࿓࿓࿓࿓࿓ 1️⃣ لبخند بزنید 2️⃣لطیف و طناز باشید 3️⃣ اسرارآمیز باشید 4️⃣ از او سوال بپرسید 5️⃣روی نکات مثبت صحبت‌های او تمرکز کنید 6️⃣با او موافقت کنید 7️⃣کنترل سرعت مکالمه را به مرد بسپارید 8️⃣بگذارید او مراقب‌تان باشد 9️⃣سعی کنین پیام‌هایتان عاشقانه و خاص باشد ❣☘ 💅 @sooraty

🧚‍♀👰👰 خان دوباره تکرار کرد: _ دیدی که هلش بده فرهاد؟ آروم زمزمه کرد : _ نه _ پس به چه حقی مجازات میکنی؟ _ ندیدم اما مطمئنم! _ چرا؟ _ چون گیتا خودش گفت پوزخند زدم صورتم میسوخت و فکم درد گرفته بود اما بیشتر از همه درد قلبم عذابم میداد حرف و حال من براش اهمیت نداشت اون وقت با یک جمله ی گیتا به چه حالی می افتاد و چه بلایی سر من میاورد! _ تو مطمئنی که اون بچه از خودت بوده؟ فرهادبهت زده نگاهش کرد چشماش ‌کم کم قرمزشد و بعد به رنگ خون در اومد لبم رو از شدت ترس و استرس گزیدم صدای نعره اش تو سرم پیچید : _ هر.............. https://eitaa.com/joinchat/3377201202Cc9a967820b

🍂🍁🍂🍁 دستمو روی شکمم گذاشتم و زمزمه کردم : _ امروزم کوچولو بمون تا لو نریم فندق باشه؟ از فردا هرچه قدر خواستی میتونی رشد کنی فقط امروز هوای مامان و داشته باش باشه؟ روبه روی آینه ایستادم مانتوی بلندم رو‌ صاف کردم و به شکمم خیره شدم برآمدگی کوچیکی داشت که جدیدا کامل به چشم می‌اومد لبم رو گزیدم و سر تکون دادم : _ خدایا ... این روز آخرم بخیر بگذره صدای خان تو گوشم پیچید : _ بهار آماده‌ای؟؟؟؟؟......... https://eitaa.com/joinchat/3377201202Cc9a967820b

براتون دعا میکنم دستاتون تو دست اونی که دوسش دارین گره بخوره که خود خوده خوشبختیه.... شبتون خوش ✨ ❣☘ 💅 @sooraty

ژیله های بلند شما را قد بلند تر نشان می دهند. این پوشش برای گرم نگه داشتن شما در فصل پاییز و بهار مناسب است. می توانید آن را به صورت چند لایه همراه با ژاکت یا بلوز بپوشید. ژیله را با شلوار های چسبان بپوشید. شلوار جین چسبان بهترین و راحت ترین انتخاب برای زمانی است که قصد پوشیدن ژیله بلند را دارید ❣☘ 💅 @sooraty

حجم دادن به لب‌ها: ➖ روزانه لب‌های خودتونو با یخ ماساژ بدید تا حجم بگیرند و خوش فرم شوند. ماساژ با یخ برای کسایی که جراحی لیفت برای تنظیم خط لب انجام دادند نیز بسیار مناسبه. ➖ روی لب‌هاتون مسواک بکشید، این کار باعث میشه خون داخل لب‌ها بیشتر جریان پیدا کنه و لب‌ها حجیم‌تر و خوشرنگ‌ تر بشن ❣☘ 💅 @sooraty

🦄 #ترفند_آرایشی 💜 هنگام استفاده از رژ گونه، برس را از لاله گوش به سمت گونه ها حرکت دهید و در ضمن از رژ گونه های روشن استفاده کنید تا گونه های شما مشخص تر از پوست زیرین شود. 🌈 🌈 پیج اینستاگرام 👇 💅 @sooraty

🦄 با ریحان دندانهایتان را سفید کنید 💜 کافیست برگهای ریحان را خشک و آسیاب کرده سپس به خمیردندان اضافه و هر روز از آن استفاده کنید، ریحان دندانها را در برابر عفونت هم بیمه میکند👌 🌻 🌻 پیج اینستاگرام 👇 💅 @sooraty