#نقاشی☁️ 🍃🌸کانال صورتی🌸🍃 💞 💞 🍡 🍡 💅 @sooraty

P̸R̸O̸F̸🌿🌸 💅 @sooraty

سلام خانومای عزیز دوستای گلم❤️ همون طور که میدونید حجاب یه بخشش چادره ولی فقط چادر نیست، کلی ملزومات داره کی منم بعد کرونا در به در دنبالشون بودم، آخه دختر چادری لازمه مرتب و آراسته باشه😍، شیک ولی با حیا 😇، گشتمُ گشتمُ گشتم .... تا اینکه کانال ملزومات حجاب الزهرا (س) رو پیدا کردم😍، هم چادر سیاه و چادر رنگی داره هم ستهای شیکه روسری و کیف، روسری و دامن و هر چی که فکر کنید🤩 من که حسابی لذت میبرم از این کانال شمام بیاید دوستای گلم مخصوص خودمونه😘👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2691760149C505dd3e785 عجله کنید تا بنر پاک نشده😱

🔴 #ملانصرالدین و دختر زیبایش ملا كوزه ای برداشته و آنرا به دست دختر زیبایش داد و به دنبال آن سيلی سختی هم بر گونه وی نواخت...😳😳 و گفت: حالا به سر چشمه ميروی و كوزه را پر از آب كرده و مياوری. مبادا آنرا بشكنی.... 🔴زنش وقتی آن صحنه را ديد و چشمان اشک آلود و صورت زیبای دخترش که با سیلی سرخ شد را مشاهده كرد ، ناگهان......😱👇👇👇 💠ادامه داستان👈 کلیک کنید 👉👉 💠ادامه داستان👈 کلیک کنید 👉👉

امیدوارم سال دیگه که پالتو‌هامونو از تو لباس زمستونیا در میاریم و یه ماسک تو جیبش پیدا میکنیم، بگیم "خوب شد اون روزا گذشت." . 💅 @sooraty

📝 ‏من همیشه دلم یه چیز خیلی خوشمزه میخواد و هیچوقت هم اون چیز رو پیدا نمیکنم. #توییت_ها 🕊 🍀 💟 💅 @sooraty

شمام ؟😁 🍀 💟 💅 @sooraty

وقتی دلگیری و تنها غربت تمام دنیا از دریچه ی قشنگِ چشم روشنت می باره.... 🍀 🌸 💅 @sooraty

💥💫💥💫💥💫 #پارت_463 #دخترونه_های_همسردوم_خانزاده این نور پاش رو از گلیمش درازتر کرده بود وقتش بود به حسابش برسم با عصبانیت راه افتادم ، انقدر خشمگین شده بودم که اصلا حد نداشت داخل اتاقش شدم کنار پنجره ایستاده بود به سمتم برگشت اخماش رو تو هم کشید و گفت : _ فکر نمیکنی باید قبل اومدن در بزنی ؟ با شنیدن این حرفش به سمتش هجوم بردم یقه اش رو داخل دستام گرفتم و سرش داد کشیدم : _ اصلا متوجه هستی داری چه غلطی میکنی ؟ چشمهاش گرد شد _ تو چی داری میگی من اصلا متوجه نمیشم نفس عمیقی کشیدم و بهش توپیدم : _ واقعا متوجه نیستی ؟ _ آره _ رفتی پیش پسرم داری کاری میکنی از من زده بشه اونوقت میگی نمیدونم ؟ _ داری اشتباه میکنی من ... _ خفه شو صدای خان زاده از پشت سرم بلند شد : _ چخبره ؟ با شنیدن صداش دستم رو برداشتم به سمتش برگشتم و گفتم ؛ _ بهتره از این زنت بپرسی چخبره خان زاده خیره بهش شد _ چیکار کردی ؟ _ خان زاده من هیچ کاری انجام ندادم بیخود دیوونه شده !. _ یعنی من بیخود دارم حرص و جوش میزنم ؟ _ آره _ مثل اینکه واقعا دوست داری یه بلایی سرت بیارم !. _ داری اشتباه میکنی _ کسی که اشتباه میکنه من نیستم حالا هم بهتره دهن کثیفت رو ببندی وگرنه واست گرون تموم میشه _ مثلا میخوای چیکار کنی ؟ دوباره خواستم چیزی بهش بگم که خان زاده داد زد : _ کافیه جفتمون ساکت شدیم اما همچنان با تهدید داشتم بهش نگاه میکردم چون باعث شده بود عصبانی بشم !. 💫💥💫💥💫?

دو عدد پشمک 😍 🍀 💟 💅 @sooraty