eitaa logo
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
9.8هزار دنبال‌کننده
43.4هزار عکس
14.4هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴فورررییییی عبدالمجید ریگی از اعضای گروهک تروریستی که امروز عامل اغتشاش در زاهدان بود به درک واصل شد https://eitaa.com/joinchat/2346057923C756cc304df واییی ببین چه جوری مرد 😱❌
هدایت شده از تبلیغات انصار💛
🔴اغتشاشات در کوثر مشهد به شدت فراگرفته!! 🎙نیروی انتظامی مشهد : مردم مشهد اصلا از خانه بیرون نیایند❌ 🎥فیلم های اغتشاشگران در لینک زیر👇😳 https://eitaa.com/joinchat/2346057923C756cc304df ‼️ورود زیر ۱۸ ممنوع میباشد🔞
حراجی بزرگ پاییز فرش کاشان با مدت محدود ویژه فرش های 1200، 1000 و 700 شانه تا 50 درصد ارزان تر از قبل👍 فرش های جدید آشپزخانه😍 فرش کودک و نوجوان😍 تمامی کارها بلا استثنا نصف قیمت فروشگاه‌ میباشد بفرمائید😊👇 https://eitaa.com/joinchat/718995543C705b0bc30f
هدایت شده از تبلیغات انصار💛
🚨 تک تک درحال تعطیل شدن هستن مدارس ۲۸ شهر کشور تعطیل شد. ،فارس،تهران و ..... 👇 👇 https://eitaa.com/joinchat/3047227419C57a69856ea ______________________________________ 3576نکته ی جذاب تربیتی برای این که بابا و مامان بهتری بشیم رو ی جا جمع کردیم 👇👇👇👇👇حتما استفاده کنید 👇👇👇👇👇 بزرگترین کمپین آموزش و تربیت در 👨‍👩‍👧‍👦 👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1907032093C6e0916180d
یکی از تعریف می‌کند که یک روز با بعد از کلاس درس استاد را برای ناهار به منزل خودمون بردم، بعد از یک بار کشیدن از من خواست دوباره برایشان غذا بکشم، خیلی تعجب کردم اما چیزی نگفتم، بعد از جمع کردن طاقت نیاوردم از ایشان پرسیدم حضرت استاد ببخشید که ازتون این سوال رو میپرسم، آخه شما اهل غذا نیستید چطور دوبار غذا کشیدید؟ استاد فرمودند برو جوابشو از خانومت بگیر. رفتم از پرسیدم کمی فکر کرد و گفت باوضو بودم.گفتم باوضو بوده. فرمودند اینکه کار شان است، بپرس دیگر چکار کرده؟ رفتم پرسیدم، خانومم کمی فکر کرد و گفت وقتی داشتم میپختم 👇🔴 https://eitaa.com/joinchat/3078488073C9f200627db 😔👆کاش مام بلد بودیم🔴
هدایت شده از تبلیغات انصار💛
وارد حیاط که شدم دیدم یک گوسفند قربانی را به نرده بسته اند و بچه ها در حال ناز و نوازشش بودند . شب شد.ناله ی این گوسفند تمام مجتمع رو برداشت .. آمدم پایین ببینم چه خبره چرا این حیوان ناله میکنه ، صاحب گوسفند و چند نفر دیگر هم بودند ، هرچه آب گذاشتیم ، کاهو ریختیم ، بی توجه ناله میکرد ، بازدید بدنی هم کردیم چیزی نفهمیدیم ، تا صبح ناله کرد ، ناله کرد ، آفتاب نزده صاحبش رفت دنبال قصاب تا اهالی ساختمان کمتر ناراحتی بکشند ، قصاب رسید اول سعی کرد آبی به حیوان بدهد . نخورد ،بیشتر ناله کرد ناچار گوسفند را زد زمین ..ولی تا آمد کارد را روی گلوی گوسفند بگذاره ناگهان چاقو از دستش افتاد. الله و اکبر خشمگینانه ای گفت و سر به دیوار تکیه داد👇🏻😔❌ https://eitaa.com/joinchat/3078488073C9f200627db خدا لعنتشون کنه👆🏻😭