دلم میخواست چیزی بهش بگویم که بداند چقدر دوستش دارم. گفتم : " تو مسیح منی "
#عباس_معروفی
من فقط نگاهش میکردم،
این همه قشنگی کجای خلقت پنهان شده بود که حالا یکباره همهاش بریزد توی بغلم...!
#عباس_معروفی
من فقط نگاهش میکردم،
این همه قشنگی کجای خلقت پنهان شده بود که حالا یکباره همهاش بریزد توی بغلم...!
#عباس_معروفی
دلم میخواست چیزی بهش بگویم که بداند چقدر دوستش دارم. گفتم : " تو مسیح منی "
#عباس_معروفی
گاهی با دویدن برای رسیدن به کسی نفسی برای ماندن در کنار او نخواهی داشت!
پس با کسی بمان
که نصف راه را به سمتت دویده باشد!
#عباس_معروفی
گفتم چند دقیقه این جا بنشین و به من تکیه بده.
گفت کارم از تکیه گذشته، دلم میخواهد توی بغلت بمیرم.
#عباس_معروفی
دنبال وجهی میگردم که تمثیل تو باشد
زلالی چشمهات
بی پایانی آسمان
مهربانی دستهات
نوازش گندمزار
و همین چیزهای بی پایان.
#عباس_معروفی
📻
┅┄✶........❤........✶┄┅
💞.............ℒℴνℯ...........💞
ﺗﻮ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﻲ ﺷﻮﻱ
ﻭ ﻣﻦ ﻫﺮﺑﺎﺭ ﺑﺪﺍﻫﻪ ﻣﻲ ﻧﻮﺍﺯﻣﺖ
ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﺎﻱ ﺗﻨﺖ
ﺳﺒﺰ ﺁﺑﻲ ﮐﺒﻮﺩ ﻣﻦ
ﻟﻢ ﺑﺪﻩ ، ﺭﻫﺎ ﮐﻦ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ
ﺁﺏ ﺷﻮ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﻢ
ﻣﺜﻞ ﻋﻄــــﺮ ﻳﺎﺱ ﻓﺮﺍﮔﻴﺮﻡ ﺷﻮ
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻳﺎﺩﺕ ﺑﮕﻴﺮﻡ
#عباس_معروفی
┅┄✶........❤........✶┄┅
💞.............ℒℴνℯ...........💞
مى بينى ؟ مثل ستاره پخش مان كردهاند توى اين صفحه سياه كه هر كدام مان جايى براى خودمان سوسو بزنيم كه مثلا هستيم. اما نمى دانيم در كدام منظومه مى چرخيم، براى چه مى چرخيم، و چقدر مى چرخيم.
#عباس_معروفی
┅┄✶........❤........✶┄┅
💞.............ℒℴνℯ...........💞
همیشه دلم خواسته بدانم
لحظه هایِ تو بی من چطور میگذرد؟
وقتی نگاهت میافتد به برگ
به شاخه به پوست درخت
وقتی بویِ پرتقال می پیچد
وقتی باران تنها تو را خیس میکند
وقتی با صدایی برمیگردی
پشت سرت من نیستم
#عباس_معروفی
┅┄✶........❤........✶┄┅
💞.............ℒℴνℯ...........💞
آن که رفتنیست به هيچ قيمتی نمیماند !
نمیتوانی به چهارميخش بکشی، بگذار برود. اصرار نکن، پيش از آنکه غرورت را به باد بدهی از فکرت بيرونش بينداز ...
✍🏾 #عباس_معروفی
📕 خواهر پاپ
💅 @sooraty
ما شرقیها آدمهای صبوری هستیم .
بلدیم دندان روی جگرمان بگذاریم ...
✍🏾 #عباس_معروفی
📕 تماماً مخصوص
💅 @sooraty