eitaa logo
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
9.8هزار دنبال‌کننده
43.3هزار عکس
14.4هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🦄 چطوری آرایش چشـم رو پاک کنیم 💜 ابتدا چشمتان را خیس کنید بعد با مقدار کمی شامپو بچه چشم تان را ماساژ دهید تا کمی کف کند سپس باآب ولرم چشم هایتان رابشویید 🌈 🌈 پیج اینستاگرام 👇 💅 @sooraty
شیطون شد و چشمکی براش زد.... صورتش داغ شد. ریز خندید. لب زد: دوستت دارم اخم ریزی کرد و سرش رو تکون داد که: چی می‌گی؟ دوباره لب زد: دوستت دارم. چشماش برق زد. لبخند عمیقی زد و گونش چال افتاد. تا متوجه‌ش شد، چشماش رو گرد کرد و انگشت اشارش رو فشار داد تو گونه خودش. می‌خواست بگه چالت رو دیدم.😉 https://eitaa.com/joinchat/3313696837C697aa8e7b4 🖊 قلم پـاڪ ♥️🍃 فوق عاشقانه و رمانتیک 💋🔥
از پرطرف‌دارترین رمان‌های ایتا که به خاطر هواداران برای بار دوم بارگزاری شده 😍 ....ویی 🙊 🔥💋💍♥️ و و و و و https://eitaa.com/joinchat/3313696837C697aa8e7b4
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
💥💫💥💫💥💫 #پارت_436 #دخترونه_های_همسردوم_خانزاده _ من اومدم پیش شوهرم بعدش نمیدونستم تو با من مشکل دا
💥💫💥💫💥💫 _ پس چرا کاری نمیکنی قلبش رو به دست بیاری ؟ _ فکر میکنی تا حالا انجام ندادم ؟ فکر میکنی از خان زاده متنفر هستم خیلی دوست دارم همیشه زندگیم اینطوری باشه ، اصلا اینطوری نیست من از وقتی زنش شده بودم دوستش داشتم وقتی من رو طلاق داد بهش وفادار بودم پس نمیتونی همچین چیزی درباره من بگی !. _ شاید حق با تو باشه نیشخندی حواله اش کردم : _ شاید حق با من باشه ؟ _ آره _ این حرفت اصلا درست نیست هر چی خواستی بگو اما به هیچ عنوان نمیتونی من رو قضاوت کنی . بعدش خواستم برم که بلند شد اومد روبروم قرار گرفت و گفت : _ میخوام بهت کمک کنم با چشمهای ریز شده بهش خیره شدم و جوابش رو دادم : _ میدونی تو چه کمکی میتونی به من بکنی ؟ _ چی _ اینکه با حرفات باعث نشی من اذیت بشم حالا متوجه شدی ؟؟ نفس عمیقی کشید و گفت : _ ببین پریزاد من قصد نداشتم ناراحتت کنم ، من دوستت دارم تو اشتباه متوجه شدی با شنیدن این حرفش دوست داشتم سرم رو محکم بکوبم تو دیوار چی داشت واسه خودش میگفت اصلا آدم نبود کاش میشد سرش رو به دو تیکه مساوی تقسیم کرد _ باشه بعدش از کنارش رد شدم چون واقعا دیگه نمیخواستم به حرفاش گوش بدم انقدر خشمگین بودم که حد نداشت پس فرصتی باقی نمیموند تا بخوام به حرفای بی سر و ته اش گوش بدم داشتم از کنار اتاق ماه چهره رد میشدم که صدای نور باعث شد وایستم ، داشت به ماه چهره میگفت : _ خوب چیشد بهم کمک میکنی ؟ اخمام تو هم فرو رفت داشتند درمورد چی صحبت میکردند اصلا نمیتونستم بفهمم واقعا گیج شده بودم !. _ باشه بهت کمک میکنم اما یه شرط دارم که باید بهش عمل کنی ؟ _ چه شرطی ؟! با چیزی که گفت سرم سوت کشید ، چجوری میتونست خیلی راحت همچین حرف کثیفی رو به زبونش بیاره آخه من اصلا نمیتونستم بفهمم که چرا داشت همچین کاری میکرد 💫💥💫💥💫💥
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
💥💫💥💫💥💫 #پارت_437 #دخترونه_های_همسردوم_خانزاده _ پس چرا کاری نمیکنی قلبش رو به دست بیاری ؟ _ فکر می
💥💫💥💫💥💫 خواستم برم داخل اتاقش که دستی روی دهنم قرار گرفت و من رو دنبال خودش کشید داخل اتاق خودم و خان زاده شده بودم به سمتش برگشتم که با دیدن خان زاده اولش متعجب بهش خیره شدم بعدش سرش داد کشیدم : _ واسه چی من و آوردی هان ؟ میترسیدی سوگلی آشغالت چیزیش بشه آره ؟ خان زاده با عصبانیت بهم توپید : _ بسه دهنت رو ببند ، داشتی بی فکر عمل میکردی . تند تند داشتم نفس میکشیدم خیلی عصبانی شده بودم ، رفتم روی تخت نشستم سرم رو میون دستام فشار دادم واقعا حرفش خیلی زشت بود چجوری میتونست همچین پیشنهادی بده _ پریزاد سرم رو بلند کردم خیره به چشمهاش شدم و خیلی سرد گفتم : _ بله _ نیاز نیست انقدر حرص بخوری اولش سعی کن آروم باشی میفهمی ؟! _ من به اندازه کافی آروم هستم _ ببین من حرفاشون رو شنیدم فعلا چیزی قرار نیست به روشون بیارم چشمهام گرد شد بلند شدم و با بهت گفتم : _ یعنی میخوای اجازه بدی ؟ _ نه _ پس چرا داری همچین چیزی میگی ؟ _ اجازه میدم نقششون رو عملی کنند اما قسمت مربوط به آرشاویر مچ جفتشون رو میگیرم و میندازمشون زندان جایی که لیاقتشون هست با چشمهای ریز شده بهش خیره شدم و پرسیدم : _ من بهت شک دارم ، شاید قصد داری به اون نور عوضی کمک کنی اخماش بشدت تو هم فرو رفت دقیقا اومد روبروم ایستاد دستش رو دور کمرم حلقه کرد و فشاری بهش داد که یه آخ از دهنم در رفت خشمگین گفت : _ من هیچوقت عاشقش نشدم اون فقط یه زن هست واسه من درست مثل تو هیچکس با ارزش تر از پسرم نیست شک نداشته باش کسی بخواد به پسرم آسیب بزنه زنده اش نمیزارم تو هم بهتره حرفای دهنت رو اول مزه مزه کنی بعدش بگی . با درد نالیدم : _ دستت رو بردار دردم میاد ! دستش رو برنداشت اما فشار دستش کم شد و با صدایی خش دار شده پچ زد : _ دفعه آخرت باشه جلوی من بلبل زبونی میکنی شنیدی ؟ با حاضر جوابی جوابش رو دادم : _ نه 💫💥💫💥💫💥
🦄 درمان خانگی 💜 برای تقویت ریشه مو ودرخشندگی و زیبایی مو، زرده تخم مرغ را با روغن های گیاهی مثل روغن زیتون ترکیب کرده وهفته ای یک بار قبل از دوش گرفتن روی سر بمالید. 🌈 🌈 پیج اینستاگرام 👇 💅 @sooraty
🦄 ترکیب رنگ مو 💜 زمینه طبیعی لایت پایه۵ انتهای ساقه پایه ۷ مسی۶ شکلاتی۵ دودی ۶ 🌈 🌈 پیج اینستاگرام 👇 💅 @sooraty
هدایت شده از 🔆 تبلیغات انصــــار 🔆
🔞اگه پسر نیستی بیا اینجا😂👊🏾 https://eitaa.com/joinchat/3191603280C958aa52288 🔞پسرا نیان که میسوزن😂👆🏿🔥🔥🔥 🤤بهشت دخترا❌