#طنز
واعظی بر منبری دادی سخن
گرد بودی دور منبر مرد و زن
پندها میداد با صد آب و تاب
رهنمون میکرد بر راه ثواب
سخت گریان بود مردی زان میان
زار و نالان با دو صد آه و فغان
گفت واعظ گریهات ذکر خداست
گریهی تو ارزشش بیش از دعاست
هست هر قطره ز اشکت دُرّ ناب
مینویسند از برایت صد ثواب
داد پاسخ مرد گریان شیخ را
من نمیفهمم سخنهای شما
داشتم من یک بز سـرخ قشنگ
فرز و چابک چست و چالاک و زرنگ
بود ریشش مثل ریش تو بلند
مُرد و من را کرد زار و دردمند
دیدن ریش تو قلبم را فِسُرد
یاد آن بز اوفتادم من که مُرد
گریهام بود علتش این ماجرا
نه سخنها و بیانات شما!
📔 رساله دلگشا
👤 عبید زاکانی
💅 @sooraty
📝
یکسال پیش میخواستم برای یه عده
از آدمایی که میشناختم و تو زندگیم بودن بمیرم!
یکسال بعد نصف اون آدما
برای من مرده به حساب میومدن!
میخوام بگم زمان همه چیز رو عوض میکنه.
پس غصه نخور و خودت رو بالا بکش.
تو تنها کسی هستی که همیشه کنار خودتی
پس لطفا به خودت به خاطر هیچکس
سخت نگیر عزیزم.
🍀
💟
💅 @sooraty
یک احساساتی هست، یک چیزهایی هست که نمیشود بدیگری فهماند، نمیشود گفت، آدم را مسخره میکنند، هر کسی مطابق افکار خودش دیگری را قضاوت میکند. زبان آدمیزاد مثل خود او ناقص و ناتوان است.
#صادق_هدایت