eitaa logo
به سوی سماء
960 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
489 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
ای خنک آن مرد کز خود رسته شد در وجود زنده‌ای پیوسته شد وای آن زنده، که با مرده نشست مرده گشت و زندگی از وی بجَست @sooyesama
امام حسن عسکری (ع): من آنَس بِالله اِستوحَشَ مِنَ النّاس کسی‌که با خدا انس گیرد، از مردم گریزان گردد. (مسند الامام العسکری، ص۲۸۷) @sooyesama
تأثیرِ اسباب عادی که در اختیار ماست، به مقداری است که خداوند برای آنها قرار داده است، نه اینکه از پیش خود تأثیر داشته باشند؛ همۀ کارها به دست خداست و اسباب فقط راه و وسیلۀ فعل او هستند. بنابراین لازم است که بنده در نیازهای خود فقط به بارگاه عزّت و باب کبریاء او توجّه کند و از هیچ سببی توقّع تأثیر نداشته باشد... یعنی بنده اعتمادش فقط به خدایی باشد که سببیّت و تأثیر را در اسباب قرار داده است؛ نه اینکه اسباب را رها کند، و بدون سبب از خداوند چیزی طلب کند. (المیزان، ج۲، ص۴۰) @sooyesama
روزی از خود سخت دلگیر آمدم با شکایت بر در پیر آمدم گفتم ای روشن‌دلِ روشن‌ضمیر خسته‌جانم، ناتوانم، دست گیر بر درت نی آمدم از بهر جاه حادثه بد بود، آوردم پناه ناامیدم از صلاح کار خویش عاجزم از رونق رفتار خویش باختم در بازی دنیا عجیب دادرس ما را تویی، أمن یجیب؟ گفت با لبخند آن روشن‌ضمیر: گر تو می‌جویی خلاص اکنون بمیر «تا نمیری نیست جان کندن تمام» بی گذار از نردبان نایی به بام. «جان بسی کندی و اندر پرده‌ای زان‌که مردن اصل بُد، نامرده‌ای» @sooyesama
به سوی سماء
بسم الله الرحمن الرحیم مناجاتی و خراباتی ۲ عشق دامی ملکوتی است که جز دل‌های نازک را شکار نمی‌کند.
بسم الله الرحمن الرحیم مناجاتی و خراباتی ۳ «سلوک»، پیمایش راهی است، که آدمی از خویش تا خدای در می‌نوردد. «خویش»، همان تعینی بشری است که آدم در آغاز راه، در آن قرار دارد. و مراد از «خدا» همان مقام اطلاقی است که از هر تعینی رهاست و به هیچ قیدی محدود نمی‌شود. گرچه آدمی با سلوک، هرگز خدا نخواهد شد، اما در نمود نامحدود او چنان فانی می‌شود که گویی پایان آدمیت، همین نمود نامتناهی شدن است که آیینه تمام‌نمای الهی است. در میانه این راه دراز، انسان ناگزیر از پالایش چهره مثالی خویش است. سالک باید ساحت مثالی نفس خود را از خوهای ناپسند پیراسته و به خوهای پسندیده آراسته نماید. در این مقطع، مناجاتیان به پالایش سنگر به سنگر نفس، از لشکریان شیطان می‌پردازند. ایشان با قهر و غلبه برخاسته از عقل، تلاش می‌کنند سرکشی‌های وهم (که شیطان درون است) را مهار کنند. این ستیز خونین سال‌های زیادی به‌درازا می‌کشد و پس از دشواری‌های بسیار، اندکی آرام می‌گیرد. اما پس از چندی شیطان وهم، از گوشه دیگری سر برآورده و ستیز دیگری آغاز می‌شود. ازآن‌جاکه عقل با قهر و غلبه، درپی تسلیم وهم است، وهم نیز به تلافی بر می‌خیزد و کشور نفس، پیوسته میان این‌دو دست‌به‌دست می‌شود. گویی این پیکار هیچ‌گاه به‌نتیجه نرسیده و تا قیام قیامت ادامه دارد. مناجاتیان ازآن‌جاکه به‌پشتوانه عقل خویش، با شیطان می‌جنگند، هرگز‌ به پیروزی نهایی نمی‌رسند. زیرا تکیه بر خویش، خود، فریبی پیچیده است که شیطان وهم، با آغاز این نبرد، انسان را بدان دچار کرده است. پیروزی در چنین نبردی، خود، گونه‌ای شکست است؛ زیرا سرانجام، این نفس است که پیروز شده است. افزون بر این‌که انسان به پشتوانه خویش، هرگز‌ بر خویش پیروز نخواهد شد. در واقع چنین شخصی درپی آن است تا خود، خویشتن را از خود خالص کند. او «مخلِصی» است که از کید شیطان خویش در امان نیست. اما شیوه خراباتیان آن است که خویش را به دروازه‌های فنا می‌کشانند تا با مرگ خویش، ریشه این فساد و خون‌ریزی را برکنند. گرچه خراباتیان نیز به پیکار یادشده وارد می‌شوند و می‌کوشند به‌مدد قهر عقل، شیطان وهم را رام نمایند. اما خراباتیان این بازی را نه برای پیروزی، که برای شکست آغاز می‌کنند. آن‌ها از نخست می‌دانند که انسان به‌پشتوانه خویش، بر خویش پیروز نخواهد شد و پایان این نبرد همان نقطه آغاز اوست؛ «ما ابرء نفسی ان النفس لأمارة بالسوء الا ما رحم ربی». ازاین‌رو پس از درگیری‌های بسیار با خویشتن و یقین به ناتوانی از اصلاح خویش، همین فقر را مایه نابودی نفس قرار می‌دهند. فقری که در گام به گام سلوک چشیده‌اند و با شراشر وجود خویش آنرا دریافته‌اند. خراباتیان سفره فقر خود را پیش‌روی حقیقت عالم گسترانیده و با نمایش فقر خویش، امداد الهی را جلب می‌کنند. آن‌گاه حقیقت هستی، حیاتی دوباره در ایشان می‌دمد که قلب را شکوفا خواهد ساخت. با شکوفایی قلب، داستان تغییر می‌کند و جنود شیطان، دسته‌دسته تسلیم می‌شوند. اکنون مِهر قلب، شیاطین را تسخیر نموده و محبت برخاسته از قلب، فتحی کامل را نوید می‌دهد؛ «اذا جاء نصرالله و الفتح و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا». قوایی که تا پیش از این، برابر هزار قهر عقل سرکشی می‌کردند، اکنون دربرابر اندکی از مهر قلب سر تسلیم فرود می‌آورند و سجده ملایکه بر آدم آغاز می‌شود. این‌جاست که شیطان نیز از شیطنت دست شسته و تسلیم می‌شود؛ «اسلم شیطانی بیدی». برپایه آیه «فَبِعِزَّتِکَ لَاغویَنَّهُم اجمَعین الّا عِبادَکَ مِنهُمُ المُخلَصین»، آنان‌را که خدا خالص کرده و از تنگ‌نای تعین‌ها رهانیده، از دسترس هر شیطانی به‌دورند و این اخلاصی است که هستی، در برخی تعین‌های خویش می‌دمد؛ «ذلک فضل الله یعطیه من یشاء». ۳ @sooyesama
امام صادق (ع): ما مِن شَیء الّا و َلَهُ حَدٌّ ینتَهی الَیهِ الّا الذّکرَ فَلَیسَ لَهُ حَدٌّ ینتَهی الَیهِ چیزی نیست جز آن‌که حدی دارد که به آن محدود می‌شود، مگر یاد خدا که حد پایانی ندارد. (الکافی، ج۲، ص۴۹۸) @sooyesama
12.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به‌مناسبت نهم صَفر؛ سالگرد رحلت علّامه طهرانی حمد و ۱۱ توحید را به روح بلند ایشان هدیه نماییم @sooyesama
به سوی سماء
بسم الله الرحمن الرحیم مناجاتی و خراباتی ۲ عشق دامی ملکوتی است که جز دل‌های نازک را شکار نمی‌کند.
آن شنیدستی که روزی مصطفی بوسه زد بر سینه خیرالنساء جاهلی دور از ادب، گفت این میان: دور باشد از حیا این کار، هان ای پیمبر دختر تو بالغ است ناهی‌ات از بوسه، ذات خالق است غیرت ار داری محبت محو کن پیشه کن تقوا و ترک سهو کن گفت پیغمبر بدان جهل عنود: از پیمبر پیش‌تر رفتن، چه سود؟ دخترم بوی حقیقت می‌دهد سینه‌اش آهنگ جنت می‌دهد باش خاموش ای ندای آتشین چون‌که نوری گشت با نوری عجین «کار پاکان را قیاس از خود مگیر در نوشتن گرچه باشد شیر شیر» ظن ناپاک تو از تو سرزند لیک ما را حق چنین درهم زند آینت تنگ است و معنا بس بزرگ کن رها ما را و این بحر سترگ @sooyesama
امام رضا (ع): إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا ذَنْبَ عَلَيْكَ فَزُرِ الْحُسَيْنَ عَلَیْهِ السَّلَامُ اگر دوست داری خداوند عزّوجل را در حالی‌که گناهی نداری، ملاقات کنی، حسین علیه السلام را زیارت کن. (عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۳۰۰) به‌معنای زیارت، ملاقات و حقیقت حسینی توجه شود @sooyesama
اربعین مقدمه پیوسته به ظهور.pdf
1.57M
#اربعین_مقدمه_پیوسته_به_ظهور #استاد_یزدان‌پناه @sooyesama @nafahat_eri
هدایت شده از به سوی سماء
#علامه_طباطبایی #ذکر #معرفت #محبت @sooyesama
امام صادق (ع): إنَّ فَوْقَ كُلِّ عِبَادَةٍ عِبَادَةٌ وَ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ أَفْضَلُ عِبَادَة برتر از هر عبادتی، عبادت دیگری است. اما محبت ما اهل بیت، برترین عبادت‌هاست. (برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۵۰) @sooyesama