eitaa logo
به سوی سماء
950 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
473 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
از این رِباط دو در، چون ضرورت است رَحیل رِواق و طاقِ معیشت، چه سربلند و چه پست مقام عیش میسر نمی‌شود بی‌رنج بلی به حکم بلا بسته‌اند عهد الست به هست و نیست مرنجان ضمیر و خوش می‌باش که نیستی است سرانجام هر کمال که هست شکوه آصفی و اسب باد و منطق طیر به باد رفت و از او خواجه هیچ طَرف نبست به بال و پَر مرو از ره که تیر پرتابی هوا گرفت زمانی، ولی به خاک نشست @sooyesama
سال‌ها عشاق، خاکم را زیارتگه کنند چون‌که من روزی طواف کوی جانان کرده‌ام @sooyesama
معجزات انبیاء در اثر قدرت روحی و صفای قلب آنهاست که امر خدا در آنها تجلّی نموده و از دریچۀ نفوس طاهرۀ آنها این معجزات به اذن خدا پیدا می شود. چون نفوس آن‌ها متفاوت بوده، لذا این تجلّیات نیز مختلف، و از هر پیغمبری یک نوع معجزۀ خاصّی به وجود آمده است. (امام شناسی، ج۴، ص۲۴) @sooyesama
در این راه بی‌پایان هر دم پدیده‌ای نو رخ می‌نماید و پدیده‌ای کهنه رخ در نقاب می‌کشد زندگی به تو می‌آموزد وابستگی دست‌مایه رنج در این جهان گذراست وابسته مباش نه به چیزی که گذشت و نه به چیزی که خواهد آمد در لحظه زندگی کن در جهان والا نیز گذشته و آینده‌ای نیست، آن‌جا همواره حال است و البته در این جهان پست، جهان والا نیز هست جهان والا را ببین و لحظه‌ها را جستجو کن هر لحظه نمودی است از حقیقت بی‌حد نمودی تکرار ناشدنی که از آغاز تا انجام هرگز دوباره او را نخواهی یافت هر لحظه تنها در خود آن لحظه می‌آید او را دریاب و نوری که در اوست شاید لحظه پسینی در میان نباشد... @sooyesama
مراسم‌های سال‌گرد علامه حسن‌زاده آملی @sooyesama
ای حرمت چشمه آب زلال در دل هر آینه نور جلال عالم آل خاتم الانبیا علم حقیقت بده بر کام ما تشنه و مجروح و ضعیف آمدیم با دل بشکسته، لطیف آمدیم خسته رنج گذرانیم، آه خسته این رنج جهانیم، آه جان بلا دیده ما را بگیر سینه تفتیده ما را بگیر جامی از آن آب زلالم بده پرتوی حی ذوالجلالم بده آهوی گم کرده رهم کز هراس جویم از این صومعه امن و سپاس ای که مرا خوانده‌ای از راه دور راه نشانم بده ای نور نور نور تو سبزست و حیات دل است از تو بریدن بر من مشکل است کاش دلم را بربایی ز من تا شود آسوده از این اهرمن دوش تو را دیدم و آن آب پاک سینه من تشنه شد و چاک چاک چشمه آب حیوان، تشنه‌ام تشنه نوشیدن از آن چشمه‌ام @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
همه مقاطع زندگی انسانهای کامل، الهی و قابل زیارت است. اما برخی مقاطع گنجایش بیشتری برای ظهور توحید داشته است. اکنون حضرت سیدالشهدا (ع) را در سه مقطع مورد توجه قرار دهید: روز عرفه، روز عاشورا و روز اربعین. در عرفه، حضرتْ یک تقاضای توحیدی والایی را مطرح می‌نماید و در فقرات دعای عرفه به نمایش می‌گذارد. این فعلا دعا و درخواست است. اما دعایی برخواسته از جان مبارک حضرت، که اقتضای وجودی اوست. در عاشورا این دعا استجابت می‌شود و حوادثی پیش می‌آید که حضرت سیدالشهدا (ع) را به اوج تجلی توحیدی می‌رساند. در اینجا، آن‌چه پیش‌تر دعا بود، ظهور نموده و حضرت، مظهر آن واقع شده است. در اربعین این تجلی توحیدی به مقام ختمیت می‌رسد؛ زیرا پس از عاشورا حوادث و بلایای تلخ‌تری رخ داد که همان اسارت آل الله (ع) بود. و سر مبارک حضرت که همراه این قافله بود، ناظر این قضایا بود. لذا این ابتلائات جدید، یک تجلیات عمیق‌تری می‌آورد که همان ختم تجلی توحیدی است. لذا زیارت ایشان در روز اربعین اهمیت ویژه‌ای دارد و از نشانه‌های مومن شناخته می‌شود. چراکه یوم اربعین روزی است که اوج توحید در حضرت نمودار شده است. لذا زیارت حضرت در این حال، آثار ویژه‌ای خواهد داشت. اینکه بیش از بیست میلیون نفر در چنین روزی، جذب این ساحت مقدس می‌شوند بخاطر همین ختم در تجلی است که دل‌ها را شیدا نموده است. @sooyesama
یک شرابی هست، نام او حسین می‌دهد بر سالکان شوری و شین می‌کند شیدای خود هر قلب را هم ملک، هم آدمی، هم کلب را می‌کِشد از خود برون، هرکس که هست می‌کند شیدای حق، بالا و پست از خمار این شراب، آید قیام تیغ "لا" بیرون کشاند از نیام این همه شور و شرر در مردمان بازتاب آن شراب است ای فلان از خودی‌ها مردم ار بگذشته‌اند چونکه از جامش کمی نوشیده‌اند گر خودی باقی بود، ایثار چیست؟ با خودی از خود گذشتن نیست، نیست تا ننوشی و نگردی مست حق کی گذاری پای بر خود، چون فلق باید از خود جملگی آیی برون تا بجویی مرگ در گرداب خون داد در راه خدا فرزند و سر تا که مردم بگذرند از سیم و زر "این همه آوازه‌ها از شه بود گرچه از حلقوم عبدلله بود" @sooyesama
جناب خواجه نصيرالدّين طوسى در ابتداى رساله شريف آغاز و انجام فرمايد: «سپاس آفريدگارى را كه آغاز همه از اوست و انجام همه بدوست بلكه خود همه اوست». اگر از بيشتر مردم پرسى كه شب به فروغ ماه روشن است يا خورشيد، هر آيينه گويند ماه و شايد پرسنده را پاسخ ندهند كه پرسشى نابخردانه است؛ ولى آن‌كه در دانش ستاره‌شناسى دست دارد می‌گويد شب هم از فروغ خورشيد روشن است نه از ماه؛ زيرا كه ماه خود از خورشيد فروغ می‌گيرد. اين مثل را بدان آوردم تا گفتار خواجه را دريابى و بدانى كه « اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ » (نور، آیه۳۵). مثل ديگر: اگر در صحن خانه چراغى روشن است و بر ديوارهاى خانه آيينه‌هايى بكار رفته باشد كه همه از آن چراغ نور بگيرند آن‌كه از دور آيينه‌ها را می‌بيند و از چراغ بی‌خبر است پندارد كه نور از آن آيينه‌هاست. ولى آن‌كه از واقع آگاه است گويد همه از نور چراغ است. اين نكته بلند را پيشواى عارفان امير مؤمنان وصى خاتم پيمبران على (عليه السّلام) در دعاى عظيم الشأن صباح آورده است آنجا كه گويد: جعلت الشمس و القمر للبرية سراجا وهّاجا. يعنى گردانيدى آفتاب و ماه را براى خلایق يك چراغ بسيار درخشنده. اينكه ترجمه كرده‌ام به (يك چراغ) علّتش اين است كه با دو بودن شمس و قمر امير المؤمنين به صيغه تثنيه سراجين وهّاجين نفرموده و بدون هيچ شك و ريبى اگر قمر هم بالذّات چون شمس مضىء بود به صورت تثنيه می‌فرمود. هم‌چنان‌که نور ماه از ضياء آفتاب است ماسوا از يك شمس حقيقت نورانی‌اند؛ «لا اله الا اللّه وحده وحده وحده»؛ وحده اوّل توحيد در ذات و دوم در صفات و سوم در افعال است. از خداى متعال توفيق حضور تام و مراقبت كامل بخواه تا نور وحدت حقّه در جانت بتابد و از پاى تا سرت همه نور خدا شود. (نامه‌ها برنامه‌ها) @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
مراقبات ماه صفر: ۱. ده بار دعای «یا شدید القوی...» ۲. صدقه موکد منبع: مفاتیح الجنان @sooyesama
گاهی سر به آسمان بردار و نجوا کن: ای ستارگان بی‌شمار و ای عوالم بی‌کران! شما چیستید و چگونه پدید آمدید؟ آن‌گاه خاموش، گوشه‌ای بنشین. لب فرو بند و در سکوت محض، گوش فرا دار. گویا سروشی در نهان کهکشان می‌گوید: "من، همه چیزم و هیچ چیز؛ هستیِ همه چیز و خود هیچ چیز". @sooyesama
پیامبر خاتم (ص): لوْلَا أَنَّ الشَّيَاطِينَ يَحُومُونَ عَلَى قُلُوبِ بَنِى‌آدَمَ لَنَظَرُوا إلَى الْمَلَكُوتِ اگر نبود که شياطين پیرامون دل بنى‌آدم می‌گردند هر آينه به ملکوت می‌نگریستند. (بحارالانوار، ج۵، ص۱۲۸) @sooyesama
این همه مرغان فکند از پای، راه روی کوه و زیر دریا و به چاه هریکی افتاد جایی روی خاک شد فدای روی آن سیمرغ پاک سالک ار زخمی ز خار ره برد به که بنشیند ز وسواس خرد گرچه کشتی سالم اندر خشکی است لیک در دریانوردی، کشتی است باید از خود بال زد سوی برون گرچه با رنج دل و درد جنون می‌رود رو سوی دریای بزرگ جوی‌های کوچک و سیل سترگ اندکی آخر به دریا می‌رسند لیک آن جمله به معنا می‌رسند چیست معنا؟ دل سپردن بر خدا هرچه بادا باد، ای مرد رها زندگی رود خروشان است و گاه می‌ستاند چیزی و می‌گویی آه می‌ستاند تا که آزادت کند سوی دریا نیک ارشادت کند جوهر عالم رونده سوی اوست جمله فانی‌اند و باقی روی اوست تو به او بسپار دل، نی روزگار سوی آن دریا نگر، نی جویبار می‌کشد دریا به سوی خود، تو را چون ز او هستی، نمانی زو جدا از گل و لایت هراس هرگز مدار می‌شوی در قلب دریا رستگار چون یکی شد رود با دریای پاک می‌شود از جان او ذرات خاک می‌شود آغوش دریا بسترش می‌نهد بر دوش دریا آن سرش آن شنیدستم که گفتا عاشقی این‌چنین گفتار نغز صادقی: "تو مگو ما را بدان شه بار نیست با کریمان، کارها دشوار نیست" @sooyesama
باسلام امروز سوم مهر، سال‌گرد عروج سالک توحیدی، حضرت علامه حسن‌زاده آملی است. حمد و ۱۱ توحید را به روح بلندش تقدیم نماییم. از پروردگار جهانیان، حشر تام و بی‌کران آن بزرگ‌مرد را با صاحب امروز یعنی خاتم پیامبران (ص)، خواهانیم. امید آن‌که او نیز واسطه حشر ما با ختم نبوت گردد. @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
حضرت سیدالشهدا (ع) در دعای عرفه می‌فرماید: "الهی امرتنی بالرجوع الی الآثار، فارجعنی الیک بکسوه الانوار، مصون السر عن النظر الیها و مرفوع الهمه عن الاعتماد علیها" خدایا مرا به بازگشت به‌سوی آثار فرمان دادی، پس مرا با پوشش انوار به‌سوی خودت باز گردان، در حالی‌که سرّم از نگریستن به آنها در امان باشد و همتم از اعتماد بر آنها برداشته گردد. حضرت علامه حسن‌زاده مصداق بارز این فراز است. ایشان در آغاز نوجوانی از روستای دورافتاده ایرا به حوزه وارد شد و سال‌ها در دامان اولیای الهی تربیت یافت و پس از استناره از اسمای عظمای الهی، به روستای ایرا بازگشت. هریک از اساتیدی که علامه شاگرد آنها بود، برای تربیت توحیدی هر سالکی بسنده بودند. اما حضرت آقا همه آنها را خدمت کرد و از همه استناره فرمود. او اندیشه‌های ناب و متعالی نوابغ تاریخ را در خود جمع کرد و همه را در توحید احدی صمدی فانی نمود. درواقع حضرت علامه با توحیدِ برخاسته از "بسم‌الله الرحمن الرحیم" به همه محسوسات و علوم، روح الهی بخشید. اولیای الهی این‌گونه‌اند که در همه مراحل زندگی همواره درپی انوار الهی‌اند و پیوسته با اسماءالله محشور هستند. و در پایان، با پوششی از انوار اسماء به دامان نورالانوار باز می‌گردد. @sooyesama
آنان‌که خاک را به‌نظر کیمیا کنند آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند دردم نهفته به ز طبیبان مدعی باشد که از خزانه غیبم دوا کنند @sooyesama
چهارده توصیه‌ سلوکی علامه حسن‌زاده آملی (ره) در کتاب لقاءالله: ۱. قرائت مستمر و انس همیشگی با قرآن: هر اندازه که به قرآن نزدیک شوى، به انسان کامل نزدیک شده‌اى، به حظ و بهره‌ات از قرآن بنگر! حقایق آن، درجات ذات و مدارج عروجند" ۲. دائم الوضو بودن: اى دوست! بدان که، وضو نور است و دوام در طهارت، تو را به عالم قدس ارتقا دهد و این دستور عظیم النفع، نزد اهلش مجرب است؛ بر تو باد مواظبت بر آن. ۳. قلت طعام: اى دوست! طعام بسیار، قلب را می‌میراند و باعث طغیان و لجام گسیختگى خواهد شد. گرسنگى از اجلّ (نزدیکترین) خصال مومن است. ۴. قلت کلام: رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: "جز به ذکر خدا، زیاده مگویید، چه سخن بسیار که در آن ذکر خداوند نباشد، قلب را قساوت بخشد". ۵. محاسبه نفس: امام کاظم (علیه السلام ) فرمود: "کسى که هر روز به محاسبه نفس نمی‌پردازد، از ما نیست: اگر عمل نیکویى از او سرزده باشد؛ از خداوند طلب زیادى‌اش کند و اگر عمل نادرستى از او سر زده باشد استغفار نموده، توبه کند". ۶. مراقبه: بر تو باد مراقبه! بر تو باد مراقبه! بر تو باد مراقبه! مراقبه یعنی اینکه، بنده بداند خداوند بر او رقیب و به او نزدیک است و به افعالش علم دارد و حرکاتش را می‌بیند و اقوالش را می‌شنود و بر اسرارش اطلاع دارد و نمی‌تواند خود را از خدا پوشیده نگه دارد و از سلطه او خارج شود. ۷. رعایت ادب در محضر خداوند: اامام جواد (علیه السلام) در تبیین حقیقت ادب فرمودند: قرآن را همان گونه که نازل شده است قرائت کنید و سخن ما را همان طور که گفته‌ایم، روایت کنید و خداوند را به حالتى که محتاج و نیازمند اویید بخوانید". ۸. عزلت: معناى اصلی عزلت، عزل حواس است به خلوت، از تصرف در محسوسات؛ چه هر آفت و فتنه و بلایى که روح بدان مبتلا گردد، حواس در آن دخالت دارد. با خلوت و عزل حواسّ، مدد نفس از دنیا و شیطان هوا و هوس منقطع می‌گردد. ۹. تهجد: دستور خدای متعال به پیامبرش برای وصول به مقام محمود است: "مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‏ أَنْ یَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُودا" (اسراء، 79). و علت بهره‌مندی پارسایان از نعمت‌های اخروی را شب‌زنده‌داری آنان معرفی می‌کند (ذاریات، 15-19). ۱۰. تفکر: "الَّذینَ یَذْكُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَكَّرُونَ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّار" (آل عمران، آیه 191). ۱۱. دائم الذکر بودن: هم ذکر زبانی و هم ذکر قلبی ۱۲. ریاضت علمی و عملی: ریاضت، در دو راه علم و عمل، و تنها بر طبق نهج شریعت محمدى. از غیر این راه جز بعد و دورى حاصل ناید. ۱۳. همت عالی: همت عالى داشته باش! به حدى که کسی یا چیزی را عبادت نکنى جز خداى تعالى؛ حتی از روی رغبت به بهشت و وحشت از جهنم هم عبادت نکنی و الا هوای خود را عبادت کرده‌ای. ۱۴. توبه از کارهای بد و خوب: استادم آیت‌الله الهی طباطبائی فرمود: "توبه حقیقى آن است که از خیر و شرت انابه کنى". من اندکى اندیشیدم و سپس گفتم: اما توبه از شر، حاجتى به بیان ندارد، و لیکن توبه از خیر چیست؟ فرمود: آنچه که ما، آن را خیر می‌پنداریم، مانند نماز و روزه و قرائت قرآن و درس گفتن و تحقیقات درسی‌مان و امثال آن، اگر براستى، آن را مورد تامل قرار دهیم، در خواهیم یافت که همگى ناقص و غیر کاملند پس بر شخص بینا، واجب است که از این اعمال ناقص نیز توبه کند و قصد نماید که آنها را بر وجه کاملى که مقبول خداوند است به جاى آورد. @sooyesama