eitaa logo
ثریای کویر ایران
95 دنبال‌کننده
565 عکس
114 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ماجرای تصویر امام خمینی در ماه به روایت آیت‌الله سید موسی شبیری زنجانی 🔻آقای اخوان مرعشی می‌گفت: در مشهد من، آقای خامنه‌ای، آقای [واعظ] طبسی، آقای میرزا جواد آقا تهرانی، آقای آشیخ علی فلسفی و آشیخ مهدی نوقانی در اتاقی بودیم. گفتند: الان عکس آقای خمینی در ماه ظاهر شده است. ما انکار کردیم و گفتیم این‌چنین نیست. آقای طبسی گفت: آقا بیایید ببینید! الآن پیداست و به زور ما را بیرون کشانید. آمیرزا جواد آقای تهرانی که می‌دانست این حرف اصلی ندارد، از اتاق بیرون نیامد. من به ماه نگاه کردم و گفتم: من که چیزی نمی‌بینم. آقای طبسی با تندی گفت: تو همیشه مناقشه می‌کنی، نباید همه چیز را انکار کنی! آقای فلسفی گفت: من چیزی حس نمی‌کنم. آقای خامنه‌ای گفت: چشم‌های من ضعیف است لذا نمی‌توانم شهادت بدهم، ولی مثل اینکه کَلَف‌های ماه [لکه‌های روی ماه] قدری بیشتر شده است، یعنی مثل اینکه تفاوتی حس می‌کنم. آشیخ مهدی نوقانی گفت: من عبا و عمامه‌ای می‌بینم، ولی خویی است یا خمینی تشخیص نمی‌دهم. غرض اینکه علاقه افراد در ادراک آن‌ها اثر می‌گذارد. 📚 جرعه‌ای از دریا، جلد سوّم، صفحه 669. @Sorayya_ir
♦️ماجرای تصویر امام خمینی در ماه به روایت اکبر هاشمی رفسنجانی 🔻در دوره‌ای که مبارزات اوج گرفته بود، شایعاتی در تهران حسابی پیچیده بود که عکس ایشان را مردم شب‌ها در ماه می‌بینند - ما که هرچه نگاه می‌کردیم نمی‌دیدیم- ولی خیلی شایع بود، همه می‌گفتند عکس ایشان را می‌بینند. بعد که ایشان آمدند ایران من یک بار از ایشان پرسیدم. گفتم: وقتی این شایعات بود شما خودتان هم به ماه نگاه کردید؟ ایشان خندید گفت این بازی‌ها را هیچ وقت باور نکنید. کسی در ماه عکس ندارد، توهم می‌شود. البته توضیح دادند گفتند آدم وقتی به یک چیزی فکر می‌کند و از دور نگاه می‌کند ذهنش آنجا خلق می‌کند. مردم چون چنین چیزی شنیده بودند، نگاه که می‌کردند، یک شکلی برایشان ترسیم می‌شد. 📚 از مصاحبه‌ای با روزنامه جمهوری اسلامی @Sorayya_ir
♦️و آخرین سخنم در اینجا با شما اینکه به جمهوری اسلامی، که ثمرهٔ خون پدرانتان است تا پای جان وفادار بمانید و با ابلاغ پیام خون شهیدان، زمینه را برای قیام منجی عالم، حضرت بقیة‌الله فراهم سازید..! 🔻صحیفه امام خمینی/ ج۲۰، ص۳۸ @Sorayya_ir
♦️ای امام زمان، مگر یه همچو نایبی به خواب ببینی! 🔻یک روز دیگر هم قرار بود ملاقات باشد. پیرمردی برای خودش معرکه گرفته بود؛ شعار می‌داد، شعر می‌خواند، دم می‌داد و بقیه سینه می‌زدند. رفتم بالای در و گفتم: «پدر جان ملاقات نیست.» بعد رو کرد به مردم و گفت: «مردم! همه با هم بگویید ما منتظر خمینی هستیم، هیچ جا نمی‌ریم همین‌جا هستیم.» مردم هم شروع به شعار دادن کردند. 🔻 خدمت آشیخ حسن آقا صانعی رفتم و گفتم جمعیت زیاد است و نمی‌روند. ایشان به عرض امام رساندند. امام فرمودند در را باز کنید مردم بیایند. مردم ریختند داخل حیاط. آن پیرمرد آمد و جلوی پنجره ایستاد، کاغذی درآورد و به زبان لری شروع به شعر خواندن کرد. من نزدیک امام ایستاده بودم. از شعرش چیزی متوجه نشدم، ولی جمله‌ای گفت که یادم نمی‌رود. گفت: «ای امام زمان، مگر یه همچو نایبی به خو [خواب] ببینی!» 📚 برای تاریخ می‌گویم (خاطرات محسن رفیق دوست)، نشر سوره مهر، جلد نخست. @Sorayya_ir
♦️گربه ای که میخواست تنها باشد... ‏این کاریکاتور نشریه انگلیسی در سال ۱۹۴۵ چاپ شده است. زیر کاریکاتور نوشته: "گربه‌ای که می‌خواست تنها باشد." در کاریکاتور شیر نماد انگلیس، عقاب نماد آمریکا و خرس نماد شوروی است. تعرض "قدرت‌های بزرگ" به ایران چیز جدیدی نیست.... @Sorayya_ir
♦️«انسان آگاه و حق شناس، پیامبر را از طریق معجزه ها نمی شناسد، بلکه او را از پیامش می شناسد...». 🔻«...معجزه آنچنان که موسی و یا عیسی و پیغمبر اسلام و یا همه ی انبیاء داشته اند برای ایجاد ایمان و یقین و اعتراف به غیبی بودن منشاء قدرت و دانش پیغمبر است، و این یک فرد عامی است که از پیغمبر معجزه می خواهد، عامی است که می گوید: اگر این سنگ ریزه را در دستت تبدیل به طلا کنی می فهمم تو پیامبری، ولی انسان آگاه و حق شناس، پیامبر را با این قبیل معجزه ها نمی شناسد و بلکه او را از پیامش می شناسد، قرآن را از معنایش می شناسد و آهنگ و لحن و طرز سخن گفتن را می شناسد که عادی نیست، بشری نیست ولو آن پیش بینی ها را هم نکند و از آینده یا از پشت کوه که مردم اطلاع ندارند خبر ندهد. این است که قرآن «بزرگترین معجزه ی پیامبر و برای آینده است، زیرا که بعد از نبوت پیامبر اسلام، انسان بیشتر آگاهی و رشد عقلی و منطقی خواهد داشت و او است که قرآن را از طرز سخن گفتنش تشخیص می دهد که سخن، خدایی است و پیام محمد (ص) را بزرگترین نشان نبوت او می شناسد». 🔻این است که مسلمان هایی چون علی، ابوذر، عمار، سلمان و... از پیغمبر معجزه نخواستند; تا لب به سخن گشود دریافتند که این «او»ست. ابوذر تا از صحرا آمد و چشمش به پیغمبر افتاد نبوت و رسالت و پیام حضرتش را پرسید و با پاسخ ساده ای که شنید، یقین کرد که موعود جان های زنده، هم اوست، و با تمامی ایمان، عمر و وجود و هستیش را نثار پیام پیامبر کرد. . . 📚 برگرفته از کتاب ، بخش (تفسیر سوره ی روم)، ص ۲۳ - ۲۴ @Sorayya_ir
♦️حکومت اسلامی!؟ 🔻خود [سید جلال‌الدین آشتیانی] حکایت می‌کرد: «روزی به وساطت فداییان اسلام [نزد آیت‌الله بروجردی] برآمدم و شفاعت آنان را کردم. مرحوم بروجردی گفت: آن‌ها چه می‌خواهند و چه می‌گویند؟ گفتم: طالب حکومت اسلامی هستند. گفت: که چه شود؟ که بیایند و مثلاً به جای اقبال صدر اعظم شوند؟ آن‌گاه اشاره کرد به پیرمردی که در کناری نشسته بود و گفت: آسید جلال اگر این پیرمرد به جای اقبال نشیند صدها بار از او بدتر می‌کند، حالا که می‌بینی این‌گونه آرام نشسته است فرصت ندارد.» 📚 غلام‌رضا امامی، نشریه بخارا @Sorayya_ir
♦️مگر من گفتم؟! 🔻"روزی به منزل آیت‌الله شریعتمداری رفتم و به آقای فیض مشکینی - پیشکار ایشان - گفتم: با حضرت آقا عرض خصوصی دارم. ایشان من را به داخل راهنمایی کرد. خدمت ایشان رفتم و عرض کردم: با شما عرضی بسیار خصوصی دارم و نمی‌خواهم هیچ کسی باشد. با اشاره ایشان، آقای فیض از اتاق خارج شدند. عرض کردم: آقا! من یک عرضی دارم. گاهی می‌شود که انسان از مصالح خودش به خاطر مصالح مسلمین می‌گذرد. بعد داستان نماز تراویح مردم کوفه و درخواست امام جماعت از امام علی (ع) برای اقامه نماز تروایج و مخالفت نکردن امیرالؤمنین (ع) با مردم را مثال زدم. به ایشان گفتم: فرض می‌کنیم حق با شما باشد. درست است که ایشان در بدو ورود به ایران، قول تشکیل مجلس مؤسسان را دادند ولی بنا به ملاحظاتی و مسائلی ‌می‌خواهند مجلس خبرگان ایجاد کنند. شما به خاطر مصلحت امّت از حقتان صرف‌نظر کنید. ایشان فرمودند: خیلی خوب، گذشتم. 🔻بعد گفتم: آقا! یک عرض دیگر هم دارم و آن این‌که در انتخابات مجلس خبرگان هم شرکت کنید. ایشان گفتند: خیلی خوب، حالا به موقعش. سپس گفتم: عرض سوّمی هم دارم. فرمود: آن دیگر چیست؟ گفتم: اگر اجازه دهید به صورت مصاحبه یا ابتدا به ساکن، خودتان کتباً شرکت در انتخابات خبرگان را اعلام کنید. ایشان با این حرف من برافروخته شدند و فرمودند: این را دیگرنه! من دیدم اگر اصرار بورزم، ممکن است دو نتیجه قبلی را هم از دست بدهم، لذا دیگر اصرار نکردم. 🔻هنگامی که نزد امام خمینی رسیدم، داستان ملاقات خودم با آیت‌الله شریعتمداری و گفتگو با ایشان را گزارش کردم. بعد گفتم: آقا! یک عرض خصوصی هم خدمت شما دارم و آن این‌که بالاخره بشر تحت تأثیر قرار می‌گیرد. من شنیده‌ام وقتی ایشان برای اقامه جماعت به مسجد طباطبایی می‌رفتند، کسی از طرفداران شما مشتش را داخل اتومبیل ایشان کرده، به طرف ایشان گرفته و گفته است: بگو درود بر خمینی، بگو درود بر خمینی! امام فرمودند: مگر من گفتم چنین کاری بکند؟ عرض کردم: شما نفرمودید، با این حال شما بفرمایید کسی این کارها را نکند. دیگر این که وقتی شما در فیضیه جلوس دارید، مردم بعد از ملاقات با شما به طرف منزل آیت‌الله شریعتمداری می‌روند و شعار می‌دهند حزب فقط حزب‌الله، رهبر فقط روح‌الله. بهتر است این‌ها به طرف دیگری بروند. رفتن آن‌ها به منزل ایشان مفهوم خوبی ندارد. ایشان فرمودند: مگر من گفتم بروند؟ تقریباً دیدم قانع شدند.. " 📚 سرگذشت و خاطرات آل طه (خاطرات حجت‌الاسلام سید محمد آل طه)، نشر عروج، صفحه 131. @Sorayya_ir
♦️وقتی چپی ها کتاب های اسلامی می خریدند! 🔻ادبیات و مطالب امام خمینی نگاه ها را به ملاک های اسلامی جلب و آن را روشن کرد . ملاک هایی که ابعاد بنیادین دارند و با انسان و جامعه و سیاست و خصوصا سیاست بین الملل مرتبط اند.در نتیجه یک بیداری اسلامی به وجود آمد.من خودم وقتی می دیدم برخی از برادران و برخی از چپی ها می روند کتاب فروشی و سی عنوان کتاب اسلامی را یک جا می خرند خنده ام می گرفت.چون شور و حرارت آشنایی با این تفکر همه ی وجودشان را فرا گرفته بود آن هم چه فراگرفتنی! 🔻با امام خمینی در قم و در بیمارستان موقعی که دچار اولین مشکل جسمی شده بود دیدار داشتم.شخصیت نادری بود.یک فرد عادی نبود.با آن آرامش و وقار .با وجود اضطراب مردم دور اندیشی و ثبات قدم داشت.انقلاب اسلامی ایران حضور سیاسی را به اسلام بازگرداند.این تاثیر فقط محدود به کارزار فلسطین یا فقط منحصر به لبنان هم نبود.در تمام جهان همین اثر را داشت.انقلاب اسلامی ثابت کرد اسلام می تواند مترقی باشد.می تواند یک دولت مدرن برپا نماید.در ایران دولتی به اسم جمهوری اسلامی بنا کردند که مبتنی بر انتخابات آزاد است و سیستم و قوانین مدرن دارد. 📚رازهای جعبه سیاه. خاطرات انیس نقاش در مصاحبه با غسان شربیل . ترجمه وحید خصاب ص145 🔻 انیس نقاش، عامل سوقصد ناکام به بختیار، و استاد مغنیه، دیروز بر اثر بیماری کرونا در بیمارستانی در دمشق درگذشت. @Sorayya_ir
♦️یارب روا مدار گدا معتبر شود گر معتبر شود..... @Sorayya_ir
♦️آیت‌الله حاج آقا رحیم ارباب به روایت آیت‌الله سید موسی شبیری زنجانی 🔻حاج آقا رحیم ارباب عالم درجه اول، فیلسوف و جامع معقول و منقول بود. مرحوم آقای طباطبایی درباره كمالات اخلاقی وی می‌گفت: می‌ارزد انسان فقط برای دیدن وی از قم به اصفهان برود! من ایشان را دیده بودم. بسیار مؤدب و متّقی بود و قیافه‌ای بسیار نورانی داشت و كلاهی پوستی بر سر می‌گذاشت. هیكل و قیافه‌اش به‌گونه‌ای بود كه جلب احترام می‌کرد. 🔻حاج آقا رحیم در اصفهان خیلی منتقد داشت و همین حاج میرزا علی آقا شیرازی او را حفظ كرده بود. چون در نماز حاج آقا رحیم شركت می‌کرد. علّت اینکه وی منتقد داشت، این بود: سیّدی كه ادعای اجتهاد داشت و رساله‌ هم نوشته بود و مطالبی واهی و نادرست می‌گفت و از نظر ولایی هم منحرف بود، با حاج آقا رحیم مرتبط بود و در مسجدش منبر می‌رفت. خیلی‌ها به حاج آقا رحیم مراجعه می‌کردند كه آن آقا را از خود طرد كند، ولی حاج آقا رحیم ترتیب اثر نمی‌‌داد. به ویژه چون سید بود، حاج آقا رحیم به لحاظ سیادتش به او احترام می‌گذاشت. از این جهت حاج آقا رحیم خیلی لطمه خورد. كسی می‌گفت: اگر حاج آقا رحیم نبود، آن سید را می‌کشتند. من گفتم: پس اینکه حاج آقا رحیم او را طرد نمی‌‌کرد، وجهش روشن شد. حاج آقا رحیم از باب وظیفه شرعی برای اینکه او را نكشند، طردش نمی‌‌کرد. 📚 جرعه‌ای از دریا، نشر کتابشناسی شیعه، جلد سوم. @Sorayya_ir