eitaa logo
اشعار مهدی خیامیان
76 دنبال‌کننده
10 عکس
3 ویدیو
1 فایل
کانال اشعار #کربلایی_مهدی_خیامیان کانال رسمی مهدی خیامیان @NAGHARE_IR مداح ، شاعر
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩یاحسین شکر خدا که راهی کرببلا شدیم از قید و بند چون و چراها، رها شدیم در سفره هر چه می رسد از سمت مشهد است* دستت درست حضرت آقا ، رضا شدیم ما در صراطِ تو به خداوند میرسیم گمراه بوده ایم به تو إهدنا شدیم در راه با پیاده روی حال می کنیم حرف زیارت تو شده روی پا شدیم چون خانه ی امید همه کربلای توست با صد امید آمده ایم و گدا شدیم هم لشکر توایم و هم خاک پای تو خاک تو بوده ایم اگرچه طلا شدیم چون بیرق مجالس تو سایه ی سر است ما بی نیاز سایه ی غیر شما شدیم ذکر حسینِ ممتدِ این روضه هاست که تسکین دردهای بدون دواشدیم کوچک ، بزرگ ، پیرو جوان راهی توایم آنجا که شاهد سر از تن جدا شدیم آنجا که تن به روی زمین و سرت به نی از سر گذشت آن همه داغی که، تاشدیم .............................. آبت نداده اند  و خاکت نکرده اند سر را جدا، جدا تنتان را عزا شدیم بزم شراب،کوچه و بازار جای خود ما محو پاره های تن و بوریا شدیم شاعر *مرحوم میثم کامیابی 🆔️ @sorodeha .
🚩یااباعبدالله همینکه فرصت تغییر در رقم باشد امید بخشش و امید رفتنم باشد خدا به خیر کند حال و روز آن کس را که قسمتش نشده زائر حرم باشد چقدر دوری تو ذلت آور است حسین مقرب به تو شد ، هر كه محترم باشد بدون چون و بدون چرا ....خودش مانده که با وجود شما ...خاک بر سرم...باشد میان اینهمه زائر،فقیر،خسته،گدا نمیشود بنویسی که نوکرم باشد دعا کنی,بفرستی حواله ای را که برای دلخوشیه حال مضطرم باشد سفارشی بکنی جای مانده را ارباب به آنکه در همه جا،جای مادرم باشد برات نوکر جامانده را کند امضا که قسمتش نشده.....زائر حرم باشد 🆔️ @sorodeha
مدینه بود،کنار مزار مادر خویش مدینه،شهر پیمبر کنار قوم و خویش برای دوست و دشمن پناه خوبی بود اگرچه طعنه شنیده اگر چه خورده نیش گرفته بود عزای غریبیه بابا نشسته بود به پای مصیبت زهرا چقدر دور وبرش خالی از شلوغیها چقدر پر شده دورش زبنده های خدا شبیه فاطمه،دست بگیر دارد او شبیه شیرخدا بر یتیم چون بابا کسی نخورده زمین در زمان زندگیش خداشناس شد هر کس که دید ، بندگیش نشست و گفت:که گریه کنید پشت سرم کسی نباشد از این پس مدینه منتظرم کنار قبر پیمبر،میان راز و نیاز دعا کنید برایم هنوز در خطرم جواد را به موفق سپرد و رفت آقا ولی بدون پدر بود او تک و تنها چقدر غبطه به آزادگیش می خوردند و قلب مادریش را چقدر آزردند برای امنیت خویش و ترس از مردم امام را ز مدینه به مرو میبردند توسلی به ضریح کبود مادر کرد نشست و گریه برای نبود مادر کرد رسید مرو و مرتب اذیتش کردند غریب را چه غریبانه گیر آوردند وخیلی این بَنِ العباس ، پست و نامردند که درب خانه ی او را به زور می بندند میان کوچه نشست و دو دست بر سر داشت تنش نماند به روی زمین ، پسر برداشت میان حجره نزن دست و پا،نزن ناله نریز روی زمین لخته های آلاله دوباره کرببلا را بیاد آوردی؟ ببین که جسم حسینت میان گوداله به روی زانوی فرزند سر بزار آقا نمی رود سرتان روی نیزها بالا ✍ @sorodeha