eitaa logo
فروشگاه فرهنگی صوت العباس ع
1.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
343 ویدیو
16 فایل
عرضه محصولات فرهنگی مذهبی هیاتی و مناسبتی.با ۲۰سال سابقه فعالیت در شمالغرب کشور به صورت عمده و خرده شماره تماس:۰۹۱۴۳۲۲۳۴۵۲ ادمین کانال: @M_Admin1402 شماره کارت: ۶۰۶۳۷۳۱۱۴۰۰۸۴۶۷۵(مهرایران)مهدی فریدفتحی
مشاهده در ایتا
دانلود
✍از بزرگمردی پرسیدم : بهترین چیزی که میشه از دنیا برداشت چیه ؟ کمی فکر کرد و گفت : دست ؛ با تعجب گفتم :چی؟ دست ؟!! گفت بله ، اگر از دنیا دست برداریم کار بزرگی انجام دادیم که کوچکترین پاداشش رضوان خداونده و ادامه داد که : امام صادق علیه السلام فرمودند: «حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَة» "عشق به دنیا ریشهٔ هر گناه است" 📚اصول کافى، جلد ٢، حدیث ٨ @sotalabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام سلام همراهان عزیز😍یه خبر خوب واسه خانوم های کانال ملزومات حجاب و عفاف هم به کانالمون اضافه شد ملزومات حجاب فقط فروش اینترنتی هست ارسال چادرها رایگان به نیت ظهور یک صلوات @sotalabbas
سلام سلام همراهان عزیز😍یه خبر خوب واسه خانوم های کانال ملزومات حجاب و عفاف هم به کانالمون اضافه شد ملزومات حجاب فقط فروش اینترنتی هست ارسال چادرها رایگان به نیت ظهور یک صلوات @sotalabbas
....: روزی حضرت «داود (ع)» در مناجاتش از خداوند متعال خواست همنشین خودش را در بهشت ببیند. خطاب رسید: «ای پیغمبر ما، فردا صبح از در دروازه بیرون برو، اولین کسی را که دیدی و به او برخورد کردی، او همنشین تو در بهشت است.» روز بعد حضرت داود (ع) به اتّفاق پسرش «حضرت سلیمان (ع)» از شهر خارج شد. پیر مردی را دید که پشته هیزمی از کوه پائین آورده تا بفروشد. پیر مرد که «متی» نام داشت، کنار دروازه ایستاده و فریاد زد: «کیست که هیزمهای مرا بخرد.» یک نفر پیدا شد و هیزمها را خرید. حضرت «داود (ع) » پیش او رفت و سلام کرد و فرمود: «آیا ممکن است، امروز ما را مهمان کنی؟!» پیرمرد فرمود: «مهمان حبیب خداست، بفرمائید.» سپس پیر مرد، با پولی که از فروش هیزمها بدست آورده بود، مقداری گندم خرید. وقتی آنها به خانه رسیدند، پیر مرد گندم را آرد کرد و سه عدد نان پخت و نان ها را جلویِ مهمانش گذاشت. وقتی شروع به خوردن کردند، پیرمرد، هر لقمه ای راکه به دهان می برد، ابتدا «بسم الله» و در انتها «الحمد للَّه» می فرمود. وقتی که ناهار مختصر آنها به پایان رسید، دستش را به طرف آسمان بلند کرد و فرمود: «خداوندا، هیزمی را که فروختم، درختش را تو کاشتی. آن را تو خشک کردی، نیروی کندن هیزم را تو به من دادی.مشتری را تو فرستادی که هیزم ها را بخرد و گندمی را که خوردیم، بذرش را تو کاشتی. وسایل آرد کردن و نان پختن را نیز به من دادی، در برابر این همه نعمت من چه کرده ام؟!» پیر مرد این حرفها را می زد و گریه می کرد. حضرت «داود (ع)» نگاه معنا داری به پسرش کرد. یعنی: همین است علت این که او با پیامبران محشور می شود. @sotalabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جعبه تیمم سنگی ساده و پایه دار آیدی خرید: @asotalabbas
مهر قبله نمادار خاکی امین آیدی سفارش: @asotalabbas
💞چادر عربی اصیل 💞نگین پرکار جنس عالی کن کن ندا😍 آیدی سفارش: @asotalabbas کانال صوت العباس: @sotalabbas
تربت تیمم بسته بندی بهداشتی امین آیدی خرید: @asotalabbas
جانماز جیبی طرح ترمه.دانشجویی آیدی خرید @asotalabbas