eitaa logo
ذاکرین الحسین (نوحه.روضه.مولودی/متن)
5.9هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
23 فایل
هیات و مجموعه آموزشی (جهادتبین) ارتباط با ما🔄 @Adminsafiranzynab اینستاگرام🛜🎦 https://instagram.com/safiranzynab313?igshid=MzMyNGUyNmU2YQ==
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5827703633449325145.mp3
40.62M
♨️ این ۴۲ دقیقه رو اصلا نباید از دست بدید و تا میتونید منتشر کنید . تحلیل بسیار مهم استاد محمد شجاعی در مورد فتنه و غربال اخرالزمان ، درد زایمانی که سخت است ولی مولود مبارکی در پیش دارد... انواع ترورهای شخصیتی و ترور واقعی و ... و ظهور نزدیک است.
6_144226240722883044.mp3
1.33M
🎤 شب هفتِ آقام حسینِ شب جمعه حرم چه غوغاست شب هفتِ آقام حسینِ مادرش فاطمه کربلاست این نوکر، ولی جامونده این دوری، اون و سوزونده اسمش رو، تا که بنویسن باز از دور، زیارت خونده حرم هم نبری پای تو می مونم می مونم می مونم تا نفس دارم از تو آقا می خونم می خونم می خونم اربابم ثارالله یاحسین یاحسین شب هفتْ دیگه غصّه نخور نگو آقا رو خاک صحراست دو سه روزی میشه که جسمش زیر خاک میون بوریاست رو سینش، علی اصغرش پائین پاش، علی اکبرش فاصله است، ولی آقامون میونِ، سر و پیکرش سری که مثل ماه دُوْرش پُر کوکبِ کوکبِ کوکبِ صوت قرآنش تسلّیِ زینبِ زینبِ زینبِ اربابم ثارالله یاحسین یاحسین شب هفت آقاست ولی دل تو شبای دهه اوّلِ مثل من کی دلش گیرِ اون روضه های دهه اوّلِ ؟ شرمندم، که زنده موندم شرمندم، ازت کم خوندم روضه ی، آتیش و خیمه بدجوری، آقا سوزوندم زینب تو که دوریت واسش مشکلِ مشکلِ مشکلِ چند روز همسفر شده با حرمله حرمله حرمله اربابم ثارالله یاحسین یاحسین 📲 @southosein
چه شبی می‌گذرد در دلِ پنهانِ تنور سر خورشید شده گرمی دُکانِ تنور این چه نوری‌ست تنور از نفسش روشن شد؟! این چه داغی‌ست که آتش زده بر جانِ تنور؟! دیشبی را شهِ دین در حرمش مهمان بود امشب ای وای سر او شده مهمانِ تنور با سرش صاحبِ این خانه، به نانی برسد کیسه‌ها دوخته و سکه شده نانِ تنور چه بلایی سر نیزه به سرش آوردند؟! که پناه از همه آورده به دامانِ تنور سر شب نانی اگر پخته شده باشد، پس نیمه شب رفته سرش در دلِ سوزانِ تنور شأنِ «برداً و سلاما» ست نزولِ سر او که فرود آمده از نِی به گلستانِ تنور تا قیامت وسطِ شعله بسوزد کمِ اوست بیش از این‌هاست در این فاجعه تاوانِ تنور 📲 @southosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6_144226240723226212.mp3
4.77M
🏴 🎤•| |• تو رو رها کردیمو رفتیمو دنیارو گشتیم شفا در خونه ات بود دنبالش هر جارو گشتیم تازه فهمیدیم فریادرس تویی و بس تازه فهمیدیم هرچی هست تویی و بس تازه فهمیدیم درمان تو نگاهته تازه فهمیدیم عالم در پناهته عشق ما حسین حسبنا حسین اربعین من و برگردون کربلا حسین دلی که تو این دنیا حیرونه آقا همیشه به خدا به جز روضه ات هیج جایی آروم نمیشه تازه فهمیدیم جز تو تکیه گاهی نیست تازه فهمیدیم غیر از تو پناهی نیست تازه فهمیدیم این روضه زیارته تازه فهمیدیم خوشبختی تو هیئته من از این علم دل نمیکنم خیلی بی قرارم آقا واسه حرم عشق ما حسین حسبنا حسین اربعین من و برگردون کربلا حسین 📲 @southosein
❤️ یک روز رسیدن بہ تو،رؤیای من این است هربار فقط از تو تمنای من این است ای کاش بہ دستت برسد عرض سلامم یک عمر از این حنجره آوای من این است 📲 @southosein
ذاکرین الحسین (نوحه.روضه.مولودی/متن)
🏴 •| |• نبریدم پسر مادرم اینجا مانده پنج تن یک تنه بر دامن زهرا مانده دیگه نفس نمونده نه برای من نه برای تو نه برای زینب هیچکس نیست که بالای سرش گریه کنم مونس بی کسی من تک و تنها مانده حسین جان کاش میشد که لباسی برسانم به تنش آخه آبروی همه عریان روی صحرا مانده بین یک گونی کهنه سر او را بردند ته گودال ولی پیکر او جا مانده باز چشمش به که افتاد رباب غش کرده باز هم آمده این حرمله ی وا مانده همه رو بی بی زینب آروم کرد زینب بچه هایی که هی گریه میکردن یکی میگفت ببین عمه تو روخدا گوشوارمو اصن کندن گوشمو پرخون شده..یکی میگفت عمه! دامنم آتیش گرفت آتیش به پام رسید عمه..یکی میگفت عمه! معجرمو بردن هر کی یجور گریه میکرد .همه رو بی بی هر طور بود آرام کرد.همه آروم شدن اما یه وقت دیدن تو این آرامش که فقط یه صدای هق هق از بچه ها میومد همه دور هم جمعن تو این خیمه نیم سوخته دیدن یه صدا داره از بیرون خیمه میاد بی بی زینب اومد پشت خیمه دید بی بی رباب کنار یه تل خاک نشسته..هی به دلش میزنه مادر قربونت بره بی بی دست گذاشت رو شونه رباب رباب اینجا امن نیست بیا بریم تو خیمه من به زور بچه ها رو آروم کردم اگه میخوای گریه کنی بیا تو خیمه گریه کن..سرشو آروم گرفت بالا دید صورت رباب غرق اشکه..صدا زد زینب جان! الان وقت شیر خوردنشه امروز غروب اشتباه کردم آب خوردم الان شیر دارم شیرخواره ندارم حسین سر شب تا سحرش میزدنش سوخته بود بال و پرش میزدنش پشت خیمه رفته بود گریه کنه سر قبر پسرش میزدنش خداروشکر محرم زنده موندیم وسینه زدیم شرمنده ام که از غم زینب نمرده ام باز چشمش به که افتاد رباب غش کرده باز هم آمده این حرمله وا مانده ساربان داد نزن ما کس و کاری داریم ساربان راه نرو همسفر ما مانده برسانید خبر را به علمدار حرم چادر زینبِ تو زیر لگدها مانده  دور تا دور خیمه ها رو خندق کنده بودن راه ورود به سمت خیمه ها محدود بود  این نامردا با اسباشون سمت خیمه ها می اومدن وقتی خیمه ها رو سوزوندن بچه هام باید از همین راه فرار میکردن..به خدا بعضی از این بچه ها زیر پای این اسبا جون دادن همه فرار کرده بودن تو این بیابون عمر سعد دستور داد همه این بچه هایی که فرار کردن یه جا جمع کنید مقتا نوشته بیست وسه تا بچه رو جمع کردن یکی صدا زد عمر سعد اگه میخوای این بچه ها رو سالم به شام برسونی الان دارن از تشنگی هلاک میشن یه کم بهشون آب برسون.. یه مشک آبو انداخت وسط بچه ها آب ریختن تو ظرف دادن به اولی نگاه کرد و نخورد..داد به بغل دستیش اونم نخورد  اونم داد به بغل دستیش نخورد سر آخر ظرف آب رسید به رقیه.. دیدن آبو گرفت رفت سمت گودال قتلگاه..گفتن کجا داری  میری؟ گفت یه مقدار به حلقوم بابام آب برسونم..مگه من تشنگی بابامو فراموش میکنم..اون موقعی که  صورت من رو  بوسید صورتم سوخت..بچه ها رو جمع کردن بی بی شمرد دید دو تا ازین بچه ها کمن ..صدا زد ام کلثوم بیا بچه ها رو بگردیم پیدا کنیم آروم آروم دور خیمه ها رو شروع کردن گشتن بچه ها نبودن..گفتن بریم سمت گودالو بگردیم..اومدن  سمت گودال اما هنوز یه عده دنبال غارت بودن هنوز یه عده از غارت سیر نشده بودن.. شیخ محمد قائمی (ره)میگفت :یه وقت بی بی رو کرد به این نانجیبایی که دنبال غارت بودن فرمودن این دور و بر بچه ندیدین؟ خیلی حرفه ها ..دختر علی بیاد رو بزنه به این نامردا سراغ این دو سه تا بچه گمشده رو بگیره.. اونقدر گشتن دیدن زیر یه بوته ی خار این دو تا همدیگه رو بغل کردن گویا دارن گریه میکنن.. آخه زیر صورتشون خیس اشک شده بود زمین گل شده بود از ترس ..تا اومدن این بچه ها رو بگیرن دیدن یه سیاهی داره از دور جلو میاد.. بی بی با گریه گفت: نیا دیگه بسه..اینقدر این بچه ها  امروز کتک خوردن دیگه بسه دیگه نزن.. اما تعجب کرد دید داره صدا گریه میاد تو تو این دشت کدوم مرده داره با ما گریه میکنه دلش برا ما میسوزه..دید صدا آشناست..با گریه میگه زینب من بابات علیم اونم که پشت سرمه مادرت زهراست حسین 📲 @southosein
6_144227340237171091.mp3
4.04M
آدم گریه کرده حوا گریه کرده با سر بریده برا تو یحیی گریه کرده قطعا از یوسف یعقوب نبی دل میکند اگه یک بار علی اکبر تو میدیدش آدمی که سیب خورد و از بهشت بیرون شد بوی عطر سیب کربلای تو بخشیدش 📲 @southosein
. دل از من و یک طایفه بردی بابا من آب نخوردم ، تو نخوردی بابا؟ رفتی و نگفتی چه کنم بعد از تو یک هفته مرا به‌کی سپردی بابا؟ ✍ .