هدایت شده از یک آیه در روز
.
1️⃣ «وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلى بَعْضٍ لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَیءٍ عَلیماً»
💢خداوند انسانهای متعددی آفریده است؛ و تعدد امکان ندارد مگر اینکه تفاوتی در کار باشد؛ و همین که دو موجود متفاوت و غیر از همدیگر باشند بدان معناست که یکی چیزی دارد که دیگری ندارد و البته در بسیاری از موارد دومی هم چیزی دارد که اولی ندارد. کسی که عاقل باشد و این واقعیت را بفهمد که لازمه آفرینش موجودات متعدد، تفاوت در داراییهای آنان است، هیچگاه درصدد نمیآید که آنچه مایه برتری تکوینی دیگری بر اوست را طلب کند.
💢در مورد زنان و مردان نیز چنین است: خداوند زنان و مردان را متفاوت آفریده؛ یعنی آنان را از جهات گوناگون بر همدیگر برتری داده است: در مردها یک ظرفیتها و امکاناتی را نهاده که در زنان نیست و بالعکس.
🤔اما این به معنای آن نیست که به لحاظ ارزشی یکی از این دو را بر دیگری برتری داده است: نصیب هریک از زنان و مردان، آن چیزی است که با کار و تلاش خود بدان میرسند.
💢البته هر انسانی میتواند از خداوند افزایش طرفیت و امکانات بخواهد؛ یعنی میتواند حتی به خداوند امید ببندند که مازاد بر تلاششان و از فضلش بدانها بدهد؛
اما آنچه مهم است این است که مستقیما از فضل خدا طلب کنند، نه اینکه چشم طمع به فضل و برتریای که خداوند به دیگری داده است بدوزند؛ چرا که خداوند به هر چیزی داناست و در این تفاوتهایی که بین انسانها قرار داده حکمتی را تعقیب میکند؛ و قرار نیست که به دلخواه ما نظام عالم را به هم بزند؛
بله،
فضل او زیاد است و اگر از فضل او، نه صرف برتریای که به دیگری داده، بخواهید به شما از فضلش میدهد.
💠نکته تخصصی #انسانشناسی:
📝#فمینیسم و تفکیک #جنس از #جنسیت
💢خداوند زن و مرد را از جهات متعددی متفاوت آفریده است، هم از جهات بیولوژیک و زیستشناسی و هم از جهات روانشناختی و جامعهشناختی و نفشآفرینی هریک در نظام خانواده.
💢اما از سال 1979 روانشناس اجتماعی فمینیست، خانم رودا انگر اول بار به تفکیک جنس (sex) از جنسیت (gender) اقدام کرد و به کوشش جریان فمیسنیم امروزه برای بسیاری از افراد گمان میکنند که زن و مرد علیرغم داشتن تفاوتهای بیولوژیک (که به جنس آنها مربوط میشود) طبیعتا و ذاتا اقتضای هیچ تفاوت جنسیتی را ندارند و هر تفاوت جنسیتی (فرهنگی- اجتماعی) که بین زن و مرد پیدا میشود برساخته جوامع و محیط است❗️
💢با این حال، با پیشرفتهای علمی در قرن بیست و یکم، بویژه در زمینه علوم شناختی، وجود تفاوتهای واقعی غیربیولوژیک بین زن و مرد دوباره به طور جدی مطرح شد چنانکه شاهد شکلگیری موجی از فمیسنیتهای سابق هستیم که به خاطر توجه به همین تفاوتها، با تاکید شدید بر احیای خانواده سنتی برای شکوفایی زنانگی، منتقد شدید فمینیسم شدند، و به تدریج جریان فمینیسم خانوادهگرا را به عنوان بخشی از موج سوم فمینیسم (موج پست مدرن) رقم زدند؛
و حتی برخي با نشان دادن تفاوتهاي فيزيولوژيکي بين مغز زن و مرد به اين نتيجه رسيدند که مدلهاي آموزش به زن و مرد نيز بايد متفاوت باشد و طرفدار تفکیک جنسیتی نظام آموزشی در تمام مقاطع تحصیلی شدند.
📚(برای توضیح تفصیلی و اسناد این مدعا، ر.ک: جنسیت و دوستی (سوزنچی)، ص46-47 و 69-70)
👈شايد سادهترين و واضحترين مصداقي كه براي اين تفاوتهاي ذاتي بتوان نشان داد، #عاطفه_مادری و #لذت_مادری است، كه هرچند مدتها به خاطر غلبه رويکردهاي فمينيستي نادیده گرفته میشد، اما امروزه دوباره مورد توجه واقع شده، و بهويژه اگر میزان و شدت آن با #عاطفه_پدری و #لذت_پدری مقايسه شود، ترديدي در تفاوت واقعي و طبیعی روحيات زن و مرد باقي نميگذارد.
@yekaye
👇ادامه👇
هدایت شده از یک آیه در روز
قسمت دوم تحلیل مساله تساوی زن و مرد
💢الف. به لحاط #تکوینی:
در این عرصه تردیدی نیست که زن و بدن در مقام آفرینش با هم متفاوتند؛
بلکه هر دو فرد انسانی هم در مقام آفرینش تفاوتی با هم دارند.
در واقع، اگر صرفاً تکوین بخواهد مبنای تساوی یا عدم تساوی حقوق قرار گیرد، باید گفت کفه عدم تساوی حقوق میچربد❗️
راه حلی که فمینیستها به تبع خانم رودا انگر در پیش گرفتند این بود که بین #جنس (sex) و #جنسیت (gender) تفکیک کنند و بگویند تفاوتهای جنسی و بیولوژیک است که طبیعی است؛ ولی تفاوتهای جنسیتی و فرهنگی- اجتماعی، برساختهی جوامع است و اصالت ندارد؛
🤔در حالی که این ترفند هم مشکل را حل نمیکند، زیرا بالاخره تفاوت واقعی بیولوژیک زنان و مردان قابل انکار نیست و آنها که واقعیت انسان را فقط در ساحت بیولوژیک میبینند و ساحت ماورایی به نام روح را برای بشر منکرند، مجبورند همین ساحت را مبنای تفاوت حقوقی قرار دهند‼️
💢ب. به لحاظ ارزشی:
از آنجا که ارزش انسانیت در همه انسانها بالقوه است، و خود انسانها هستند که این امر بالقوه را به قعلیت میرسانند یا هدر میدهند، پس تنها معیار ارزشگذاری «تقوی» است: «إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى ... إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» (حجرات/13)؛
و از این جهت در مقام ارزشگذاری ابتدایی، (یعنی صرف نظر از عمل خود افراد) زن یا مرد آفریده شدن، نمیتواند معیار برتر بودن به لحاظ ارزشی قلمداد شود؛
📖از این رو، قرآن تصریح میکند که عمل هیچکس، چه زن باشد چه مرد در پیشگاه خداوند ضایع نخواهد شد
(ْ أَنِّي لا أُضيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى؛ آل عمران/195)
و هرکس، مرد باشد یا زن، اگر مومن باشد و عمل صالح انجام دهد، بدون کوچکترین ظلمی پاداش خود را دریافت خواهد کرد:
«وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ نَقيراً» (نساء/24)
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» (نحل/97)
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِساب» (غافر/40)
🤔اگر تنها معیار تفاوت یا تساوی حقوق، حیث ارزشی افراد باشد تساوی حقوق زن و مرد خیلی قوت میگیرد؛
در حالی که میدانیم حیثیت ارزشی انسانها، تنها معیار احکام حقوقی نیست:
📜وقتی امیرمومنان رویه اختلاف طبقاتیای که از زمان خلیفه دوم باب شده بود اصلاح کردند و در اعطای حقوق افراد از بیتالمال بین افراد فرقی نگذاشتند، با این اعتراض مواجه شدند که خلیفه دوم حقوق افراد از بیتالمال را بر اساس سابقه آنها در اسلام قرار داده بود؛ و در واقع، با یک معیار ارزشی، تفاوت حقوق را تثبیت کرده بود! صرف نظر از اینکه صرف سابقه دلیل بر ارزشمندی بیشتر نمیشود، حضرت امیر در پاسخ آنها فرمود: معیار برتری ارزشی، تقواست، و جزای تقوا در آخرت است[؛ نه در دنیا].
📚(الكافي، ج8، ص361 )
این بخوبی نشان میدهد که صرف تساوی یا تفاوت ارزشی، بتنهایی نمیتواند معیار تساوی یا تفاوت قوانین حقوقی در دنیا باشد.
💢ج. به لحاظ حقوقی:
وقتی سخن از تساوی حقوق بشر (و به تبع آن تساوی حقوق زن ومرد) میشود اولین نکتهای که باید مورد توجه قرار داد این است که
🔺این تساوی کاملا همهجانبه نیست🔺
یعنی فقط مارکسیستهای افراطی بودند که با انکار مطلق مالکیت، مدعی تساوی حقوق همهجانبه همه افراد بودند؛ دیدگاهی که خیلی سریع نامعقول بودنش را خودشان هم دریافتند.
امروزه همه میپذیرند که مثلا حقوق شغلی افراد نهتنها ضرورت ندارد یکسان باشد، بلکه اقتضای عدالت در بسیاری از موارد، تفاوت حقوق افراد است.
در واقع، آنچه مهم و ضروری است رعایت عدالت در اعطای حقوق است؛ و در هر عرصهای باید معلوم شود که چه چیزی حق چه کسی است؛ و آنگاه دادن این حق به او عین عدالت است، جدای از اینکه دیگری هم همین اندازه در آن موضوع حق دارد یا خیر.🤔
یعنی کاملا محتمل است که افراد مختلف در عرصههای مختلف، به دلایل متعدد، حقوق مختلفی داشته باشند،
⛔️و عدالت این نیست که حقوق همگان در همهجا یکسان باشد،
⭕️بلکه عدالت در این است که اولا حقوق افراد و اصناف بشر درست شناسایی شود؛ و هرجا هرکسی حقی دارد همه حقش به او داده شود.
بدین ترتیب، در خصوص زن و مرد، هرجا زن یا مرد بودن اقتضای حق خاصی داشته باشد، تفاوت حقوقی عین عدالت است (مثلا تنها زناناند که از «حق مرخصی زایمان» میتوانند برخوردار شوند).
به تعبیر دیگر،
💢مساله اصلی در مورد حقوق زن و مرد، نه تساوی آن دو، بلکه رعایت عدالت و اعطای هر حقی است که به اقتضای عدالت به هریک باید داده شود.💢
@yekaye
👇ادامه مطلب👇