eitaa logo
حسین سوزنچی
2.7هزار دنبال‌کننده
165 عکس
60 ویدیو
103 فایل
این کانال شخصی حسین سوزنچی است. کانال دیگری با نام یک آیه در روز دارم که تدبرهای روزانه‌ام را در آن می‌گذارم، به آدرس: @yekaye آدرس سایت souzanchi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یک آیه در روز
. 8️⃣ «فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ ... وَ اللاَّتی‏ تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ ... فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ» یکی از معیارهای زن صالح، این است که در برابر شوهرش مطیع باشد، آن هم اطاعتی از روی خضوع و نرمش، نه اطاعتی با اوقات تلخی و ناخوشایندی. 📝نکته تخصصی چنانکه در نکات ادبی اشاره شد، «قانت» به معنای کسی است که از دیگری اطاعت می‌کند، و این اطاعت را از روی خضوع انجام می دهد؛ یعنی نه تنها مطیع است، بلکه مفهوماً اخص از مطیع است، ممکن است که کسی مطیع شخص دیگر باشد اما اطاعتش از روی اجبار و همراه با ناخشنودی و مقاومت باشد، اما قانت چنین نیست. 📖جالب اینجاست که در عموم کاربردهای قرآنی این کلمه، این ماده بار معنایی بسیار مثبت دارد و صرف نظر از آیه محل بحث، عموماً ناظر به حالت اطاعت همراه با خضوع در برابر خداوند اطلاق شده است: 🔷یا در مورد کل موجودات در برابر خداوند: 🔹لهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ (بقره/116) 🔹و لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ (روم/26) 🔷و یا در مورد برخی از اولیاءالله همچون حضرت ابراهیم ع، حضرت مریم؛ و بلکه عموم مومنان واقعی و دارای مراتب عالی ایمان: 🔹إنَّ إِبْراهيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنيفاً وَ لَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكينَ (نحل/120) 🔹يا مَرْيَمُ اقْنُتي‏ لِرَبِّكِ وَ اسْجُدي وَ ارْكَعي‏ مَعَ الرَّاكِعينَ (آل‌عمران/43) 🔹و مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتي‏ ... وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتينَ (تحریم/12) 🔹حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى‏ وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتينَ (بقره/238) 🔹الصَّابِرينَ وَ الصَّادِقينَ وَ الْقانِتينَ وَ الْمُنْفِقينَ وَ الْمُسْتَغْفِرينَ بِالْأَسْحارِ (آل‌عمران/17) 🔹إنَّ الْمُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتينَ وَ الْقانِتاتِ و ... أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً (احزاب/35) 🔹أمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ ... (زمر/9) 🔹عسى‏ رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْواجاً خَيْراً مِنْكُنَّ مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ ثَيِّباتٍ وَ أَبْكاراً (تحریم/5) 🔷و تنها در دو آیه است که قانت بودن در برابر غیر خداوند هم مطرح شده است: 🔹و مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَيْنِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً كَريماً (احزاب/31) 🔹الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ ... ْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّه‏ (نساء/34) ▫️در اولی، قانت بودن را «در برابر پیامبر ص» نیز علاوه بر «در برابر خداوند»، مورد تاکید قرار داد؛ ▫️ودیگری همین آیه محل بحث می‌باشد که با اینکه متعلق کلمه «قانتات» نیامده، اما با توجه به سیاق آیه، ظهور جدی آن در قبال شوهر است. جالب اینجاست که آیه «وَ مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ» هم در خصوص زنان پیامبر ص است؛ و می‌تواند مصداقی از قانت بودن زن در برابر شوهر هم در آن لحاظ شده باشد. همچنین آیه 9 سوره زمر، هم ظرفیت دارد قانت بودن در برابر خداوند مد نظر باشد، و هم در برابر شوهر، که البته باز شوهر مذکور، پیامبر ص است. 🤔اگر توجه کنیم که فضای آیه ناظر به روابط خانوادگی است، همه اینها نشان می‌دهد که مساله اطاعت و همراهی کردن زن با مرد به عنوان مدیر خانواده، بقدری در اسلام موضوعیت دارد، که همان تعبیری که در خصوص نسبت اولیاء الله و برترین مومنان با خداوند مطرح کرد، برای زن با شوهرش هم مطرح می‌کند.🤔 @yekaye 👇مناقشه در استنباط فوق👇
هدایت شده از یک آیه در روز
〽️مناقشه در استنباط فوق، و پاسخ آن ⭕️ شاید کسی از اینکه در بقیه آیات قرآن ،«قانت» ظهور اصلی‌اش در برابر خداوند است، در اینجا نیز مناقشه کند که چون صریحا متعلَقِ این «قانتات» در آیه معین نشده، و در آیه 31 احزاب هم که مطرح شده، «پیامبر» با وصف «رسول» بودنش مورد تاکید بوده، نه صرفاً به عنوان همسر بودنش؛ پس اینجا نیز همان قنوت در برابر خداوند و دین مورد نظر است، نه قانت بودن در برابر همسر (یعنی شبیه آیات 17 سوره آل عمران و 35 سوره احزاب). ❇️باید گفت که این سخن، اگر بدین معناست که: "«قانت بودن زن در برابر شوهرش» مصداقی از قانت بودن وی در برابر خداوند است، به تعبیر دیگر، همان گونه که قانت بودن در برابر خداوند، یک وصف طبیعی نیست، بلکه با زحمت و رعایت تقوا حاصل می‌شود، این قانت بودن زن در برابر شوهرش هم به عنوان مصداقی از عمل به تقوا در زن شکل می‌گیرد؛ و این کاملا در مسیر اطاعت خداست؛ و از این رو، اگر شوهر به نافرمانی از اوامر الهی دستور دهد، ‌به هیچ عنوان زن نباید در برابر وی قانت باشد." این معنای کاملا صحیحی است؛ و قطعا قانت بودن زن در برابر شوهرش، از باب عمل به دستور خدا برای تحکیم وحدت خانواده، و مصداق قانت بودن او در برابر خداوند است. اما اگر از این سخن کسی بخواهد نتیجه بگیرد که: "قانت بودن زن در برابر شوهرش اصلا از این آیه درنمی‌آید، و آیه صرفا در مقام اشاره به اوصاف زنان صالح است که زن صالح، زنی است که در برابر خداوند قانت است و ..." قطعا سخن نادرستی است؛ زیرا: 🔹اولا این جمله با حرف «فـ» کاملا مترتب بر جمله قبل (الرجال قوامون علی النساء) شده است؛ و اگر چنین بود، جمله‌ای مستقل از جمله قبل بود، و باید حرف «و» می‌آمد، نه حرف «فـ»؛ 🔹ثانیاً اینکه در ادامه آیه، نقطه مقابل چنین زنانی، زنانی معرفی شده که اهل نشوز هستند، و خود تقابل این دو دسته، نشان می‌دهد که محل بحث یکی است؛ و «نشوز» در این آیه قطعا سرکشی در برابر شوهر است، نه صرفِ هرگونه عصیان در برابر خداوند، زیرا در ادامه فرمود «فإن أطعنکم: پس اگر از شما اطاعت کردند» که معلوم می‌شود محل بحث، اطاعت از شوهر بوده، نه صرف اطاعت از خدا. ✅تکمله از بحث‌های فوق به هیچ وجه نمی‌توان نتیجه گرفت که ⛔️مرد در خانواده است و زن باید همچون کنیزی گوش به فرمان وی باشد❗️ همان گونه که وقتی در بحث‌‌های سیاسی، از حکومت امام معصوم یا ولی فقیه و ضرورت اطاعت از او سخن به میان می‌آید واضح است که ناظر به حکومت‌داری است و هیچگاه معنایش این نیست که او صرفا بر اساس هوا و هوس هرکاری بخواهد دستور می‌دهد. 🤔به تعبیر دیگر، مقام بحث وضوح کامل دارد که این اطاعت، ناظر به حفظ وحدت خانواده و مدیریت خانواده است، نه اطاعت برده از صاحب خود، که هیچ قید و شرطی نداشته باشد❗️ @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 🔟 «فَالصَّالِحاتُ ... حافِظاتٌ لِلْغَیبِ» زنان «حافظ»اند؛ نه اینکه «صرفاً کاری به نام حفظ انجام دهند»❗️ و نه «صرفاً محفوظ»❗️ توجه شود که برای نشان دادن «حفظ» در زنان صالح، از تعبیر اسم فاعل استفاده کرد، نه فعل (یعنی نمی خواهد بگوید که این کاری است از کارهای آنها، بلکه می‌خواهد بگوید این اساساً خصلت آنهاست) و نه اسم مفعول (نفرمود «محفوظات فی الغیب» که صرفا بر پوشیده بودن و دور از دسترس بودن آنان تاکید شود. 💠نکته تخصصی زنان را در یک تقسیم کلی می‌توان در دو دسته قرار داد: 🔺 و پوشیده و در امنیت، و 🔻 که هرکسی بدانان دسترسی دارد؛ و بقدری این مفهوم «محفوظ بودن» مهم است، که اغلب مفسران، در توضیح «حافظاتٌ للغیب» بودن زنان، بر همان محفوظ ماندن ایشان تاکید کرده‌اند. 🔴اما حق این است که خود را نیز می‌توان سه قسم دانست: 🔺زنانی که در حفاظ بودن، ، اما به عنوان یک خصلت و ملکه درونیِ آنان نیست؛ 🔺زنانی که این به صورت یک برایشان درآمده، اما اند؛ یعنی درست است که پوشیده و در حفاظ‌اند، اما این پوشیدگی‌شان صرفاً تحت تاثیر جامعه و یا به اجبار محیط و ... است؛ و 🔺زنانی که نه‌تنها این رفتار به صورت یک خصلت برایشان درآمده، بلکه اساساً چون حافظ‌اند، محفوظ‌اند؛ یعنی خودشان ؛ و شاید بدین جهت باشد که در این آیه، ⛔️به جای تعبیر «حفظن للغیب» که صرفا به رفتار اشاره دارد، و نیز ⛔️به جای تعبیر «محفوظ» که بار انفعالی دارد، ⭕️از کلمه «حافظ» استفاده کرده، که هم نشانگر یک خصلت است، نه صرفاً یک رفتار، و هم ما را متوجه حیثیت فعال بودن «حفظ» در زنان می‌کند: 💢اینان حافظ و پاسبان و نگهبان غیب‌اند، نه صرفا اینکه در غیب محفوظ باشند. 🤔اشاره شد که این آیه در مقام بیان کنشگری زن مومن، از آن جهت که زن است، می‌باشد (در تدبر7)؛ و جالب اینکه: 🔹هم تعبیر «قانت بودن» دلالت بر یک نوع اطاعتِ فعال (اطاعتی آگاهانه و به اختیار خود شخص) - و نه اطاعتِ منفعل (اطاعتی که از روی اکراه و ناچاری باشد) - دارد، (چنانکه این وصف اولیاء الله بوده، یعنی کسانی که خودشان رفته‌اند و به این مقام رسیده‌اند، برخلاف خود کلمه «اطاعت» که بار انفعال در آن پررنگ‌تر است و انسان مصداق بارز اطاعت را در «عبد» طلب می‌کند) و 🔹هم آوردن تعبیر «حافظ» به جای «محفوظ»، بر فعال بودن زنان در عرصه عفت ورزیدن و خویشتنداری دلالت دارد. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
✅اطلاعیه چند روز پیش برخی از مخاطبان کانال به من اطلاع دادند که کتاب جدیدی از منتشر شده به نام که به بحثهایی که این روزها درباره همین آیه ... مطرح کرده‌ام، پرداخته است. امروز موفق به تهیه، و مطالعه آن شدم. 💢انصافاً بسیاری از مطالبی را که با زحمت فراوان استدلالاتی بر آن یافته بودم، و هرکسی براحتی جرات بیانش را ندارد، با بیانی بسیار ساده‌تر، متقن‌تر و جذاب‌تر بیان کرده است. 📩نمی‌دانم از این ظلمی که خانواده شهید مطهری به پدرش و به کل جامعه اسلامی کرده به چه کسی شکایت کنیم⁉️ بیش از چهل سال است که جامعه علمی را از بسیاری از آثار آن شهید محروم کرده‌اند. قبلا وقتی کتاب جدیدی می‌آمد گاه توجیه می‌کردم که شاید نوارهایش را تازه پیدا کرده‌اند؛ اما وقتی در مقدمه تصریح می‌کند که متن حاضر همان زمان از روی نوارهای پیاده شده و به رویت استاد رسیده، و بهانه‌شان برای تاخیر در نشر این است که «فایلهای یک یا چند جلسه قبل از فصل اول را پیدا نکرده بودیم و هنوز هم پیدا نکرده‌ایم» ❗️ آیا جایی برای توجیه می ماند⁉️ مخصوصا اگر توجه شود که با توجه به تاریخ این سخنرانی‌ها و سیاق بحث، این احتمال بشدت تقویت می‌شود که بحثی که در سال 1391 به عنوان «زن و مسائل قضائی و. سیاسی» منتشر کردند، در ادامه همینها ایراد شده است❗️ به امید اینکه هرچه زودتر شهید مطهری از این حصر ظالمانه فرزندش خارج شود و به آغوش ملت بازگردد❗️ در هر صورت، ضمن پوزش از خوانندگان محترم، ناچارم دوباره به برخی از فقرات این آیه برگردم و به نکات بسیار مهمی که ایشان توجه مرا بدان جلب کردند، اشاره کنم. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
فرازی از تدبر3️⃣ که بازنویسی شد 💢 ج. به لحاظ : وقتی سخن از تساوی حقوق بشر (و به تبع آن تساوی حقوق زن ومرد) می‌شود اولین نکته‌ای که باید مورد توجه قرار داد این است که 🔺 این تساوی کاملا همه‌جانبه نیست🔺 یعنی فقط مارکسیستهای افراطی بودند که با انکار مطلق مالکیت، مدعی تساوی حقوق همه‌جانبه همه افراد بودند؛ دیدگاهی که خیلی سریع نامعقول بودنش را خودشان هم دریافتند. 🤔در واقع، آن مقدار از تساوی حقوق که قابل دفاع است، ✅یکی تساوی همگان در برابر قانون است؛ و ✅ دوم اینکه خود قانون ابتداءاً [یعنی بدون هیچ پشتوانه‌ای از عدالت، و به صرف اعتبار و قرارداد] نباید منشأ تفاوت حقوق افراد شود. 📚(اقتباس از نظام خانوادگی اسلام، (مطهری) ص10) اما از اینها منطقاً نتیجه نمی‌شود که قانون گذاشتن بر اساس این باشد که حقوق همگان در همه چیز مساوی باشد❗️ به تعبیر دیگر، 💢خود قانون باید بر اساس تنظیم شود، نه بر اساس ؛ و چون عدالت «اعطای حقِ هر ذی‌حقی به او» است، پس در هر عرصه‌ای ابتدا باید معلوم شود که چه کسی در چه امری حق دارد؛ و آنگاه «دادن حقِ هرکس به او» عین عدالت است، هم در مقام قانون‌گذاری، و هم در مقام اجرای قانون. 🤔یعنی کاملا محتمل است که افراد مختلف در عرصه‌های مختلف، به دلایل متعدد، حقوق مختلفی داشته باشند، ⛔️و عدالت این نیست که حقوق همگان در همه‌جا یکسان باشد، ⭕️بلکه عدالت در این است که اولا حقوق افراد و اصناف بشر در هر زمینه‌ای درست شناسایی شود، و ثانیا هرجا هرکسی حقی دارد همه حقش به او داده شود؛ چنانکه امروزه همه می‌پذیرند که حقوق شغلی افراد نه‌تنها ضرورت ندارد یکسان باشد، بلکه اقتضای عدالت در بسیاری از موارد، تفاوت حقوق افراد است. ♦️بدین ترتیب، در خصوص حقوق زن و مرد، هرجا زن یا مرد بودن (به طور مستقیم یا غیرمستقیم) اقتضای حق خاصی داشته باشد، تفاوت حقوقی در متن قانون، عین عدالت است (مثلا تنها زنان‌اند که از «حق مرخصی زایمان» می‌توانند برخوردار شوند)؛ و اگر زن و مرد بودن در عرصه‌ای هیچ اقتضایی ندارد (مثلا )، تفاوت حقوقی توجیهی ندارد. به تعبیر دیگر، با توجه به اینکه تفاوت تکوینی زن و مرد قابل انکار نیست، مساله اصلی در مورد حقوق زن و مرد در مقام قانون‌گذاری، نه تساوی آن دو، بلکه اعطای هر حقی است که به اقتضای عدالت به هریک باید داده شود. ❇️پس به طور خلاصه: 🔸اگر از منظر ارزش‌گذاریِ صرف بنگریم احتمالاً بتوان از تساوی زن و مرد سخن گفت، یعنی با توجه به اینکه معیار برتری انسانها در اسلام به تقوا (یعنی ایمان و عمل صالح) است، که زن یا مرد بودن انسانها در مقبولیت و اثربخشی ایمان و اعمالی که انجام می‌دهد، اثری ندارد و از این جهت زن و مرد مساوی‌اند؛ اما این مقدار از ارزش‌گذاری ربطی به حقوق ندارد و پاداش در آخرت است؛ 🔸اگر از منظر تکوینی بنگریم تردیدی نیست که زن و مرد با هم متفاوتند؛ 🔸اکنون اگر توجه کنیم حکم حقوقی، صرفاً بر اساس وضعیت تکوینی یا ارزشی افراد نیست و به نحوی حاصل و برآیند مولفه‌های متعدد ارزشی و تکوینی و ... است؛ پس موضع درست در مقام وضع قوانین ناظر به زن و مرد، نه تساوی حقوقی مطلق زن و مرد خواهد شد و نه تفاوت حقوقی مطلق آن دو؛ 🔴در واقع، در عرصه حقوق، نه تساوی زن و مرد موضوعیت دارد و نه تفاوت آن دو؛ آنچه مهم است این است که ببینیم چه چیزی حق هریک از این دو (ویا حق مشترک بین این دو) است و دقت کنیم که حق هرکس به او داده شود؛ و در طراحی حقوق این دو، هیچ یک از آنچه حق اوست منع نشود.🔴 در واقع، ⛔️مغالطه مهمی که در این عرصه رخ داده این است که گمان شده این «تساوی حقوق» است که معلوم می‌کند که حق هریک از زن و مرد چیست؛ 🤔در حالی که آن مقدار از تساوی حقوق که قابل دفاع است، ‌تساوی افراد در برابر قانون است، و نیز اینکه خود قانون، بدون توجیه موجه تفاوتی نگذارد؛ اما وضعیت‌های مختلف و زن و مرد در عرصه‌های مختلف حیات ، و انسانهاست که معلوم می‌کند چه چیزی حق چه کسی است؛ ✅و اگر این برآیند در عرصه‌ای برای زن و مرد مساوی شد، حق زن و مرد مساوی؛ و اگر متفاوت شد، حق زن و مرد متفاوت خواهد شد. 🤔و از زاویه‌ای دیگر، 💢در این آیه از برتری برخی بر برخی دیگر سخن گفته شده است؛ چه این برتری را طرفینی بدانیم یا یک‌طرفه، مهم این است که توجه شود که اصلا مقام بحث، مقام برتری ارزشی نیست؛ بلکه یا برتری تکوینی است ویا برتری حقوقی است؛ و هیچیک از این دو منطقا مستلزم برتری ارزشی نیست. به تعبیر دیگر، حتی اگر آیه ناظر به برتری مردان بر زنان باشد (که نسیت)،‌ ناظر به حیث تکوینی ویا حقوقی است؛ و نمی‌توان به این آیه نسبت داد که برتری ارزشی مردان بر زنان را مطرح کرده است.💢 @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 5️⃣ «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ» آیا قوامیت مردان بر زنان، فقط ناظر به عرصه خانواده است، یا عرصه جامعه را هم شامل می‌شود؟ 💠نکته تخصصی : 📝محدوده ( یا )؟ 🔹برخی بر این باورند که «تصدی امور زنان توسط مردان» ناظر به مطلق مردان و زنان (اعم از درون خانواده یا در کل جامعه) می‌باشد. اینان غالبا «تفضیل بعضهم علی بعض» را به معنای تفضیل مردان بر زنان گرفته‌اند و گفته‌اند چون مردان در قوه تعقل و متفرعات آن، مانند شدت عمل و تحمل در شدائد و ...، قوی‌ترند، و حیات زنان حیاتی احساسی‌تر است که با لطافت و رقت گره خورده، پس قوامیت مردان بر زنان به عرصه ازدواج و خانواده منحصر نمی‌شود، و در نتیجه اساساً مدیریت امورات جامعه باید در دست مردان باشد و بویژه در امورات عامه اجتماعی مانند حکومت و قضاوت و جنگیدن که نیازمند قوت تعقل ویا شدت و قوت بدنی است، فقط مردان باید متصدی شوند (المیزان، ج4، ص343-344)؛ چنانکه در سنت و سیره نبوی [و سیره علوی] هم مشاهده نمی‌شود که ایشان امارت منطقه‌ای یا منصب قضاوت را به زنی داده باشند یا در غزوات زنان را راهی کرده باشند (همان، ص347) و حتی برخی گفته‌اند که به همین جهت است که امامت و نبوت فقط در مردان قرار داده شده است. (متشابه القرآن و مختلفه (لابن شهر آشوب)، ج‏2، ص28) ؛ و شاید مویدی از درون آیه این باشد که از تعبیر «رجال» و «نساء» (و نه تعابیری مانند «ازواج»‌ و ...) استفاده کرده است. در مقابل: 🔸برخی اصرار دارند که قوامیت مردان بر زنان، محدود به عرصه خانواده است. اینان می‌گویند دو دلیلی که برای این قوامیت آمده، بر این مدعا دلالت می‌کند. ▪️اولا همین که تعبیر «بعضهم علی بعض» آورد و نفرمود «فضّل اللهُ الرجالَ علی النساءِ»، پس مراد، تفاضل طرفینی مرد و زن است، یعنی «برتری‌هایی مرد بر زن دارد و برتری‌های دیگری زن بر مرد دارد»، که مهمترین کارکرد این برتری‌های متقابل، استحکام پیوند خانوادگی است؛ و ▪️ثانیا انفاقی که مردان می‌کنند ناظر است به مهریه و نفقه، که باز در درون خانواده است؛ و از این رو، این آیه در خصوص به دست گرفتن تصدی امور مردان توسط زنان در جامعه (مانند مساله حکومت) ‌ساکت است [یعنی اگر کسی بخواهد منکر ورود زنان در عرصه حاکمیت شود باید ادله دیگری بیاورد و نمی‌تواند صرفاً بدین آیه استناد کند.] (شهید ‌مطهری در نظام خانوادگی اسلام، ص18-24 و 32-38) 🤔درباره دلیل اول قبلا بیان شد که تعبیر «تفضیل بعضهم علی بعض»‌ ظرفیت هر دو معنا را دارد. 🤔درباره دلیل دوم هم اگرچه در ظهور اولیه، آیه دلالت بر نفقه مرد در خانواده دارد، اما شاید طرفداران دیدگاه اول، با توجه به اینکه کلمه «أنفقوا» منحصر به مهر و نفقه اصطلاحی نیست و شامل مطلق هزینه کردنها می‌شود و در اغلب جوامع (دست کم تا پیش از یک قرن اخیر، و چه بسا حتی امروزه) عموما مردان هستند که با مشاغلی که به دست می‌گیرند، هزینه‌های اجتماعی را پرداخت می‌کنند و اقتصاد جوامع را می‌گرداند، مدعی شوند که این فراز از آیه هم می‌تواند منحصر به خانواده نباشد. 🤔موید دیگری که بر ترجیح دیدگاه دوم می‌توان آورد این است که ادامه آیه درباره زنان مطیع و ناشزه سخن می‌گوید، که بوضوح ناظر به زن و شوهر (قوامیت درون خانواده) است؛ هرچند دیدگاه اول می‌تواند چنین دفاع کند که آیه ابتدا یک وضعیت عمومی جامعه را شرح می‌دهد و از این وضعیت، در ادامه آیه، برای روابط درون خانواده نتیجه‌ای می‌گیرد. 💢با این مقدار که بیان شد، و با توجه به احتمالاتی که برای تعبیر «تفضیل بعضهم علی بعض»‌ در تدبر قبل گذشت، شاید حداکثر بتوان گفت که دیدگاه دوم أظهر از دیدگاه اول است، اما با صرف استناد به ظهور آیه (بویژه با توجه به قاعده امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا ) نمی‌توان دیدگاه اول را یکسره کنار گذاشت. @yekaye 👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه بحث از محدوده ( یا )؟ 🤔اما چه‌بسا با قرائن بیرونی بتوان در اعتبار دیدگاه اول مناقشه کرد. 🔸 یکی از آن قرائن این است که اگر دلالت این آیه بر قوامیت مردان منحصر به عرصه خانواده (اصطلاحاً: ‌اجتماع منزلی) ‌نباشد و شامل جامعه (اصطلاحاً: اجتماع مدنی) هم بشود، صرفاً محدود به حکومت نمی‌شود، بلکه اگر مردان مطلقا بر زنان قوامیت دارند، پس در هر شرکت و موسسه‌ای که جمعی از زنان و مردان آن را تاسیس کنند، هیچ زنی نمی‌تواند رئیس آن شود، (نظام خانوادگی اسلام، ص17) بلکه حتی یک زن نمی‌تواند یک شرکتی را تاسیس کند که عده‌ای مرد زیردست او کار کنند؛ بلکه هیچ مردی نمی‌تواند کارگزارِ زیردست زنی شود، 🔺 و از آنجا که در فقه مسلمانان در جواز چنین مساله‌ای تردیدی نیست [چرا که برخی از زنان می‌توانستند عبد داشته باشند، چه رسد به کارگزارِ اجیر] پس چنان برداشتی از آیه (که آیه بر قوامیت مطلق مردان بر مطلق زنان دلالت داشته باشد) نمی‌تواند چندان موجه باشد. ✳️ تبصره یادآوری می‌شود عدم دلالت آیه به این معنا نیست که در عرصه‌های اجتماعی تصدی تمام امور بین مردان و زنان یکسان باشد؛ بلکه سخن ما صرفا این بود که این آیه با توجه به شواهد و قرائن دیگر، بتنهایی چنین اطلاق و شمولی ندارد؛ و این منافاتی ندارد که در برخی از عرصه‌های اجتماعی با دلایل دیگر فقط مردان (یا فقط زنان) حق و یا وظیفه تصدی مسئولیتی را داشته باشند. @yekaye
هدایت شده از جامعه ایمانی مشعر
🔷 ♦️ اساتید دعوت شده به دومین همایش بانوان فعّال در عرصه هیأت 🔸 با محوریت هیأت و خانواده هیأت و بانوان 💠 جامعه ایمانی مشعر ✅ @www1542org
هدایت شده از جامعه ایمانی مشعر
🔸 دانشیار دانشگاه باقرالعلوم قم: 🔹 منفعت‌گرایی بنیان خانواده را سست می‌کند 🔹 امت اسلامی با خانواده سالم شکل می‌گیرد 💢 دومین همایش بانوان فعال در عرصه هیأت 🗓 پنج‌شنبه ۵ دی ۱۳۹۸ - قم ⬅️ متن کامل خبر از طریق لینک زیر: 🔗 1542.org/l/bs3 💠جامعه ایمانی مشعر ✅ @www1542org
هدایت شده از یک آیه در روز
. 4️⃣1️⃣ «فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ» در تدبر 10 گذشت که این فراز، ظاهرا تنها فرازی است که در مقام بیان الگوی کنشگری زن مسلمان است از آن جهت که زن است. این آیه در ظاهر تنها دو وصف برای زن صالح برشمرده است: قانت بودن و حافظ بودن برای غیب به آنچه خدا حفظ فرموده است؛ اما در تدبرهای قبل ظرفیت‌های گسترده این تعابیر اشاره شد؛ و با توجه به امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا می‌توان تمامی معانی موجه این آیه را به عنوان پارامترهای الگوی زن مسلمان برشمرد. اهم آنها بدین قرارند: 🌐شاخصه‌های 🍃الف. خود کلمه «صالح» با اینکه موضوع محل بحث است، اما بخوبی نشان می‌دهد که مطلوبیت کنشگر زن، در گروی آن است که: 🌱الف.1. اهل عمل صالح باشد. 🌱الف.2. اهل صلاح و پرهیزکننده از فساد باشد. 🌱الف.3. اهل صلح و صمیمت و صفا باشد. 🌱الف.4. ... 📖نکته تفسیری هرگاه انسانی ابتدا با وصف خاصی مطرح و درباره‌اش خبری داده شود، خود آن وصف خاص محور اصلی شخصیت اوست. مثلا وقتی بگوییم انسان باپشتکار کسی است که ...، درست است که باپشتکار بودن را شرح می‌دهیم؛ اما به طور غیرمستقیم ارزشمندی پشتکار داشتن را مورد تاکید قرار داده‌ایم. در اینجا نیز وقتی می‌فرماید «صالحات» کسانی‌اند که ...، عملا بیان می‌کند که مطلوبترین وضعیت برای من «صالحه» بودن زن است؛ و سپس، صالحه بودنش در گروی است که ... . 🍃ب. مطیع و خاضع بودن؛ یعنی اطاعتی همراه با خضوع داشتن؛ که اطاعت همراه با خضوع در جایی است که اطاعت آگاهانه و با اراده و رغبت خود شخص همراه باشد؛ که این اطاعت همراه با خضوع می‌تواند: 🌱ب.1. در قبال همسر باشد؛ آنگاه یعنی: همراهی کننده با مدیریت خانواده در راستای حفظ و ارتقای خانواده. 🌱ب.2. در قبال خداوند باشد؛ آنگاه یعنی: واصل به مراتب بالایی از مقام عبودیت. 🌱ب.3. در قبال شریعت و تعالیم دین باشد؛ آنگاه یعنی مومن کاملا مقید و مطیع دستورات الهی. 🌱ب.4. در قبال پیامبر و امام باشد، آنگاه یعنی همراهی کننده جدی با اهداف عالیه امت اسلامی. 🌱ب.5. ... 🍃ج. حافظ غیب‌اند؛ یعنی: 🌱ج.1. حافظ و نگهبان هر چیزی‌اند که در غیاب همسرشان حفظ و مراقبت از آن لازم باشد، اعم از عفت و پاکدامنی خویش،‌ یا اموال و خانه همسر و ... 🌱ج.2. حافظ و نگهبان هر آنچیزی‌اند که از همسران آنان مخفی و غایب است؛ یعنی اهل سوءاستفاده از اموری که همسرانشان بدان توجه ندارد نیستند. 🌱ج.3. حافظ اسراری‌اند که همسرانشان با اینان درمیان گذاشته‌اند، بلکه هر امر مخفی‌ای که بین آنان و همسرانشان می‌گذرد. 🌱ج.4. مواظب باطن خویش هستند؛ که این دست کم دو معنی دارد: 🌱ج.4.1. مواظبت از باطنی که برای خودشان آشکار است؛ یعنی این گونه نیستند که با ظاهرسازی دروغین، خواسته‌های خویش پیش ببرند. 🌱ج.4.2. مواظبت از باطنی که برای خودشان هم ممکن است آشکار نشود؛ یعنی چنان مراقب خویش‌اند که دقت دارند مبادا حتی ضمیرناخودآگاه‌شان آنان را به سوی کاری سوق دهد که شایسته نیست. 🌱ج.5. حافظ و نگهبان اسرار الهی‌‌اند، که هرچه از این اسرار را دست می‌یابند افشا نکنند. 🌱ج.6. حافظ و مراقب هرآنچیزی‌اند که خداوند (تکوینا یا تشریعا، در خصوص خود آنها یا در هر موردی دیگری) مخفی قرار داده است؛ که به این معنا، حتی پوشاندن زینت‌های خویش از غیرمحارم هم می‌تواند مصداق این آیه باشد. 🌱ج.7. آن تفاوتی که خداوند بین افراد قرار داده، یک حقیقت غیبی است (غیبی بودنش یا بدین جهت که ابعادش معلوم نیست؛ و لذا خداوند نفرمود در چه زمینه‌ای برتری داده، و یا اینکه چرایی‌اش معلوم نیست، ویا ...) که اینان مراعات آن را می‌کنند؛ و درصدد انکار آن برنمی‌آیند. 🌱ج.8. اساساً حریم «غیب» را حفظ می‌کنند؛ یعنی پرده‌دار حریم ملکوتند. 🌱ج.9. عمده نقش‌آفرینیِ خود را به نحوی ایفا می‌کنند که چندان به چشم نمی‌آید؛ یعنی با اینکه کنشگری فعالی در جامعه دارند، اما اهل شهرت‌طلبی و خودنمایی نیستند و کنشگر فعال بودن را در گروی مشهور بودن و به چشم آمدن نمی‌دانند. 🌱ج.10. حافظ و مراقب انجام درست دستوراتی‌اند که از عالم غیب صادر شده و خداوند بدانها امر کرده است. 🌱ج.11. حافظ و نگهبان چیزی‌اند و این کار را برای یک آینده نامعلوم؛ و یا به خاطر یک امری که غیب است و مشهود دیگران نیست، انجام می‌دهند. (مثلا اینان‌اند که مقدمه‌ساز ظهورند؛ و اهمیت و اثرِ کارشان بعد از ظهور فهمیده می‌شود) 🌱ج.12. مطلعان و آگاهان بر غیب‌ان؛ شبیه کاربرد این تعبیر در آیه‌ی «يا أَبانا إِنَّ ابْنَكَ سَرَقَ وَ ما شَهِدْنا إِلاَّ بِما عَلِمْنا وَ ما كُنَّا لِلْغَيْبِ حافِظينَ» (یوسف/81) 🌱ج.13. ... @yekaye 👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
▪️ادامه تدبر 14 درباره شاخصه‌های زن مطلوب 🍃د. و اگر این حفظ غیب را انجام می‌دهند، بما حفظ الله است، یعنی: 🌱د.1. با همان حقوقی که خداوند برای آنان حفظ کرده؛ که برایشان قیمومیتی برعهده مرد قرار داده که اموراتشان انجام شود، نه بر اساس دلخواه و خوشایند خود؛ یعنی چنین‌اند که هر کاری را از مسیری که خدا تعیین کرده انجام می‌دهند نه آن طور که خودشان خوششان بیاید (یعنی مثلا اگر اهل استقامت‌اند، استقامتشان از جنس «واستقم کما امرت» است، نه استقامتی آن گونه که خودشان دلشان بخواهد) 🌱د.2. با همان دینداری‌ای (یا التزام به حکم عقل یا ...) که امر خدا را حفظ می‌کنند؛ و یا به تعبیر دیگر، مطابق با امر خداوند ویا برای حفظ [دستورات] خدا و رعایت حق الله است که چنین می‌کنند، نه برای ریاکاری و از باب ظاهرسازی؛ یعنی خالص و مخلص‌اند نه اهل ریا و نفاق. 🌱د.3. به خاطر اینکه خداوند آنان را حفظ و یاری می‌کند؛ یعنی موید من عندالله‌اند؛ و با تاییدات الهی است که کار خود را به سامان می‌رسانند. 🌱د.4. به خاطر اینکه توجه دارند که خدا مراقب آنان است و از کارهای آنان اطلاع دارد؛ ویا به خاطر اینکه خود را از [عذاب] خدا حفظ کنند؛ یعنی اهل مراقبه‌اند و حرمت محضر الهی را جدی می‌گیرند. 🌱د.5. به خاطر اینکه خداوند از آنان چنین حفظی خواسته است؛ یعنی آنان به‌جد مقید به رعایت دستورات الهی‌اند. 🌱د.6. به ازای آنچه خدا برای آنان حفظ کرده [یعنی به ازای حقوقی مانند مهریه و نفقیه و ... که خداوند برای آنان قرار داده]، است؛ یعنی قدرشناس و جزء بندگان شاکرند. 🌱د.7. ... 📝جمع‌بندی اگرچه برخی از این موارد می‌تواند به عنوان شاخصهای کنشگری مطلوب یک انسان (اعم از زن و مرد) مورد توجه باشد؛ اما به نظر می‌رسد که این آیه می‌خواهد بفرماید برای تحلیل وضع مطلوب کنشگریِ یک زن، این شاخصها برترین شاخص‌هاست. 💢اگر بخواهیم اینها را خلاصه کنیم، باید گفت: ▪️زنی در مقام کنشگری مطلوب است که اهل عمل صالح و صلح و صلاح باشد؛ و این صلاح خود را این گونه نشان دهد که: ▪️بنای اصلی کنش‌هایش بر قنوت (خاضع و همراه بودن) باشد، خواه در پیشگاه خداوند ویا در عرصه خانواده و امت اسلامی؛ ▪️حافظ و نگهبان غیب و ساحات غیب باشد، اعم از غیب خویش (عفت و ...) یا غیب خانواده (همسر و ..) یا غیب جامعه (آنچه برای پیشبرد جامعه لازم است اما به چشم نمی‌آید) یا غیب ملکوت (با مراقبه و تلاش معنوی به وادی غیب وارد شده باشد و خود را دائما کنترل کند) ▪️و این حفظ خود را به تایید و پشتوانه الهی و بر اساس دستورات خداوند و مطابق با آن مسیری که خداوند برایش تعیین فرموده، انجام می دهند، نه بر اساس دلخواه خود یا از باب ریا و ... . @yekaye