eitaa logo
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه
3.8هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
319 ویدیو
48 فایل
سایت مرکز: https://www.pasokh.org سامانه پاسخ: https://www.spasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
عنوان: حکمت و فایده روزه داری 📝(بازنشر) روزه داری که با هدف درک وضعیت گرسنگان جامعه تشریع شده، جز اذیت و آزار به خود هیچ حکمت و فایده ای نداشته و این هدف هم حاصل نمی شود چون روزه دار به امید افطار شب، گرسنگی را تحمل می کند. پاسخ: روزه علاوه بر درک وضعیت گرسنگان جامعه، دارای فواید جسمی، روحی، فردی واجتماعی فراوانی است که توجه به آنها حکیمانه بودن آن را اثبات می کند از جمله: 1⃣تقویت صبر و اراده از طریق نه گفتن به خواهش های نفسانی و عادات روزمره غذایی، لذت جویی و ... . 2⃣تقویت قدرت مقابله با وسوسه های نفسانی و شیطانی که نتیجه آن تقواست. 3⃣نزدیک شدن هر چه بیشتر به معبود و معشوق حقیقی عالم، 4⃣آرامش روانی وخوشبختی با یاد خدا، 5⃣کاهش آسیب های اجتماعی وبزهکاری، 6⃣تقویت اراده عمومی، 7⃣تقویت روحیه همدلی واتحاد، 8⃣تقویت معاشرت نیکو، 9⃣درمان بسیاری از امراض از طریق روزه درمانی که مورد توصیه پزشکی مدرن نیز می باشد. 🔟درک حال گرسنگان و عطوفت به آنها از طریق فهم مستقیم درد و رنج آنها، و ... . ⚠️ چند نکته: ✅اگرچه اغنیا هر زمان اراده کنند با امکانات خود، نیازهایشان از جمله گرسنگی و تشنگی را به هر کم و کیفی که بخواهند برطرف می کنند، اما در حالت روزه امکانات آنها کمکی نمی کند و مجبورند سختی و فشار گرسنگی و تشنگی را تحمل کنند و با تجربه عملی گرسنگی و تشنگی موقت، عاطفه شان شکوفا شده و وضعیت گرسنگان و مستمندان را بهتر درک کنند. ✅اگر حکمت روزه فقط تحمل گرسنگي و تشنگي و همراهي با محرومين بود لزومي نداشت خود فقرا هم روزه بگيرند. ✅حتی اگر گفته شود امید به افطار در تحمل گرسنگی تاثیر دارد، همینکه روزه داران توانگر، بخشی از گرسنگی و تشنگی فقرا را درک کنند، تاثیر اخلاقی، تربیتی و اجتماعی خود را خواهد گذاشت و باعث عطوفت و نرمش آنها نسبت به نیازمندان و مستمندان خواهد شد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951769/ 🆔@spasokh
عنوان: برخورد با روزه خواری 📝شبهه شماره 156 دلیل برخورد با روزه خواری علنی به ویژه نسبت به غیر مسلمان ها چیست؟ 🌸 پاسخ 1️⃣ احکام اسلامی به دو دسته تقسیم می شوند: احکامی که صرفا فردی هستند، مانند نماز فرادا و احکامی که جنبه اجتماعی پیدا می کنند همچون حرمت بدحجابی، شرب خمر و روزه‌خواری علنی. 2️⃣ در احکام فردی، اگر چه حکومت اسلامی خود را موظف می‌بیند که زمینه‌های عمل به این احکام را فراهم نماید، اما برای عمل به آنها، به طور معمول اجباری صورت نمی‌گیرد، اما در احکامی که جلوه اجتماعی نیز دارند، اگر ارتکاب معصیت در خفا انجام شود، باز هم حکومت اسلامی دخالت نمی‌کند، اما اگر این اقدام در منظر مردم صورت گیرد، اقدام او به معنای شکستن حرمت احکام شرعی و بی‌ارزش ساختن آن می‌باشد، از این رو در چنین مواردی حکومت اسلامی برای حفظ حرمت احکام دینی ضمانت‌هایی در نظر می‌گیرد مانند تعزیر کسانی که آشکارا معصیت می کنند. همین حکم نسبت به غیر مسلمانان نیز وجود داشته و آنها اگر مطابق با شریعت خود، عملی که نزد مسلمانان حرام است را مخفیانه مرتکب شوند، اشکالی ندارد، اما اگر آن را علنی مرتکب شوند به دلیل هنجارشکنی با آنها برخورد صورت می‌گیرد. 3️⃣ یکی از حکمت‌های برخورد با فردی که آشکارا معصیتی مرتکب می‌شود این است که از نظر اسلام، انسان موجودی مقدس است که باید به کمال نهایی مطلوب خود برسد و در این مسیر غرایز مختلف، ممکن است مسیر زندگی او را تغییر دهند و به همین دلیل حد و تعزیر نسبت به برخی گناهان آشکار، نوعی اقدام پیشگیرانه برای ممانعت از افتادن فرد در مسیر انحطاط است. 4️⃣ فردی که آشکارا مرتکب گناهی می‌شود، با این عمل در حقیقت قبح ارتکاب گناه و زیرپا گذاشتن محرمات را در جامعه شکسته، باعث تشویق دیگران به این گناه شده و جامعه را نیز به ورطه فساد و بی‌دینی سوق می‌دهد. نتیجه این‌که دین برای حفاظت از سلامت جامعه، با ریشه‌های فساد جامعه که در واقع عمل هنجارشکنانه چنین افرادی است مقابله می‌کند؛ از این رو، هم در روایات اسلامی و هم قانون مجازات اسلامی برای کسی که تظاهر به عمل حرام می‌کند مجازات‌هایی در نظر گرفته شده است. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951824/ 🆔@spasokh
عنوان: خواستگاری حضرت خدیجه (س) از پیامبر (ص) 📝شبهه شماره 157 با توجه به پیشنهاد ازدواج خدیجه به پیامبر ص، آیا اين کار درست است که زن به مرد پيشنهاد ازدواج دهد؟ 🌸پاسخ 1️⃣ روال طبیعی خواستگاری با توجه به تمایلات درونی انسان ها و ویژگی های روانی زن و مرد، خواستگاری مرد از زن است، چرا که مرد مظهر نیاز و زن مظهر ناز است و به همین دلیل اصل عقلایی بر این است که ابراز نیاز از طرف زن نباشد، به ویژه اینکه بر خلاف پسر، برای دختر به لحاظ اجتماعی و عاطفی سخت است که نسبت به ازدواج با پسری ابراز تمایل کرده و پسر آن را رد کند. 2️⃣ در اسلام هم اصل بر خواستگاری مرد از زن است، چنانکه حضرت علی ع از حضرت زهرا س خواستگاری نمود، با این حال، این کار، یک قانون دائمی نبوده و به تناسب برخی شرایط ممکن است تغییر نماید، همچون شرایط ویژه ای که برای پیامبر ص و حضرت خدیجه س پیش آمد، در این ماجرا؛ 🔹 پیامبر ص به منظور فراهم کردن مقدمات ازدواج، با حضرت خدیجه س اعلام همکاری نمود و این به معنای اعلام آمادگی برای تشکیل خانواده بود. 🔹 پیامبر ص در تمام قریش به حسن صورت و سیرت و امانتداری و صداقت مشهور بود، کرامت‌هایی هم که غلام او در مسیر تجارتی شام برای خدیجه تعریف کرده بود باعث جلب توجه حضرت خدیجه س شده بود. 🔹 از طرف سوم، خود حضرت خدیجه س نیز به پاکدامنی و فضیلت مشهور بود و در نتیجه می‌توانست یکی از گزینه های پیامبر ص برای ازدواج باشد. ⬅️ در چنین شرایطی حضرت خدیجه س برخی آشنایان خود را واسطه کرد تا تمایل خود برای ازدواج با پیامبر ص را به اطلاع وی برسانند و با توجه به آنچه گذشت، پیامبر ص نیز این درخواست را اجابت کرده و این ازدواج صورت گرفت. ✅ نتیجه: با توجه به اين که هم خديجه زن با کمالاتی بوده و هم پيامبر داراي امتيازات فراواني بوده و اين جريان نيز با واسطه اتفاق افتاده، مي‌توان گفت که چنین کاری مطلوب است، به طور کلی در برخی شرايط خاص ابراز تمايل به ازدواج از جانب دختر و یا خانواده او نه تنها ایرادی ندارد، بلکه امر پسندیده‌ای است؛ مانند داستان دختران شعيب و حضرت موسي که شعيب، موسي را براي يکي از دخترانش برگزيده و پيشنهاد ازدواج آن ها را مطرح کرد. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951825/ 🆔@spasokh
عنوان: ازدواج امام حسن ع با جعده با وجود علم امامت 📝شبهه شماره 158 باوجود علم امامان معصوم ع به باطن افراد، چرا امام حسن ع و امام جواد ع با زنانی ازدواج کردند که بعدها به ایشان زهر دادند؟ 🌸پاسخ 1️⃣ در مورد علم امامان ع توجه به دونکته ضروری است: 🔸الف) با توجه به این‌که علم امام ذاتی و استقلالی نیست؛ لذا طبق آیات قرآن کریم، ائمه ع از اسرار و باطن دیگران به اندازه ای می‌دانستند که خداوند به آنها اجازه می‌داد، نه اینکه علم غیب آنها نامحدود باشد. 🔸ب) بر اساس برخی از مبانی که گفته‌اند «لو شاؤوا علموا» امامان همیشه از علم لدنیشان بهره نمی‌بردند؛ یعنی همین مقدار از علوم باطنی را هم در زندگی شخصی خود استفاده نمی‌کردند و صرفا زمانی که ضرورت ایجاب می‌کرد، در راه هدایت مردم از آن بهره می گرفتند. 2️⃣ امامان معصوم ع الگوهای کامل برای زندگی انسانی هستند و به همین دلیل در زندگی مادی از علوم الهی خود بهره نمی‌گیرند و در شرایطی ممکن است در معرض گرفتاری‌ها و تلخی ها قرار بگیرند تا در مقابل خداوند امتحان شوند، یکی از این امتحان‌ها تحمیل شدن همسران نامناسب بر آنها می باشد. 3️⃣ ازدواج امام حسن مجتبی ع و امام جواد ع با همسرانی که به ایشان زهر دادند، در شرایط خاصی صورت گرفت، جعده و پدر او اشعث در ظاهر، خود را علاقمند به خاندان پیامبر ص معرفی می‌کردند و درخواست ازدواج با جعده از ناحیه پدر او صورت گرفته بود و امام بر اساس خوی کرامت، نخواست خواهش او را رد کند، امام جواد ع هم تحت فشار مأمون که قصد داشت بیت امام را کنترل کرده و در صورت امکان امامت را به بنی عباس انتقال دهد، با دختر او ازدواج کرد، بااین حال هر دو امام، زنان صالحه دیگری هم داشتند که از آنها فرزندان شایسته ای متولد شد. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951826/ 🆔@spasokh
عنوان: شب قدر و تناقض در آیات مربوط به سرنوشت انسان 📝شبهه شماره 159 برخی آیات قرآن مقدر شدن سرنوشت انسان را در شب قدر می داند در حالی که طبق آیه ای سرنوشت انسانها از قبل نزد خدا ثبت است و طبق آیه ای دیگر انسان مسئول اعمال و سرنوشت خویش است. 🌸پاسخ 1️⃣ در منابع دینی از دو لوح نام برده شده است که یکی از آنها «لوح محفوظ» یا «کتاب مبین» است. این لوح مشتمل بر علل تامه رخدادهای عالم و بنا به نظر برخی مفسران همان علم پروردگار به جزئیات حوادث است که با توجه به احاطه علم خداوند بر همه حوادث جهان، محتوای این لوح ثابت بوده و تغییری ندارد که آیه 22 سوره حدید به این موضوع اشاره می کند. 2️⃣ لوح دوم، «لوح محو و اثبات» است که حوادث و رخدادهای عالم به شکل علل ناقصه در آن ثبت شده است که مقدرات انسان در شب قدر مربوط به این لوح است و چون به صورت مشروط و با در نظر گرفتن اختیار آدمی در آینده است، لذا قابل تغییر است. 3️⃣ درخواست از مردم برای دعا و مناجات در شب قدر، لطف و عنایت خداوند به بندگان است تا با تقرب جستن به او، تقدیر خوبی برای خود رقم بزنند. با این حال، از آنجایی که این تقدیر مشروط و با در نظر گرفتن اختیار است، لذا شخص با اعمال خوب و بد خود، می تواند آنها را تغییر دهد، به عنوان مثال طول عمر آدمی در لوح محو و اثبات مشخص می شود، اما مشروط می باشد، پس اگر عملی همچون صدقه، صله رحم و ... انجام دهد، عمرش اگر از آن مقدار طولانی تر نشود ثابت باقی خواهد ماند ولی اگر برخی گناهان را مرتکب شود حتی ممکن است عمرش کوتاه تر شود. 4️⃣ اگر بنا باشد سرنوشت انسان در یک شب معین شده و امکان تغییر آن وجود نداشته باشد مسأله جبر و اکراه پیش می آید که با مبنای مختار بودن انسان تعارض دارد. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951827/ 🆔@spasokh
عنوان: تعارض امتناع امام علی از پذیرش خلافت با حق الهی حکومت 📝شبهه شماره 160 در خطبه 92 نهج البلاغه، علی ع، به مردم می فرماید: «مرا رها کنید و غیر مرا بجویید»، این سخن دلالت بر بطلان قول شیعیان دارد که حکومت را حق الهی ایشان می دانند، چون اگر این حق الهی و بر اساس فرمان خدا بود، حضرت حق نداشت با آن مخالفت کند. 🌸پاسخ 1️⃣ با توجه به وجود دهها مدرک و سند در ارتباط با نصب امام علی ع به عنوان حاکم و خلیفه مسلمانان از سوی خداوند متعال؛ این سخن امام علی ع که خواستار رها کردن او برای این مسئولیت بود، قطعا معنای دیگری دارد. 2️⃣ گرچه حکومت دینی، حقیقتی است که از سوی خداوند مشخص می‌شود، ولی تحقق عینی آن در خارج، منوط به حمایت مسلمانان از حاکم اسلامی مشروع می باشد، چنانکه امام علی ع به دلیل بیعت نکردن مردم با ایشان، به مدت 25 سال خانه نشین شد، هر چند در واقع، ایشان منصوب الهی برای این امر بودند. 3️⃣ در طول این مدت، به ویژه در زمان خلیفه سوم، مردم و از جمله خواص به دلایلی از اسلام واقعی فاصله گرفتند چنانکه تقسیم منصب ها و نیز بیت المال به صورت غیرعادلانه ای صورت می‌گرفت و مردم نیز به این وضعیت عادت کرده بودند. 4️⃣ در چنین شرایطی امام علی ع احساس می‌کرد اجرای عدالت واقعی و هرگونه تغییری در این رویه، ممکن است با مخالفت شدید روبرو شود، به همین دلیل این سخن حضرت که «مرا رها کنید و دیگری را بجویید»، در واقع هشداری است به مردم، مبنی بر اینکه شما طاقت اجرای عدالت را نداشته و اگر مرا قبول نمایید مجبور به پذیرش تبعات آن هستید و بدین ترتیب با مردم اتمام حجت نمود و وقتی مردم این شرایط حضرت را پذیرفتند، حجت بر حضرت نیز تمام شد و بیعت را پذیرا شد. ✅ نتیجه: سخن حضرت به معنای این نیست که شایستگی خود را برای حکومت انکار نمود، بلکه منظور حضرت، این بود که مردم را برای انجام کاری سنگین آماده کرده و هشدارهای لازم را دهد تا مردم با آگاهی کامل، بیعت خود را اعلام نمایند و حجت بر هر دو طرف تمام شود. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951828/ 🆔@spasokh
عنوان: کمک به فلسطینی های ناصبی 📝شبهه شماره 161 با وجود اینکه فلسطینی ها ناصبی و دشمن اهل بیت ع هستند، چرا ما باید به آنها کمک کنیم؟ 🌸پاسخ 1️⃣ مسأله ناصبی بودن فلسطینی‌ها شایعه‌ای بیش نیست که این شایعه قدمتی دیرینه دارد و به منظور دلسرد نمودن شیعیان به حمایت از مسأله قدس و مظلومان فلسطینی صورت می‌گیرد، به طوری که شهید مطهری نیز بیش از 50 سال قبل در کتاب حماسه حسینی به شایع بودن آن اشاره می‌کند. 2️⃣ناصبی کسی است که دشمنی با اهل بیت ع را واجب می‌شمارد، در حالی که غیر از اقلیتی که نزدیک به وهابی‌ها هستند و اخیرا به تکفیری ها پیوسته اند، اکثر مردم فلسطین، شافعی هستند، یعنی مذهبی که بیشترین قرابت را با شیعه و اهل بیت ع دارند، چنانکه اشعار امام شافعی در محبت اهل بیت ع، حاکی از این علاقمندی است، ضمن اینکه خود امام شافعی نیز متولد غزه فلسطین می‌باشد. 3️⃣ یکی از شواهد دروغ بودن ادعای ناصبی بودن فلسطینی ها، وجود ده‌ها مسجد و مکان مذهبی مزین به نام اهل‌بیت ع در این کشور می‌باشد که اخبار هدف قرار گرفتن برخی از آنها در جریان تهاجم اسرائیل، در رسانه ها منتشر شده است، همچنین در مواضع رهبران جهادی فلسطین، به ویژه شهید فتحی شقاقی بارها شاهد اظهار ارادت به اهل بیت ع بوده ایم. 4️⃣ بر فرض هم اگر فلسطینیان ناصبی باشند، باز هم کمک به آنها ایرادی ندارد، زیرا: 🔸 الف) از آنجایی که آنها انسان هایی هستند که مورد ستم واقع شده اند، انسانیّت حکم می کند تا از انسان مظلوم دفاع کنیم. 🔸ب) در چنین شرایطی جزء دسته ای قلمداد می شوند که اصطلاحا «مولفه قلوبهم» نامیده می شوند، یعنی دسته ای از غیر شیعیان که در صورت کمک به آنها، قلبشان به سمت حقیقت متمایل می شود، لذا کمک کردن از باب تالیف قلوب اشکالی ندارد. 5️⃣ بر اساس مبانی دینی، امت اسلامی جامعه واحدی محسوب می‌شود و مرزهای جغرافیایی نمی‌تواند حقوق و تکالیف آنها را نسبت به یکدیگر ساقط نماید، تا جایی که طبق روایات کسی که به امور مسلمانان، بلکه انسان‌ها اهتمام نورزد و به درخواست کمکشان پاسخ ندهد، از جرگه مسلمانی خارج می‌شود، لذا کمک به مردم مظلوم فلسطین، کمک به بخشی از امت اسلامی محسوب می‌شود که شرعا جزء واجبات و از زمره اهتمام به امور مسلمانان می‌باشد. ✅ نتیجه: شایعه ناصبی بودن فلسطینی ها، دروغی بیش نیست که به منظور ایجاد تفرقه در جهان اسلام و دلسرد نمودن شیعیان از کمک به مظلومان فلسطین صورت می‌گیرد، در حالی که اکثر مردم فلسطین شافعی و محب اهل بیت ع هستند. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951829/ 🆔 @spasokh
عنوان: تعارض معراج پیامبر با قوانین علمی 🌺🍃🌺🍃🌺 📝شبهه شماره 162 🔴 با توجه به قوانین حاکم بر طبیعت همچون جاذبه، هوای ماورای جو زمین، اشعه های مرگبار کیهانی، سرعت حرکت در فضا و ... معراج نبی اسلام ص و سیر او در آسمان ها در یک شب، با قوانین علمی سازگاری ندارد. 🌸پاسخ 1️⃣ معراج و سایر معجزه های انبیاء همچون سرد و گلستان شدن آتش، تبدیل شدن عصا به اژدها، شفای کور مادرزاد، زنده شدن مرده و ... اموری فراعقلی هستند که با قوانین علمی موجود نمی توان بدانها پاسخ داد. با این حال این امور ضدعقل هم نیستند، چون جزء محالات نیستند، اگر چه علوم طبیعی فعلا قادر به کشف کیفیت آن نباشد. 2️⃣ بشر با اتکا به قوانین علمی روز موارد زیادی را محال تلقی می کرد، در حالی که با گذشت زمان اشتباه بودن این تصور اثبات شده است، همچون غلبه انسان بر جاذبه و حتی خروج از جو زمین و سفر به ماه با وجود مخاطرات موجود که روزگاری جزء محالات تصور می شود ولی امروزه عملا اتفاق افتاده است. 3️⃣ به طور کلی امکان معجزه را نباید با توانمندی های بشری مقایسه کرد، چون معجزه نه بر اساس توانمندی انسان بلکه بر اساس اراده الهی صورت می گیرد و توانایی خدا بر خلاف توانایی انسان محدود نیست، لذا اشکالی ندارد کاری را که انسان با کشف قوانین طبیعی و استفاده از ابزار های عادی انجام می دهد، پیامبر با عنایت الهی و بدون اتکا به علل ظاهری انجام دهد، چرا که قوانین طبیعت مقهور اراده خداوند بوده و او می تواند آنها را کنترل نماید، لذا خدایی که خود، خالق جاذبه، اشعه های کیهانی خطرناک وهواست می تواند بنده خویش را از مرکز جاذبه خارج کرده و از خطرات اشعه های خطرناک محفوظ بدارد و یا برای وی در طبقاتی که فاقد هواست، شرایط زیست بشری فراهم نماید، چنانکه در یک لحظه برای حضرت ابراهیم، در میان آتش، باغ و گلستان خلق کرد، مرده را زنده کرد، حضرت یونس را در شکم ماهی زنده نگهداشت و ... . ✅ نتیجه: معراج محال عقلی نیست، بلکه بشر عادتا و با ابزارهای محدودش نمی تواند آن را تجربه کند، از طرفی چون نوعی معجزه است لذا همچون سایر معجزه ها بر اساس خواست و اراده الهی که خود، خالق و کنترل کننده قوانین طبیعی است صورت می گیرد. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951830/ 🆔@spasokh
عنوان: حفظ نظام و سیره معصومین علیهم السلام 📝شبهه شماره 163 ⚫️ با توجه به فرمایش رهبری که به نقل از امام، حفظ نظام را اوجب واجبات می دانست، صلح امام حسن ع و سیره حکومتی امام علی ع و سایر معصومین ع چگونه قابل توجیه است؟ 🌸پاسخ 1️⃣ در اسلام حکومت، ارزش مستقلی نداشته و ابزاری در جهت دین و حفظ احکام و ارزش های دینی می باشد. از این روی امام خمینی ره به این دلیل حفظ نظام را اوجب واجبات می دانست که در این عصر، صیانت از اسلام را در گرو حفظ نظام جمهوری اسلامی می دید و هر گونه خلل وارد شدن به نظام اسلامی را موجب ضربه خوردن دین می دانست. 2️⃣ هدف نهایی امامان معصوم ع نیز حفظ اسلام بود و تشکیل حکومت اسلامی عالی ترین راهکار در این مسیر بود، به طوری که اگر زمینه برای تحقق این هدف فراهم می شد اقدام به تشکیل حکومت می کردند اما در صورت فراهم نشدن شرایط، هر چند حکومت نداشتند، اما به هر نحو ممکن برای حفظ اسلام تلاش می کردند که این کار، گاه از طریق صلح، گاه از طریق شهادت طلبی، در برخی مواقع از طریق اقدامات فرهنگی و علمی و گاه از طریق سکوت اجباری تا فراهم شدن شرایط صورت می گرفت، از این روی میان سیره ائمه معصومین ع و سخن مقام معظم رهبری منافاتی نداشته و فرمایشات رهبری ناظر به شرایط عصر امام ره می باشد که زمینه های تشکیل حکومت دینی فراهم بوده و به همین دلیل، حفظ اسلام در این شرایط باید از طریق تشکیل حکومت دینی و حفظ نظام صورت گیرد. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951831/ 🆔@spasokh
عنوان: انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری و شرط مرجعیت 📝شبهه شماره 164 🔶 با توجه به شرط مرجعیت در قانون اساسی قبل از بازنگری، انتخاب رهبری که در آن مقطع فاقد این شرط بود چگونه صورت گرفت؟ 🌸پاسخ 1️⃣ اصل 109 قانون اساسی پیش از بازنگری، صلاحیت برای افتاء و مرجعیت را مطرح می کند و نه مرجعیت بالفعل را و این شرط برای هر فردی که به درجه اجتهاد نائل شده و لو مرجع بالفعل نباشد می تواند وجود داشته باشد. 2️⃣ در اصل 107 پیش از بازنگری از عبارت «هر گاه يك مرجع را...» احتمال مرجعیت بالفعل فهمیده می شود، اما این واژه باید با توجه به قبل آن تفسیر شود که باز هم «صلاحیت مرجعیت و رهبری» را مطرح کرده که اگر مقصود، مرجع بالفعل باشد، عبارت رهبری در جمله قبل هم باید بالفعل باشد، در حالی که فردی به رهبری انتخاب نشده که رهبری او بالفعل باشد، از این روی همانگونه که در بخش اول اصل، مقصود از مرجع، افراد واجد صلاحیت مرجعیت و رهبری و نه مرجع و رهبر بالفعل، مد نظر است، در ادامه اصل نیز خبرگان از میان کسانی که صلاحیت مرجعیت را دارند(و نه مراجع بالفعل) یک فرد را بر می گزینند. 3️⃣ حتی اگر مقصود از مرجع، در قانون پیش از بانگری، مرجع بالفعل بوده باشد، اگر امر دائر باشد بین مراجعی که هیچ کدام شرط «بينش سياسي و اجتماعي و شجاعت و مديريت كافي براي رهبري» را ندارند با فقیه غیر مرجعی که دارای این شرط می باشد، عقل حکم می کند که نفر دوم که مرجع نیست انتخاب شود و از قید مرجعیت چشم پوشی شود. 4️⃣ اعضای شورای بازنگری قانون اساسی هم به استناد نامه حضرت امام خمینی ره، شرط مرجعیت را برای رهبر، لازم ندانسته و در قانون اساسی جدید رسما آن را حذف کردند. ✅ نکته: آیت الله خامنه ای اگر چه بر اساس قانون اساسی سال 58 واجد شرایط رهبری بود، اما به منظور رفع شبهات، پس از بازنگری قانون اساسی، مجددا بر اساس قانون جدید از سوی نمایندگان مجلس خبرگان رهبری انتخاب شد. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951832/ 🆔@spasokh