💡 شاه چراغ
احمدبن موسی (علیه السلام) کیست و چرا به ایشان شاه چراغ ميگويند؟
📝 چکیده پاسخ:
احمد بن موسي بن جعفر (علیه السلام) ، از فرزندان امام موسي كاظم (علیه السلام) معروف به "سيد السادات" و "شاه چراغ" است. وي از شخصيتهاي عالي مقام و جليل القدر و پرهيزكار بود.(1)
🍃 بعد از شهادت امام موسي بن جعفر (علیه السلام) عده اي پيش احمد آمده اعلام كردند حاضرند با وي به عنوان امام بيعت كنند ولي ايشان فرمود: اي مردم، همانطوري كه شما در بيعت من هستيد من نيز در بيعت برادرم علي الرضا (علیه السلام)هستم، پس بدانيد كه او ست امام و خليفه و حجت بعد از پدرم و او ست ولي خدا و حجتش از ناحيه خدا و رسولش، بر من و بر همه شما اطاعتش واجب است و هر چه ما را فرمان دهد بايد پذيرا باشيم و اطاعت نمائيم".(2) اين امر بيانگر نهايت ولايت پذيري آن بزرگوار است.
🍃 شواهد و قرائن ديدگاه آناني را كه قايل هستند شيراز محل دفن احمد مي باشد، تأييد مي كند و مشهور همين است. محسن امين بعد از بيان عقيده آناني كه محل دفن احمد بن موسي را در اسفراين و يا مكان ديگر مي دانند، مي نويسد: اين عقيده بعيد و مخالف با عقيده مشهور است كه محل شهادت و قبر او شيراز مي باشد.(3)
☘ علت نامگذاري به شاهچراغ
👈 در مورد دليل نامگذاري احمد بن موسي،به شاه چراغ گفته شده است كه تا زمان ديلميان (قرن چهارم هجري) كسي از مدفن حضرت احمد ابن موسي (علیه السلام) اطلاعي نداشت و آنچه روي قبر را پوشانده بود تل گلي بيش به نظر نمي رسيد كه در اطراف آن، خانه هاي متعدد ساخته و مسكن اهالي بود. تا اينكه به اطلاع حاكم شهر رساندند كه چراغي در نهايت روشنايي در بالاي تلي از خاك ميدرخشد و تا طلوع صبح نورافشاني ميكند.او پس از مشورت با علما و مشايخ زمان دستور داد محل مزبور را شكافتند تا بر لوحي از سنگ يشم رسيدند كه بر آن نوشته بود «السيد امير احمد بن موسي الكاظم»(علیه السلام). چون سنگ را برداشتند سردابي عميق آشكار گشت.
👈 جسد مطهر آن حضرت صحيح و سالم و بدون تغيير و تبديل در حالي كه نوري بس شگفت از آن ساطع بود مشاهده شد و انگشتري در دست راست حضرتش يافتند كه بر نگين آن منقوش بود «العزه لله احمد بن موسي» (علیه السلام). سپس امير دستور داد تا بنايي شايسته بر مرقد مباركش ساختند. (4)
📚 پی نوشت:
1⃣ محسن امين، اعيان الشيعه، بيروت، دار التعارف، 1406ه ج 3، ص 191.
2⃣مجلسي، بحار الانوار، بيروت، موسسه الوفاء، 1403ه، ج48 ص 308.
3⃣محسن امين، اعيان الشيعه، بيروت، دار التعارف، 1406ه ج 3، ص 192.
4⃣ قمي شيخ عباس، الكني و الالقاب، بي جا، بي تا،ج2،ص351.
#شاه_چراغ
لینک کامل در:
http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9426/
🆔@spasokh
📝 قصاص نشدن پدر درقتل فرزند
شبهه:
ماده 220 قانون مجازات اسلامي مصوب 1370 مجلس شوراي اسلامي ميگويد: "پدر يا جد پدري که فرزند خود را بکشد قصاص نميشود و به پرداخت ديه به ورثه مقتول و تعزير محکوم خواهد شد" در حاليکه در قرآن نوشته شده : (بدين سبب بر بني اسرائيل چنين حکم کرديم که هرکس نفسي را بدون حق قصاص و يا بي آنکه فتنه و فسادي در زمين بکند، بکشد چنان باشد که همه مردم را کشته)
(هرگز فرزندان خود را از ترس فقر به قتل مرسانيد و زنده بگور مکنيد که ما رازق شما و آنها هستيم) (هرگز نفس محترمي را که خدا قتلش را حرام کرده است مکشيد مگر به حکم حق) (و هنگاميکه از دختران زنده به گور شده پرسيده مي شود كه به كدامين گناه كشته شديد)؟!
بنابر این قانون فوق برخلاف حکم قرآن است!
📝 چکیده پاسخ:
پاسخ این شبهه در قالب 3 نکته بیان می گردد:
1⃣ آياتي از قرآن که حکم قصاص را بيان فرموده است مانند برخي از آياتي که بدان اشاره شده است و آيه قصاص که به تشريع حکم قصاص پرداخته (1) تنها بيانگر حکم کلي و عام قصاص و تشريع آن در شريعت اسلام است بدون اينکه ازجزئيات و فروعات اين حکم سخن به ميان آورده باشد.
2⃣ اين مسأله اختصاص به حکم قصاص نداشته و بسياري از احکامي که در قرآن مجيد از آنها سخن به ميان آمده است به صورت کلي و عام بيان شده است. حتي نماز به عنوان يکي از مهمترين عبادات نيز در قرآن به صورت کلي بيان شده و به جزئيات و فروعات آن پرداخته نشده است و بيان اين جزئيات و شرايط به ائمه اطهار (عليهم السلام ) که مفسر و مبين آيات و احکام الهي هستند واگذار نموده است و اطاعت و تبعيّت از دستورات ايشان را بر مؤمنان واجب شمرده است تا در سايه آن، احکام و دستورات الهي اجرا گردد و فرموده است: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنکمْ...".(2)
3⃣ آنچه در قانون مجازات اسلامي آمده است يکي از شرايط اجراي قصاص است که در روايات بدان اشاره شده است. بر اين اساس، اين حکم، مطابق روايات بوده و برگرفته از آنها ميباشد؛ مانند اين روايت از امام صادق ـ عليه السلام ـ كه فرمودند: پدر به دليل قتل فرزندش کشته نميشود و فرزند به واسطه قتل پدرش کشته ميشود.(3)
اين حکم آن چنان قطعي و مسلم در نزد فقهاء است که کسي در مورد آن اختلاف ننموده است؛ تا جايي که در جواهر الکلام که يکي از جامعترين کتب فقهي شيعه است چنين آمده است: شرط سوم براي اجراي قصاص اين است که قاتل پدر مقتول نباشد. پس اگر پدري فرزند خويش را به قتل برساند، به واسطه آن کشته نميشود و خلافي در اين حکم نديدهام بلکه اين حکم مورد اجماع محصّل و منقول فقهاء است علاوه بر رواياتي که در اين زمينه است.(4)
📚 پی نوشت:
1⃣ بقره: 178
2⃣بر اساس روايات بسياري منظور از اولوالامر ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ هستند ر.ک: تفسير الميزان، محمد حسين طباطبائي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1382ش، ج4، ص408 به بعد و تفسير مجمع البيان، طبرسي، بيروت، دارالمعرفه، ج3، ص100.
3⃣ الحر العاملي، وسائل الشيعه، همان، ص57.
4⃣محمد حسن نجفي، جواهر الکلام، تهران، المکتبة الاسلاميه، 1399ش، ج41،ص 159.
#قصاص_پدر
لینک کامل در:
http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9427/
🆔@spasokh
🌸🍀🌸🍀🌸
🌸🍀🌸
🌸
#حدیث_روز
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید:
«فِيمَا أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مُوسَى ع يَا مُوسَى اشْكُرْنِي حَقَّ شُكْرِي فَقَالَ يَا رَبِ وَ كَيْفَ أَشْكُرُكَ حَقَّ شُكْرِكَ وَ لَيْسَ مِنْ شُكْرٍ أَشْكُرُكَ بِهِ إِلَّا وَ أَنْتَ أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيَّ قَالَ يَا مُوسَى الْآنَ شَكَرْتَنِي حِينَ عَلِمْتَ أَنَّ ذَلِكَ مِنِّي»
در ضمن آنچه خداى عز و جل به موسى (عليه السّلام ) وحى فرمود اين بود: اى موسى: مرا چنان كه سزاوار است شكرگزار، عرض كرد: پروردگارا! تو را چگونه چنان كه سزاوار است شكر گزارم، در صورتى كه هر شكرى كه تو را نمايم، آن هم نعمتى است كه تو بمن عطا کرده ای؟
فرمود: اى موسى! اكنون كه دانستى آن شكرگزاريت هم از من است، مرا شكر كردى (چنان كه سزاوار من است).
🔆 از دست و زبان که بر آید *
🔆 کز عهده شکرش بدر آید *
📚 كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، كافي، قم: دار الحديث، 1429ق، ج3، ص254.
مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات👈
🆔@spasokh
🖌 شبهه:
آيا نظارت استصوابي اعمال شده در كشور ما با دموكراسي در تضاد نيست؟
📝 چکیده پاسخ:
💠 اصل 99 قانون اساسی نظارت موثر بر انتخابات ریاست جمهوری را بر عهده شوراي نگهبان گذاشته است و به همین دلیل این نظارت باید از نوع استصوابی باشد، یعنی نظارتی که در آن ناظر بتواند علاوه بر كسب اطلاع، اعمال نظر هم بنمايد.
💠 در جهان امروز انواع مختلفی از دموکراسی و مردم سالاری وجود دارد و از این رو نظام جمهوری اسلامی نیز شیوه ای از حکومت مردم سالاری دینی است که با همه اشتراكاتي كه ميتواند با ديگر شيوههاي دموكراسي داشته باشد، از نظر مباني با حكومت ليبرال دموكراسي متفاوت ميباشد.
💠 همان طوري كه نظريات دموكراتيك غربی براي پيدايش دموكراسي، صرف حضور حداکثری مردم را كافي نميدانند و براي تكميل آن بر اصل محدوديت و مشروطيت قانوني حكومت تأكيد ميكنند در نظام جمهوري اسلامي نیز که بنا بر اصل 6 و 56 متكي به آراي عمومي است اين حق خداداد بايد محدود به قوانين و موازين اسلامي باشد.
بنابر این:
1⃣ نظارت استصوابي با مردم سالاري و حاكميت مردم ناسازگار نبوده و در راستاي وظايف قانوني شوراي نگهبان كه همان حفظ اسلاميت نظام است و در اصل چهارم قانون اساسي به آن تصريح شده است ميباشد.
2⃣ با نظارت استصوابي نهادی خارج از قوه مجریه، از اعمال نفوذ احتمالی مجريان برگزاري انتخابات که قدرت و امکانات برتر برگزاری انتخابات را دارند پیشگیری شده و همین امر به شکل گیری قوه مجریه و مقننه مستقل و کارآمد کمک می کند.
3⃣ در مردم سالاري ديني، حاكمان كه موضوع روند رأي گيري هستند، بايد صلاحيت های لازم را داشته باشند که طبیعتا اين صلاحيت ها بر پايه و اصول اسلام تعريف ميشود و صرف شهروندي و سن و عدم سوء پيشينه قضايي كافي نيست، از این روی شوراي نگهبان با نظارت استصوابي كه بر انتخابات اعمال مينمايد، در حين محفوظ ماندن آزاديهاي مشروع، قانون شكنان و غير ملتزمين به اسلام و ديانت و كساني را كه آزادي مردم و استقلال كشور را به مخاطره مياندازند را از فهرست نامزدها خارج می كند و اين نظارت خدشهاي به آزادي انتخاب و ديگر آزاديهاي اساسي به وجود نميآورد و با دموكراسي به عنوان یک شيوه حكومتي نیز همخواني و سازگاري روشني خواهد داشت.
#نظارت_استصوابی
لینک کامل در:
http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9428/
🆔@spasokh
🌸🍀🌸
🌸
🍀
#حدیث_روز
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ):
« أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ وَ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى وَ دِرْعُ اللَّهِ الْحَصِينَةُ وَ جُنَّتُهُ الْوَثِيقَة»
امام علی (علیهالسلام) میفرماید:
جهاد درى است از درهاى بهشت، كه خداوند آن را به روى اولياء خاصّ خود گشوده، جهاد جامه پرهيزگارى، زره استوار، و سپر مطمئن خداست.
📚مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحارالأنوار، بيروت: دار إحياء التراث العربي، 1403ق، ج34، ص142.
🍀
🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀
🖌 سؤال:
⚜مواضع سیاسی امام كاظم (علیهالسلام) در طول حیاتشان چگونه بود؟
📝 چکیده پاسخ:
️ائمه معصومین (علیهم السلام)جملگی هدف مشترک داشتند، اما شرایطی که هر یک از امامان در آن زندگی می کرد اقتضائات خاصی داشت که باعث می شد هر امامی سیره و عملکرد خاصی داشته باشد به عنوان مثال برخی از امامان با هدف احیای اسلام، سلاح در دست گرفتند اما در زمانه ای که شرایط برای موثر بودن مبارزه مسلحانه فراهم نبود امامان معصوم (علیهم السلام) از ابزارهای دیگری برای پیشبرد اهداف دینی، سیاسی و اجتماعی خود بهره می گرفتند.
️امام موسی کاظم (علیهالسلام) نیز به دلیل شرایط خفقان موجود، امکان راه اندازی و مدیریت خیزش های مردمی را نداشتند و از این روی اقدامات دیگری برای زنده نگهداشتن اسلام و نشان دادن چهره اسلام واقعی، مقابله با خلفا و به ویژه نامشروع بودن حکومت آنان و سایر مسئولیت های اجتماعی خود، انجام می دادند که به برخی از آن ها اشاره می شود:
1⃣دنبال نمودن برنامه های علمی پدر و تربیت شاگردان بزرگ و رجال علم و فضيلت.
2⃣ عدم همكاري با خلفاي غاصب، تا جايي كه اسلام به خطر نيفتد.
3⃣ بحث و مناظره با علماي درباري و توبيخ آنها.
4⃣ زير سئوال بردن مشروعيت حكومت حاكمان در بحث و گفتگو با حاكمان معاصر خود و غاصب جلوه دادن آنان.
5⃣ تلاش براي تبيين جايگاه امامت و نیز اعلان حق حاکمیت وی بر تمام جهان اسلام.
امام کاظم (علیهالسلام) به دلیل اختناق شدید موجود، امکان فعالیت علنی فراتر از این نداشت و تلاش می کرد تا با اعلان مواضع نیمه مخفی هم از جریان امامت و حقانیت خود دفاع نماید و هم تلویحا نامشروع بودن حکومت خلفا را بیان نماید، به عنوان مثال روزي هارون به آن حضرت اعلام كرد كه حاضر است "فدك" را به او برگرداند. امام فرمود: در صورتي حاضرم فدك را تحويل بگيرم كه آن را با تمام حدود و مرزهايش پس بدهي! هارون پرسيد: حدود و مرزهاي آن كدام است؟ امام فرمود: اگر حدود آن را بگويم هرگز پس نخواهي داد. هارون اصرار كرد و سوگند ياد نمود كه اين كار را انجام خواهد داد. امام حدود آن را چنين تعيين فرمود:
حد اولش، عدن؛ حد دومش، سمرقند؛ حد سومش، آفريقا؛ حد چهارمش، ارمنيه و بحر خزر است.
🍂 هارون با شنيدن هر يك از اين حدود، تغيير رنگ ميداد و بشدت ناراحت ميشد، با شنيدن حدود چهارگانه، نتوانست خود را كنترل كند و با خشم و ناراحتي گفت: با اين ترتيب چيزي براي ما باقي نميماند! امام فرمود: مي دانستم كه نخواهي پذيرفت و به همين دليل از گفتن آن امتناع داشتم!
🍂 امام (علیهالسلام) با اين بيان به نوعي مطالبة حكومت و خلافت را نمود كه حق اهل بيت (علیهم السلام) بود كه توسط غاصبان، از آنها غصب شده بود و در عین حال اعلان نمود که آنچه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در باره فدك و استرداد آن انجام داد، در واقع دفاع از حق الهی حکومت و ولایت ائمه معصومین (علیهم السلام) بود.
📚 منابع:
(1)مفيد، ارشاد، انتشارات اسلاميه، 1380 هـ .ش، ص 578.
(2) همان، ص 578.
(3) ابن ابي الفتح الاربلي، كشف الغمه، دارالاضواء، بيروت، لبنان، 1405 ـ 1985 قم.
(4) عباس قمي (حاج شيخ عباس قمي)، الأنوار البهية، مشهد، مؤسسة منشورات ديني مشهد، ص 170.
#مواضع سیاسی امام کاظم (ع)
لینک کامل در:
http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9429/
🆔@spasokh
🌸🍀🌸
🌸
🍀
#حدیث_روز
قالَ الکاظِمُ (علیه السلام) عِنْدَ قَبْرٍ حَضَرَهُ إِنَّ شَيْئاً هَذَا آخِرُهُ لَحَقِيقٌ أَنْ يُزْهَدَ فِي أَوَّلِهِ وَ إِنَّ شَيْئاً هَذَا أَوَّلُهُ لَحَقِيقٌ أَنْ يُخَافَ آخِرُهُ.
امام کاظم (علیهالسلام) میفرماید:
امام كاظم عليه السّلام بر سر قبرى حضور يافت و فرمود: به راستى، چيزى (دنیایی) كه پايانش اين باشد سزاست كه از ابتدايش مورد بى علاقگى قرار گيرد و چيزى (آخرتی) كه ابتدايش اين است سزاست كه از پايانش بيمناك باشند.
📚حرانی، ابن شعبه، حسین بن روح، تحف العقول، قم: جامعهی مدرسین حوزه علمیه قم، 1404ق، ص408.
🆔@spasokh
🍀
🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀
🖌 سؤال:
به چه دلیل شما مدعی هستید که ابوطالب عموی پیامبر و پدر امیرالمؤمنین علی علیهما السلام، مومن بوده است؟
📝 چکیده پاسخ:
💠 1 - تاریخ گواه آن است که پدر و اجداد ابوطالب، جملگی موحد و خداشناس بوده اند ؛چنانکه عبدالمطلب، به هنگام لشگر کشی ابرهه به مکه، ایمان خود به خداوند را آشکار می کند، از این روی ایمان فردی همچون ابوطالب نیز حداقل، غیر قابل باور نیست.
💠 2 - فداکاری های ابوطالب در راه حفاظت از جان پیامبر ص به اندازه ای بود که وی را ملقب به «بزرگترین حامی» نمود و این جز از سر اعتقاد به پیامبر نمی تواند باشد. در این میان خویشاوندی نمی تواند انگیزه خوبی برای حمایت باشد، چرا که ابولهب هم که از یک سو عموی پیامبر بود و از سوی دیگر دختران پیامبر عروسش بودند، نه تنها حمایت نمی کرد بلکه دشمن سرسخت پیامبر بود.
💠 3 - اشعار بر جای مانده از ابوطالب، تصریح به ایمان وی به نبوت حضرت محمدص همچون نبوت موسی ع و عیسی ع دارند.
💠 4 - تصریح نزدیکان بی غرض ابوطالب، یعنی اهل بیت ع که از حقایق، بیش از دیگران باخبرند، برخی شخصیت های مورد احترام اهل سنت همچون عباس بن عبدالمطلب و ابوبکر و نیز برخی علمای اهل سنت متاخر همچون زینی دحلان، مفتی مکه، گواه دیگری بر ایمان ابوطالب می باشد.
💠 5 - برخی شواهد تاریخی نیز به دلالت التزامی، حاکی از ایمان ابوطالب هستند مثلا در تاریخ نقل شده که وقتی امام علی ع با پیامبر نماز می گذارد، ابوطالب، فرزندش جعفر را امر کرد تا در کنار آنان نماز گذارد که اگر ابوطالب، واقعا مشرک بود چنین امری نمی کرد و یا در ماجرای ولادت حضرت علی ع در خانه کعبه، فاطمه بنت اسد، همسر ابوطالب، پیش از شکافتن خانه کعبه از پرده کعبه آویزان شده و خدا را به یاری طلبید و خدا نیز درخواست او را اجابت کرد، حال در شرایطی که همسر ابوطالب، در محیط جاهلی عربستان چنین ایمانی به خداوند داشت، باور کردنی نیست که شخصیتی جلیل القدر همچون ابوطالب، از ایمان بی بهره بوده باشد.
💠 6 - پوشیده بودن ایمان ابوطالب، از روی تقیه و به منظور حفاظت از جان پیامبر بود چنانکه حضرت علی ع در این زمینه می فرمود: « به خدا قسم ابو طلب مومن ومسلمان بود وایمانش را به جهت حفاظت از پیامبر (ص) وبنی هاشم پنهان می کرد تا قریش نتوانند به آن ها آسیب بزنند.»
#ایمان_ابوطالب
لینک کامل در:
http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9430/
🆔@spasokh
🖌 سؤال:
پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ پيش از بعثت بر چه آئيني بودند؟
📝 چکیده پاسخ:
شواهد تاريخي غير قابل انكار گواهي مي دهند بر اينكه پيامبر خدا از نظر تربيتي در نهايت درجه مكارم اخلاقي قرار داشته و به همين دليل از موقعيت اجتماعي خاص و منحصر به فرد برخوردار بوده است؛ اما در مورد اينكه پيامبر خدا قبل از بعثت چه ديني داشته است توجه به مطالب زير لازم مي باشد.
از ابتداي خلقت تا روز قيامت، دين مورد رضايت خداوند متعال يكي بيش نبوده است و تمام انبياي الهي از آدم تا خاتم ـ صلي الله عليه و آله ـ بشر را به يك دين دعوت نموده اند. و اين مطلب از آيه اي كه مي فرمايد:«خدا آئيني كه براي شما قرار داد احكامي است كه نوح را هم به آن سفارش كرد و بر تو نيز همان را وحي كرديم و به ابراهيم و موسي و عيسي نيز سفارش نموديم(1)». و نيز «دين نزد خدا اسلام است(2)». و آيات ديگر معلوم مي شود كه هدف اصلي از بعثت انبياء تبليغ به يك دين توحيدي بوده كه عبارت از دين اسلام باشد.
خاتم پيامبران تكميل كننده مسيري بود كه از ابتداءِ ارسال رسولان آغاز شده بود؛ با توجه به دلائل زير با قاطعيت ميتوان گفت پيامبر اكرم بر همان آئين اسلام طي مسير كرده است:
💠1. تمام مسلمانان اتفاق نظر دارند كه پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ بر تمام انبياء برتري دارد و افضل از همه آنان است، و از نظر عقل تبعيت كردن افضل از مفضول صحيح نيست.
💠 2. اگر پيامبر به يكي ازشرايع گذشته عمل مي كردند، در تاريخ زندگي آن حضرت ذكر مي شد و اهل آن شريعت اين را جزو افتخارات خود مي دانسته و از اين امر به نفع خود احتجاج مي كردند. در حالي كه در هيچ جاي تاريخ چنين امري ذكر نشده است
💠3. حضرت امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ كه تربيت يافته حضرت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ مي باشند مي فرمايند: «از همان زمان كه رسول خدا از شير بازگرفته شد، خداوند بزرگترين فرشته از فرشتگان خود را با او قرين ساخت، تا شب و روز او را به راههاي مكارم و طرق اخلاق نيك جهان سوق دهند(3)
💠 4. از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ به طرق صحيح از شيعه و سني نقل شده است كه فرمودند: «من به مقام نبوّت رسيده بودم در حالي كه هنوز روح به جسد آدم دميده نشده بود(4)
💠 5. با مراجعه به سيره عملي آن حضرت ـ صلي الله عليه و آله ـ در طول چهل سال قبل از بعثت اين امر به خوبي معلوم و مشخص مي شود كه ايشان در اين مدت راه و روش خاص خود را مي رفته و هيچ موردي ملاحظه نشده است كه ايشان به كتاب و يا دانشمندي از دانشمندان شرايع گذشته مراجعه نمايند و يا در معابد و كليساهاي يهوديها و نصاري و يا مذاهب ديگر رفته و مشغول عبادت و انجام اعمال آنها شده باشند.
نتيجه: پيامبر اسلام قبل از چهل سالگي مقام نبوت را داشتند و به همين جهت فرشته اي از فرشتگان هميشه همراه ايشان بوده و احكام لازم و محاسن اخلاقي و آداب نيك را به ايشان تعليم مي داده است چنانكه حديث امام علي ـ عليه السّلام ـ نيز بيانگر اين امر بود.
پيامبر تابع هيچ يك از شرايع گذشته نبوده اند، بلكه آن حضرت به تكليف خود عمل مي كرده و پيوسته خط توحيد را ادامه مي داده و به اصول اخلاقي و عبادت الهي مقيد و پاي بند بوده است.
📚 پی نوشت:
1⃣سوره شوري .آيه 13
2⃣سوره آل عمران .آيه 19
3⃣نهج البلاغه، خطبة 192، معروف به خطبه قاصعه
4⃣مجلسي، بحارالانوار، ج 18، ص 277.
#دين_اسلام
لینک کامل در:
http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9431/
🆔@spasokh
🖌 سؤال:
منظور از اقرأ (بخوان) در لحظه بعثت حضرت رسول اكرم كه توسط جبرئيل به آن حضرت خطاب شد چيست؟؟آيا پيامبر متني را بايد ميخواند؟؟؟
📝 چکیده پاسخ:
🗞در برخي از كتب تاريخ و حديث گزارشي نادرست و افسانه وار درباره چگونگي بعثت پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ نقل شده است كه به هيچ وجه با معيار هاي حديث و تاريخ، قابل پذيرش نيست چرا كه اولا روايت كننده اين گزارش عايشه است و او در سال چهارم يا پنجم بعثت متولد شده است پس او در زمان حادثه نبوده تا شاهد عيني باشد(1) ثانيا بر اساس اين روايت فرشته وحي چندين بار به حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ تكليف خواندن كرده و او اظهار ناتواني نموده است! در حالي كه اگر مقصود اين بوده كه حضرت كلام خدا را از روي لوحي و نوشته اي بخواند چنين چيزي معقول نيست زيرا خدا و فرشته او مي دانستند پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ درس ناخوانده است و قدرت خواندن ندارد(2).
🗒لذا منظور از اقراء در آيات قرآن ، اطاعت از فرمان جبرئيل به خواندن و تكرار بعد از اوست نه خواندن از روی متن؛ و پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ نفرموده من خواندن نمي دانم تا دلالت بر مكتوبي از پيش عطا نشده به او داشته باشد.
استاد مرحوم علي دواني در كتاب تاريخ اسلام بر اين گفته صحه مي گذارد و مي نويسد: «ما پس از تحقيقات زياد به اين نتيجه رسيده ايم كه جبرئيل از پيغمبر- صلي الله عليه و آله - خواست آيه «بسم الله الرحمن الرحيم» را كه در آغاز سوره بود به زبان آورد. اقرا بسم ربك نيز به همين معنا است. باء «بسم» هم به گفته بعضي از مفسرين باء زينت است در حقيقت جبرئيل پس از قرائت بسم الله الرحمن الرحيم از آن حضرت خواست كه نام خدا يعني بسم الله الرحمن الرحيم را قرائت كند و آن را به زبان آورد.
ولي چون پيغمبر- صلي الله عليه و آله - در آغاز كار و اولين برخورد با پيك وحي نمي دانست نحوه قرائت نام خدا كه جبرئيل از وي مي خواست چگونه است پرسيد: ما اقرا؟ يعني چه بخوانم و نام خدا كه بايد قرائت كنم چيست و تركيب آن چگونه است؟ جبرئيل بار ديگر تكرار كرد و گفت بسم الله الرحمن الرحيم اقراء بسم ربك الذي خلق يعني نام خدايت را قرائت كن و بگو بسم الله الرحمن الرحيم(3).
📚 پی نوشت:
1⃣پيشوايي، مهدي، تاريخ اسلام، قم، دفتر نشر معارف، چاپ اول، 1382ش، ص132.
2⃣عاملي، سید جعفر مرتضي ، سيره صحيح پيامبر اعظم، ترجمه تاج آبادي، حسين، قم، انتشارات نور مطاف، چاپ اول، 1386ش، ج1، ص283.
3⃣دواني، علي، تاريخ اسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ هشتم، 1373ش، ص108.
🆔@spasokh
📝 انتخابات آزاد
شبهه:
چگونه می گویید انتخابات در ایران آزاد است در حالی که مانع شرکت مخالفان در رقابت های انتخاباتی می شوید؟
📝 چکیده پاسخ:
️ وقتی صحبت از آزاد بودن انتخابات می شود چند برداشت ممکن است به ذهن متبادر شود:
👈 برداشت نخست انتخاباتی را آزاد می داند که برای انتخاب شوندگان هیچ شرطی قرار داده نشود که چنین احتمالی باطل است و اگر چنین معنایی منظور شود هیچ انتخاباتی در دنیا آزاد نخواهد بود، چون هر کشوری به تناسب اقتضائات خود، شرایطی همچون پایبندی به قوانین، عدم پیشینه کیفری و ... را برای انتخاب شوندگان در نظر می گیرد، چرا که در نظر نگرفتن شرایط، به معنای اجازه دادن به هر فرد بی صلاحیتی برای بر عهده گرفتن مسئولیت و در نهایت پایمال شدن حقوق و مصالح شهروندان و نیز پاشیده شدن شیرازه کشور خواهد بود، چنانکه یکی از شرایطی که هر کشوری برای کاندیداها در نظر می گیرد اعتقاد کاندیداها به اصول و مبانی قانون اساسی و نظام سیاسی آن کشور است و بدون اعتقاد به این قوانین، تضمینی برای عمل در چارچوب آن وجود ندارد.
👈 بر اساس برداشت دوم، انتخاباتی آزاد است که هیچ نهاد نظارتی بر شرایط انتخاب شوندگان و فرایند انتخابات نظارت نکند، این در حالی است که قبلا گفته شد برای تصدی هر مسئولیتی شرایطی لازم است و همین ضرورت ایجاب می کند که برای نظارت بر وجود آن شرایط در کاندیداها نهادی وجود داشته باشد که در کشور ما شورای نگهبان و در کشورهای دیگر نهادهایی مشابه همچون شورای قانون اساسی و ... این وظیفه را بر عهده دارد و از این روی وجود شورای نگهبان منافاتی با انتخابات آزاد ندارد.
👈 برداشت سوم، انتخاباتی را آزاد می داند که در آن آزادی حضور احزاب، گروه ها و جریان های سیاسی مختلف معتقد به مبانی و چارچوب های پذیرفته شده یک نظام سیاسی با سلایق و برنامه های گوناگون در عرصه انتخابات و رقابت سیاسی تضمین شده باشد که منطقی ترین و عقلانی ترین برداشت از واژه «انتخابات آزاد» می باشد و درکشور ما نیز چنین فضایی فراهم است چرا که همه احزاب و جریان های سیاسی که معتقد به نظام جمهوری اسلامی و مبانی آن و قانون اساسی هستند، می توانند نامزد معرفی نموده و در عرصه انتخابات فعالیت نمایند و نظارت شورای نگهبان نیز صرفا برای احراز دارا بودن شرایط عمومی داوطلبان و پایبندی به اصول نظام و قانون اساسی است که در هر نظام سیاسی مدعی مردمسالاری نیز این میزان از نظارت و احراز صلاحیت مورد قبول بوده و انجام می شود. به همین دلیل ما معتقدیم در کشور ما «انتخابات آزاد» وجود دارد.
#انتخابات_آزاد
لینک کامل در:
http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9432/
🆔@spasokh
🍀 انتخابات آزاد یا انتخابات فرمایشی
شبهه:
با توجه به نظارتها و شرایطی که در انتخابات ایران وجود دارد آیا میتوان این انتخابات را آزاد و واقعی دانست؟
📝 چکیده پاسخ:
🔸 انتخابات #آزاد انتخاباتي است که در آن بر اساس شرايط و فرهنگ سياسي حاکم بر يک کشور، شرايط يک انتخابات آزاد رعايت شود. در مقابل، انتخابات #فرمایشی عبارت است از انتخاباتي که صرفاً ظاهري از انتخابات را داشته و راي و نظر واقعي مردم در آن لحاظ نمي شود.
💠 مهم ترین دلایل واقعی بودن انتخابات در ایران عبارتند از:
1⃣ حق مردم در #راي دادن که هم رهبران نظام بر آن تاکید کرده اند و هم قانون اساسی آن را به رسمیت شناخته است.
2⃣ حق مردم در انتخاب شدن به طوری که هر شهروندی که دارای صلاحیت های اولیه می باشد حق دارد به عنوان کاندیدا مشارکت کرده و مردم به او رای دهند. در همین راستا، در کشور ما همچون همه کشورهای مردمسالار نهادی تحت عنوان #شورای نگهبان برای نظارت بر وجود این صلاحیت ها وجود دارد.
3⃣ برگزاري انتخابات سالم از طريق ابزارهاي كنترلي و نظارتي سالم که بر این اساس در کشور ما مهم ترین ابزارهای نظارتی عبارتند از: شورای نگهبان و هیات های نظارت بر انتخابات، هیات های اجرایی متشکل از معتمدان محلی و اقشار فرهنگی، ناظران کاندیداها، برخي بخش ها همچون دادستان کل کشور و نيز دادستان هاي حوزه هاي انتخابي و ... که در مجموع به برگزاری انتخاباتی سالم کمک می کنند.
4⃣حضور سلایق سیاسی مختلفی که نظام اسلامی، قانون اساسی و هنجارهای آن را قبول دارند که در کشور ما در حال حاضر همین رویه جاری است، البته کسانی که نظام اسلامی و یا قانون را قبول ندارند و طبیعتا نمی توانند کاندیدای مقامی شوند که مسئولیت اجرای قوانین را بر عهده بگیرد یا غارتگران بیت المال که صلاحیت حفاظت از بیت المال مردم را ندارند و ... از این دسته خارجند و در هیچ کشور دموکراتی عدم حضور آنان در انتخابات، به معنای نمایشی بودن انتخابات نمی باشد.
5⃣ گردش و تغيير نخبگان و سلايق سياسي مختلف که بر این اساس تجربه تاریخی نشان داده است کشور همواره در دستان جناح هاي سياسي مختلف دست به دست گشته است ، به گونه اي که در برخي انتخابات ها افرادي پيروز ميدان بوده اند که وابسته به هيچ يک از جناح هاي مشهور نبوده اند و يا افرادي به اين سمت برگزيده شده اند که حتي با رهبري ، داراي اختلاف سليقه هايي بوده اند.
#انتخابات_آزاد
لینک کامل در 👇👇:
http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9433/
🆔@spasokh