eitaa logo
شیخ مجید سرآسیائی کانال رسمی🇮🇷🇮🇷
546 دنبال‌کننده
3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
29 فایل
مباحث معرفتی ، اعتقادی، شرعی ، سیاسی، اخلاقی،تاریخی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میثم تمار، آزاد شده و اسیر امیر المومنین ع (۲) ⭕️ بنابه روایتی، میثم تمار، خطاب به عبدالله بن عباس گفته است که امام علی (ع) تأویل قرآن را به وی آموخته است. 🔻زمانی که میثم به عمره رفته بود، به ابن عباس گفت هر مطلبی درباره تفسیر قرآن می‌خواهد، از وی بپرسد. ابن‌عباس از این پیشنهاد استقبال کرد و کاغذ و دواتی خواست و آنچه را که میثم املا کرد، نوشت. 🔻چون میثم او را از شهادت خود به دستور ابن‌زیاد خبر داد، ابن‌عباس که گمان می‌کرد میثم این خبر را از روی غیب گویی به او داده است، به وی بی‌اعتماد شد و درصدد برآمد مطالبی را که از او نوشته بود، پاره کند. ⛔️ میثم او را از این کار بازداشت و از او خواست این تفسیر را حفظ کند و اگر آنچه وی از آن خبر داده است، به وقوع نپیوست، آن را از بین ببرد. ابن‌عباس پذیرفت و پس از مدتی همه اخباری که میثم از آینده داده بود، محقق شد. ⭕️ پس از شهادت مسلم، در کوفه، ابن زیاد (حاکم کوفه)، میثم، مختار و جمعی از شیعیان را دستگیر کرد. ✅ میثم به مختار گفت: تو از زندان رها می‌شوی و به خون خواهی حسین بن علی(ع) قیام می‌کنی و ابن زیاد که ما را می‌کشد، خواهی کشت.  ┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅
نحوه شهادت میثم تمار 🔹میثم را به جرم محبت امیر المومنین ع دستگیر نموده و نزد عبیدالله بن زیاد آوردند. 🔻ابن زیاد به میثم گفت: یا از علی بیزاری می‌جویی و از بدی‌هایش می‌گویی و به عثمان ابراز دوستی می‌کنی و یا اینکه دست‌ها و پاهایت را قطع و تو را مصلوب می‌کنم. 🔹در این لحظه میثم به گریه ‌افتاد. 🔻عبیدالله به او می‌گوید: از سخنی به گریه افتاده‌ای که هنوز عملی نشده؟! 🔹میثم پاسخ می‌دهد: والله که نه از این سخن می‌گریم و نه از عملی شدن آن؛ بلکه از این می‌گریم که سال‌ها پیش وقتی سید و مولایم این تصمیم تو را به من خبر داد، در دلم شک افتاد. 🔻عبیدالله بن زیاد می‌گوید: مگر او به تو چه گفته بود؟  🔹میثم گفت: علی ع فرمود: والله، دست‌ها و پاها و زبانت قطع ‌می شود و تو را بر درخت مصلوب ‌خواهند ساخت. من گفتم: چه کسی با من چنین می‌کند ای امیر المؤمنین؟! حضرت فرمود: آن گستاخِ زنا زاده، آن پسرِ کنیزِ زناکار، عبیدالله بن زیاد با تو چنین می‌کند. 🔻پس از این سخنان میثم، عبیدالله بن زیاد با قلبی پُر کینه گفت: والله که دست‌ها و پاهایت را قطع می‌کنم، ولی زبانت را رها می‌کنم تا تو و مولایت را تکذیب کرده باشم. آن‌گاه به فرمان او دستها و پاهای میثم را قطع کردند و سپس بیرونش ‌بردند و بر همان نخلی که امیر المومنین ع به میثم وعده داده بود مصلوبش ساختند. 🔹در همان حال، میثم تمّار شروع به گفتن فضائل علی علیه السلام برای مردم کرد. 🔻عمرو بن حریث به عبیدالله ابن زیاد خبر می‌دهد که اگر سخنان میثم ادامه پیدا کند، خوف شورش کوفیان می‌رود، لذا باید دستور بدهد تا زبانش را ببرند. عبیدالله نیز فرمان می‌دهد. 🔻مأمور نزد میثم می‌آید و می‌گوید: زبانت را بیرون بیاور که امیر به من فرمان داده تا آن را قطع کنم. 🔹میثم می‌گوید: مگر آن پسرِ کنیزِ زناکار گمان نکرده بود که من و مولایم را تکذیب می‌کند؟! بیا زبانم را بگیر و آن را قطع کن. آن مأمور زبان میثم را قطع می‌کند و میثم در خون خود می‌ غلتد و از دنیا می رود. ⚫️ روز ۲۲ ذی الحجه سالروز شهادت صحابی پاک امیر المومنین ع را تسلیت عرض می کنیم. ┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سبحان الله ✨✨✨✨✨✨✨✨حیوانات هم معنای جواب خوبی رومی فهمند وحس تقدیرو تشکر رومی فهمند👏👏👏👏👏👏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمز موفقیت یک روز از همکارم پرسیدم: چکار کردی که مشکلی با همسرت نداری؟ گفت: "" . گفتم مثلا؟ گفت: مثلا وقتی می‌خوام برم بیرون و خانومم می‌گه فلان چیزو بخر، نمی‌گم پول ندارم، چون می‌دونم این جمله چالش برانگیزه. فقط دست روی چشمم می‌ذارم و می‌گم به روی چشم. وقتی هم که برمی‌گردم و خانوم سراغ خریداشو می‌گیره، محکم روی زانوم می‌زنم و می‌گم دیدی یادم رفت. استفاده از این دو عضو؛ یعنی چشم و زانو راز موفقیت منه". به خانه که برگشتم تصمیم گرفتم رفتار همکارم را قرار بدهم و از چشم و زانو برای شیرین شدن زندگی استفاده کنم. این الگو چند وقتی خوب جواب داد تا یک روز که برای مرمت سیم سرپیچ لامپ، بالای چارپایه رفته بودم از همسرم خواستم فیوز را بکشد او هم دست روی چشمش گذاشت و گفت:‌ به روی چشم. رفت و من هم با خیال این که در خواستم اجرا شده دست به‌کار مرمت سیم شدم که یکهو در اثر برق گرفتگی از اتاق با مغز به بیرون پرتاب شدم. وقتی با حال زار به خانمم گفتم چرا فیوز رو نکشیدی؟ محکم روی زانوش زد و گفت: وااااای دیدی یادم رفت!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 توجه توجه توجه اگر به دنبال مطالب ناب و مباحث معرفتی،اعتقادی، شرعی،سیاسی، اخلاقی،تاریخی و... هستی میتونی با عضویت در کانال حاج آقای سرآسیایی همه این هارو دنبال کنی ⬇️ علاوه بر این تمامی مسائل دینی و اعتقادی و شرعی به ساده ترین روش بیان میشه و در کانال👇 میتونید دنبال کنید 🆔️https://eitaa.com/srasyayy 🆔️https://eitaa.com/srasyayy ⭕ضمن اینکه اگر سوال یا پیشنهادی داشتین میتونید به آدرس ذیل مراجعه کنید و با خود حاج آقا ارتباط بگیرید👇 🆔️ :https://eitaa.com/majedsrasyayy 👤برای ارتباط با ادمین کانال هم به آدرس ذیل مراجعه کنید 🆔️@MohammadSalehsaraseeaee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا