📌یک سخن دوستانه و از جنس دغدغه فرهنگی خدمت امام جمعه محترم و فرماندار محترم شهرستان دزفول ✍جدا روز خبرنگار را خدمت خبرنگاران همیشه حاضر و پرتلاش و صبور شهرستان دزفول پایتخت مقاومت ایران اسلامی تبریک عرض می نمایم. اما چند سالی است که متاسفانه رویه ای باب شده که فقط هم انگار مختص به شهر دزفول است که در روز خبرنگار از صفحات مجازی و بلاگر ها، تقدیر می شود. خبرنگاری عرصه خطیری است و چهارچوب و قواعد خاص خودش را دارد در تمام دنیا همین طور است. عرصه خبر خط قرمزها و قواعدی دارد که هم در کشور و هم در بین الملل لازم الاجراست. امام جمعه محترم شهرستان دزفول جناب حجت الاسلام بهرام پور، از حضرتعالی انتظار داشتیم برخی رویه های قبل را اصلاح بفرمایید. البته این را نباید چشم پوشی نمود که برخی از صفحات مجازی هم به نوع خود در پاسداشت و معرفی جاذبه های دزفول تلاش شایانی نمودند که شایسته تقدیر در مراسم های مربوط به روز میراث فرهنگی و ... است. اما تدابیری بیاندیشید در روز خبرنگار هم مردم خبرنگاران همیشه در صحنه را بشناسند و هم مسئولان آینده با این عزیزان آشنا شوند ان شاءالله. سیده رقیه آذرنگ روزنامه نگار و فعال فرهنگی ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ 🌹به کانال کتاب"عصمت" شهید عصمت پورانوری در پیامرسان ایتا بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/534446100C4630a601bc

قصه پرغصه آرتین 🔹دردانه شاهچراغ ،نماهنگی با ابیات شاعرانه از احمد بابایی در وصف آرتین کودک مجروح شاه چراغ 🌹به کانال کتاب"عصمت" شهید عصمت پورانوری در پیامرسان ایتا بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/534446100C4630a601bc

#توئیت ✒سیده رقیه آذرنگ نویسنده و پژوهشگر حوزه زنان در دفاع مقدس و عضو هیئت مدیره مجمع بانوان نویسنده انقلابی کشور نوشت: 🔻تصویر بالا: چادرِ خونینِ شهادت #عصمت_پورانوری نوعروس دزفولی در سال ۶۰ که گفته بود: "یعنی لیاقت دارم زیرِ این چادر شهید بشم؟!" تصویر پایین: سال ۱۴۰۱ و چادرِ نمازِ خونینِ خواهرامون در حرم شاه چراغ... قصه ی چادر و شهادت... 🌹به کانال کتاب"عصمت" شهید عصمت پورانوری در پیامرسان ایتا بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/534446100C4630a601bc

📝 یادداشت | زنان در شکوفایی ادبیات جهاد و مقاومت چه نقشی ایفا کرده‌اند؟ 🖌به قلم خانم سیده رقیه آذرنگ، نویسنده و پژوهشگر حوزه زنان و دفاع مقدس 🔻 در بخش‌هایی از این یادداشت می‌خوانیم:‌ 🔺توصیف جزئی و دقیق و ریزبینانه، جز از نگاه زنانه برنمی‌آید، این ویژگی‌ها به وضوح در کتاب‌هایی نظیر دا و دختر شینا که نویسنده هردو زن است مشاهده می‌شود. 🔺در این بین نباید از یاد زنانی غافل شد که از روی اختیار، همسر یک جانباز شیمیایی یا قطع نخاع و... می‌شدند. کتاب «عشق هرگز نمی‌میرد» به‌قلم مونا اسکندری، زنی را به تصویر می‌کشد که نماد صبر و وفاداری است‌‌. 🔺در داستان «دختر شینا» می‌بینیم که بار دلتنگی و وظایف و مسئولیت‌های خانه همگی بر دوش قدم‌خیر سوار شده اما او میان بی‌تابی و صبر، دومی را انتخاب می‌کند. 🔺«عصمت ذکرهایی می‌خواند. سرم را بالا گرفتم و با تعجب گفتم: چی می‌خونی؟ گفت: دعای شهادت گفتم: چرا شهادت؟ گفت: یعنی لیاقت دارم زیر این چادر شهید بشم؟‌» متن کامل را از اینجا بخوانید.‌ 🌱 @Khamenei_Reyhaneh

‍ 🔻✍ یادداشت سرکار خانم سیده رقیه آذرنگ نویسنده و پژوهشگر حوزه زنان "همزمان با تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «خاتون و قوماندان» در پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) منتشر گردید. 📌زنان در شکوفایی ادبیات جهاد و مقاومت چه نقشی ایفا کرده‌اند؟ 🔻برای خوانش متن کامل یادداشت به لینک زیر در پایگاه اطلاع رسانی رهبر انقلاب مراجعه فرمایید:👇 https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=52812 🌹به کانال کتاب"عصمت" شهید عصمت پورانوری در پیامرسان ایتا بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/534446100C4630a601bc

🎙 #کلیپ_صوتی | نزدیک قلّه‌ایم؛ خستگی ممنوع! ✏️ رهبر انقلاب، صبح امروز: همه‌ی مسئولان کشور امروز موظفند کار جهادی کنند، شبانه‌روزی کار کنند، خستگی نشناسند. ما فصل مشبعی را حرکت کردیم. این سربالایی، این شیب تند را عبور کردیم، به قله‌ها نزدیک شدیم. نباید خسته بشویم. امروز روز خسته شدن نیست، روز ناامید شدن نیست. امروز روز شوق است، روز امید است، روز حرکت است. مسئولین کشور در بخشهای مختلف باید با این روحیه حرکت کنند. ۱۴۰۲/۵/۲۶ 🌷 رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب کلیپ صوتی «نزدیک قلّه‌ایم؛ خستگی ممنوع!» را منتشر میکند. 🎧 بشنوید👇

🕊بمناسبت سالگرد ورود آزادگان،، خانم آذرنگ نوشت: کتاب سفیران ایثار را زمانی که نوشتم بارها بغضم ترکید در پس پرده ای از اشک به روایت مادرم که پس از سالها نطقش وا شده بود گوش دادم گاهی سکوت تنها واژه ای بود که بین مان پُل می زد. در هیجان این روایت به سالهایی بازگشتم که اصلا نبودم و مادرم که دختر نوجوانی بود چگونه دلوایه های مادرش را در هجران دایی نوجوانم که اسیر چنگال ارتش بعث صدام شده بود تاب آورده بود. مادری که هیچگاه نگذاشت بغضش را فرزندان دیگرش ببینند مادرم همیشه می گوید زندگی شان بعد از اسارت دایی ام سخت شده بود خیلی سخت! از یکسو در شهر جبهه ای چون دزفول سکونت داشتند و از سویی در فراق دایی نوجوانم سردرگم! براستی اگر واژه جنگ و اسارت را بخواهیم تلفیق کنیم بنظرتان چه رنگی است؟ آیا بجز سیاهی! اما چگونه مادر و خواهری با توسل به ائمه اطهار این فراق را به سر می برند و چشم به راه می مانند؟ چگونه مادری دعا می کند خدایا فرزندم در راه اباعبدلله ع شهید شود اما به اسارت دشمن نیفتد؟ مادر است دیگر من به یقین می گویم آن شکنجه ها در اسارتگاههای دشمن بعثی اگر چه بر تن آزادگان سرافرازمان زخمه زد اما مادران آزادگان با هر خبری جان و تنشان لرزید و با شنیدن روایت شکنجه ها در دل ضجه ها کشیدند و کسی ندید اگر بخواهیم روایت این مادران را روزی بنویسیم شاید هیچ کتابی گنجایشش را نداشته باشد 🔻این روایت را به پاس صبوری مادربزرگم در کتاب سفیران ایثار ثبت کردم. #سیده_رقیه_آذرنگ #ما_ملت_امام_حسینیم 📚به کانال کتاب عصمت در پیامرسان ایتا بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/534446100C4630a601bc