🔴سفر زیارتی رئیس جمهور به قم
🔹رئیس جمهور شامگاه شنبه ۱۸ تیرماه، جهت زیارت حرم حضرت فاطمه معصومه (س) و حضور در مسجد مقدس جمکران به قم سفر کرد.
🔹رئیس جمهور سپس جهت ادای نماز و بهجا آوردن آداب مسجد جمکران، در این مسجد مقدس نیز حضور یافت.
@srdarha
#قربانی_حج_در_دوپازا...!!
🌷در گردان بودم، بنده خدایی آمد پیش من و گفت: «من «سیدمهدی قادری»، از بچهمحلهای شهید «امیر وفایی» هستم. من شنیدم هر کس با شما رفیق شود، شهید میشود!» گفتم: «کی گفته حالا؟» گفت: «میگویند دیگر! آمدم باهات رفیق شوم تا شهید بشوم!» گفتم: «برو بابا! مسخره کردی ما را.» البته حق هم داشتند؛ اینقدر رفیقهای نزدیکم شهید شده بودند که من دیگر تابلو شده بودم. چند روزی با او مشکل داشتم که برادر، برو بابا! سر به سرم نگذار. آخر یکی از بچهها آمد و گفت: «چهکارش داری؟ بگذار وارد دستهی ما شود. شما هم کاری به کارش نداشته باش.» بالاخره وارد دسته شده و آنقدر پاپیچم شد تا با هم رفیق شدیم و عقد برادری هم خواندیم.
🌷شب عملیات «نصر ۷» مصادف بود با شب عرفه. پدر و مادر سیدمهدی رفته بودند مکه و اعزامشان مصادف شده بود با سالی که حجاج بیگناه به خاکوخون کشیده شدند. سیدمهدی به من گفت: «داشعباس! نمیدانم پدر و مادرم در این کشتار زنده هستند یا شهید شدند، ولی فردا #روز_عرفه است و پسفردا هم #عید_قربان. از خدا میخواهم که قربانیشان را اینجا قبول کند.» شب برای عملیات اعزام شدیم. ما زودتر از بقیهی بچهها به نقطهی رهایی رسیدیم. دستور آمد بنشینید تا بقیهی گردانها هم در موقعیت خودشان مستقر شوند تا با هم حرکت کنیم.
🌷من آن چند دقیقهای که آنجا ماندم، داشتم از خواب دیوانه میشدم! پای کوه دوپازا، بلندترین کوه مرزی با ۲۷۵۰ متر ارتفاع، خوابی مرا گرفته بود که چشمانم را نمیتوانستم باز کنم. به معاون دسته گفتم: «من تا عملیات شروع شود، چند دقیقهای همینجا دراز میکشم. دیگر نمیتوانم چشمانم را باز نگه دارم.» گفت: «عباس! تو را به خدا بیخیال شو. آدم از خواب که پا میشود، سنگین میشود.» گفتم: «نه! دیگر نمیتوانم.» دراز نکشیده، خوابم برد. خواب دیدم هوا روشن است، همه لباس احرام پوشیدهایم و داریم «#لبیک_اللهم_لبیک» میخوانیم و بالا میرویم. در خواب دیدم تپه را هم فتح کردیم. توی خواب سیزده پیکر کنار هم ردیف بودند که آخریش، سیدمهدی بود. به او لبخندی زدم و گفتم: «سید! خدا قربانی پدر و مادرت را قبول کرد.»
🌷بعد، از خواب بیدار شدم و آن را برای بچهها تعریف کردم. ما یک دسته بودیم که قرار بود از پشت تپه به دشمن بزنیم. در واقع ما وظیفه داشتیم دشمن را بهسمت خود بکشیم، تا آتش دشمن روی گردان متمرکز نشود و آتش پخش بشود تا گردان بتواند بالا برود و تپه را بگیرد. تخریبچیها که معبر را باز کردند، تا خود کانال بالا رفتیم و حتی یک تیر هم به سمت ما شلیک نشد! صحنهها باورکردنی نبود. ریختیم درون کانال و بچهها تقسیم شدند. تیم یک، از یک سمت و تیم دو، از سمت دیگر و من و چند نفر دیگر هم قرار شد برویم بالای تپه و درگیر شویم. باید بلند بلند شعار میدادیم که اگر در آنطرف تپه به هم رسیدیم، یکدیگر را نزنیم.
🌷نارنجکی درون سنگری انداختیم و با ندای یاحسین(ع) و اللهاکبر، درگیری شروع شد. وسط درگیری بودیم که یکدفعه متوجه شدم بچهها بهصورت خودجوش فریاد میزنند، «لبیک اللهم لبیک» و تیراندازی میکردند و جلو میرفتند. ما فکر میکردیم قرار بود دشمن ما را تکهتکه کند و گردان عملیات کند و بیاید بالا، اما به لطف الهی تا گردان برسد بالا، ما تپهی دوپازا را فتح کرده بودیم. «سیروس صابری»، فرمانده گروهان نخستین کسی بود که از سمت گردان به کانال رسید. من دستم را دراز کردم و دستش را گرفتم و کشیدمش توی کانال. یک مشت محکم زد به بازویم و گفت: «بیات! اصلاً نفهمیدیم این عملیات چه بود. آنها حتی یک تیر هم شلیک نکردند.»
🌷کمی گذشت. داشتم روی تپه راه میرفتم که دیدم چند جنازه وسط کانال افتاده است. از بچهها پرسیدم، عراقی هستند؟ گفتند: «نه! ایرانیاند.» گفتم: «پس چرا اینجوری؟ ببریدشان داخل سنگر. مجروح هم هست؟» گفتند: «بله! این یکی مجروح است!» دستش را گرفتم؛ مثل اینکه دو نفر میخواهند دست بدهند و به بچهها گفتم تا زیر کتفش را بگیرند. همین که دستش را گرفتم، احساس کردم آشناست. دلم هوری ریخت. از تاریکی که بیرون آمدیم، دیدم سیدمهدی است. بردیمش داخل سنگر و هرچه تلاش کردیم، نماند و شهید شد.
🌹خاطره ای به یاد شهیدانِ معزز سیدمهدی قادری و امیر وفایی
راوی: رزمنده دلاور عباسعلی بیات
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#پایگاه_مقاومت_بسیج_شهدای_کرمجگان
@srdarha
7.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اقامه نماز عید قربان در بین الحرمین
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین ❤️
@srdarha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | #حتما_ببینید
🌹شهید مدافعحرم مصطفی صدرزاده (شهادت روز تاسوعا ) و شهید مدافع حرم فرمانده دلاور مرتضی عطایی (شهادت روز عرفه ) 🌹
@srdarha
🔴شهادت ۲ مامور در درگیری با گروگانگیر مسلح
🔹سردار منوچهر امان اللهی فرمانده انتظامی استان چهارمحال و بختیاری:پس از اعلام یک مورد آدم ربایی در یکی از استان های همجوار و متواری شدن مسلحانه گروگانگیر باخودرو به این استان، تیم های گشتی در محورهای مواصلاتی برای دستگیری متهم مستقر شدند که به محض مشاهده خودرو گروگانگیر، کارکنان بخش باباحیدر دستور ایست داده ولی راننده با بی توجهی به سمت ماموران تیراندازی کرده که گروهبان یکم کریم زاده و سرباز وظیفه هیبتی به فیض شهادت نائل آمدند.
🔹با حضور ماموران فرماندهی انتظامی شهرستان فارسان و در تعقیب و گریز، گروگانگیر مسلح به هلاکت رسید و یکی از کارکنان شهرستان فارسان نیز در این حین مجروح شد.
@srdarha
15.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اتحاد مسلمانان جهان با سرود
"سلام فرمانده"
@srdarha
10.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨اجرای "سلام فرمانده" در استرالیا
🔻دهه نودیهای استرالیا هم به جمع سلامکنندگان بر مهدی موعود (عج) پیوستند و سرود #سلام_فرمانده را با هم زمزمه کردند
#سلام_فرمانده
@srdarha
✨مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا
✨إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ
✨يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ
✨لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ
✨وَمَكْرُ أُولَئِكَ هُوَ يَبُورُ ﴿۱۰﴾
✨هر كس سربلندى مى خواهد
✨سربلندى يكسره از آن خداست
✨سخنان پاكيزه به سوى او بالا مى رود
✨و كار شايسته به آن رفعت مى بخشد
✨و كسانى كه با حيله و مكر
✨كارهاى بد مى كنند
✨عذابى سخت خواهند داشت
✨و نيرنگشان خود تباه مى گردد (۱۰)
📚سوره مبارکه فاطر
✍آیه۱۰
@srdarha
شهیدی که پدر و مادرش را از #فاجعه_منا نجات داد!
۱۹ تیرماه(۶۵)، سالگرد شهادت شهید عباس فخارنیا است، شهیدی که ۷ سال پیش پدر و مادرش رو از فاجعه منا نجات داد.
پدر و مادر این شهید در حج سال ۹۴ حضور داشتن، یک روز قبل از فاجعه منا، روحانى کاروان حاج منصور فخارنیا را در صحراى عرفات پیدا مى کنه و بهشون میگه: « شهید شما به خواب من اومده و گفته: اسم من عباس فخارنیا است. برید پدر منو تو کاروان پیدا کنید و بهش بگید چون قلبش مشکل داره امشب به مشعر و فردا به منا نروند.»
پدر شهدا اول قبول نمیکنه! روحانى مجددا میگه: «حاج آقا! من نه شما رو مى شناختم و نه پسر شهیدتون رو. این چیزى بود که باید میومدم به شما میگفتم، شما مى تونید نائب بگیرید و از همین جا برگردید مکه به هتل.»
آقای فخارنیا طبق توصیه روحانى کاروان، براى خودش و همسرش نائب میگیرن و به مکه برمیگردن و به این ترتیب، عباس پدر و مادرش رو از فاجعه منا نجات داد.
نثار روح شهیدان عباس و علی فخارنیا صلواتی هدیه کنید.
#شهیدان_زنده_اند #عید_قربان
@srdarha