eitaa logo
کانال شهدای کرمجگان
153 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
5.9هزار ویدیو
5 فایل
چشم من و امر ولی،جان من و سیدعلی⚡ یه کانال دلنشین شهدایی ورهبری کمی شاعرانه کمی عارفانه کمی خبر کمی موسیقی و مداحی جملات آرامش بخش با ما همراه باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️سرلشکر سلامی: مساحت سیاسی آمریکا در حال عقب رفت و شکست است فرمانده کل سپاه: ▪️وقتی در جنگ اقتصادی هستیم اما هیات و شکل یک کشور شکست خورده را نداریم این نشانه پیروزی و بیانگر این حقیقت است که مردم باور دارند کشور در مسائل نظامی، سیاسی و پیشرفت‌های فرهنگی به سمت اقتدار، پیشرفت و برانگیختگی می‌رود. ▪️دشمن قادر به رویارویی شفاف ، صریح و صادقانه در میدان مبارزه با شما نیست ▪️نگاهی به این فضای مجازی و موهومی بیاندازید، به گونه‌ای آن آراسته‌اند که در آن همه چیز مبهم و تردیدپذیر دیده می‌شود. ▪️دولت سازی‌های متداول آمریکا را که به صورت دومینو در حال شکست است. @srdarha
الهے چشات پرازغم نشہ آقا سفره ے حسینیہ ات جمع نشہ آقا🏴 خدا بہت سلامتے بده ڪہ سایَت🌸🍃 از سرڪشور ما ڪم نشه آقا @srdarha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در محضر ولایت برنامه دشمن برای از بین بردن خانواده (سخنان گرم و دلنشین مقام معظم رهبری) @srdarha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه ای باشهدا لحظه ای باعزیز دل شهید سردار سلیمانی شهدای مدافع حرم شهدا نگاهی،این دل درمانده راشفایی             وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @srdarha
5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راز رسیدن به شهادت از کلام امام خامنه ای عزیز @srdarha
امروز ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﻓﺎﺻﻠﻪ ای ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻣﯿﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺣﺴﺎسات ﺧﻮﺑﺘﺎﻥ، تا ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺷﯿﺪ و ﻋﺸﻖ ﺑﺎﺷﺪ و ﯾﮏ ﺩنیا سلامتی عصر تون زیبا 🌹 @srdarha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشق‌‌ یعنی که دمی‌ بشنوی از نام‌ حسین و دلت‌گریه ڪنان‌ راهی ڪربلا شود…!♥ @srdarha
🌺نکته ای از زیارت عاشورا :🌺 🍂 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِ اللهِ. ⚡️کنیه ی امام حسین علیه السلام، اباعبدالله است. 🍃یکی از ملاک های تعیین کنیه، ویژگی موجود در شخص است. چنانکه امیرالمؤمنین را ابوتراب خوانده اند بخاطر شدت تواضع و خاکی بودن آنحضرت. ⭐️اباعبدالله یعنی کسی که در اوج بندگی خداست. و بندگی یعنی تسلیم محض خدا بودن. یعنی پذیرش و انجام دستور خدا در هر شرایطی، حتی در صورتی که مخالف خواسته نفس باشد. یعنی ترجیح امر خدا بر هر چیز دیگر.     @srdarha
🔴بازداشت اعضای هسته‌ مرکزی حزب جاسوس بهاییت وزارت اطلاعات: 🔹سربازان گمنام امام زمان (عج) شماری از اعضای هسته‌ مرکزی حزب جاسوس بهاییت را بازداشت کردند. 🔹متهمین بازداشت شده مستقیماً با کانون صهیونیستی موسوم به بیت‌العدل مستقر در فلسطین اشغالی در ارتباطِ تشکیلاتی بودند. 🔹یافته‌های مستند اطلاعاتی حکایت دارند که کانون پیش‌گفته، سال گذشته راهبرد احیای تشکیلات فرقه‌ی ضاله‌ بهاییت در ایران را تحت عنوان «خط تبلیغ تهاجمی» و مأموریت ویژه‌ی جمع‌آوری هدفمند اطلاعاتی به شبکه‌ی بازداشت شده ابلاغ نموده بود. @srdarha
🌿 ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ..ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ "ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ "ﺷﻮﻧﺪ؛ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ! ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ " ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ " ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ؛ ﺑﺎﺳﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ! ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ... ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻋﺎﺩﺗﻪ ﺍﻣﺎ ... ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ یك ﻓﻀﯿلت @srdarha
(قسمت ۸)👇👇 💥بعد از سقوط صدام در دهه هشتاد چندبار به کربلا رفته بودم. دریکی از این سفرها پیرمرد کرولالی با ما بود که مسئول کاروان به من گفت: میتوانی مراقب این پیرمرد باشی؟ 🔰خیلی دوست داشتم‌ مثل تنها باشم و با مولای خود خلوت کنم اما با اکراه قبول کردم. ♦️پیرمرد هوش و حواس درست حسابی هم نداشت و دائم باید مواظبش میشدم تا‌ گم نشود.تمام سفر من تحت شعاع حضور پیرمرد سپری شد. 🍃حضور قلب من کم رنگ شده بود، هر روز پیرمرد با من به حرم می آمد و برمی‌گشت چون باید مراقب این پیرمرد میبودم. ✔️روز آخر قصد خرید یک لباس داشت فروشنده وقتی فهمید متوجه نمی شود قیمت راچند برابر گفت. جلو رفتم و گفتم:چه می‌گویی آقا؟ این آقا زائر مولاست،این لباس قیمتش خیلی کمتر است... 🍀 خلاصه اینکه من لباس را خیلی ارزانتر برای پیرمرد خریدم و او خوشحال و من عصبانی بودم. ♦️ با خودم گفتم:عجب دردسری برای خودم درست کردم! این دفعه کربلا اصلاً حال نداد... 🔆یکدفعه دیدم پیرمرد ایستاد روبه حرم کرد و با انگشت دستش من را به آقا نشان داد و با همان زبان بی زبانی برای من دعا کرد. 🌷جوان پشت میز گفت: به دعای این پیرمرد آقا امام حسین علیه السلام شفاعت کردند و گناهان ۵ ساله را بخشیدند. بید در آن شرایط قرار می‌گرفتید تا بفهمید که بعد از این اتفاق چقدر خوشحال شده بودم. 🍃 صدها برگ در کتاب اعمال من جلو می رفت،اعمال خوب این سال ها همگی ثبت شد و گناهانش محو شده بود. 💥در دوران جوانی در پایگاه بسیج شهرستان فعالیت داشتم شب های جمعه همه دور هم جمع بودیم و بعد از جلسه قرآن فعالیت نظامی و.. داشتیم. ❎ در پشت محل پایگاه، قبرستان شهرستان ما قرار داشت. ما هم بعضی وقت ها دوستان خودمان را اذیت می کردیم. البته تاوان تمام این اذیت ها را در آن جا دادم. ♻️یک شب زمستانی برف سنگینی آمده بود. یکی از رفقا گفت: کی میتواند الان به ته قبرستان و برگردد؟ 💠 گفتم: اینکه کاری ندارد. من الان می روم. او به من گفت باید یک لباس سفید بپوشی. من از سر تا پا سفید پوش شدم و حرکت کردم. 🔷 صدای خس پای من بر روی برف از دور شنیده می‌شد. اواخر قبرستان که رسیدم صوت قران شخصی را شنیدم... 🔸 یک پیرمرد روحانی از سادات بود شب های جمعه تا سحر داخل یک قبر مشغول قرائت قرآن می شد. 🔮فهمیدم که رفقا میخواستند با این کار با سید شوخی کنند! می خواستم برگردم اما با خودم گفتم اگر الان برگردم رفقا من را به ترسیدن متهم می کنند. 🛡 برای همین تا انتهای قبرستان رفتم هرچی صدای پای من نزدیکتر میشد صدای قرائت قرآن سید هم بلندتر می شد. از لحنش فهمیدم که ترسیده ولی به مسیر ادامه دادم. 📘 تا این که بالای قبر رسیدم که او در داخل آن مشغول عبادت بود. تا مرا دید فریاد زد و حسابی ترسید. من هم که ترسیده بودم پا به فرار گذاشتم. پیرمرد رد پایم را در داخل برگرفت و دنبال من آمد. 🌾وقتی وارد پایگاه شد حسابی عصبانی بود .ابتدا کتمان کردم اما بعد معذرت خواهی کردم و با ناراحتی بیرون رفت . 🍀حالا چندین سال بعد از این ماجرا در نامه عمل حکایت آن شب را دیدم! 🌒نمی دانید چه حالی بود وقتی گناه یا اشتباهی را در نامه عمل می دیدم مخصوصاً وقتی کسی را اذیت کرده بودم از درون عذاب می کشیدم. ⚡️از طرفی در این مواقع باد سوزان از سمت چپ وزیدن می‌گرفت.طوری که نیمی از بدنم از حرارت آن داغ می شد. وقتی چنین عملی را مشاهده کردم و گونه آتش در نزدیکی خودم دیدم دیگر چشمانم تحمل نداشت. 💫 همان موقع دیدم که این پیرمرد سید که چند سال قبل مرحوم شده بود از راه آمد و کنار جوان پشت میز قرار گرفت. 💥سپس به آن جوان گفت: من از این مرد نمیگذرم او مرا اذیت کرد و ترساند. من هم گفتم به خدا من نمی دانستم که سید در داخل قبر دارد عبادت می کند. 💮جوان به من گفت: اما وقتی نزدیک شد فهمیدی که دارد قرآن می‌خواند چرا برنگشتی؟ دیگر حرفی برای گفتن نداشتم... ♻️ خلاصه پس از التماسهای من، ثواب دو سال از عبادت هایم را برداشتند و در نامه عمل سید قرار دادند تا از من راضی شود. دوسال نمازی که بیشتر به جماعت بود...دو سال عبادت را دادم فقط به خاطر اذیت و آزار یک مومن...! ادامه دارد.. @srdarha