eitaa logo
کانال شهدای کرمجگان
156 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
5.9هزار ویدیو
5 فایل
چشم من و امر ولی،جان من و سیدعلی⚡ یه کانال دلنشین شهدایی ورهبری کمی شاعرانه کمی عارفانه کمی خبر کمی موسیقی و مداحی جملات آرامش بخش با ما همراه باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴: کردستان🌴 🌹راوی: مهدی فريدوند تابســتان 1358 بود. بعد از نماز ظهر و عصر جلوی مســجد سلمان ايستاده بوديم. داشتم با ابراهيم حرف می‌زدم که يک‌دفعه يکی از دوستان با عجله آمد و گفت: پيام امام رو شنيديد؟! با تعجب پرسيديم: نه، مگه چی شده؟! گفت: امام دستور دادند وگفتند بچه‌ها و رزمنده‌های کردستان را از محاصره خارج کنيد. بلافاصله محمد شاهرودی آمد و گفت: من و قاسم تشکری و ناصرکرمانی عازم کردستان هستيم. ابراهيم گفت: ما هم هستيم. بعد رفتيم تا آماده حرکت شويم. ســاعت چهارعصر بود. يازده نفر با يک ماشــين بليزر به ســمت کردستان حرکت کرديم. يک تيربار ژ3، چهار قبضه اسلحه و چند نارنجک کل وسائل همراه ما بود. بســياری از جاده‌ها بســته بود. در چند محور مجبور شديم از جاده خاكی عبور كنيم. اما با ياری خدا، فردا ظهر رســيديم به سنندج. از همه جا بی‌خبر وارد شهر شديم. جلوی يك دکه روزنامه فروشی ايستاديم. ابراهيم پياده شــد که آدرس مقر ســپاه را بپرسد. يك‌دفعه فرياد زد: بی‌ دين این‌ها چيه که می‌فروشی!؟ با تعجب نگاه کردم. ديدم کنار دکه چند رديف مشروبات الکلی چیده شده. ابراهيم بدون مکث اسلحه را مسلح کرد و به سمت بطری‌ها شليک کرد. بطری‌های مشــروب خرد شد و روی زمين ريخت. بعد هم بقيه را شکست و با عصبانيت رفت ســراغ جوان صاحب دکه. جوان خيلی ترسيده بود. گوشه دکه، خودش را مخفی کرد. ابراهيم به چهره او نگاه کرد. با آرامش گفت: پســر جون، مگه تو مسلمون نيســتی. اين نجاست‌ها چيه که ميفروشــی، مگه خدا تو قرآن نميگه: »اين کثافت‌ها از طرف شيطانه، از اين‌ها دور بشيد. جوان سرش را به علامت تأييد تكان داد. مرتب می‌گفت: غلط کردم، ببخشيد. ابراهيم كمی با او صحبت كرد. بعد با هم بيرون آمدند. جوان مقر ســپاه را نشــان داد. ما هم حرکت کرديم. صدای گلوله‌های ژ3 سکوت شهر را شکسته بود. همه در خيابان به ما نگاه می‌کردند. ما هم بی‌خبر از همه جا در شهر می‌چرخيديم. بالاخره به مقر سپاه سنندج رسيديم. جلوی تمام ديوارهای ســپاه، گونی‌های پر از خاک چيده شده بود. آن‌جا به يک دژ نظامی بيشتر شباهت داشت! هيچ چيزی از ساختمان پيدا نبود. هــر چــه در زديم بی‌فايده بــود. هيچ‌كس در را باز نمی‌كرد. از پشــت در می‌گفتند: شهر دست ضد انقلابه، شما هم اين‌جا نمانيد، برويد فرودگاه! گفتيم: ما آمديم به شما کمک کنيم. لااقل بگوئيد فرودگاه کجاست؟! يکي از بچه‌های ســپاه آمد لب ديوار و گفت: اين‌جــا امنيت نداره، ممکنه ماشين شما را هم بزنند. سريع از اين‌طرف از شهر خارج بشيد. کمی که برويد به فرودگاه می‌رسيد. نيروهای انقلابی آن‌جا مستقر هستند. ما راه افتاديم و رفتيم فرودگاه. آن‌جا بود که فهميديم داخل سنندج چه خبر است. به جز مقر سپاه و فرودگاه همه جا دست ضد انقلاب بود. ادامه 👇👇
سه گردان از سربازان ارتشی آن‌جا بودند. حدود يک گردان هم از نيروهای ســپاه در فرودگاه مســتقر بودند. گلوله‌های خمپاره از داخل شــهر به سمت فرودگاه شليک می‌شد. براي اولين بار محمد بروجردی را در آن‌جا ديديم. جوانی با ريش‌ها و موی طلایی. با چهرهای جذاب و خندان. برادر بروجردی در آن شــرايط، نيروها را خيلی خوب اداره می‌کرد. بعدها فهميدم فرماندهی سپاه غرب کشور را بر عهده دارد. روز بعد با برادر بروجردی جلســه گذاشــتيم. فرماندهان ارتش هم حضور داشتند. ايشــان فرمودند: با توجه به پيام امام، نيروی زيادی در راه است. ضدانقلاب هم خيلی ترســيده. آن‌ها داخل شــهر دو مقر مهم دارند. بايد طرحی برای حمله به اين دو مقر داشته باشيم. صحبت‌های مختلفی شــد، ابراهيم گفت: اين‌طور که در شهر پيداست مردم هيچ ارتباطی با آن‌ها ندارند. بهتر اســت به يکی از مقرهای ضدانقلاب حمله کنيم. در صورت موفقيت به سراغ مقر بعدی برويم. همه با اين طرح موافقت کردند. قرار شــد نيروها را برای حمله آماده کنيم. اما همان روز نيروهای سپاه را به منطقه پاوه اعزام کردند. فقط نيروهای سرباز در اختيار فرماندهی قرار گرفت. ابراهيــم و ديگر رفقا به تک تک ســنگرهای ســربازان ســر زدند. با آن‌ها صحبت می‌کردند و روحيه می‌دادند. بعد هم یک وانت هندوانه تهيه كردند و بين سربازان پخش كردند! به اين طريق رفاقتشان با سربازان بيشتر شد. آن‌ها با برنامه‌های مختلف آمادگی نيروها را بالا بردند. صبح يکی از روزها آقای خلخالی به جمع بچه‌ها اضافه شد. تعداد ديگری از بچه‌های رزمنده هم از شهرهای مختلف به فرودگاه سنندج آمدند. پس از آمادگی لازم، مهمات بين بچه‌ها توزيع شد. تا قبل از ظهر به يکی از مقرهای ضدانقلاب در شــهر حمله کرديم. ســريع‌تر از آنچه فکــر می‌کرديم آن‌جا محاصره شد. بعد هم بيشتر نيروهای ضدانقلاب را دستگير کرديم. از داخل مقر بجز مقدار زيادی مهمات، مقادير زيادی دلار و پاســپورت و شناسنامه‌های جعلی پيدا کرديم! ابراهيم همه آن‌ها را در يک گونی ريخت و تحويل مسئول سپاه داد. مقــر دوم ضدانقلاب هم بدون درگيری تصرف شــد. شــهر، بار ديگر به دست بچه‌های انقلابی افتاد. فرمانده سربازان، پس از اين ماجرا می‌گفت: اگر چند سال ديگر هم صبر می‌کرديم، سربازان من جرأت چنين حمله‌ای را پيدا نمی‌کردند. اين را مديون برادر هادی و ديگر دوســتان همرزم ايشان هستيم. آنها با دوستی که با سربازها داشتند روحيه‌ها را بالا بردند. در آن دوره، فرماندهان بســياری از فنون نظامی و نحوه نبرد را به ابراهيم و ديگــر بچه‌ها آموزش دادند. اين كار، آن‌هــا را به نيروهای ورزيده‌ای تبديل نمود كه ثمره آن در دوران دفاع مقدس آشكار شد. ماجرای سنندج زياد طولانی نشد. هر چند در ديگر شهرهای کردستان هنوز درگيری‌های مختصری وجود داشت. ما در شــهريور 1358 به تهران برگشتيم. قاسم و چند نفر ديگر از بچه‌ها در کردستان ماندند و به نيروهای شهيد چمران ملحق شدند. ابراهيم پس از بازگشــت، از بازرســی ســازمان تربيت بدنی به آموزش و پرورش رفت. البته با درخواســت او موافقت نمی‌شد، اما با پيگيری‌های بسيار اين کار را به نتيجه رســاند. او وارد مجموعه‌ای شد که به امثال ابراهيم بسيار نياز داشته و دارد. @srdarha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از ""رفاقت"" میگویند ولی رفیق نیستند... ﻗﻀﺎﻭﺗﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻗﺎﺿﯽ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ... ﺣﮑﻢ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﺎﮐﻢ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ... ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯿﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﯿﺸﮕﻮ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ... ﺍﺯ ﺣﺲ ﺍﺕ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﻨﺪ... ﺗﺤﻘﯿﺮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺣﻘﯿﺮﻧﺪ... ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮕﯿﺮﻧﺪ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺯﯾﭽﻪ ﺍﻧﺪ... ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ... ﺍﺯ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ... ﻭ ﻣﻦ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ﻧﯿﺴﺘﻢ ... ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺟﺎﺑﺠﺎﯾﯽ ﻫﺎﺳﺖ ... ﺳﺮ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻩ ﻣﻌﻨﺎﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ... ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺗﺮﺳﯿﻤﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ... ﻭ ﻧﺸﻨﯿﺪﻩ ﺁﻫﻨﮕﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻧﻮﺍﺯﻧﺪ ... چه بی محابا بر سرت خراب میشوند..... @srdarha
دیگر هوسی ما را جز وصل در سر نیست رحمی ڪن و یادی ڪن این بےسر و سامان را 🌷 @srdarha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋🏻 *هرروزبه رسم ادب* 🤚🏻 🚩 *اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائڪَ عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلے اولاد الحسين وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ* پایگاه مقاومت بسیج شهدای کرمجگان
💕تــــو عـزیـزِ خدایی ! و آرزوی کسـی در ایـن دنـیا هـر روز صـبـح بـه شوقِ دیدن تـو چشـم هایش را بـاز می کند! هر روز صبح خندان تر باش! آرام تر مـهربـان تـر بخشـنـده تر صبورتـر باگذشـت تر حواست بـه نگاه خدا باشد که چش‍مش بـه زیباتر شدن و لـایق تر شـدن توست! صبح یعنی لبخند لبخند یعنی تو سلام روزتون خوش💖 @srdarha
🌤️صباحڪم بالخیر! ماࢪاهم‌از‌ڕزق‌آسمانیٺآن نمڪ‌گیرڪنید.. ڪه‌عاقبٺمان بالخیـر شود و شهادټ‌هم،عاقبټ‌ بخیر شدݧ است .. شاید‌ڕزق امروزمان رانوشتند شهادټ✨ 🌷🕊 @srdarha
❤️ علیه السلام فرمودند: 🍀 لَمْ يَذْهَبْ مِنْ مَالِكَ مَا وَعَظَكَ 🍃 آنچه از مال تو از دست مى رود و مايه پند و عبرتت مى گردد در حقيقت از دست نرفته است. 📖 نهج البلاغه: حکمت، ۱۹۸ @srdarha
شهید سید محمدرضا دستواره ۱۸ اسفند ۱۳۳۸ مصادف با ماه مبارک شعبان در گود مرادی واقع در جنوب تهران دیده به جهان گشود. وی با وجود داشتن مشکلات مالی سه سال راهنمایی را در مدرسه شاه واقع در باغ آذری گذراند. سپس وارد مقطع دبیرستان شد اما به دلیل فشار زندگی و فقر برای کمک به معیشت خانواده ترک تحصیل کرد و در یک کارگاه خیاطی در بازار تهران مشغول به کار شد. مدتی بعد دوباره به تحصیل ادامه داد و در کنار آن، کار کرد تا چرخ زندگی‌شان هم بچرخد و سرانجام موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته اقتصاد شد. سال ۱۳۵۶ با شروع اولین جرقه‌های انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) همراه دوستانش در خیابان شوش و اطراف آن علیه رژیم شاه دسته‌های تظاهرات راه می‌انداخت و خود یکی از نیرو‌های پیشرو بود که متن شعار‌ها را آماده می‌کرد. دستواره در آبان ۱۳۵۸ وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و به‌عنوان عضو سپاه تهران در پادگان ولی عصر (عج) مشغول به خدمت شد. دوره آموزشی را نیز در پادگان امام حسین (ع) گذراند و بعد از پایان دوره آموزشی که همزمان با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بود، همراه دانشجویان پیرو خط امام به حفاظت از لانه جاسوسی پرداخت. وی مدتی بعد به مناطق غرب کشور اعزام شد و در روانسر به پاسداری از انقلاب پرداخت. سپس برای اجرای عملیاتی به شهرستان پاوه رفت و به احمد متوسلیان، رضا چراغی و حسن زمانی ملحق شد. در سلسله عملیات‌هایی که برای تأمین شهرستان مریوان انجام گرفت همچنین در پاکسازی روستا‌های مریوان از وجود گروه‌های ضدانقلاب و خارج کردن کوه‌های سر به فلک کشیده مریوان از دست شورش‌گران، کارنامه موفقی از او بر جای‌ مانده است. او در تشکیل سپاه مریوان نقش مؤثری داشت و تا پایان مهر ۱۳۵۹ یعنی تا یک ماه بعد از هجوم سراسری ارتش عراق در مریوان حضور داشت. سپس به مناطق عملیاتی گیلان‌ غرب رفت و برای شناسایی منطقه و مین‌گذاری، تپه‌های مشرف‌ به مرز ایران و عراق را بررسی کرد. مدتی هم به‌عنوان فرمانده پاسگاه شهدا در منطقه دزلی فعالیت داشت تا اینکه در عملیات «کاوه زهرا» که حد فاصل شهرستان مریوان و پاوه انجام گرفت، مجروح و حدود هفت ماه بستری شد. وی بعد از بهبودی همراه احمد متوسلیان، محمود شهبازی و حاج همت تیپ ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) را تشکیل داد و به‌عنوان مسئول نیروی انسانی تیپ انتخاب شد. بعد از شهادت «ابراهیم همت» در عملیات خیبر (عباس کریمی، فرماندهی لشکر ۲۷ را بر عهده گرفت) جانشین فرمانده لشکر شد و تا زمان فرماندهی محمد کوثری بر لشکر ۲۷ که در پی شهادت عباس کریمی در عملیات بدر، عهده‌دار این سمت شد، همچنان در سمت جانشینی فرمانده لشکر باقی ماند. وی در نبرد‌های بدر، والفجر ۸ و کربلای ۱ نیز در سمت معاون اول، قائم‌مقام و جانشین فرمانده لشکر نقش بسیار مؤثری ایفا کرد. سرانجام سید محمدرضا دستواره پس از مجاهدت‌های فراوان در کردستان و هنگام پاک‌سازی شهرستان‌های مریوان و پاوه و نقش‌آفرینی در همه نبرد‌های یگان محمد رسول‌الله (ص) از فتح‌المبین تا کربلای ۱، در سپیده‌دم جمعه ۱۳ تیر ۱۳۶۵، در عملیات کربلای ۱، پائین ارتفاعات قلاویزان بر اثر اصابت گلوله خمپاره ۱۲۰ در کنارش، به شهادت رسید. منبع : شیری، حجت، اطلس لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، سال ۱۴۰۰، صفحه ۱۹۷ @srdarha
📸 گزارش تصویری | ۵۰ زوج جوان کرمانی، در سالروز ازدواج آسمانی امام علی(ع) و حضرت زهرا(س)، آغاز زندگی مشترک خود را در گلزار شهدای کرمان و در جوار مزار مطهر سیدالشهدای جبهه مقاومت، شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی آغاز کردند. @srdarha
❤️ مقام معظم رهبری حفظ‌الله: ▫️به قارون نمی‌گفتند که هر چه را داری یا نداری دور بریز؛ می‌گفتند آنچه را داری وسیله قرار بده. پول و ثروت دنیا وسیله است، وسیله‌ی رسیدن به مقامات عالیه‌ی بشری و انسانی است، وسیله‌ی رسیدن به مقامات معنوی است؛ میتواند وسیله باشد. شما میتوانید با پول دنیا را آباد کنید، زندگی‌های انسانها را نجات بدهید، تبعیض را برطرف کنید، فقرا و ضعفا را از حالت فقر و ضعف بیرون بیاورید. @srdarha
خدا، در اذان، شش بار میگه؛ حیَّ...یعنی؛ بـُدو بیا! بدو بیا،تا نوازشت کنم، تا درآغوش من، آروم بگیری، و بقیه ی روزُ، با آرامش سپری کنی! @srdarha
🌷: 👈 بی تعارف بگویم نیرویی که نمازش اول وقت نباشد خوب هم نمیتواند بجنگد! @srdarha
✨💞عاشقانه های شهدایے 💞✨ ♦️●هروقت که از ماموریت میومد،به تلافی اینکه دل❣️ منو به دست بیاره، گوشه سفره غذامون یه قلب کوچیک با گلهای رز🌼 درست میکرد. ♦️منم دیگه به تلافی اون،قرار گذاشتم هربار که بیام گلزارش، براش یه با گل رز درست کنم....✅ ♦️●یبار که از ماموریت های زیادش،خیلی ناراحت بودم،به من گفت خانوم قول میدم جبران میکنم،یه کوچولو هم که شده جبران میکنم. ♦️ روز پنجشنبه بود،من همش تو ذهنم میگفتم میخواد فردا مارو جایی ببره.میخواد یه کاری انجام بده... صبح 🌤شد، دیدم پاشده خودش ناهار قرمه سبزی گذاشته.آشپزیشم خوب بود. ♦️گفت امروز تو اصلا با غذا کاری نداشته باش،گفت موقعی که میخوام سفره رو بچینم،میری تو اتاق نمیای،سفره که چیده شد شما بیا... ♦️●بعد که اومدم دیدم سفره رو قشنگ چیده.یه گوشه سفره یه با گل رز🌻 درست کرده بود. اصلا نفهمیده بودم کی رفته گل رز گرفته ... ‌‌✍️راوی: همسرشهید یاد شهدا با صلوات🌷 🔹تاریخ ولادت: ۱۳۷۰/۰۴/۱۳ 🔸محل ولادت: تهران 🔹تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۸/۰۱ 🔸محل شهادت: حلب سوریه 🔹مزار: تهران ، بهشت‌زهرا سالروزولادت..🌸🎉🌸🎉🌸 جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم @srdarha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞 نه قیمت دارد 🌹نه مقدار دارد نه انقضا 💞هر دارو برای دردی موثرست 🌹و برای درد دیگر مضر 💞اما 🌹بر هر دردی دواست 💞تقدیم به شما دوستان خوبم 🌹ممنونم از حضور باصفاتون @srdarha
سرلشکر باقری: امنیت پایدار در منطقه حاکم است 🔹رئیس ستاد کل نیروهای مسلح: وضعیت امنیت هم در کردستان و هم مرزهای آن فوق‌العاده مطلوب است و مشکلی نداریم. 🔹بعضا شرارت‌های بسیار پراکنده‌ای وجود دارد که نیروهای مسلح از زمین و هوا مشغول فعالیت هستند و امنیت پایداری در منطقه حاکم است. @srdarha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببينيد| شعری که رهبرانقلاب خطاب به صحیفه سجادیه خواندند @srdarha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ غریبم با روح و جان خسته غروبه وقت پرواز با بال شکسته کبوترها رفته اند من در دام صیاد خدایا کی شود از دام خود گردم آزاد 💖 @srdarha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اجرای سرود توسط جمعی از فرزندان مدافع حرم با حضور دختر شهید سید علی زنجانی. شهید زنجانی، پدری ایرانی و مادر و همسری لبنانی داشتند و به دست نیروهای اشغالگر ترکیه، در شمال سوریه به شهادت رسیدند @srdarha
اِلهِی 🤲🏻 ✨یمَنِّینِی رَجَایِی سَلامَهً وَقُبْحُ خَطِییاتِی عَلَی یشَنِّعُ معبودم🤲🏻، 🌹 امید من در دلم ارزوی سلامتی می کند و زشتی گناهانم مرا به رسوایی تهدید می نماید اِلهِی🤲🏻 ✨ فَاِنْ تَعْفُو فَعَفْوُک مُنْقِذِی وَ اِلّا فَبِالذَّنْبِ الْمُدَمِّرِ اُصْرَعُ معبودم🤲🏻، 🌹اگر بگذری گذشتت نجات بخش من است ور نه با گناهم به عرصه نابودی در افتم 📚فرازی‌از‌مناجات‌منظوم‌ امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام     @srdarha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تشکر گرم اهالی روستای زلزله زده سایه خوش از فرمانده نیروی دریایی سپاه به دلیل حضور نیروها از ساعات اولیه زلزله برای کمک به مردم آسیب دیده @srdarha
🌸🍃 ✨؛ احترام به زن! حجابی که در اسلام عرض کردم زن سرش را بپوشاند، تنش را بپوشاند، دست و صورتش باز باشد، بیاید بیرون؛ این حجاب را هم اسلام به عنوان احترام به زن مقرر کرده است. صریح قرآن این است. اصلا صریح دین ما این است. 📚موقعیت زن از نظر اسلام، ص128 @srdarha