🌹🍃خواهر عزیزم
✨هرگاه خواستی از حجاب خارج شوی و لباس اجنبی را بپوشی به یاد آور که اشک امام زمانت را جاری می کنی به خون های پاکی که ریخته شد برای حفظ این وصیت خیانت میکنی
✨به یاد آر که غرب را در تهاجم
فرهنگی اش یاری می کنی و فساد را منتشر می کنی و توجه جوانی که صبح و شب سعی کرده نگاهش را حفظ کند جلب می کنی
✨به یاد آر حجابی که بر تو واجب شده ، تا تو را در حصن نجابت فاطمی حفظ کند ، تغییر می دهی ...
🌹🍃شهید_علاء_حسن_نجمه
📙برگرفته از کتاب آخرین نامه اثر گروه شهید هادی
@srdarha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبرانقلاب: در سال ۶۰، در مقابل این همه حادثه و شدّت عمل توانستیم روی پای خودمان بِایستیم و دشمن را ناامید کنیم، امروز هم میتوانیم؛ خدای سال ۶۰، همان خدای امسال است؛ خدای دورانهای سختی و دورانهای گوناگون یکی است، همهی سنّتهای الهی هم سر جایش است. ۱۴۰۱/۴/۷
@srdarha
🔴جلسه مشترک وزارت اطلاعات با سازمان اطلاعات سپاه برگزار شد
🔹جلسه مشترک وزارت اطلاعات با سازمان اطلاعات سپاه پاسداران روز دوشنبه باحضور مسئولین و معاونین وزارت اطلاعات در سازمان اطلاعات سپاه برگزار شد.
🔹وزیر اطلاعات با تبریک انتصاب سردار سرتیپ کاظمی به ریاست سازمان اطلاعات سپاه، از زحمات حجت الاسلام والمسلمین طائب تشکر و بر افزایش سطح تعاملات و توافقات فیمابین دو مجموعه تاکید کرد.
🔹سردار کاظمی نیز ضمن تشکر از حضور وزیر و مسئولین وزارت اطلاعات، برهماهنگی و همافزایی دستگاههای اطلاعاتی تاکید و اظهار امیدواری کرد که امنیت پایدار در سایه هماهنگی و همکاری دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی افزایش مییابد.
@srdarha
🌴#قسمت_بیست_و_دوم: معلم نمونه🌴
🌸راوی:عباس هادی
ابراهيم میگفت: اگر قرار اســت انقلاب پايدار بماند و نسلهاي بعدي هم انقلابي باشند.
بايد در مــدارس فعاليت کنيم، چرا كه آينده مملکت به كســاني ســپرده ميشودکه شرايط دوران طاغوت را حس نكردهاند!
وقتي ميديد اشــخاصي که اصلاً انقلابي نيســتند، به عنوان معلم به مدرسه ميروند خيلي ناراحت ميشد.
ميگفــت: بهترين و زبدهترين نيروهاي انقلابي بايد در مدارس و خصوصاً
دبيرستانها باشند!
براي همين، کاري کم دردسر را رها کرد و به سراغ کاري پر دردسر رفت، با حقوقي کمتر!
امــا به تنها چيــزي که فکر نميکرد ماديات بود. ميگفــت: روزي را خدا ميرساند. برکت پول مهم است. کاري هم که براي خدا باشد برکت دارد.
به هر حال براي تدريس در دو مدرســه مشــغول به کار شــد. دبير ورزش دبيرســتان ابوريحان(منطقه14) ومعلــم عربي در يکي از مــدارس راهنمائي محروم (منطقه 15) تهران.
تدريس عربي ابراهيم زياد طولانی نشد. از اواسط همان سال ديگر به مدرسه راهنمائي نرفت! حتی نمیگفت که چرا به آن مدرسه نميرود!
يک روز مدير مدرسه راهنمائي پيش من آمد. با من صحبت کرد و گفت: تو رو خدا، شما که برادر آقاي هادي هستيد با ايشان صحبت کنيد که برگردد مدرسه! گفتم: مگه چي شده؟!
کمي مکث کرد و گفت: حقيقتش، آقا ابراهيم از جيب خودش پول ميداد به يکي از شاگردها تا هر روز زنگ اول براي کلاس نان و پنير بگيرد!
آقاي هادي نظرش اين بود که اينها بچههاي منطقه محروم هســتند. اکثراً سر کلاس گرسنه هستند. بچه گرسنه هم درس را نميفهمد.
مدير ادامه داد: من با آقاي هادي برخورد کردم. گفتم: نظم مدرسه ما را به هم ريختي، در صورتي که هيچ مشکلي براي نظم مدرسه پيش نيامده بود. بعد هم سر ايشان داد زدم و گفتم: ديگه حق نداري اينجا از اين کارها را بکني.
آقاي هادي از پيش ما رفت. بقيه ساعتهايش را در مدرسه ديگري پرکرد.
حاال همه بچهها و اوليا از من خواستند که ايشان را برگردانم.
همه از اخلاق و تدريس ايشان تعريف ميکنند. ايشان در همين مدت كم، براي بسياري از دانش آموزان بیبضاعت و يتيم مدرسه، وسائل تهيه کرده بود که حتی من هم خبر نداشتم.
با ابراهيم صحبت کردم. حرفهاي مدير مدرسه را به او گفتم. اما فايدهاي نداشت. وقتش را جاي ديگري پر کرده بود.
ابراهيم در دبيرستان ابوريحان، نه تنها معلم ورزش، بلکه معلمي براي اخلاق و رفتار بچهها بود.
دانشآموزان هم که از پهلوانیها و قهرمانیهاي معلم خودشان شنيده بودند شيفته او بودند.
در آن زمان كه اكثر بچههاي انقلابي به ظاهرشان اهميت نميدادند ابراهيم با ظاهري آراسته و كت وشلوار به مدرسه میآمد.
چهره زيبا و نوراني، کلامي گيرا و رفتاري صحيح، از او معلمي کامل ساخته بود.
👇👇👇
در کلاسداری بســيار قوی بود، به موقع میخنديد. به موقع جذبه داشت.
زنگهاي تفريح را به حياط مدرسه میآمد.
اکثر در كنارآقاي هادی جمع میشدند. اولين نفر به مدرسه میآمد و آخرين نفر خارج میشد و هميشه در اطرافش پر از دانشآموز بود.
در آن زمان که جريانات سیاسی فعال شده بودند، ابراهيم بهترين محل را براي خدمت به انقلاب انتخاب کرد.
فرامــوش نميكنم، تعدادی از بچهها تحت تاثير گروههای سیاسی قرار گرفته بودند. يك شب آنها را به مسجد دعوت كرد.
با حضور چند تن از دوســتان انقلابی و مســلط به مســائل، جلسه پرسش و پاســخ راه انداخت. آن شب همه سئوالات بچهها جواب داده شد. وقتي جلسه آن شب به پايان رسيد ساعت دو نيمه شب بود!
ســال تحصيلي 58-59 آقــاي هادي به عنوان دبير نمونه انتخاب شــد. هر چند سال اول و آخر تدريس او بود.
اول مهر 59 حكم اســتخدامي ابراهيم برای منطقــه 12 آموزش و پرورش تهران صادر شد، اما به خاطر شرايط جنگ ديگر نتوانست به سر کلاس برود.
درآن سال مشغوليتهاي ابراهيم بسيار زياد بود؛ تدريس در مدرسه، فعاليت در کميته، ورزش باســتاني و كشتي، مسجد و مداحی در هيئت و حضور در بسیاری از برنامههاي انقلابی و...که براي انجام هر كدام از آنها به چند نفر
احتياج است!
#سلام_بر_ابراهیم
@srdarha
💥یک دقیقه مطالعه..
💠 دنیای مجازی واقعی
تو پارک نشسته بودم داشتم تو گوشی فیس بوکمو چک میکردم. یه پسر پنج شش ساله اومد گفت: «عمو یه آدامس میخری؟»
گفتم: «همرام پول کمه ولی میخای بشین کنارم، الان دوستم میاد میخرم.»
گفت: «باشه» و نشست کنارم.
بعد مدتی گفت: «عمو داری چیکار میکنی؟»
گفتم: «تو فضای مجازی میگردم.»
گفت: «اون دیگه چیه عمو؟»
خواستم جوابی بدم که قابل درک یه بچه پنج شش ساله باشه. گفتم: «عمو، فضای مجازی جاییه که نمیتونی چیزی لمس کنی ولی تمام رویاهاتو اونجا میسازی!»
گفت: «عمو فضای مجازیو دوس دارم. منم زیاد توش میگردم.»
گفتم: «مگه اینترنت داری؟!»
گفت: «نه عمو، بابام زندانه، نمیتونم لمسش کنم ولی دوسش دارم. مامانم صبح ساعت ۶ میره سر کار شب ساعت ۱۰ میاد که من می خوابم، نمیتونم ببینمش ولی دوسش دارم. وقتی داداشی گریه میکنه نون میریزیم تو آب فک میکنیم سوپه، تاحالا سوپ نخوردم ولی دوسش دارم. من دوس دارم درس بخونم دکتر بشم ولی نمیتونم مدرسه برم باید کار کنم. مگه این دنیای مجازی نیست عمو؟»
اشکامو پاک کردم. نتونستم چیزی بگم. فقط گفتم: «آره عمو دنیای تو مجازی تر از دنیای منه.»
#پایگاه_مقاومت_بسیج_شهدای_کرمجگان
@srdarha
❣امیدوارم از تہ
⭐️دل یہ آمین بگین
الــهی پشت و کنـارتون
⭐️هیچ وقت خالی نشہ
پـشـت سرتـون دعـای
⭐️خـیـر والدیـن
و کنــارتون نـگــاه
⭐️و حضور گـرم خـداوند باشہ
🌙شبـتـون در پـنـاه خـــدا
بـا آرامش بـخـوابـیـد دوستان
@srdarha
✋🏻 *هرروزبه رسم ادب* 🤚🏻
🚩 *اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائڪَ عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلے اولاد الحسين وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ*
پایگاه مقاومت بسیج شهدای کرمجگان
یا صاحب الزمان (عج) ❤️
💫 سرمان را به تو دادیم که سامان بدهی
🌾 دردها را به تو گفتیم، که درمان بدهی
💫 جانمان برکف دست است،فقط لبتر کن
🌾 گوشمان را به تو دادیم که فرمان بدهی
💫 ما دعای فرجت را همه دم میخوانیم
🌾 ما همه منتظر آمدنت میمانیم
❤️🌿#امام_زمان ارواحنا له الفداه
@srdarha