✋🏻 *هرروزبه رسم ادب* 🤚🏻
🚩 *اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائڪَ عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلے اولاد الحسين وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ*
پایگاه مقاومت بسیج شهدای کرمجگان
🌹چهارشنبه تون عالی
از آسمـان
عشق و عظمتش
ازخورشید، مهربانی اش
از دنیـا
تمام خوبی هایش
و از خـدا
لطف بی کرانش
نصیب لحظه هاتون باشه
امـروزتون زیبـا و در پناه خدا
🌹
#سلام_صبح_بخیر
@srdarha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یا_رضا
💫 -آرامشم،تنهاخواهشم..
💫 -هرجاکهتوباشیاونجاخوشم
❤️#السلام_علیک_یا_علی_بن_موسی_الرضا
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
@srdarha
*به مناسبت سالروز آزادی «بوکمال»*
🌎 شهرهای "سوریه" دومینو وار سقوط می کردند "داعش" به چند صد متری حرم حضرت "زینب" رسیده بود و دواعش روبروی حرم بی بی زینب فریاد می زدند: "زینب یا جای تو اینجاست یا جای ما"
✍️کودک و سالخورده، زن و مرد سربریده می شدند! یکی از تروریستها، قلب فردی را به دندان گرفته و درمقابل دوربین می خورد به گونه ای که "پوتین" رییس جمهور روسیه هم از دیدن آن متاثر می شود و آمریکا را به خاطر حمایت ازاین وحشی ها سرزنش می کند
🔹همه در شوک تحولات سوریه بودند که ناگهان و در کمتر از 24 ساعت، موصل عراق در نتیجه خیانت ته مانده های حزب "بعث" و برخی ارتشی های این کشور، سقوط کرد موصلی که به شهر نظامیان عراق معروف بود و از همین جا بود که سقوط دومینووار شهرهای عراق آغاز شد!
🔹موصل، الانبار، تلعفر، سنجار، صلاح الدین، کرکوک، دیاله، هیت، الرمادی و... در عراق متحیرانه سقوط کردنددر وصف اوضاع وحشتناک عراق، همین بس که یک روحانی ایرانی با خانواده در مسیر "نجف" به "کربلا" توسط داعش دستگیر و سر بریده شد. مسیری که الان میلیون ها زائر در مراسم اربعین تردد می کنند...
*🔹داعش به دیاله عراق رسید،*
*فاصله دیاله با مرز ایران فقط یک کیلومتر است.*
*فاصله روستای زلزله زده ازگله تا "دیاله" تحت تصرف داعش، فقط 10 کیلومتر!!!*
*فاصله ثلاث باباجانی تا دیاله فقط 40 کیلومتر !!!*
*فاصله سرپل ذهاب تا دیاله تحت تصرف داعش فقط 45 کیلومتر!!!*
صدای توپ و تانک داعش، امان از مردم روستاهای مرزی ایران بریده بود. دواعش به نقل از فرمانده نیروی زمینی ارتش، مهمات خود را دپو کرده بودند و آماده حرکت نهایی یعنی حمله به ایران بودند...
*🔹ایران باید چه می کرد؟* عده ای بی بصیرت در داخل کشور، عنوان می کردند عراق و سوریه به ما چه ارتباطی دارد، در حالی که نمی دانستند سقوط سوریه و عراق، سکوی پرش داعش برای ضربه نهایی به ایران بود.
*برخی می گفتند چرا در عراق هزینه می کنید یا در سوریه! غافل از این که اگر داعش به ایران حمله می کرد ما می بایست صدها برابر هزینه بدهیم.*
🔹برآورد کارشناسان از هزینه ایران درجنگ تحمیلی با عراق، از سال 59 تا 67 رقمی بالغ بر 10/04 تریلیون دلار است. برای درک این رقم، خوب است بدانید امارات قرارداد ساخت بزرگ ترین برج دنیا را با یک میلیارد دلار بست، یعنی ایران بیش از 10000برابر قیمت بزرگ ترین برج دنیا، فقط هزینه داد... ورود ایران به جنگی دیگر، رقم چنین زیان را برای کشور خواهد ساخت اما ما با حداقل هزینه نه تنها جنگ را به اتمام رساندیم بلکه تغییرات استراتژیکی در منطقه ایجاد شد که قدرت ایران در خاورمیانه بیش از پیش فزونی یافت
🔹مدافعان حرم با امکانات چند صد میلیونی نجنگیدند، نویسنده که در بین مدافعان حرم حضور داشته است گواهی می دهد که عزیزان مدافع حرم، با مهمات تولید حتی قبل از سال 70 و با سلاح های حداقلی جنگیدند. خبری از وعده غذایی مرتب نبود اگر غذایی می رسید می خوردیم و در غیر این صورت، با گرسنگی، کار را ادامه می دادیم.
🔹بله مدافعین حرم با کمترین هزینه، بزرگ ترین کار را انجام دادند و با ورود ایران به معرکه، تحولات میدانی در سوریه شروع شد. خدا رحمت کند سردار شهید همدانی را... خطاب به سوری ها عنوان کرده بود: اگر می خواهید سوریه را نجات دهید باید دو شهر را حفظ کرد "حلب" و "دمشق"... کم کم مناطق سوریه باز پس گرفته شد.
🔹ایران با هوشیاری تمام و توجیه روسیه نسبت به خطر دواعش بخصوص "چچنی"های داعش، روسیه را وارد سوریه کرد. نیروی هوایی روسیه و قدرت مستشاری ایران روی زمین، دو عامل شکست پله به پله تروریست ها شد.
البته روس ها اقدامات ناهماهنگی انجام می دادند ولیکن در برابر هزینه ای که کردند، چیز مهمی به حساب نمی آید.
🔹مع الوصف بعد از تقدیم بیش از 2000 شهید مدافع حرم، اعم از ایرانی، افغانستانی، عراقی، پاکستانی، لبنانی، سوری و... آخرین پایگاه داعش یعنی بوکمال هم پس گرفته شد و ژنرال قاسم سلیمانی این چنین به فرمانده اش گزارش داد:"آخرین قلعه را هم زدیم و پرچم داعش را پائین کشیدیم"
*🔹بله؛ مدافعین حرم، به جای هزینه 10/04 تریلیون دلاری با کمترین هزینه، کشور را از ورود مستقیم به یک جنگ وحشتناک نجات دادند.* بیش از 2 هزار شهید دادند که دیگر شاهد پرپر شدن 230 هزار شهید نباشیم. روحتان شاد و راهتان پر رهرو
*🙏«شادی روح حاج قاسم سلیمانی سیدالشهدای مدافع حرم و تک تک شهدای عزیز مدافع حرم صلوات».*
*🌷فتح_بوکمال
#پایگاه_مقاومت_بسیج_شهدای_کرمجگان
@srdarha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙تنها کسانی مردانه می میرند
که مردانه زیسته باشند ...
🌹🍃#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🌹🍃#شهید_آوینی
@srdarha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ سرود «سلام فرمانده» رسما تبدیل شده به مانور ارتش بینالملل شیعه از کشمیر تا نیجریه، از هند تا بحرین. نسخههای غیرفارسی «سلام فرمانده» را ببینید تا بفهمید ایران هزار و چهارصد و بیست تا کجاها گسترده خواهد شد.
.
ایران سیاسی درختی است که تنهاش در ظاهر در ایران جغرافیایی است اما ریشههایش زیر خاک تک تک کشورهای غرب آسیا و بخشی از شبه قاره هند و حتی آفریقا کشیده شده. ریشهای طبیعی که قرنها در خاک در حالت خواب زمستانی بوده و چهل و دو سال پیش دوباره فعال شده.
.
➕ حالا دیگر آینده امری تخیلی و انتزاعی نیست. حالا آینده مقابل چشمان ما و در دسترس ما است. سلام ایران هزار و چهارصد و بیست.
# ســـلام فرمــانده
@srdarha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه محاصره شدن شهید مدافع حرم رضاسنجرانی توسط داعشی ها به دلیل اینکه بعضی از نیروها در موقعیت خود نبودند…
فقط روحیه رو ببین
روحت شاد❤️
✅ وقتی شیپور جنگ نواخته میشود
شناختن مرد از نامرد آسان میشود…
#شهید_مدافع_حرم_رضا_سنجرانی
@srdarha
۲۲ تیرماه ، #سالروز_شهادت دو برادر رزمنده #مدافعان_حرم #شهید_مصطفی_بختی و #شهید_مجتبی_بختی گرامی باد . 🥀
برادران مشهدی «بختی» در دفاع از حرم حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها و طی نبرد با داعش در یک روز به فوز عظیم شهادت نائل آمدند.
اواخر تیرماه بود که در اتفاقی بیسابقه و در یک روز در دفاع از حرم حضرت زینب سلامالله علیها دو برادر بنامهای «مصطفی» و «مجتبی» بختی به شهادت رسیدند.
این دو برادر مشهدی طی نبرد با پرچمداران اسلام آمریکایی در منطقه عملیاتی «تدمر» در «سوریه»، بال در بال ملائک گشودند.
و....
شاید این وسط، تاریخ بغض 1400شیعه را هم مرور کرده بودند و به هم میگفتند دیگر نخواهیم گذاشت، دربی آتش گیرد و پهلوی مادری بشکند و فرق پدری بشکافد و جگر برادری در تشت بریزد و سر برادر دیگری روی نیزه رود و خواهری به اسارت دربیاید .
@srdarha
#زندگينامه
#شهید_مصطفی_بختی
تولد: ۱۳۶۱/۰۵/۰۵
شهادت: ۱۳۹۴/۰۴/۲۲
محل شهادت: تدمر، سوریه
مزارشهید: مشهد
وضعیت تأهل: متأهل
تعداد فرزندان:۲دختر
مصطفی بختی،۵مرداد سال ۶۱ در مشهد به دنیا آمد.
شهید بختی با ورودبه دوره تحصیلی راهنمایی، به عضویت بسیج درآمد و نیرویی فعالی در این حوزه شد. او بعد از گرفتن دیپلم علوم انسانی، وارد حوزه علمیه شد و به مدت چهار سال به تحصیل در علوم دینی پرداخت و همزمان با آن، برای امرارمعاش به شغل آزاد مشغول شد.
مصطفی باپایان خدمت سربازی در ارتش دوباره راه تحصیل را درپیش گرفت وبا دادن کنکور در رشته حقوق پذیرفته شد، اما درنهایت موفق به رفتن نشد.
او در سال ۱۳۷۸ازدواج کرد وحاصل ۱۶سال زندگی مشترکش،تولد دو دختر رادرپی داشت
او از زمانی که آمریکا درسالهای ابتدایی دهه ۸۰ به عراق حمله کرد، به فکردفاع ازحرم اهلبیت (ع)بود. به همین خاطر درهمان سالها با راضی کردن همسر و خانوادهاش، بهمراه پدر راهی شهرنجف شدتا اگر بیحرمتی به حرمین را مشاهده کرد،برای دفاع به سایر گروهها بپیوندد. او بعدازگذشت یک ماه و راحت شدن خیالش از بابت حفظ حرمت حرم اهلبیت (ع)، به مشهد بازگشت.
با آغازجنگ درسوریه،مصطفی اینبارتصمیم به رفتن ودفاع از زینبیه گرفت.برای این کاراقدام کرد، امابخاطر مسائل قانونی،مانع رفتن اوشدند تا اینکه سال ۹۴باپیوستن به تیپ فاطمیون، امکان رفتنش میسر شد.
مصطفی بختی،۷اردیبهشت باداشتن دودختر، برای جنگ باداعش،راهی کشورعراق شد.
او پس از ۷۵روز دفاع از زینبیه دربرابرعناصر تکفیری داعش، ۲۲تیر ۹۴بااصابت ترکش بشهادت رسید.
@srdarha
#زندگينامه
#شهید_مجتبی_بختی
🌷تاریخ تولد : ۶۷
🌷تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۴/۲۲
🌷محل شهادت: تدمر، سوریه
🌷مزارشهید: مشهد
🌷وضعیت تاهل: مجرد
شهید مجتبی بختی از اهالی مشهد همراه برادر بزرگ ترش با هویت جعلی افغانستانی بعد از چند بار تلاش توانسته بودند به سوریه اعزام شوند. آن ها در گروهان تک تیر انداز ها جهاد می کردند. آنها در جبهه ها علاوه بر شرکت در عملیات های نظامی، کارهای دیگری هم انجام می دادند، از آماده کردن سفره افطار و سحر برای همرزمان تا واکس زدن شبانه کفش هایشان.
مجتبی رتبه اول دانشگاه پیام نور در رشته حقوق بود.
این دو برادر سر انجام در حلب سوریه حین مبارزه با تروریست های تکفیری به شهادت رسید و به شهدای مدافع حرم پیوست.
آنها در جبهه ها علاوه بر شرکت در عملیات های نظامی، کارهای دیگری هم انجام می دادند، از آماده کردن سفره افطار و سحر برای همرزمان تا واکس زدن شبانه کفش هایشان. با اینکه موعد مرخصی شون رسیده بود به خاطر عملیات داوطلبانه در منطقه باقی موندند و مبارزات مردانه ای در هجوم و دفاع مقابل داعش انجام دادند
پیکر مطهر این شهید به همراه برادرش روز ۵ شنبه ۲۸ تیر ۹۴ در حرم امام رضا (ع) تشییع و در گلزار شهدای بهشت رضا دفن شدند.
@srdarha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚روایت دو برادر شهید مدافع حرم💚
#شهید_مصطفی و #شهید_مجتبی بختی
مادری نمونه که دوفرزندش باهم شهید شدند و به ایران آمدند ودفن شدند .
شهید مصطفی و مجتبی بختی .
که با نام مستعار به شهادت رسیدند.
@srdarha
❣
غمگین نباشید...
چرا که خوشبختی میتواند
از درونِ تلخترین روزهای زندگی شما
زاده شود...
باورکن در تقدیر هر انسانی معجزهای
از طرف خدا تعیین شده که قطعاً در زندگی در زمان مناسب نمایان خواهد شد....!
یک شخص خاص...
یک اتفاق خاص...
یا یک موهبت خاص...
منتظر اعجاز خدا در زندگیات باش
بدون ذره ای تردید...❤️
عصرتون پراز حس خوشبختی
@srdarha
✨💫سلسله نور💫✨
پس از من علی به امر خدا،مولا و امام شماست.سپس امامت در نسل من که از فرزندان او هستند خواهد بود و این تا روزی که خدا و پیامبرش را ملاقات کنید ادامه دارد...ای مردم!نور از طرف خدای عزوجل در من قرار گرفته است و پس از من در علی و سپس در نسل او تا مهدی قائم ادامه دارد.
🌱بخشی از فراز ۶خطبه #غدیر🌱
🌹🌿5روز تا#عید_غدیر خم
@srdarha
🌴#قسمت_بیست_و_هشتم:تسبيحات حضرت زهرا سلام الله علیها 🌴
🌸راوی: امير سپهرنژاد
دوازدهم مهر 1359 است. دو روز بود كه ابراهيم مفقود شده! براي گرفتن خبر به ستاد اسراي جنگي رفتم اما بیفايده بود.
تا نيمههاي شب بيدار و خيلي ناراحت بودم. من ازصميمیترين دوستم هيچ خبري نداشتم.
بعــد از نماز صبح آمدم داخل محوطه. ســكوت عجيبــي در پادگان ابوذر حکم فرما بود.
روي خاكهای محوطه نشستم. تمام خاطراتي كه با ابراهيم داشتم در ذهنم مرور ميشد.
هوا هنوز روشن نشده بود. با صدايي درب پادگان باز شد و چند نفري وارد شدند.
ناخــدآگاه به درب پادگان نگاه كردم. تــوي گرگ و ميش هوا به چهره
آنها خيره شدم.
يكدفعــه از جــا پريدم! خودش بود، يكــي از آنها ابراهيم بــود. دويدم و لحظاتي بعد در آغوش هم بوديم.
خوشــحالي آن لحظه قابل وصف نبود. ساعتي بعد در جمع بچهها نشستيم.
ابراهيم ماجراي اين سه روز را تعريف ميكرد:
با يك نفربر رفته بوديم جلو، نميدانستيم عراقیها تا كجا آمدهاند.
كنار يك تپه محاصره شــديم، نزديك به يكصد عراقــي از بالاي تپه و از داخل دشت شليك میكردند.
ما پنج نفرهم دركنار تپه در چالهاي سنگر گرفتيم و شليك میكرديم.
تا غروب مقاومت كرديم، با تاريك شدن هوا عراقیها عقبنشيني كردند.
دو نفر از همراهان ما كه راه را بلد بودند شهيد شدند.
از سنگر بيرون آمديم، كسي آن اطراف نبود. به پشت تپه و ميان درختها رفتيم.
در آنجا پيكر شهدا را مخفي كرديم. خسته و گرسنه بوديم. از مسير غروب آفتاب قبله را حدس زدم و نماز را خوانديم.
بعد از نماز به دوســتانم گفتم: براي رفع اين گرفتاریها با دقت تســبيحات حضرت زهرا سلام الله علیها را بگوئيد.
بعد ادامه دادم: اين تسبيحات را پيامبر، زماني به دخترشان تعليم فرمودند كه ايشان گرفتار مشكلات و سختیهاي بسيار بودند.
👇👇
بعد از تسبيحات به سنگر قبلي برگشتيم. خبري از عراقیها نبود. مهمات ما هم كم بود.
يكدفعــه در كنــار تپه چندين جنــازه عراقي را ديدم. اســلحه و خشــاب و نارنجكهــاي آنها را برداشــتيم. مقداري آذوقه هم پيــدا كرديم و آماده حركت شديم. اما به كدام سمت!؟
هوا تاريك و در اطراف ما دشــتي صاف بود. تســبيحي در دست داشتم و مرتب ذكر ميگفتم. در ميان دشــمن، خستگي، شب تاريك و... اما آرامش عجيبي داشتيم!
نيمههاي شب در ميان دشت يك جاده خاكي پيدا كرديم. مسير آن را ادامه داديم.
به يك منطقه نظامي رسيديم که دستگاه رادار در داخل آن قرار داشت.
چندين نگهبان هم در اطراف آن بودند. سنگرهائي هم در داخل مقر ديده ميشد.
ما نميدانســتيم در كجا هســتيم. هيــچ اميدي هم به زنــده ماندن خودمان نداشتيم، براي همين تصميم عجيبي گرفتيم!
بعد هم با تسبيح استخاره كردم و خوب آمد. ما هم شروع كرديم!
با ياري خدا توانســتيم با پرتاب نارنجك و شليك گلوله، آن مقر نظامي را به هم بريزيم.
وقتي رادار از كار افتاد، هر ســه از آنجا دور شــديم. ســاعتي بعد دوباره به راهمان ادامه داديم.
نزديك صبح محل امني را پيدا كرديم و مشغول استراحت شديم. كل روز را استراحت كرديم.
باور كردني نبود، آرامش عجيبي داشــتيم. با تاريك شــدن هوا به راهمان ادامه داديم و با ياري خدا به نيروهاي خودي رسيديم.
ابراهيــم ادامه داد: آنچــه ما در اين مــدت ديديم فقط عنايــات خدا بود.
تسبيحات حضرت زهراسلام الله علیها گره بسياري از مشكلات ما را گشود.
بعد گفت: دشمن به خاطر نداشتن ايمان، از نيروهاي ما ميترسد.
مــا بايد تا ميتوانيم نبردهاي نامنظم را گســترش دهيــم تا جلوي حملات دشمن گرفته شود.
#سلام_بر_ابراهیم
@srdarha
✨﷽✨
#پندانه ..
یک دقیقه مطالعه ...!!
✅درست زندگی کنیم
✍همه ما میمیریم، همه ما.بدون استثنا، کمی دیرتر، کمی زودتر، یک دفعه ناگهانی، تمام میشویم.
یک روز همین خانهای که سقف دارد، خانه عنکبوتها و لانه خفاشها میشود، همین ماشینی که دوستش داریم زیر باران در یک گورستان ماشین زنگ میزند، همین بچههایی که نفسمان به نفسشان بند است، میروند پی زندگیشان و حتی نمیآیند آبی بریزند روی سنگ مزارمان.
قبل از ما میلیاردها انسان روی این کره خاکی راه رفتهاند و مغرورانه گفتهاند:
مگر من اجازه بدم!
مگر از روی جنازه من رد بشید...
و حالا کسی حتی نمیتواند استخوانهای جنازهشان را پیدا کند که از روی آن رد بشود یا نشود!
قبل از ما کسانی زیستهاند که زیبا بودهاند،
دلفریب، مثل آهو خرامان راه رفتهاند، زمین زیر پای تکان خوردن جواهراتشان لرزیده، سیبها از سرخی گونههایشان رنگ باختهاند و حالا کسی حتی نامشان را هم به خاطر نمیآورد.
قبل از ما کسانی بودهاند که در جمجمه دشمنانشان شراب ریختهاند و خوردهاند. سرداران و امیرانی که گرزهای گران داشتهاند، پنجه در پنجه شیر انداختهاند، از گلوله نترسیدهاند و حالا کسی نمیداند در کجای تاریخ گم شدهاند!
▫️همه این کینهها،
▫️همه این تلخیها،
▫️همه این زخم زبان زدنها،
▫️همه این تلخ کردن دقیقهها به جان هم،
▫️همه تهمت زدنها،
▫️توهین کردنها به هم... تمام میشود.
از یاد میرود و هیچ سودی ندارد جز اینکه زندگی را به جان خودمان و همدیگر زهر کنیم.
اگر میتوانیم به هم حس خوب بدهیم، کنار هم بمانیم، و اگر نه، راهمان را کج کنیم. دورتر بایستیم و یادمان نرود که همه ما میمیریم. همه ما، بدون استثنا، کمی دیرتر، کمی زودتر، یک دفعه، ناگهانی ...
🔰درست زندگی کنیم و بگذاریم دیگران هم درست زندگی کنند!
#پایگاه_مقاومت_بسیج_شهدای_گرمجگان
@srdarha