هدایت شده از موکب آنلاین با ولایت تا ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حتما_بشنوید
روایت شهید احمد کاظمی از لحظه شهادت خودش :
اونقدر کیف داد ...
#میلاد_امام_جواد
#لبیک_یا_خامنه_ای
هدایت شده از موکب آنلاین با ولایت تا ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 واکنش مادر شهید زبرجدی و خانواده شهید آرمان علیوردی به حضور رهبر انقلاب بر سر مزار این دو شهید
#لبیک_یا_خامنه_ای #شهدا
هدایت شده از موکب آنلاین با ولایت تا ظهور
🍃کتاب های مرحوم علامه شیخ مرتضی انصاری قریب صد سال است که در حوزه تدریس میشود، چون مادرش را بر روی شانه می گذارد و به حمام میبرد تا زن ها او را بشویند و دوباره بر روی شانه میگذارند و به منزل میآورند.
🍃مردم از او میپرسیدند: در منزل قاطر یا الاغی نداری که او را روی آن بگذاری؟ فرمود: دارم. ولی نمیدانید که وقتی مادرم را بر دوش میگیرم، زیر این بار سنگین چه گره هایی برایم باز میشود.
🍃وقتی مادر ایشان از دنیا رفت، به پهنای صورت گریه میکرد، یتیمی سن بردار نیست. وقتی به او اشکال کردند، فرمود: گریه ام برای این است که از امروز به بعد، به چه شخصی خدمت کنم که خدا این همه گره هایم را باز کند؟ در این عالم از مادر، سنگین وزن تر برای رسیدن به خدا داریم؟
-مادرتان را دریابید و اگر در خاک آرمیده اند، سر مزارش به او متوسل شوید. 🌹
#مادر #شیخ_انصاری
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
هدایت شده از مولا امیرالمومنین (ع)❣️
مداحی_آنلاین_امیرالمومنین_استاد_عالی.mp3
461.3K
🌸 #میلاد_امام_علی(ع)
♨️امیرالمومنین
👌 #سخنرانی 🎤حجت الاسلام #عالی
┅✿ 🌴 ❀ 🌴 ❀ 🌴 ✿┅
🔶 کانال مولا امیر المومنین (ع)
https://eitaa.com/haydar_110
هدایت شده از لشکر انقلابی
25.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دستور فرمانده کل سپاه برای رفع فوری مشکلات زلزلهزدگان
☫لشکر انقلابی
@lashkare_313
هدایت شده از رکیذ
4_5965259719269422944
4.73M
انا لا أبكي كل ما في الأمر
أن غبار الحنين قد دخلت في عيني...
نمیگریم، این، غبارِ دلتنگیست
که در چشمم فرو رفته...
#محموددرویش
#عربیات
#ویولن
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
#حضرت_علی_اصغر_ع_مدح_و_ولادت
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
آن که مرا حالا مُرید تو نوشته
حتماً تو را هم می نویسد «یا مراد»ت
تو جان مایی، پس بگیر این حق خود را
نفرین بر آن که جان گرفتی جان ندادت
تو هر کجا پا می نهی هر صبح خورشید
عرض ارادت می کند بر بامدادت
بابای تو با دیدن تو گریه می کرد
با گریه لطف دیگری دارد عبادت
آباء و اجدادت همه یک یک جوادند
پس می نویسیمت جواد بن الجوادت
بر روی پایت می گذارد کعبه سر هم
جبریل حتی می گذارد بال و پر هم
به خاک پایت احتیاجی نیست اصلاً
وقتی دوا می سازم از این خاک در هم
تو کعبه ای! آن کعبه ای که در طوافت
بال و پر ما سوخته حتی جگر هم
با آبروی تو تهجّد آبرو یافت
فیض از مناجات تو می گیرد سحر هم
با این جمالی که تو را دادند، باید...
بین خریداران تو باشد پدر هم
نام مرا هم بین این عشاق بنویس
بگذار تا جا خوش کند این یک نفر هم
ای جان به قربان تو و دورِ شلوغت
یوسف شدن بازار دارد، دردسر هم
در کوچه جانِ ما نقابت را بیانداز!
این گونه چشمت می زنند این ها، نظر هم
هستند یک یک شیرها دنبال دامت
چشمان آهوی خراسانِ پدر هم
فهم من از لطف جوادی تو این است:
که آن چه را گفتیم دادی، بیشتر هم
ما را ببر تا کاظمین این بار با هم
ما را بخر در کاظمین این بار درهم
جز عجز، سائل چاره ای دیگر ندارد
وقتی کریمیِ خدا آخر ندارد
ما را برای در زدن معطل نکردند
اصلاً بیوت این کریمان در ندارد
این خانواده کودکش ذاتاً بزرگ است
نام علی که اصغر و اکبر ندارد
طفل رباب ست و ولیکن عادتش بود
از شانهٔ عمه سرش را بر ندارد
بین مقامات رباب این شان کافی ست
که هیچ کس جز او علی اصغر ندارد
وقتی که آمد لشگر کوفه به هم ریخت
میدان علمداری ازین بهتر ندارد
وقتی که آمد لشگر از دور پدر رفت
آخر گمان کردند که لشگر ندارد
طفل است و بابای بلاتکلیف مانده
حیرانی است و کودکی که سر ندارد
گیرم که از فردا دوباره آب وا شد
چه فایده، شش ماهه که دیگر ندارد
شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
توفیق دارم، از گُلِ زهرا بگویم
از کوثرِ دوم، مَهِ طاها بگویم
از اولین ابنُ الرضا، زیبا بگویم
با لفظ و معنای بسی شیوا بگویم
اما چگویم، زانکه در مدحش خدا گفت:
نتوان کسی وصفِ جوادِ بنُ الرضا گفت
من وصفِ "لا اُحصی ثَنائِک" را چگویم
او که نمی آید به وصفِ ما، چگویم
از "اَشبهُ الناسِ" شَهی والا چگویم
خود، از یکی یکدانه ی بابا چگویم
آمد به عالم، برکت آل محمد
یعنی تمامِ عشقِ عترت، جودِ سرمد
زیبا مگو! زیبایی از او خوش جمال است
آقا مگو! آقایی از او در کمال است
یکتا مگو! یکتاییِ حق را مثال است
لیلا مگو! لیلاییِ زهرا و آل است
به به از این هیبت، که سر تا پاست حیدر
الحق که باشد اسمِ اعظم را مصور
او روشنی بخشِ چهل سال انتظار است
میلادِ او، محصولِ صبری بی شمار است
عمریست بابایش برایش بیقرار است
حالا ز شوقِ دیدنِ او اشکبار است
تنها رضا نه، که در این چشم انتظاری
آلِ پیمبر، کرده بس لحظه شماری
چشمِ رضا معطوفِ دیدار جواد است
یعنی که محوِ ماهِ رخسار جواد است
حالا تبسم بر پدر کار جواد است
بابای او هم نیز دلدار جواد است
هم مستِ بابا شد جوادِ آل احمد
هم محوِ او شد عالم آل محمد
هر کس جوادِ بن الرضایش، هست رهبر
راهش یقین باشد، همان راه پیمبر
او که صِراطُ المستقیمَش هست حیدر
باشد سفیرِ مکتبِ زهراي اطهر
آقای ما از روز اول کوثری بود
از کودکی مَشی و مرامش مادری بود
از ابتدای کودکی در حق فنا بود
با اَشهدَش معلوم بود عبدِ خدا بود
شهزاده ای از خاندان "هَل اَتا" بود
معنای "تطهیر" و دلیلِ "اِنَّما" بود
قرآن سراسر مدحِ آن محبوبِ دلهاست
او شیعه را الهام بخشِ آب و گِلهاست
او سفره از جود و کرم گسترده دارد
او سائلانِ محترم گسترده دارد
بی خانه را، باغِ اِرم گسترده دارد
در قلبِ عشاقش حرم گسترده دارد
مُلک و مَلَک، در سایه ی جودِ جوادند
جن و بشر، در اصل از بودِ جوادند
نوبر کنید ای مردم از حسنِ صفاتش
جودِ زیادش، چشمه ی آب حیاتش
بوسه خوش است، از کامِ نوشیده فراتش
مومن زنَد تکیه، به کشتیِ نجاتش
از آیه ی "یَومَ وُلِد" تا "یَومَ اُبعَث"
گویای اینکه: اوست اَسراری ز مبعث
گرچه فلک، در سایه ی او هست ایمن
با کفر و شرک و ظلم، ذاتاَ هست دشمن
تیغِ زبانِ او، علیهِ شُبهِه مُتقن
روشنگری هایش، همه قولی مُبَرهن
هر مدعی را بر سرِ جایش نشانده
هر منحرف را او به رسوایی کشانده
او که بدیها از خودیها دیده بسیار
زخمِ زبان از این و آن بشنیده بسیار
حتی ز دستِ دوستان رنجیده بسیار
در غربتِ خود، بهرِ خود گرییده بسیار
او را ز تهمت دوستان، تهدید کردند
چهره شناسان در نسَب، تایید کردند
با اینکه عمرِ حضرتش بسیار کم بود
دریای علمش در همه عالم علَم بود
در خانه ی خود هم مواجه با اَلَم بود
مقتولِ همسر، کشته ی زهرِ ستم بود
در حجره در بسته وقتی دست و پا زد
با کامِ عطشان، شاه عطشان را صدا زد
از بسکه در جانش، عطش بالا گرفته
با یادِ جدش، شورِ واویلا گرفته
هنگامِ رفتن، ذکرِ یا زهرا گرفته
بر بامِ خانه چند روزی جا گرفته
بالِ کبوترها به جسمِ او امان بود
اما شهِ بی سر، بدونِ سایبان بود
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e