هدایت شده از دلنوشتهای از دلی تنگ برای شهدا
روزی که بر سر نیزه ها قرآن گرفتند
احساس عزت را هم از ایران گرفتند
از رفعِ تحریم آنقدر گفتند، مردم
هر شب سراغ از قصه ی چوپان گرفتند
هی وعده ی رفعِ فساد و فقر دادند
تا اینکه روزی خود سر و سامان گرفتند
هی از وین با دستِ خالی بازگشتند
اینجا ولی صد سکه با عنوان گرفتند
گر چه سرِ یک میز با دشمن نشستند
کوبیده را دادند جایش نان گرفتند
آن پسته ای را که کِری در جیب خود ریخت
از صاحبِ باغاتِ رفسنجان گرفتند
غرقِ بیان رهبری بودند گویا
اما ز استخرِ فَرَح فرمان گرفتند
روزی به قدرِ حجمِ دریا رشوه بردند
جایش دوباره قوری و فنجان گرفتند
هستیِ ملت را به کامی دود کردند
روزی که از دشمن سرِ قلیان گرفتند
سیب و گلابی هایمان را باج دادند
جایش فقط یک مشت بادمجان گرفتند
دادند اورانیوم به پایِ اشک شِرمَن
جایش آدامسِ عکس برگردان گرفتند
پیروز از هر خطِ قرمز می گذشتند
مردم جگرها را به هر دندان گرفتند
حتی دهانِ منتقدها را شکستند
اما به جیسون روز و شب آسان گرفتند
قلبِ اوباما را به دست آورده بودند
قلبِ رِاکتور را ولی سیمان گرفتند
قلبِ راکتور را به سیخ داغ کردند
یک پُرس جایش عقربِ بریان گرفتند
میلیاردها سرمایه را از بین بردند
در سیل اما جشنِ گلریزان گرفتند
تا کودکِ برجامشان شیری بنوشد
رفتند اروپا و سه تا مامان گرفتند
هی عکس پشتِ عکس با سردار ما؟ نه!
با موگرینیِ پست و شارلاتان گرفتند
خواندند خودکشته شهیدانِ حرم را
با خونشان اما حنابندان گرفتند
با دشمنِ خونیِ مردم دست دادند
قاسم که آمد، آبله مرغان گرفتند
داده کمربندِ قویِ امنیت را
از آمریکا جایش نخِ تنبان گرفتند
سدّ خیانت های آنان یکنفر بود
اینان پس از سردار تازه جان گرفتند
فرقِ ظریف و موشکِ بغداد در چیست؟
سردار را از ما همین تهران گرفتند
حالا به جایِ عذرخواهی، گوشه ی کاخ
کِز کرده اند و دردِ بی درمان گرفتند
محمدرضاطالبی
@dghjkb