eitaa logo
⌈.استوری مذهبی•.⌋
3.1هزار دنبال‌کننده
26هزار عکس
30.1هزار ویدیو
53 فایل
﷽ ° ° ' #اسـتورے‹💬💻 #جمعہ‌های‌امام‌زمانے 💚 #اللھم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج💚 #منبع_استوری #پروفایل⚘ 🔮 تبلیغات ارزان 🆔 eitaa.com/joinchat/800784548C35b1345b7e
مشاهده در ایتا
دانلود
امیرالمؤمنین عليه السلام: جَودَةُ الكَلامِ فِي الاِختِصارِ زيبايى گفتار، در كوتاه بودن آن است المواعظ العدديّه صفحه 55 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفیق برادرم بود عاشقش شدم باهم قرار ازدواج گذاشتیم قرار شد رضایت داداشمو بگیره اون روز ته باغ با دادشم قرار گذاشت منو مامانم تو خونه باغ بودیم یهو مامانم دلنگرون گفت چرا صحبتهای مردونه اینها تموم نمیشه رفت سر بزنه یهو صدای جیغ مامانم تو کل باغ پیچید وقتی رفتم باورم نمیشد با دیدن دستهای خونیش از هوش رفتم ...... https://eitaa.com/joinchat/3833463402C6bee390666 https://eitaa.com/joinchat/3833463402C6bee390666
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
مادرشوهر در جوانی همسرشون از دست داده بود برا همین با ما زندگی می‌کرد چند وقتی بود یهو قهقه های بلندی میزد من اولش فکر میکردم به تلویزون نگاه میکنه ولی اینحور نبود واقعا من خوف میکردم میترسیدم مخصوصا شبها که قهقه میزد کم کم این رفتار بر همسرم اثر کرد اونم یهو قهقه میزد من دیگه نتوستم بمونم شبی که میخاستم فرار کنم دیدم مادرشوهرم و شوهرم .....https://eitaa.com/joinchat/3378708844C983cd10b9d
❤️پروفایل •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹تلاوتی منتخب •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
بچه که بودم مادرم مُرد، منو با چند تا خواهر و برادر کوچیک تنها گذاشت💔😭 صبح تا شب جون میکندمو کار میکردم تا اینکه بابام زن گرفت، اونم چه زنی... تازه رفته بودم تو ‌15 سالگی نامادریم مجبورم کرد زن یه مرد 60 ساله بشم که از بابامم بزرگتر بود😭 سر سفره عقد با دست و پای لرزون چشم دوخته بودم به در که داماد اومد تو باورم نمیشد انقد پیر باشه! اومد نشست کنارمو با لبخند تور روی صورتمو زد کنار،به جوونی که کنارش ایستاده بود اشاره کردو گفت :پسرم بیا بشین کنار عروست...😳😱🔥👇 https://eitaa.com/joinchat/575602711Ce4547a2667 سرگذشت زندگی تلخ منو بخونید👆❤️‍🔥
✍️انوشیروان خواست ایوان مداین را بسازد. شروع به گسترش اراضی اطراف و خرید آن از مالکان کرد. پیرزنی که مجاور قصر شاهی انوشیروان بود، حاضر به فروش خانه خود نمی شدو پیوسته می گفت: من انوشیروان را دوست دارم اگر او را روزی نبینم، غم و اندوه وجودم را ترک نمی کند. انوشیروان امر کرد او را آزار ندهند و در خانه اش زندگی کند. پیرزن در خانه تنور روشن می کرد و دود آن ایوان سفید شاهی را سیاه می کرد،دو گاو داشت که زمان ورود و خروج به منزل پیرزن، دربار و صحن شاه را آلوده می کردند... ✨هر چه به شاه از پیرزن گفتند و ضررهای وجود او به دربار، انوشیروان راضی به دور کردن آن پیرزن از کنار خود نشد. در بیان علت، شاه گفت: این پیرزن هر چه ضرر هم به من برساند و سودی هم نداشته باشد، مرا بی ریا و خالص دوست دارد. من چگونه دور کنم از خود، کسی را که مرا دوست دارد؟؟؟ آیا این از جوانمردی به دور نیست؟؟ موبد و عالمی در دربار بود که با شنیدن این سخنان گریه کرد و گفت: ای مردم ، با تمام گناهان و خطاهایمان، اگر اهورا ( خدا ) را خالص و بی ریا بپرستیم و دوست داشته باشیم، مانند انوشیروان که از خطاهای پیرزن می گذرد، او نیز بر خطاهای ما چشم می پوشد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢چرا بچه‌مون نماز نمی‌خونه⁉️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‌ ‌🔍 💎سطح :خیلی سخت کدامیک از این افراد تظاهر به مریضی می کند و دروغ می گوید ؟ ( با دلیل بگو ) 👈 مشاهده پاسخ 👈 مشاهده پاسخ
💐یک سبد 🌸از گلهـای زیبـا 💐به رنگ 🌸عشـق و امیـد 💐با هر چه صفـا 🌸همـه از سوی خـدا 🌸در شکل دعای خیـر 💐تقدیم به شمـا خوبـان " چهارشنبه تون مثل گل زیبـا "💐 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗✨چهارشنبه تون عالی 🌼✨امروزتان سرشاراز آرامش 💕✨مهر و محبت 💗✨نشان لبخند خدا 🌼✨در زندگی ست 💕✨ان شاءالله 💗✨نگاهش 🌼✨توجه و لبخندش 💕✨و برکت بی پایانش 💗✨همیشه شامل حالتون بشه 🌼✨روزتون زیبـا و در پناه خـدا 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕