eitaa logo
⌈.استوری مذهبی•.⌋
3.2هزار دنبال‌کننده
25.3هزار عکس
29.6هزار ویدیو
52 فایل
﷽ ° ° ' #اسـتورے‹💬💻 #جمعہ‌های‌امام‌زمانے 💚 #اللھم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج💚 #منبع_استوری #پروفایل⚘ 🔮 تبلیغات ارزان 🆔 eitaa.com/joinchat/800784548C35b1345b7e
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️͜͡🕊 بهش‌گفتم‌: چجوری‌توفیق‌شهادت‌پیدا‌کردی؟ گفت‌ا‌ز‌خواسته‌های‌دلم‌گذشتم🙂 ♥️¦⇠ 🕊¦⇠
.💌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یڪبارڪہ‌جلوےدوستانم‌قیافہ‌ گرفتہ‌بودم‌😌 ابراهیم‌ڪنارم‌آمد وآرام‌گفت: نعمتے‌ڪہ‌خداوند‌بہ‌تو‌ داده‌بہ‌رخ‌دیگران‌نڪش..! 🌹‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌↵•• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🥀♥️ میگفت:قبل‌ازشوخے نیتِ‌تقرب‌ڪن‌وتودلت‌بگو: دل‌یہ‌مؤمن‌ُشادمیڪنم،قربة‌الےالله این‌شوخیاتم‌میشہ‌عبادت..(:🖐🏻 _شہیدحسین‌معزغلامے✨ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمے‌شــناسمتان‌اما در این قاب تصــویر، نگاه‌تـان خیلـے آشناست اینقدر ڪہ دلتنـگت مے‌شوم💔 ڪاش شرمنـده نگاه آشنایتـان نباشم / •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🦋روایت عشق: ●همیشه نمازهای شبش را با گریه می‌خواند. در مأموریت و پادگان هم که مسئول شب بود نماز شبش را می‌خواند. هیچ موقع ندیدم نماز شبش ترک شود. همیشه با وضو بود. به من هم می‌گفت داری دستت را می‌شوری وضو بگیر و همیشه با وضو باش. آب وضویش را خشک نمی‌کرد. در کمک کردن به دیگران هم نمونه بود. حتی اگر دستش خیلی خالی بود و به او رو می‌زدند نه نمی‌گفت. ●گاهی اوقات نمی‌گذاشت من متوجه کمک‌هایش شوم ولی به فکر همه بود. احترام زیادی به خانواده و پدر و مادرش می‌گذاشت. پدر و مادر خودش با پدر و مادر من از لحاظ احترام گذاشتن برایش یکی بودند. شدت احترام گذاشتن به من و دخترمان به حدی بود که در جمع‌های خانوادگی می‌گفتند مسلم خیلی به زن و بچه‌اش می‌رسد. اگر مبینا گریه می‌کرد تا نیمه شب بغلش می‌کرد و راه می‌رفت تا خوابش ببرد. هیچ موقع نمی‌گفت من خسته هستم. خیلی صبور بود. ‌✍راوی :همسرشهید 🕊 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️͜͡🕊 بهش‌گفتم‌: چجوری‌توفیق‌شهادت‌پیدا‌کردی؟ گفت‌ا‌ز‌خواسته‌های‌دلم‌گذشتم🙂 ♥️¦⇠ 🕊¦⇠
🥀🕊 شهید شدن مے خواهد دلے کـه‌ آنقــدر قوے باشد و بتوانـدبریده شود از همه ؛ دلے کـه آرام،لـه شود زیر پایـت؛ و "دلدار بے دل" بودنـد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
خیلی گشته بودیم ، نه پلاکی ، نه کارتی ، چیزی همراهش نبود . لباس فرم سپاه به تنش بود . چیزی شبیه دکمه پیراهن در جیبش نظرم را جلب کرد . خوب که دقت کردم ، دیدم یک نگین عقیق است که انگار روش جمله ای حک شده . خاک و گل ها رو پاک کردم …. دیگر نیازی نبود دنبال پلاکش بگردیم … روی عقیق نوشته بود : “به یاد شهدای گمنام” ♥️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•♥️🕊• تاب‌دلتنگی‌ندارد؛ انکه‌مجنون‌میشود :) ‹ ♥️⇢ › ‹ 🕊⇢
◖♥️🕊◗ تاب‌دلتنگی‌ندارد؛ انکه‌مجنون‌میشود:) ‹ ♥️⇢ › ‹ 🕊⇢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️͜͡🕊 بهش‌گفتم‌: چجوری‌توفیق‌شهادت‌پیدا‌کردی؟ گفت‌ا‌ز‌خواسته‌های‌دلم‌گذشتم🙂 ♥️¦⇠ 🕊¦⇠
🌹رگهایش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت.وقتی دکتر این مجروح را دید به من گفت: بیارش داخل اتاق عمل... دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابجا کنم، مجروح به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و به سختی گفت: من دارم میروم تا تو چادرت را در نیاوری؛ما برای این چادر داریم می رویم، چادرم در مشتش بود که شهید شد. ❤️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•♥️🕊• تاب‌دلتنگی‌ندارد؛ انکه‌مجنون‌میشود :) ‹ ♥️⇢ › ‹ 🕊⇢
«🖇🖤»↴ انقدر‌سینـہ‌میزد‌ بھش‌گفتم‌ڪم‌خودتو‌اذیت‌ڪن..! مے‌گفـت: این‌سینہ‌نمے‌سوزه.. موقع‌شھادت‌همہ‌جاش‌ترڪش‌بود‌ جز‌سینہ‌اش...💔 •|شھید‌حمید‌سیاهڪالے‌مرادی|• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
.💌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یڪبارڪہ‌جلوےدوستانم‌قیافہ‌ گرفتہ‌بودم‌😌 ابراهیم‌ڪنارم‌آمد وآرام‌گفت: نعمتے‌ڪہ‌خداوند‌بہ‌تو‌ داده‌بہ‌رخ‌دیگران‌نڪش..! 🌹‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌↵•• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
- میز و صندلی ریاست نداشت ولی رئیس منطقه بود... - هیچ‌وقت مدعی نبود ولی مُچ مدعیان را خواباند... - تنها و بدون تشریفات بود ولی عزیزدل میلیون‌ها انسان بود... - زندگی آنچنانی نکرد ولی به خیلی‌ها زندگی بخشید... - حاجیِ ما، مدیر و مدبر بود، مرد عمل بود و در یک کلام مخلص بود... ♥️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔴شهیدی‌که‌برای‌آب‌نامه‌ می‌نوشت!!😔 شهید غواص، یوسف قربانی در این دنیای فانی هیچکس را ندارد در ۶ ماهگی پدرش را در ۶ سالگی مادرش را در ۸ سالگی مادر بزرگش را و برادرش را هم در سانحه رانندگی از دست داد... زمان شهادتش هم غریبانه دفنش می کنند🖤🥀 🔹همرزم یوسف می‌گوید: هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هرروز؟ یک روز گفتم یوسف نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ دست مرا گرفت و کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم ، کسی را ندارم که..😭 🔸بیاییم برایش ، پدری ، مادری ، برادری و خواهری کنیم و به هرکس که میتوانیم ارسال کنیم تا سِیلی از فاتحه و صلوات به روح مطهرش هدیه کنیم. تا ابد مدیون شهداء هستیم.. 🥀🕊 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•♥️🕊• تاب‌دلتنگی‌ندارد؛ انکه‌مجنون‌میشود :) ‹ ♥️⇢ › ‹ 🕊⇢
•🌼🕊• درراهرولامپ‌هایےداشتیم‌ ڪه‌شب‌هم‌روشن‌بود‌ وآنجا‌درسرمامےنشست‌‌ودرس‌مےخواند. وقتےبه‌ایشان‌مےگفتیم‌ڪه‌‌ ‌چرااینجا‌درس‌میخوانی؟! مےگفت:"من‌ازنورےڪه‌ هزینه‌آن‌ازطریق‌بیت‌المال‌ پرداخت‌مےشود‌‌استفاده‌ڪنم؟!" •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•♥️🕊• تاب‌دلتنگی‌ندارد؛ انکه‌مجنون‌میشود :) ‹ ♥️⇢ › ‹ 🕊⇢
ازش پرسیدم : این همه به فقیران کمک میکنی چیزی برای خودت باقی می ماند؟! خیلی آرام گفت : من کاره ای نیستم . من فقط وسیله هستم . روزی دهنده خداست •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🕊 امام‌زمان‌ارواحنافداه‌منتظرشماست؛ قلب‌خودراپاڪ‌ڪنیدوهمچنان‌ محڪم‌و استواربرعقیده‌وایمان‌خودباشیدو زمان‌رابرا؎ظهورحضرتش‌آماده‌و مهیاسازید..! مگرنمیبینۍڪہ‌ظلم‌سراسرگیتۍرا فراگرفتہ‌ومهد؎فاطمہ‌ ارواحنافداه‌سربازمۍطلبد 🪴 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•