eitaa logo
کمپین د. ضد آمریکا و صهیونیست
530 دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
10هزار ویدیو
518 فایل
کمپین دانشجویی ضد آمریکا و صهیونیست آتش به اختیاران افشاگر ادمین @Dailywriter
مشاهده در ایتا
دانلود
📚مدلهاي دینی : دو مدل اخیر که از نظر گذشت مدل های غیر دیني سکولار بودند اما مدلي که ذيلا مي آيد ازسوي برخی به اصطلاح دینداران در نسبت دین و دنیا ارائه شده که نقش دین را به حداقل فرو کاهیده است و آن را به حاشیه زندگی فردی و اجتماعی می راند که رهاورد آن سکولاریسم است.نظریات دین باوران سکولار مختلف است و قرائت های مختلف گوناگونی از آن وجود دارد که ذيلا به آنها اشاره ميشود: 1⃣دنیا محوری(تفکیک دین و دنیا): غایت شأن و مسئولیت دین توجه به امور معنوی و سعات اخروی انسان است. دین درعرصه های دنیایی مردم مانند اقتصاد، سیاسیت، حکومت دخالت نمیکند چرا که این امور دنیایی هستند و به خود مردم تعلق دارند به عبارت دیگر انتظار ما از دین نه آباداني دنیا و برآوردن مشکلات و نیاز های دنیایی بلکه انتظار تامین سعادت معنوی و اخروی انسان است. 2⃣سیاست محوری (لائیک- تفکیک دین و سیاست): دین مطلقا از صحنه ی جامعه و اجتماع خذف نشده و میتواند گروه ها و سازمان های غیر سياسی مانند مراکز فرهنگی، اقتصادی را تاسیس و ادرده کند و فقط از صحنه سیاست حذف می شود. 3⃣حکومت محوری (تفکیک دین و حکومت): این عقیده قائل به مشارکت دین اسلام در عرصه سیاسی و اجتماعی هست ولی معتقد است مباحث مربوط به حکومت (مثل نوع حکومت، حاکم و مشروعیت آن، چگونگی اداره حکومت و انتخاب حاکم و نحوی مشارکت مردم در حکومت) از مباحثی است که دین آنها را به خود مردم و عقلای آنها تفویض کرده و خود دین به این عرصه دخالتی ندارد پس دین منفک از حکومت است. 4⃣حکومت متدینان به جای حکومت دینی: دیدگاه قبلی به صراحت از جهت مبانی نظری،اسلام را از مقوله حکومت جدا می انگاشت و حکومت را امری دنیایي و مردمی وصف می کرد اما این رهیافت بر این باور است که اصولا تشکیل یک حکومت منسوب به یک مکتب و ایدئولوژی ممکن نیست بلکه انسانها و متدینین به مکتب هستند که به حکومت فعلیت می بخشند در این مدل از سکولار دین از سیاست جدا فرض می شود ولی متدین نه. 5⃣ پست سکولار: پست سکوولار وجود و قدرت دین هر فرد و جامعه را می پذیرد اما به اصول ذیل سکولار تاکید می کند که اولا دین باید از عرصه سیاست و حکومت عقب نشینی کند.دوما دین باید مرجعیت انحصاری علوم تجربی را به رسمیت بشناسد.سوما دین خود را به حاکميت مردم وحقوق بشر ملتزم بداند. 📚دوقرائت از تلطیف و عقب نشینی اجباری دین: دو قرائت دیگری وجود دارد که اولی به عدم دخالت دین درحکومت به صورت اصل در عصر غیبت معصوم معتقد است و دومی طرفدار تشکیل حکومت دینی است اما در مقام اثبات معتقد است که این کار عملی نیست و مصلحت اسلام در عدم دخالت در حوزه حکومت است: 1⃣ : این عده قائلند در صورت خلإ امام معصوم مسلمانان از نظر دینی موظف به تشکیل حکومت دینی نیستند و دین دراین عرصه به صورت موقت تا حضور امام عصر(عج) از عرصه ی حکومت کنار میکشد بلکه قرائتی که مستند به ظاهر بعضی روایات است از تشکیل هر نوع حکومت دینی و برافراشتن پرچم آن منع و نهی شده است و به جای بسط عدالت به ظلم و جور دست کم بی تفاوتی درباره آن سفارش می شود تا بدین سان مقدمه ظهور نزدیک تر شود(انجمن حجتیه و اخباریون). 2⃣مصلحت گرایی: طرفداران این قرائت بر این باورند که در زمان غیبت معصوم، دخالت دین در امر سیاست به صورت عموم و تشکیل حکومت دینی بوسیله روحانیان به صورت خصوصی با مبانی دینی سازگاری دارد اما در صورت بروز مشکل سخت برای حکومت دینی باید از عرصه حکومت عقب نشینی کرد چرا که در فرض پیشین حکومت دینی نه تنها به نفع دین تمام نمیشود بلکه به ضرر دین خواهد بود پس برای حفظ اصل دین بهتر است دین و متولیان آن در سیاست و تشکیل حکومت مداخله و مشارکت نداشته باشند (دلیل آنان فقدان امام معصوم از یک سو و مشکلات فراوان داخلی و خارجی از سوی دیگر است که باعث ناکارآمدی حکومت دینی می شود و در نتیجه تزلزل اعتبار و قداست دین را به همراه خواهد داشت). 🆔 @felhekmat
📚مدلهای : وجه مشترک نظریات ارائه شده در مقوله ی سکولار حذف و نادیده انگاشتن دین یا به حاشیه راندن آن در عرصه های مختلف است که این وجه مشترک به صورتها و نظریات مختلف وصف شده که از هر کدام می توان تعبیر به مدل کرد. 📚مدلهاي غير ديني سکولاريسم: 1⃣آتئیستی(atheism): انکار اصل دین یا نقش خداوند در جهان کار سکولارستهایی است که جهانبینی ماتریالیستی از هستی ارائه میدهند، از دید آنان وجود وم عرفت انسانی فقط در وجود مادی و این جهانی منحصر شده است و غیر از این جهان مادی عالمی دیگر وجود ندارد لذا خداوند و فرشتگان و دیگر امور غیبی وجود ندارد. مبانی فلسفه دیگاه آتئيستی فلسفه ی امپریسم و تجربه گرا است که ملاک حقیقت وجود را قبل تجربه و آزمون پذیری آن میداند هیوم از پیشگامان این رهیافت است. 2⃣دِئیستی(deism): الهیات خشک و دگماتیسم مسیحیت و تعارض آشکار برخی عقاید آن با عقل(مثل تثلیث، تجسد، گناه نخستین، مسئله فدا آمرزشنامه و عصمت پاپ) در قرن هجدهم گروهی از عقلیون از اساس منکر نیاز انسان به پيامبر و دین آسمانی شدند و معتقد شدند که عقل انسان خود به تنهایی به شناخت خداوند تواناست و به پیامبر نیازی نیست در تبیین مهندسی معرفت دینی خود به این اصل رسيدند که خداوند با خقلت ابتدایی جهان دیگری هیچ نقشی در اداره و تاثیر گذاری بر آن ندارد و همه امور به وسیله نظام علیت سامان می یاببد بر این اساس وحی و آموزه های آن اعم از آموزه های عبادی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی از اعتبار میافتد این رهاورد موجب حذف حاکمیت الهی بر عالم و سلب اعتماد مردم به آموزه های دینی و تاثیر دعا و توکل شد که عامل سکولاریسم معرفتی و جهان بینی مردم شد. 📒نکته:مکتب دئيسم محصول الهیات دگماتیسم مسیحیت (تحریف شده توسط بنی اسرائیل) و برخورد کلیسا با دانشمندان و مسائل اخلاقی کلیسا بود که زمینه جدایی بعضی اندیشوران مسیحی از کلیسا بلکه از دیانت شد. @felhekmat