من همآنم که به آغوش تو آورده پنآه... بغلم کن که کسی جز تو نفهمید مرا (:💔 @stuuri

رو دست تو کسی بالا نیومده صبوری هم انگار به‌ما نیومده 🎙#علی_رضایی @stuuri

ماه و شب باشند شاهد من..‌ که من هیچ شبی را بی یاد تو سحر نکرده ام... @stuuri

سلام آقای دلم یا اباعبدالله عجینه با تو گِلم یا اباعبدالله توی عالم لذت حرمت پیچیده همه جا آوازه کرمت پیچیده 🎙#حسن_عطایی @stuuri

آغاز میکنم سخنم را به یا حسین در میزنم به خانه محبوب با حسین کاری به خاطر رمضانم نکرده ام اما گرفت دست تهی مرا حسین 🎙 #امیر_کرمانشاهی @stuuri

منم آن سائل درمانده که با دست تهے در دل شب بہ امید کرَمت گریہ کنم بہ غبار حرم کرببلایت سوگند دوست دارم که شبے در حرمت گریہ کنم @stuuri

رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد ما به قربان تو رفتیم و همانجا ماندیم... @stuuri

دِل‌رابه‌منایِ‌غمِ‌تو‌ذِبح‌نمودیم ازیاد‌مَبر‌این‌همه‌قربانیِ‌خود‌را @stuuri

یک حسین گفتم و غم‌هاهمه از یادم رفت همه‌ی دلخوشی ما ز جهان است؛حسین @stuuri

چه کنم دست خودم نیست اگر غم دارم از فراق حرمت قامت بس خم دارم بطلب جان علی اکبر لیلا مُردم شب جمعه ست حسین باز حرم کم دارم @stuuri

‏اگه "تو" تقدیر منی چرا بهت نمیرسم؟ با کی غمامو بشمرم وقتی تویی همه کسم @stuuri

🚷❌حادثه ناگوار برای دخترم❌🚷 سال 87 بود. 18 سال داشت و با سرطان دست و پنجه نرم می‌کرد. دخترم رو میگویم. عزیزترین هدیه خداوند به من و همسرم‌، جلوی دیدگانمان داشت آب می‌شد. حتی تصورش غمگین کننده است. تمام راه‌ها را رفته بودیم. در نهایت نظر پزشک‌ها این بود که برای مداوا باید به خارج از کشور اعزام بشود. کشور آلمان رو باز به توصیه پزشک انتخاب کردیم و رایزنی‌های اولیه هم انجام شد. اما اتفاقی که افتادباور کردنی نبود ،یک روز..... 🔴 ادامه داستان واقعی👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3847160068C1b22445f5a