eitaa logo
طریق السُّلوک
44.8هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
5.7هزار ویدیو
134 فایل
﷽ ☫ کپی مطالب کانال بدون ذکر لینک کاملا جایز است اما مطالبی که دارای لینک بقیه کانالهاست لینکشون رو حذف نکنید انتقادات و پیشنهادات👇 (به سوالات شخصی و غیر مرتبط با مطالب ارسال شده پاسخ داده نمی شود)(لطفا درخواست تبلیغ ندهید) https://gkite.ir/es/9605946
مشاهده در ایتا
دانلود
حدیثی زیبا از امام صادق ( ع ) @sulook
» 📜 ❤️قال رســـول الله (ص): از چشم بپوش سخنی ڪه رفــع حاجت ڪند تو را ڪفایت ڪند. 📚نهــج الفــصاحه ج ۱ ح ۳۱ ↬ @sulook
✍از کیمیا بهتر است ... بعد از نمازهای واجب یکبار آیت الکرسی و بعد تسبیحات حضرت فاطمه (س) را میگویی و بعد سه مرتبه سوره توحید را می خوانی و بعد سه بار صلوات می فرستی و سه بار آیه ۲و ۳ سوره طلاق را میخوانی که این از کیمیا برایت بهتر است . 🌺شیخ حسنعلی نخودکی (ره) @sulook •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
پیروزی مقتدرانه و ارزشمند و کسب مدال طلا در رقابت‌های کشتی آزاد قهرمانی جهان توسط حسن یزدانی را با افتخار تبریک عرض می‌کنیم. @sulook
سرگذشت واقعی 💫 💠من از بچگی تا دوران بلوغ خیلی بچه خوبی بودم یادم نمیاد روزه نگرفته باشم نماز هم میخوندم ولی بعد از بلوغ شروع کردم به سستی و🔥 گناه 🔥 😔فقط ماه رمضان نماز میخوندم و روزه میگرفتم تا اینکه 6 سال پیش تبدیل شده بودم به یک هیولای فاسد غرق شده در گناه 🔸ما یک داماد داشتم همسن و سال خودم همش به من میگفت مهدی ماه رمضان هم لازم نیست نماز بخونی و روزه بگیری الکی خودت رو خسته میکنی وقتی پیر شدیم هر دو باهم میریم مسجد بس میشینیم یک ضرب نماز میخونیم... 😞 تا حدی که نعوذبالله خدا یکم به ما بدهکار بشه 🔸6 سال پیش یک روز بهمون خبر دادند که دامادمون و پدرش که سایپا داشتند با یک تانکر گاز شاخ به شاخ تصادف کردند ▪️خلاصه هردو فوت کرده بودند دم در اونا نشسته بودم و منتظر اومدن جنازه ها بودیم که... 🗯یهو تو فکر فرو رفتم فکر کردم حالا اون چه جوابی داره برای نماز و روزه هایی که به جا نیاورده.... 😥واقعا اگه من جای اون بودم باید چی جواب میدادم برای گناهان بیشماری که کردم باید چه بهانه و عذری می اوردم وای خدای من چنان در فکر فرو رفته بودم که اصلا متوجه نشدم که جنازه ها رو خیلی وقت بود که آورده بودند. 🔆اون روز گیج و منگ بودم تا شب همش فکر میکردم به اینکه الان دارن ازش چی میپرسن و اون چه جوابی داره و اگر من بودم چی ؟؟؟؟ 🌙شب با کلی ناراحتی خوابیدم تو خواب دیدم که توی صحرای تاریک هستم.... 🌸 ادامه دارد.... 🍃... @Sofreyedel ...🍃
سرگذشت واقعی 💫 😰توی خواب دیدم که از دور یک آتیش دیده میشه جلو رفتم میلیونها بلکه میلیاردها انسان رو دیدم که تو آتیش دارن میسوزند..... 😣و ناله و زجه میزنن و از خدا میخواستند که بهشون کمی فرصت دوباره بده هر انسانی دو نگهبان همراهش بود 😥یهو دیدم دامادمون بهم نزدیک شد کله بدنش آتیش و مواد مذاب بود...🔥 😭وای خدایا الانم که یادم میاد اشک از چشمام میریزه خیلی وحشتناک بود از نگهبانها خواهش کرد که دو کلمه با من حرف بزنه.... 😰اومد جلو و گفت مهدی خودت رو دریاب من دیگه فنا شدم ولی تو هنوز فرصت داری یادته گفتم پیر شدیم نماز میخونیم مهدی فرصت رو غنیمت بشمار شروع کن به نماز خوندن همه ماهایی که اینجا عذاب میکشیم فقط تاوان بی نمازیمونه حالا گناهان دیگمون بماند.. 😭مهدی توبه رو به فردا و پس فردا و چند ساعت و حتی چند دقیقه دیگه تاخیر ننداز..... 😔گفت مهدی وقتی صدای اذان رو شنیدی بدو به طرف نماز نکنه بگی بعدا میخونم از کجا معلوم که بعد نماز جماعت تو زنده میمونی.... 😔مهدی اینجا هیچ عذری قبول نیست مهدی تو رو خدا از بچه هام مواظبت کن نذار درد بی پدری رو بچشند... 😔راه راست رو بهشون نشون بده نزار به درد من گرفتار بشن ازشون مراقبت کن مهدی من خیلی پشیمونم ولی چه فایده وقت جبران ندارم ولی تو داری ازش استفاده کن.... 😓بعدش هر دو دستش رو کشیدند و انداختنش تو مواد مذاب همه زجه میکشیدند که خدایا ما رو ببخش... 😭البته اینم گفت که این تنها عذاب موقت ماست وای بحالمون در روز قیامت.... 😥بعدش دیدم پدر دامادمون که آدم بسیار با خدایی بود رو با دو زنجیر بسیار کلفت و خاردار به دیواری محکم بسته بودند... 😰دیدم حسن آقا رو با دو تا زنجیر خیلی کلفت و خاردار محکم به دیواری بسته بودند و اذیت میکردند دو تا نگهبان غول پیکر هم کنارش ایستاده بودند 😧خیلی تعجب کردم آخه حسن آقا خیلی مرد با خدایی بود خیلی به دیگران کمک میکرد خیلی انسان محترم و با ایمانی بود اون پدرم رو تشویق کرد که جمعه ها بره نمازجمعه شرکت کنه هر جا دعوایی یا مشکلی پیش می اومد حسن آقا رو قاضی قرار میداند... ❓خلاصه با تعجب پرسیدم حسن آقا تو چرا..... 🌸 ادامه دارد.... 🍃...@Sofreyedel...🍃
سرگذشت واقعی 💫 😭گفتم چرا تو این وضعیت هستی...؟ 😔گفت مهدی جان چی بگم بخدا همیشه به فکر این روز بودم ولی دونفر به گردنم حق دارند..... 😔حق الناس رو نمیشه کاری کرد حالا اینجا منو بستند تا روزی که اونا حلالم نکند آزاد نمیشم و یا باید تا روز حساب رسی اینجوری بمونم تو رو خدا مهدی دونفر هستند بگو حلالم کنند.... 😭گفتم دونفر کیا هستند؟ همش میگفت دو نفر چندین بار پرسیدم اسمشون چیه کی هستند ولی همش تو جوابم میگفت دونفر فکر کنم خواست خدا نبود که اسمشونو بهم بگه.... 👌🏼ولی یک لحظه که اجازه دادند اسم ها رو بگه فقط فرصت کرد بگه اوستا رحمان 🔸خبر داشتم که تازگی از شریک مغازش که اسمش اوستا رحمان بود جدا شده بودند ولی خبر نداشتم که تو جریان جدا شدنشون یکم خرد حساب باهم داشتند... 👈🏼خلاصه نذاشتن اسم نفر بعدی رو هم بهم بگه فقط چندین بار فریاد زد اوستا رحمان و بعدش یهو از خواب بیدار شدم..... 😰وای خدای من چه خوابی بود تمام تنم داشت میلرزید هم از ترس هم از خوشحالی که هنوز زنده هستم 😭دلم میخواست از خوشحالی فریاد بزنم ولی وقتی یاد جهنم و دامادمون افتادم کلی گریه کردم نفسم بند اومده بود اشکام مثل سیل جاری شدند.... 😓هیچ وقت اینطور گریه نکرده بودم خدایا ما چقدر غافلیم از اینکه واسه چی اومدیم این دنیا و عاقبتمون به کجاست 🤔نشستم و کلی فکر کردم حس میکردم یکی تو دلم داره دلداریم میده و میگه اشکالی نداره از این به بعد جبران کن تو که هنوز فرصت داری.... 😔به همه گناهانی که کردم فکر کردم دیدم که چقدر من گناهکارم خدایا یعنی اگه توبه کنم منو می بخشی همون صدای تو دلم گفت به ی شرط که جبران کنی... 🗯بعدش فکر کردم حالا واسه دامادمون و حسن آقا چیکار کنم خدایا چه عذابی دارن میکشند 🚿رفتم حمام کردم و اومد رو جا نماز گفتم خدایا من قول میدم جبران کنم تا حد توانم ولی خدایا کمکم کن خدایا ی امتحان ساده ازم بگیر ولی جایزش میخوام این باشه که گناهانم رو پاک کنی و روزی که بر میگردم پیشت رو سفید باشم.... 📿نمازم رو خوندم ولی چه نمازی خدایا یک باره دیگه همچین نمازی رو قسمتم بکن فکر کنم هر کس یک بار تو عمرش همچین نمازی بخونه و بعدش بدون گناه بمیره والله اعلم بهشتی خواهد بود... 💥با تمام وجود نماز رو میخوندم در حالی دامادم و جهنم و حسن آقا رو در اطراف خودم و خدا رو روبروی خودم حس میکردم مثل بچه ای بودم که روبروش مادرش با آغوشی باز منتظرش که بچش بپره تو بغلش خلاصه نمازم و دعاهام که تموم شد صبحانه خوردم و رفتم سراغ اوستا رحمان..... 🌸 ادامه دارد.... 🍃...@Sofreyedel...🍃
سرگذشت واقعی 💫 💠همه جریان رو برای اوستا رحمان تعریف کردم اوستا رحمان اشکهاشو پاک کرد استاد رحمان هم انسان پاک و با خدایی بود... 🔸و گفت آقا مهدی همونطور که خودت و همه میدونند حسن آقا خیلی آدم با خدایی بود حتی آزارش به یک مورچه هم نمیرسید ولی تو حساب کتابمون وقتی داشتیم جدا میشدیم 250 هزار تومن من رو نداد... 😔خیلی هم بهش گفتم که این ظلمه در حق من ولی ایشون جواب نداد دیروز هم خانوادش تو قبرستان جلومو گرفتند و به زور گفتند که باید حلالش کنم..... 💷ولی خودت میدونی حسن آقا یک آدم میلیونر بود و منم یک کارگر با پنج تا بچه و به این پول خیلی محتاجم هر چند که دیروز گفتم حلالش کردم ولی حلالیت که زورکی نمیشه که باید حق منو بچه ها مو بدن بعدش گفتم اوستا رحمان موندم اون یک نفر دیگه رو از کجا پیدا کنم.... 😊گفت نگران نباش واسه همین فقط منو گفته چون من اون یک نفر دیگه رو هم میشناسم.... 👌🏼اوستا رحمان گفت نگران نباش اون یک نفر رو هم من میشناسم پرسیدم تو رو خدا کیه جریان چیه... 😔بحث سر سه هزار تومن بود که باید حسن آقا به راننده سه چرخه ای میاد که نداده بود و اون راننده سه چرخه هم گفته بود باشه حسن آقا حقم رو نده ولی خدا شاهده سر همین سه هزار روی پل صراط حلالت نمیکنم. 😭اشک از چشام سرازیر شد خدایا ما چقد غافلیم و تو چقد حسابت دقیق ما چقد فراموش کاریم و تو چقد دانا و حکیم و عادل هستی. 😓از یک طرف هم ناراحت بودم که یک انسان باخدا همچون حسن آقا که تو این دنیا میلیونر بود تو اون دنیا کارش لنگ 253 هزار تومن خدایا چه درس بزرگی داری به من دانش آموز ابتداییت میدی... 🔸گفتم اوستا رحمان نگران نباش میرم با برادر ها و خانم حسن آقا حرف میزنم پول رو ازشون میگیرم تو زحمت اون سه هزار تومن راننده سه چرخه رو هم باید بکشی چون من نمیشناسمش.... 😊با کمال میل قبول کرد منم شب رفتم خونه حسن آقا کلی مهمون داشتند ولی هر جور شده یکی از برادرای حسن آقا و خانمش رو صدا کردم اون یکی اتاق و کل خواب و جریان رو همونطور که تا الان برای شما دوستان تعریف کردم بازگو کردم.. 😭هر دو خیس اشک شدند برادر حسن آقا و خانمش هر دو با بهم گفتند که 253 هزار چیه ما حاضریم میلیونها میلیون بدیم برای حلالیت طلبی حسن اقا خیلی خوشحال شدم و رفتم خونه.... 😔فردا استاد رحمان با ناراحتی تمام بهم زنگ زد گفت دستت درد نکنه آقا مهدی واسمون شر فرستادی دم مغازه گفتم منظورت چیه استاد رحمان گفت داداشای حسن آقا اومده بودند دم در مغازم کلی حرفهای تند و رکیک بهم گفتند.... 😔و دوباره به زور ازم حلالیت گرفتند و ابرومو هم جلوی در و همسایه بردند و همه رو از موضوع آگاه کردند...... 🌸 ادامه دارد.... 🍃...@Sofreyedel...🍃
ازعالمی ..پرسیدند.. بالاترین وزنه چند کیلو است. که یه نفر بزنه وبهش بگن پهلوان؟... عالم در جواب گفتن بالاترین وزنه یه پتوی نیم یا 1کیلویی است.که یه نفر بتواند هنگام نمازصبح از روی خود بلند کند. هرکی بتونه اون وزنه رو بلند کند. باید بهش گفت پهلوان. » - رسول الله فرموده اند ترک کردن نماز صبح : نور صورت ظهر : بركت رزق عصر : طاقت بدن مغرب : فايده فرزند عشاء : آرامش خواب را از بين میبرد. @sulook
✨🌸✨ ✨🌸استاد فاطمي نيا:👇 🔴مساله ي والدين شوخي نيست! 👈ممكن است يك پرخاش به مادر، انسان را صد سال عقب بيندازد و بركات را ببرد! 👈🔴اگر كوتاهي كرده ايد ، تا دير نشده است جبران كنيد. ✨🌸اگر در قيد حيات هستند دلشان را به دست آوريد و به ايشان خدمت كنيد و اگر هم به رحمت خدا رفته اند ، براي آنها استغفار كنيد... @sulook
آیت الله حق شناس ره : شیطان دائما مراقب شماست، ولی به کسانی که نمازشان را در اول وقت می خوانند،کمتر نزدیک می شود. @sulook
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب شب رحلت پیامبر اکرم (ص) هست و امروز خبر اومد «لارس ویلکس» کارتونیست اهانت کننده به ساحت پیامبر اکرم (ص) بر اثر تصادف به درک واصل شده. 💯با آل علی هر که در افتاد ور افتاد... . . گزیده ی خبرها در همه پیامرسانها👇 @gozideyekhabarha
﷽ ✍️ رحلت پیامبر اعظم، معراج وصال اوست با حضرت دوست ... امشب آسمانیان، همچون اهالی زمین، در یادبود غم از دست دادن پیامبر بزرگ اسلام ﷺ و امام حسن مجتبی(ع) اشک بارند... شهادت پیامبر مهربانی ﷺ و امام حسن مجتبی (ع) بر همه مسلمانان تسلیت باد🏴 @sulook
این دو شلوار را دشمن پاره کرده؛ یکی در جنگ نرم (فرهنگی) و دیگری در جنگ سخت (نظامی) یکی قهرمان عزت و جوانمردی و دیگری قربانی ضعف و خودباختگی! @sulook
خیلی زیباست این متن ارزش هزار بار خواندن و منتشر کردن رو داره واقعا ...👌 زن فقیری که خانواده کوچکی داشت، با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد. مرد بی ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش می داد، تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد. آدرس او را به دست آورد و به منشی اش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد. ضمنا به او گفت: وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا را فرستاده، بگو کار شیطان است. وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و غذاها را به داخل خانه کوچکش برد. منشی از او پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟ زن جواب داد: نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان می برد.🌷🍃 ‎‌@sulook
‍وقتی نانوا خمیر نان سنگک را پهن میکند... و درون تنور میگذارد را دیدی که چه اتفاقی می افتد؟ خمیر به سنگها می چسبد... اما نان هر چه پخته تر می شود، از سنگها جدا میشود!! حکایت آدم‌ها همین است... سختی های دنیا ، حرارت تنور است... و این سختی هاست که انسان را پخته تر می کنند... و هر چه انسان پخته تر میشود سنگ کمتری بخود می گیرد... سنگها تعلقات دنیایی هستند... ماشین من.. خانه من..من.. من !! آنوقت که قرار است نان را از تنور خارج کنند سنگها را از آن می گیرند!! خوشا بحال آنکه در تنور دنیا آنقدر پخته میشود... که به هیچ سنگی نمی چسبد!! ما در زندگی به چه چسبیده ایم ؟ سنگ ما کدام است ؟ @sulook
🌷 عالم ربانی آیة الله تألهی همدانی(ره) : ☘ بعضی از بزرگان توصیه میفرمودند : شب های جمعه سه مرتبه سوره را برای امواتی که ندارند بخوانید. آنها ناامید هستند امیدوار می شوند. خدای تعالی تو را ناامید نفرماید. @sulook
سرگذشت واقعی 💫 🤔خیلی تعجب کردم رفتم خونه حسن آقا ببینم چه خبره دیدم کلی عذر تراشی کردند که یارو میخواد سوء استفاده کنه و این فقط یک خواب بوده و از این جور حرفا با ناراحتی خونشون رو ترک کردم 😔سبحان الله العظیم حسن آقا خیلی آدم زحمت کشی بود از نداری و صفر زندگیشو به اینجا رسونده بود با کار در بندر و کارگری و کار کردن تو کوره های آجر پزی و صد درد.... 😔ولی همشو جا گذاشت واسه عزیزانی که دوستشون داشت ولی اونا حاضر نبودند از اون چند صد میلیون ثروتی که جا گذاشته بود 253 هزار تومن رو خرج حسن آقا کنند. 📱زنگ زدم و جریان رو برای استاد رحمان توضیح دادم اونم خیلی ناراحت شد دقیقا نمیدونم تو خواب بود یا تو رویا و خیالم بود که حسن آقا رو دیدم که گریه کنان میگفت مهدی تو رو خدا ی کاری کن برام... 😔 🔸تصمیم گرفتم یک بار دیگه هم مسئله رو با خانومش در میون بزارم و راضیش کنم این کار رو هم کردم. 😔ولی بازم فایده ای نداشت تصمیم گرفتم که خودم اون پول رو تهیه کنم و از جیب خودم بدم. 👌🏼ولی از علمای مسجدمون پرسیدم گفت چون شما با پدر و مادرت و برادرت باهم زندگی میکنید و حسابتون با همه باید از همشون اجازه بگیری.... 💫منم اون روزا چون تغییر کرده بودم و یک آدم دیگه ای شده بودم خیلی پدر و مادرم با کارهام موافق نبودند و همش اعتراض میکردند که چرا نمیری عروسی و نمیری فلان جا و فلان کار رو چرا قبلا انجام میدادی الان انجام نمیدی... 😔نتونستم باهاشون در میون بزارم پس چاره ای نداشتم جز صبر کردن 😭بعد ازگذشت یکسال دیدم خانواده حسن آقا 4 میلیون دادند یک گاوه نر خریدند به نیت قربانی برای روح حسن آقا و پسرشون خیلی ناراحت شدم اونا 253 هزار تومن واجب رو که حق الناس نمیدن رفتند کلی پول دادند واسه قربانی برای شادی روحشون.... 🌸 ادامه دارد.... 🍃...@Sofreyedel...🍃
از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده: ⬅️«هر که با زنی بگو بخند کند که مالک و محرم او نیست خداوند در برابر هر کلمه ای که در دنیا گفته است، هزار سال حبسش کند.» 📚وسائل الشیعه،ج۱۴،ص۱۳٠ @sulook
🔆امام على عليه السلام: بدترین دشمن آدمى، خشم و شهوت اوست، پس هر كه آن دو را در اختیار بگیرد، مقامش بالا می رود و به هدفش برسد 📚میزان الحکمه، ج8، ص447 @sulook
🍃در شبانه روز حداقل ده دقیقه با خداوند خلوت کن و استغفار کن ؛ مطمئن باش دلت روشن می شود ؛ استغفار نشاط آور است @sulook
حق_الناس 💫 😔واقعا امروز ماهم گاهی همچین کارهایی میکنیم و وقتی کسی آزمون ایراد میگیره داغ میکنیم بجای اینکه کمی واقعا فکرمون رو بکار ببریم... 😔مثلا تو مولودی خوانی ها و بزرگداشت یاد پیامبرمان کلی پول صرف میکنیم ولی سنتهاشو رها کردیم.... 👌🏼خلاصه چند سالی گذشت و یک روز مطلع شدم که خانواده حسن آقا تصمیم گرفتند که مال و ثروت رو بین وراث تقسیم کنند خوشبختانه عالم مسجد نزدیک خونشون رو واسه تعیین ارث و میراث آورده بودند که من با ایشون میونه خوبی داشتم.... 🔸رفتم و جریان رو برای اون عالم مسجد هم تعریف کردم گفت اگه دوباره منو دعوت کنند برای تعیین ارث و میراث اول از همه باهاشون حرف میزنم و این 253 هزار رو کنار میزارم بعد ارث رو تعیین میکنم. 😥ولی متاسفانه بازم کارمون گیر کرد و اونا کار ارث و میراث رو به دادگاه کشوندندن و سپردند دست وکیل و دادگاه من به کل از اونا نامید شدم. 🏚دو سال پیش خونه جدید درست کردیم و من خونه خودم جدا شد و داداشم و پدرم هم جدا شدم 💴پس تصمیم گرفتم پول رو پس انداز کنم و 253 هزار رو پرداخت کنم ولی متاسفانه کار از کار گذشت... 😭یک روز صبح زود یک خبر وحشتناک بهم رسید که چراغ امید رو تو دلم خاموش کرد 😔 استاد رحمان دیشب ایست قلبی کرده و فوت کردند وای خدای من چی میشنیدم پاهام نای ایستادن نداشتند وای خدایا من حالا چیکار کنم راننده سه چرخه رو از کجا پیدا کنم 😞خیلی به این در و اون در زدم ولی هیچی گیرم نیومد تا امروزم خیلی تلاش کردم ولی هیچ نتیجه ای نگرفتم. 😔 باور کنید هرسال هم خانواده حسن آقا کلی خرج قربانی میکنند و فقط چهار میلیون تو سنگ قبر خرج کردند منم جریان رو با یکی از ماموستا های مورد اعتمادم در جریان گذاشتم و ایشون هم نظر من رو داشتند که 250 هزار بدم به بچه های یتیم استاد رحمان و 3 هزار هم صدقه بدم به نیت راننده سه چرخه.... 🌸 پایان 🍃...@Sofreyedel...🍃
امام على عليه السلام: گذشته ی امروزت سپرى شد و آينده ‏اش مورد ترديد است و زمان حال غنیمت است ماضي يَومِكَ فائتٌ، وآتيهِ مُتَّهَمٌ، ووَقتُكَ مُغتَنَمٌ غررالحكم، حدیث 9840 🌷اِلتِماسِ دُعایِ فَرَج @sulook
حفظ قرآن @sulook
🌷 آیت الله حسن زاده : ☘ برادرم حرف این و آن را نزن ، دم فرو بند و تماشا کن . بنگر وعبرت بگیر. به فکر خود باش . را دریاب. @sulook