eitaa logo
طریق السُّلوک
44.3هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
5.8هزار ویدیو
136 فایل
﷽ ☫ کپی مطالب کانال بدون ذکر لینک کاملا جایز است اما مطالبی که دارای لینک بقیه کانالهاست لینکشون رو حذف نکنید انتقادات و پیشنهادات👇 (به سوالات شخصی و غیر مرتبط با مطالب ارسال شده پاسخ داده نمی شود)(لطفا درخواست تبلیغ ندهید) https://gkite.ir/es/9605946
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰📣 سردار سعید قاسمی: همه لخت شدن تو مقاومت کن ✅📣📣📣نشرحداکثری @sulook
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️امام علی(علیه السلام): هر چه را شنیدی بدون بررسی بازگو مکن که همین برای دروغگویی تو کافی است. 📒 نهج البلاغه، نامه ۶۹ @sulook
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹اگه الان بهت بگن امام زمان عج تو، یک اتاق منتظرته و پرونده اعمالت دستشه حاضری بری تو اون اتاق؟؟؟؟ @sulook
💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜ 📝روایت است که انسان به ســـجده برود و مدتی در سجده باشد، "شــــکراً‌ لله و الهی العفو" بگوید‌، مخصوصا در نمـــاز شب، ده دقیقه، یک ربعی در سجده باشد، حسّ میکند وقتی که به سجده می رود، سبکـــ میشود🕊 🦋 آن حالت سبکی بر اثر ریخته شدن گناهان است. 🌿همانطور که در فصل پاییز برگ درختان را میریزد هم گـــناهان را می ریزد. @sulook
عصر یکی از روزها ابراهیم از سرکار به خانه می آمد . وقتی وارد کوچه شد نگاهش به پسر همسایه افتاد . پسر با دخترجوانی مشغول صحبت بود . پسر ، تا ابراهیم را دید بلافاصله از دختر خداحاقظی کرد و رفت . می خواست نگاهش به نگاه ابراهیم نیفتد . چند روز بعد دوباره این ماجرا تکرار شد . دختر سریع به طرف دیگر کوچه رفت و ابراهیم در مقابل پسر قرار گرفت . ابراهیم با لبخند همیشگی با پسرترسیده دست داد و گفت : ببین در کوچه و محله ی ما این چیزها سابقه نداشته ، من تو و خانواده ات را کامل میشناسم ، تو اکه واقعا این دختر رو می خواهی من با پدرت صحبت می کنم که ... جوان پرید وسط حرف ابراهیم و گفت: توروخدا به بابام چیزی نگو ، من اشتباه کردم ، غلط کردم و ... ابراهیم گفت : نه منظورم رو نفهمیدی، ببین پدرت خونه بزرگی داره و تو هم که تو مغازه او مشغول کار هستی ، من امشب تو مسجد با پدرت صحبت می کنم . ان شاءالله بتونی با این دختر ازدواج کنی ، دیگه چی میخوای؟ جوان با سرپایین و خیلی خجالت زده گفت : بابام اگه بفهمه خیلی عصبانی میشه . ابراهیم جواب داد : پدرت با من ، حاجی رو میشناسم . آدم منطقی و خوبیه . جوان هم گفت : نمی دونم چی بگم . هرچی شما بگی . بعد هم خداحافظی کرد و رفت . شب بعد از نماز ، ابراهیم در مسجد با پدر آن جوان شروع به صحبت کرد . اول از ازدواج گفت و اینکه اگر کسی شرایط ازدواج داشته باشدو همسرمناسبی پیداکند باید ازدواج کند . در غیراینصورت اگر به حرام بیفتد باید پیش خدا جوابگو باشد . ابراهیم ادامه داد : حاجی اگه پسرت بخواد خودش حفظ کنه و تو گناه نیفته ، اون هم تو این شرایط جامعه، کار بدی کرده؟ حجی ک از شنیدن ازدواج پسرش اخم هایش در هم بود گفت : نه ! فردا نیز مادر ابراهیم با مادر جوان صحبت کرد و بعد هم با مادر دختر و بعد ... بعد یک ماه آخر کوچه چراغانی بود و لبخند رضایت بر لبان ابراهیم . پ ن ؛ این ازدواج هنوز هم باپرجاست ! @sulook
⚜آیت الله العظمی جوادی آملی: «وقتی انسان در نماز قلب را مهار می‌کند که چشم و گوش را در بیرون مهار کرده باشد، اگر در بیرون نماز، چشم و گوشش را حفظ کرد، در نماز دشمن درونی هجوم نمی آورد. مهم آن است که انسان در بیرون نماز خود را حفظ کند.» کتاب حکمت عبادات صفحه ۱۱۶ @sulook
بچه سید نشدم اما وسط روضه دلم خواست که مادر صدایت بزنم...💔 @sulook
وَقتـۍدآرےگُـنـٰاه‌میـڪُنۍ؛ بـه‌ایـن‌‌فَڪـࢪ‌کُـن‌ڪــہ‌اگه تـو‌هَـمـون‌حـالـت‌ِگُـنـٰاه‌ڪـࢪدن مُھـلَتـت‌‌تَـمـومـ‌شه‌و‌‌بِـرے‌پیـش‌‌ِخُـدآ... ࢪوت‌‌مـیشه‌نـگاش‌ڪُـنۍ...؟! :) نہ‌خدآیۍ‌ࢪوت‌میشہ؟!💔🥀 ‌‌ ❗️⁦@sulook
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴ترک مطلق گناهان... 🍃آیت الله حق شناس : توصیه می کردند که ترک گناه را با ترک کردن گناهان زبان آغاز کنید و ابتدا با ترک مطلق غیبت کردن ... @sulook
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚜حجت الاسلام والمسلمین انصاریان: 🔴مواظب باشیم آبروی کسی رو نبریم .... @sulook
4_5803373167703494149.mp3
6.09M
www.kashoob.com به وقت مداحی 🖤 حاج محمود کریمی @sulook
✍حاج اسماعیل دولابی(ره) ‌✅هر وقت کسی شما را اذیت کرد و ناراحت شدید به کسی نگویید فقط (استغفار)کنید؛ هم برای خودتان و هم برای کسی که شما را اذیت کرده است بگو: بیچاره کار بدی کرده است. اگر فهم داشت نمی کرد. وقتی استغفار می کنی خداوند دوست دارد. قلبت باز می شود. این قلب یک جوری است که اگر کسی به او خوبی کند، از او تشکر نکند ناراحت می شود. اگر کسی هم اذیتش کرد ناراحت می شود. در این جا باید استغفار کرد تا قلب انسان باز شود. آن وقت می بینی که چقدر بزرگ شده ای. گر دو مرتبه این کار را کردی دیگر غم نمی تو‌اند شما را بگیرد. چون راهش را بلد هستی @sulook
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔯 علما و دوری از گناه 🖇 جلوگیری از بدگویی مرحوم آیت اللّه کوهستانی می‌فرمود: در دوران طلبگی، چند سال با یک طلبه اردبیلی هم حجره بودیم. ابتدا که می‌خواستیم با هم در حجره درس بخوانیم و زندگی کنیم، تعهد کردیم که جز حرف‌های واجب و مستحب، حرفی دیگر نزنیم. در طول این چند سال کوشیدیم به این تعهد عمل کنیم و عمل هم کردیم. @sulook
✍پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: نه خود را نفرین کنید،نه فرزندانتان را و نه دارایی های خود را مومن اهل نفرین نیست. 📚میزان الحکمه @sulook
جا نزن ! جسور باش ... این قانونِ ارتفاعه ؛ هرچی بیشتر اوج می گیری ؛ باد و باران ، بی رحم تر میشه ، و نفس کشیدنت سخت تر !😓 تو اما محکم باش !💪🏻 نه به زمزمه یِ پرنده هایِ پایین دست ، توجهی کن ، نه هیاهویِ لاشخورهایِ حسود ! [عقاب باش !] ارتفاعاتِ بالا ، جایِ پرنده هایِ ضعیف نیست !🤔🤗✌️🏻 @sulook
✨﷽✨ ✍️ روزی با خودرو با یکی از دوستان به اطراف شهر رفتیم. در راه برگشت دو نفر را هم که در راه مانده بودند سوار کردیم. با دوستم در مورد توکل به خدا آرام حرف می‌زدیم و می‌گفتم که اگر به خدا توکل کنیم هیچ مشکلی در زندگی نداریم و تمام بدبیاری‌های ما از گناهان‌مان است و... مطمئن بودم آن دو نفر هم حرف‌های ما را هرچند آرام حرف می‌زدیم ولی می‌شنیدند و شاید به خیال خودشان که از درون ما خبر نداشتند، گمان می‌کردند ما انسان‌های پاکی هستیم. بر خلاف انتظار دیدم در مسیر، افسر راهنمایی ایستاده است و ما را که دید کفگیرش بالا رفت. کنار زدم به ناگاه متوجه شدم هیچ‌ یک از مدارکم همراه من نیست. وحشتناک ناراحت شدم و در دلم گفتم: خدایا! تو مرا خوب می‌شناسی که چه گنه‌کاری هستم ولی این دو نفر نمی‌شناسند، ما هم در راه از فضل تو گفتیم، این دو نفر ببینند من جریمه شدم، به صدق حرف‌های من شک خواهند کرد، و مطمئنم به کلام حق تو بدبین خواهند شد، مرا این‌جا مؤاخذه نکن تا در ایمان این دو نفر شک بخاطر ضعف من ایجاد شود. در این زمان بود که افسر گفت: مدارک؟ تا خواستم بگویم... در آن کنار تصادف عجیبی شد و افسر گفت: برو مسیر را باز کن.... نفس سردی کشیدم و داستان را به مسافران گفتم تا ایمان‌شان به خدا قوی‌تر شود. ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ @sulook
🍁حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🌺خدا کند این توجّه و ارادت و محبّت به اهل‌بیت علیهم‌السلام در دل‌های ما باقی بماند و با محبّت آن‌ها از دنیا برویم. 📚 جرعه وصال، ص١٩ --------------------------------- @sulook
سلامتی راننده های پایه سنگین که این روزها دارند مرام و معرفت رو آموزش میدن...🌹🍃 @sulook
🌼حکایت ✍ ﺭﻭﺯﯼ ﺷﯿﺦ ﺍﺑﻮﺳﻌﯿﺪ ﺍﺑﻮﺍﻟﺨﯿﺮ ﺑﺎ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﺳﯿﺎبی ﻣﯽ‌ﮔﺬﺷﺖ. ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﺑﻪ ﯾﺎﺭﺍﻧﺶ ﺑﺰﻧﺪ، لحظه ای ﺑﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﮔﺮﺩﺵ ﺳﻨﮓ‌ﻫﺎﯼ ﺁﺳﯿﺎب ﻭ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﻥ، ﮔﻮﺵ ﮐﺮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﺶ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﻣﯽ‌ﺷﻨﻮﯾﺪ؟ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﭼﻪ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ؟» ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﺶ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ ﺻﺪﺍﯼ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻨﯿﺪﻧﺪ، ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﮔﻔﺘﻨﺪ: «ﻧﻪ، ﻣﺎ ﭼﯿﺰ ﺧﺎﺻﯽ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻨﻮﯾﻢ.» ﺍﺑﻮﺳﻌﯿﺪ ﮔﻔﺖ: «ﺍﯾﻦ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮﻡ، ﺯﯾﺮﺍ ﺩﺭﺷﺖ ﻣﯽ‌ﺳﺘﺎﻧﻢ ﻭ ﻧﺮﻡ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻢ.» درشت می ستاند و نرم باز می دهد، یعنی اگر شما هم سخن درشت و تلخ و تند از کسی شنیدید، به او نرم و نازک پاسخ دهید؛ مانند آسیاب. 📚 اسرارالتوحید، محمد بن منور @sulook