🎈میلادِ امامِ اهلِ یقین، یعسوب الدین، قطب العارفین و اسوهٔ موحّدین، اسد الله الغالب، مولانا و مقتدانا امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه افضل صلوات المصلین بر یکایکِ شیعیان و محبّان حضرتش مبارک باد.
🍃💐🍃💐🍃💐🍃
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🔸"لعب" - یا بازی - خلاصهٔ آدمِ بیخداست. یعنی اگر بخواهیم در یک کلمه بگوییم که آدمهای بیخدا به چه مشغولند، باید بگوییم: ... هُمْ يَلْعَبُونَ (اعراف، ۹۸). آدم در بازی میدود، عرق میریزد، فریاد میزند، میبازد، میبرَد، امّا درواقع هیچ نفعی نبرده و فقط زمانش سوخته.
🔸بازی کارِ بچّههاست، یعنی عاقل از آن منزّه است. زکریا (ع) به یحیی (ع) - که بچّه بود - گفت: پسرم، تو چرا مثلِ دیگر بچّهها بازی نمیکنی؟! یحیی (ع) گفت: ما خُلِقنا لَاعِبِين. [وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ (دخان، ۳۸)]؛ یعنی ما انسانها برای بازی خلق نشدهایم.
زکریا (ع) - بهحسبِ نقل - به خدا عرضه داشت: خدایا، بچّهام بازی نمیکند! خدا فرمود: مگر خودت دعا نکردی که "... فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا" (مریم، ۵)؛ مگر نگفتی خدایا به من ولیّای عنایت کن؟
🔸این حالتِ یحیی (ع) نتیجهٔ حکمت است؛ چون خداوند او را در صَباوت حکمت عطا کرده بود: يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ ۖ وَ آتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا (مریم، ۱۲).
@sulookmanavi
🎈يا عليُّ،
أنتَ حُجَّةُ اللّه،
وَ أنتَ بابُ اللّه،
وَ أنتَ الطَّريقُ إلَىاللّه،
وَ أنتَ النَّبَأُ العَظيمُ
وَ أنتَ الصِّراطُ المُستَقيمُ،
وَ أنتَ المَثَلُ الأعلى ...
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🔹"ولایت" در عرفانِ شیعی دقیقاً معادلِ "فنا" در تصوّفِ کلاسیکِ اسلامی است. این "ولایت" - که "کمالِ قرب" هم هست - غیر از ولایتِ اهلِ بیت (ع) است و "ولایتِ الهیّه" مراد است؛ یعنی عارف، فانی شود در انوارِ حق تعالی و در وجودش خدا بجای خود بنشیند.
🔹حالا نقشِ امامِ معصوم چیست؟ مرحوم علّامه طباطبایی یکجا در همهٔ "المیزان" فقط یک جمله گفته و رد شده. ایشان فرموده: فاتحِ این باب برای مۇمنان، امیرِمۇمنان علی (ع) است. (یک دنیا حرف و یک عمر زحمت در این جمله خوابیده و تا کسی آنرا وجدان نکرده باشد، نمیفهمد مرادش چیست).
🔹آری، علی (ع) - و نه هیچکسِ دیگری - فاتحِ بابِ ولایت برای سالکان است و آنها را به ولایتِ الهیّه مشرّف میکند و داخل در این حِصن نموده و عذاب را برای ابد از آنها برمیدارد (این ربطی به بهشتی شدن ندارد و یک عطیّهٔ علیحدّه است).
@sulookmanavi
🌷با سلام و احترام
♦فایل pdf مجموعه کتابهای "سلوکمعنوی ـ حیاتعارفانه" ـ تٲلیفِ بنده ـ (در ۶ جلد) آمادهٔ ارائه میباشد.
🔸دوستانی که مایل به تهیّه فایلهای pdf یادشده هستند، لطفاً پس از واریزِ مبلغ ۷۵۰٫۰۰۰ ریال بهای دورهٔ کاملِ ۶ جلدی به شماره کارتِ 6221061234736520
(بانک پارسیان؛ به نام: عباسعلی جعفری فوتمی) سفارشِ خود را به آیدیِ @useriran اعلام نمایند.
🏴عروجِ ملکوتی و جانسوزِ عقیلهٔ بنیهاشم، امّالمصائب، صدفِ دریای ایثار و عصمت، پرورشیافتهٔ دامانِ ولایت، محبوبِ مصطفی (ص) و نورِ دیدهٔ مرتضی (ع) و عطرِ خوشِ زهرا (س)، الگوی عِفاف و پاکی، سکّاندارِ کربلا، #زینب_کبری سلاماللهعلیها بر صاحبِ عزا، منتقمِ منتظر علیهالسّلام و محبّینِ حضرتش تسلیت باد.
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🔹حسنک را به پایِ دار آوردند. نعوذ بالله مِن قضاءِ السّوء! ...
🔹احمقمردا که دل در این جهان بندد که نعمتی بدهد و زشت بازستاند ...
🖌#ابوالفضل_بیهقی_دبیر
📚#تاریخ_بیهقی
@sulookmanavi
نه شیخ میدهدم توبه و نه پیرِ مُغان می
ز بسکه توبه نمودم ز بسکه توبه شکستم
🖌#یغمای_جندقی
➰#شعر
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🔹همهٔ ما لازم است شغلی داشته باشیم. سیر و سلوک شغل نیست. کسیکه سیر و سلوک کرده و عارف شده، میتواند خیّاط باشد، کفّاش باشد، نظامی باشد، پزشک باشد، مهندس باشد، یا روحانی باشد، اشتغال به شغلی خاص - مثلاً روحانی بودن - الزاماً به عارف شدن ختم نمیشود.
🔹ما - همه - به زمین تبعید شدهایم. زمین هبوطگاه است، زندان است. در این زندان، هرکسی دورهٔ محکومیّتی دارد - دورهٔ محکومیّتِ یک نفر پنجاه و دو سال، نفرِ بعدی شصت و هشت سال، و ... - که باید سپری کند تا آزاد شود و برود عالَمِ آخرت.
در این زندان یک "کارِ اصلی" داریم (کارِ اصلیِ همهٔ ما شناختِ خود و خداست، و بندگی؛ یعنی همان سیر و سلوک)، و یک اشتغال (شغل)، و یکسری تفریح و سرگرمی.
🔹پس انسان علاوه بر آنکه سالک است و سیر و سلوک میکند، باید شاغل هم باشد. (اشتغال، هم رفعِ نیازِ مالی است، هم خودش نوعی سرگرمی است. اگر شغلی برای تٲمینِ نیازهای خود نباشد، حتّی همان سلوک هم معطّل میمانَد). همین شغل از خیلی آفات و نکبات جلوگیری میکند و انسان را به یک شخصِ مفید در جامعه بدل میکند. حالا چه شغلی؟ فرق نمیکند؛ اولویّت با علاقه است. (کار باید به انسان انرژی بدهد نه آنکه از او انرژی بگیرد). اولویّتِ دوم با بابی است که جلوی شخص باز شده. (من میخواستم دکتر بشوم، نشد. عیبی ندارد! الان چه بابی باز است؟ رانندگی. خُب، برو راننده شو. هروقت امکانش فراهم بود دکتریات را هم بخوان. فراهم هم نبود، که نبود. با تقدیر نمیشود جنگید).
🔹هر شغلی یک نقشِ اجتماعی است، مثلِ راننده یا رفتگر یا طبیب یا پلیس یا روحانی. هر نقشی لوازم و فرهنگی دارد، سختیها و محدودیّتهایی هم دارد؛ علاقه داری؟ بسمالله. همانطور که شغلها الزاماً فرد را عارف نمیکند، همانطور هم اولیاءِ خدا در میانِ همهٔ مشاغل پیدا میشوند. بهتر است شغلی را انتخاب کنیم که برایمان آسانتر و شیرینتر باشد؛ شغلی که با کارِ کمتر، ثمراتِ بهتری برایمان دارد، شغلی که حینِ انجامش خوشحال و راضی باشیم، شغلی که برایمان فراهم و مقدّماتش جور شده.
🔹انبیاء و اولیاء و شاگردانِ آنها هریک شغلی داشتند؛ یکی تمّار بود، یکی جمّال، یکی حمّال، یکی فلّاح، یکی نجّار، یکی چوپان، یکی خیّاط، یکی دهّان، یکی بزّاز، و همینطور تا آخر. خلاصه آنکه راهِ خدا ربطی به شغل ندارد. البتّه تعلّمِ کتاب و سنّت لازمهٔ رشد است و هرکس در هر حرفه و شغلی که هست روزی یکساعت باید صرفِ یاد گرفتنِ کتاب و سنّت کند (همین یکساعت بس است).
🔹فکر نکنید یکساعت کم است؛ ابداً. هر روز یکساعت تعمّق در کتاب و سنّت آسان نیست و توفیقِ زیادی میخواهد (خیلی از حوزویان هم چنین توفیقی را ندارند!). بقیّهاش "عمل" است و عمل است و عمل؛ عملی که از کم شروع میشود و در آخر همهٔ وجودِ انسان را غرقِ خود میکند؛ طوریکه طبیب حینِ طبابتش و تاجر حینِ تجارتش، برای خدا و غرقِ خداست. این است که عارف میشود، در همان شغل و حرفهای که هست.
@sulookmanavi