📚 ﷽ 📚
#سلوک_معنوی
#حیات_عارفانه
🔹درد نقشِ تطهیرکننده دارد، و هرکس بهرهای از درد دارد که جزءِ تقدیرِ اوست و باید بکشد (درد و رنجی اوّلیّه که هرکس باید در هبوطِ زمینیاش بکشد)، و رنجِ ثانویّهای دارد که بخاطرِ تصمیماتِ اشتباهش بر او مترتّب شده؛ اینرا هم باید بکشد.
🔹فرار از درد و رنجِ اوّلیّه تقریباً ناممکن است، امّا برای مۇمنین دو امتیاز قائل میشوند: یکی اینکه مقدارِ درد و رنج را کاهش میدهند (مثلاً تبدیلش میکنند به چیزی خفیفتر)، دوم اینکه فتیلهٔ صبر را در آنها بالا میکشند تا راحت طی کنند.
🔹درد و رنجِ ثانویّه امّا قابلِ پیشگیری است؛ پیشگیریِ آن با زندگیِ قرینِ تقوا امکانپذیر است. چگونه؟ کاری برای منفعتِ خود نکنیم و کارهای ما الهی باشد. (هر کارِ خودخواسته و دلبخواه، رنجی در درونش دارد که وقتی جوانه زد و رشد کرد، پاگیرِ ما میشود؛ کار برای خود همهاَش رنج و دلهره است).
🔹ولی اینکه همه کارهای ما خدایی باشد - یعنی هم صورتش عندالله موجّه باشد، هم نیّتش لِوَجهالله باشد - خیلیخیلی سخت است. بله! به همین دلیل هم آدمِ غیرِمبتلا خیلیخیلی کم است. فیالواقع فقط اولیاءِ الهی همه کارهایشان الهی است، درنتیجه خوف و حزنی ندارند.؛ بقیّهٔ مردم گرفتارند و دائم دارند تقاص پس میدهند؛ یک تقاص تمام نشده، بعدی شروع میشود.
🔹اگر آدم کارهایش الهی نیست و برای خودش میکند، لااقل ضمنِ آن حقّ دیگران را تضییع نکند. (اذیّت کردنِ دیگران برای نفعِ خود، خیلی رنج پدید میآورَد).
پس، پیشگیری عبارت است از نرنجاندنِ دیگران و - در مقیاسی بالاتر - نرنجیدن.
🔹امّا اگر رنجی آمد (رنجِ اوّلیّه یا ثانویّه) درمانِ هردو یکی است؛ آدمی که مبتلا شده باید چند کار کند:
✦اوّل: متنبّه شود که بلایی آمده و بلاها همه از بالاست (خدا مبتلایش کرده).
✦دوم: فکر کند چرا اینطور شده؟ علّتش چه میتواند باشد؟ کجای کارش ایراد داشته؟ گاهی بهمحضِ فهمِ باطنِ بلا - یعنی علّتِ آن - خداوند بلا را برطرف میکند (خداوند بلا میفرستد تا بفهمیم!)
✦سوم: تضرّع کند؛ یعنی از خودِ خدا رفعِ بلا را بخواهد. (گاهی هرچه فکر میکند نمیفهمد بلا چرا آمده. بگوید خدایا هرچه بوده بگذر و مراقبم باش دیگر مرتکب نشوم).
✦چهارم: صدقه بدهد، به مقدارِ کم به افرادِ زیاد (در روایات است که بلا را برمیدارد).
✦پنجم: نمازِ مستحبّی بخواند و از خدا رفعِ بلا و عافیت را بخواهد.
✦ششم: بر ذکرِ "یا رئوف و یا رحیم" مداومت کند.
✦هفتم: روزه بگیرد؛ انشاءالله خدا بلا و سختی را برمیدارد.
✦هشتم: همراه با مواردِ فوق، بر بلا صبوری کند؛ آنهم صبرِ جمیل، یعنی دلش را به سمتِ رضا سوق دهد؛ که اگر به رضا رسید، هم بلا تمام میشود، هم مستجابُالدعوه میگردد. (در صبر اکسیری است که در هیچ چیز نیست؛ کیمیایی است که خاکِ وجودِ انسان را زر میکند).
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
#سلوک_معنوی
#حیات_عارفانه
♦شيطان مقيّد است كه در دعا سرخوردگی ايجاد كند، برای اينكه میخواهد رابطهات را و آن اميدی كه به خدا بستی قطع كند. هيچوقت نگذاريد كه اين سنخ افكارِ شيطانی شما را احاطه كند و از دعا باز بدارد؛ بهخصوص اوقاتی كه در آن وعده داده شده كه دعا مستجاب میشود.
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
#سلوک_معنوی
#حیات_عارفانه
🔘 کبائر - صغائر (۱)
🖌إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا (نساء، ۳۱)؛ اگر از گناهانِ بزرگی که نهی شدهاید اجتناب کنید، گناهانِ کوچکِ شما را - بدونِ توبه - محو میکنیم و در جایگاهی شایسته جایتان میدهیم.
🔹"توبه" و "شفاعت" - اگر قبول شود - باعثِ بخششِ همهٔ گناهان است، لذا کفرانِ سیّئات در این آیه، به محوِ اثرِ آنها بدونِ نیاز به توبه اشاره دارد.
◉ "سیّئات" هم به قرینه "کبائر"، "صغائر" معنی میدهد. صغائر همان "لَمَم"اند که در آیهٔ ۳۲ سورهٔ نجم راجع به آنها گفته شده: "نیکوکاران آنها هستند که از گناهانِ بزرگ و فواحش اجتناب میکنند، مگر لَمَم (یعنی گناهانی که اتّفاقی از ایشان سر زند)؛ البتّه سفرهٔ آمرزشِ خدا گسترده است و شاملِ ایشان میگردد".
🔹راجع به لَمَم - یا سیّئات - روایاتِ جالبی در دست است:
کافی از امام صادق (ع) روایت میکند که هیچ گناهی نیست جز اینکه مۇمنی هست که با اینکه دوست ندارد امّا به آن خُو گرفته و هربار آنرا برای مدّتی ترک میکند امّا باز نمیتواند در برابرش مقاومت کند و برخلافِ میلش به آن آلوده میگردد؛ اینها لَمَماند.
مطابقِ این روایت، لَمَم - که بخشوده میشود - گناهانی است که انسان از آن منزجر است و نجات از آنرا میخواهد امّا به آن عادت کرده و معتاد شده و قدرتِ ترکِ آنرا ندارد. این روایت دقیقترین تعبیر راجع به لَمَم است.
🔹عللالشّرایع از امام باقر (ع) روایت میکند که لَمَم گناهانی است که مۇمن آنها را نمیخواسته و قصدِ او نبوده امّا در آنها افتاده.
کافی از امام صادق (ع) روایت میکند که لَمَم گناهانی است که بلافاصله با توبه تدارک شوند. و امام (ع) اضافه میکند: اسبابِ نجات بسیارند.
کافی از امام صادق (ع) روایت میکند که لَمَم گناهانِ مقطعی است که مدّتِ کوتاهی مۇمن به آنها دچار بوده.
کافی از امام صادق (ع) روایت میکند که لَمَم گناهانی است که طبعِ مۇمن با آنها همراه نیست.
نورالثقلین از رسولِ خدا (ص) روایت میکند که کیست که به لَمَم دچار نباشد؟
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
#سلوک_معنوی
#حیات_عارفانه
🔘 کبائر - صغائر (۲)
◉ امّا راجع به کبائر:
🔹یکسری گناهان آنقدر بزرگ است که خداوند به مرتکبِ آنها وعده جهنّم داده است، یعنی این گناهان اقتضاء دارند که آدم را جهنّمی کنند؛ به اینها گناهانِ کبیره گویند.
🔹بر اساسِ تعالیمِ دینیِ اسلامی، کسیکه گناهِ کبیره از او سر زند و توبه ننماید، فاسق است و نمیشود در نماز به او اقتداء کرد و شهادتش پذیرفته نیست و پس از مرگ مستحقّ عقوبتِ الهی است، مگر اینکه فضلِ الهی شاملِ حالش شود که از آنجمله شفاعت است. (درباره شفاعت، پیامبرِ اسلام (ص) گفته است که شفاعتم را برای صاحبانِ گناهانِ کبیره از امّتم گذاشتهام: شفاعتی لاهل الکبائر من امّتی).
🔹گناهِ کبیره موجبِ مسخ شدنِ روحِ انسان میگردد؛ یعنی روحِ انسان، فطرتِ پاکِ خود را بهکلّی از دست میدهد و میلِ انسان به کارهای نیک و خدایی کاهش مییابد و - درعوض - میلِ انسان به گناهان افزایش مییابد.
🔹کافی از امام صادق (ع) روایت میکند: بزرگترین گناهِ کبیره، شرکِ به خداست؛ و مشرک، محروم از بهشت است، چنانکه میفرماید: "هرکه برای خدا شریک قائل شود، خدا بهشت را بر او حرام گردانَد و جایگاهش آتشِ دوزخ باشد" (مائده، ۷۲).
🔹بعد از شرک، ناامیدی از رحمتِ خداست؛ و هرکه ناامید باشد، کافر است، چنانکه در قرآن میفرماید: "نومید مشوید از رحمتِ خدا؛ همانا مٲیوس نمیشوند از رحمتِ خدا مگر کافران" (یوسف، ۸۷).
@sulookmanavi
🖌وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ ۖ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ (ابراهیم، ۷)؛ یادتان باشد که خدا اعلام کرده: اگر شکر کنید، قطعاً شما را فزون میکنم و اگر ناشکری کنید، مجازاتم خیلی شدید است.
🔹نکتهٔ جالبِ این آیه آن است که شکر را موجبِ فزونیِ وجودِ فردِ شاکر دانسته نه نعمتهای او. یعنی با شکر، روحِ شکرگزار سعه و تعالی پیدا میکند که فزونیِ نعمت - که مایملکِ اوست - پیشِ آن ناچیز است.
🔹وقتی مۈمنی خودش رشد کرد و فزون شد، نعماتش نیز فزون شده و برکت مییابند.
در طرفِ مقابل هم، نخستین نتیجهٔ کفران، ضیق و پستیِ روح است که زوالِ نعمت پیشِ آن ناچیز است.
@sulookmanavi