من تا همین نیم ساعت پیش مدرسه بودم، یهو مامانم زنگ زد گفت چیشده و منی که تو سکوت پانسیون داشتم دونه دونه میرفتم سر میز همکلاسیام:
انقدر میزای پانسیون مردم خوشگله که روم نمیشه اصلا برم سمت میز خودم کسی بفهمه اونجا جای منه🤡
-
انقدر میزای پانسیون مردم خوشگله که روم نمیشه اصلا برم سمت میز خودم کسی بفهمه اونجا جای منه🤡
دو سه تا دونه کتاب روشه و یه جعبه دستمال کاغذی.
امروز خیلی افتخار دادم یه نوشته ام زدم خالی نباشه؛ البته یه بخش فوق العاده داره میزم که عکس گنبد امام رضاس✨
یکی تو ناشناس ازم سوال درسی پرسیده، حس کردم نخوای بذارمش اینجا ولی دوباره سایتو چک کن آیدیمو بهت میدم بیا پیوی بهت وویس بدم.
اصلا هم سوالت مسخره نیست و از بابت پرسیدنش نترس، به هرحال یه سری مفاهیم نیاز داره بیشتر توضیح داده بشن؛ خوشحال میشم کمکت کنم.
نه تونستیم بریم نماز جمعه، نه درس خوندم، نه تفریحی کردم.
فقط زخم بستر گرفتم انقدر تو ماشین بودم😔