سکوت علی علیهالسلام یا فریاد ابوذر رضیاللهعنه
ابوذر رضیاللهعنه یکی از بزرگترین صحابه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم به قدری به فریضه امر به معروف و نهی از منکر عنایت داشت و بدان عمل میکرد که عثمان، خلیفه سوم را، به ستوه آورد و موجب شد که وی او را به شام تبعید کند
او در مقابل خلیفه، از باب نصیحت حاکم مسلمین، با صراحت انتقاد میکرد و رسواییهای مالی، بذل و بخششهای بیجا و جناحگرایی و باندبازی دستگاه خلافت را گوشزد مینمود تا کار به رسوایی کشیده شد
انتقادهای تند و صریح ابوذر در مقابل عثمان، به دلیل موقعیت خاص او در آن زمان بود؛ به طوریکه عثمان نمیتوانست با او مقابله کند
موقعیت ابوذر رضیاللهعنه در جامعه اسلامی، آنچنان بود که به این زودی نمیشد با او برخورد تند کرد
در همان زمان، موقعیت امیرمؤمنان علیهالسلام با ابوذر کاملاً متفاوت بود که وظیفه دیگری را میطلبید
البته امام علی علیهالسلام، به صورتهای کلی و خصوصی، انتقادهایی را مطرح میکرد اما نه آن گونه که ابوذر عمل میکرد؛ چراکه موقعیت ایشان با ابوذر متفاوت بود
ایشان میکوشید تا با موعظه کردن، مردم را از اعمال ناصواب برحذر دارد
پس ابوذر وظیفهای داشت و امیر مؤمنان علیهالسلام وظیفهای دیگر
از این روست که نه تنها علی علیهالسلام در این زمینه با ابوذر مخالفتی نکرد، بلکه وقتی ابوذر را به ربذه تبعید کردند، علی علیهالسلام، امام حسن علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام را فرستاد تا او را مشایعت کنند
آنگاه کلام عجیبی را خطاب به ابوذر فرمود که در نهجالبلاغه نیز آمده است:
يَا أَبَاذَرٍّ إِنَّک غَضِبْتَ لِلَّهِ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ، إِنَّ الْقَوْمَ خَافُوک عَلَی دُنْيَاهُمْ وَخِفْتَهُمْ عَلَی دِینِک
اى اباذر، قطعاً تو براى خدا غضب كردى، پس به همان خدايى كه براى او غضب كردى اميدوار باش
اين مردم از تو بر دنياى خود ترسيدند، و تو بر دين خود از آنان ترسيدى
نهجالبلاغه، خطبه ۱۳۰
موقعیت علی علیهالسلام در آن زمان، موقعیتی ویژه بود؛ به گونهایکه مصلحت ایجاب نمیکرد برخورد ایشان همچون ابوذر باشد
زیرا ایشان، درصورتیکه بنای انتقادات شدید را در پیش میگرفتند، متهم میشدند که چون اعضای شورای ششنفره، که علی علیهالسلام هم خود در میان آنها بود، او را برای خلافت رد کردهاند، کارشکنی میکند
علی علیهالسلام به قدری تنها مانده بود که اگر انتقاد تندی میکرد، فوراً از دستگاه حکومتی شایعه میکردند که چون علی رأی نیاورده، حسادت میورزد و اسلام و نظام اسلامی را تضعیف میکند
اما ابوذر هیچ گاه ادعای خلافت نداشت و ازاین رو نمیتوانستند او را چنین متهم کنند
بنابراین هر کسی در هر موقعیت اجتماعی که قرار دارد، باید بکوشد وظیفه خود را درست تشخیص دهد و در هر پست و مقامی که قرار دارد، متناسب با شأن، مقام، موقعیت و شرایط زمانی و مکانی، آن کاری را انجام دهد که به نفع اسلام است
مثلاً نویسنده باید بنویسد، سخنران باید حرف بزند و مسئول رسمی کشور هم باید در اجرای احکام اسلام اهتمام داشته باشد
البته گاهی تشخیص کار صحیحی که به نفع اسلام باشد، مشکل است؛ چون در بسیاری از نمونهها، تعارض مصالح و مفاسد پیش میآید؛ اما درهرحال باید مصمم بود که به هرچه تشخیص داده شد عمل شود، هرچند به قیمت شهادت باشد
بدیهی است تلاش کردن در راه شناخت وظیفه هم، خود نوعی عبادت است که برای آن ثواب نوشته میشود
نسل آفتاب
@sunshinegeneration
3.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبتهای طوفانی و بیپردهی دکتر جبرائیلی در گفتگوی ویژهی خبری
پیش شرطهای لازم برای رسیدن به انسجام ملی در گفتوگوی ویژه خبری با جبرائیلی
نسل آفتاب
@sunshinegeneration
1.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا شنیدهاید کسی را که به خاطر حفظ جان خود از هجوم سیلاب، پا به فرار میگذارد، مجازات کنند؟
بُغاة بانکی به سرکردگی دولتمردان، از سر زیادهخواهی یا ندانمکاری و شاید هم صرفاً جهت تأمین کسری بودجه دولت و اعمال سیاستهای تکلیفی، با پدیده خلق پول بانکی از هیچ باعث ایجاد التهاب در بازار و سیلابهای ویرانگر تورمی میشوند؛ بعد قوه قضائیه به ناحق، کسانی را که تنها جرمشان، تلاش برای حفظ ارزش اموال و داراییهای خویش است، مجازات میکند
آری چه خوش گفت فردوسی پاکزاد:
بُود داوری مان چو حکم سَدوم
همانا شنیدستی آن حکم شُوم
که در شهر خائن شد آهنگری
بُرد قهرمان گردن دیگری
آری حکایت وضع مالیات بر عایدی سرمایه، دقیقاً مانند حکایت اعدام سلطان سکه است
نسل آفتاب
@sunshinegeneration
چرا پول در جامعه اسلامی باید مبتنی بر طلا و نقره باشد؟
در نظام اندیشه اسلامی، پول صرفاً ابزار مبادله نیست، بلکه رکن عدالت اقتصادی و امانت اجتماعی است
به همین دلیل، شریعت اسلام از آغاز، طلا و نقره (دینار و درهم) را بهعنوان معیار اصلی سنجش ارزش و واسطه مبادله به رسمیت شناخته است؛ نه از سر عادت تاریخی، بلکه بر پایهی کارکردهای واقعی این دو فلز
نخست، طلا و نقره دارای ارزش ذاتیاند
ارزش آنها قائم به اعتبار دولت یا قدرت سیاسی نیست، بلکه ریشه در کمیابی طبیعی، خلقت خاص، مطلوبیت عمومی و پذیرش فرازمانی دارد
این ویژگی باعث میشود پول نتواند یکشبه بیارزش شود یا به ابزار پنهانِ انتقال ثروت تبدیل گردد
دوم، در فقه اسلامی، بسیاری از احکام مالی بر پایهی طلا و نقره تنظیم شدهاند:
زکات، دیات، مهریه، نصاب سرقت و حتی معیارهای بیع صحیح
این نشان میدهد که شریعت، پولِ پایدار و غیرقابل دستکاری را پیشفرض عدالت اقتصادی میدانسته است
پول اعتباریِ محض، که با ارادهی حاکم قابل افزایش نامحدود است، با این منطق فقهی سازگار نیست
سوم، خلق پول بدون پشتوانه منشأ ظلم ساختاری است
تورم، که نتیجه طبیعی پول اعتباری است، نوعی مالیات پنهان تلقی میشود؛ مالیاتی که بدون رضایت مردم و بدون تصویب شفاف اخذ میگردد و ثروت فقرا را به اغنیا منتقل مینماید
در حالی که در نظام پولی مبتنی بر طلا و نقره، امکان چنین ستمی بهشدت محدود است
چهارم، طلا و نقره در تمدن اسلامی نقشی اخلاقی نیز داشتهاند
ثبات پول، انسان را به کار، تولید و معامله واقعی سوق میدهد و راه سوداگری صرف مالی را میبندد
از این رو، پولِ سالم، مقدمهی اقتصاد سالم و جامعهی عادل است
در مجموع، پول طلا و نقره نه یک نوستالژی تاریخی، بلکه یک انتخاب تمدنی است؛ انتخابی که با عدالت، شفافیت و کرامت انسانی سازگار است و میتواند بنیان اقتصادی جامعه اسلامی را از سلطهی تورم، بدهی و بیثباتی رها سازد
نسل آفتاب
@sunshinegeneration
غلبه بر دشمن
در کتاب حیاةالحیوان آمده است:
هر گاه انسان بر کسی که از شرش میترسد وارد شود کلمات کهیعص حم عسق را که ده حرف است بگوید و به ازای هر حرف که بر زبان میآورد یک انگشت از انگشتانش را ببندد (از شست دست راست آغاز کند و به شست دست چب پایان برد)
وقتی بدین جا رسید سوره فیل را در درونش بخواند و وقتی به لفظ ترمیهم رسید ده بار آن را تکرار کند و در هربار تکرار یکی از انگشتانش را که بسته شده را باز نماید
این دستور تجربه شده است
هر گاه انسان بر کسی که از شرش میترسد سوره فیل را بخواند و طیراً ابابیل را خواند وچون به ترمیهم رسید از انگشت کوچک دست چپ گرفته تا به انگشت کوچک دست راست برسد ۱۰ بار بگوید: ترمیهم و انگشتان را یکی یکی ببندد، چون تمام ۱۰ تا را بست از انگشت کوچک دست راست را یکی یکی بگشاید و در هر بار بگوید: بحجارة من سجیل تا به انگشت کوچک دست چپ برسد و بعد بقیه سوره را بخواند تا تمام شود و بر آن ظالم بدمد به اذن خداوند غالب شود
نسل آفتاب
@sunshinegeneration
نسل آفتاب
آیتالله حائری شیرازی چند سال قبل از ظهور، بوی آن به مشام اهل معنویت میرسد یعقوب علیهالسلام از
آیتالله حائری شیرازی:
تو چه کار کردی که بویش را بشنوی؟
یعقوب ۴٠ سال از یوسف دور بود؛ همین که خبر آمدن یوسف را فهمید، از دور گفت:
إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ
به خدا من بوی یوسفم را میشنوم، اگر مسخرهام نمیکنید، بویش میآید خب
آدم تا یعقوب نشود که بوی یوسف را نمیشنود
یعقوب ۴٠ سال گریه کرده که از مصر بوی یوسف را میشنود
آن که در بدنش ترکش نشسته بوی امام زمان را میشنود؛ آن که دستش قطع شده بوی امام زمان را میشنود؛ آن که مالش را در راه خدا داده بوی امام زمان را میشنود؛ آن که خانهاش را در راه خدا از دست داده و در بمباران ویران شده بوی امام زمان را میشنود؛ آن که عزیز از دست داده بوی امام زمان را میشنود
خب، اگر کسی گفت من بویش را نمیشنوم، تو چه کار کردی که بویش را بشنوی؟
نسل آفتاب
@sunshinegeneration
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حجتالاسلام سید علی خمینی:
مردم به آرمانها اعتراض ندارند به مسئولی اعتراض دارند که کار نمیکند
مسئولی که میدانی یکی بهتر از توست چرا پست را پذیرفتی و کار را عقب انداختی؟
از ۹۲ میلیون نفر، تنها مسئولین هستند که از مسئولین ناراضی نیستند
(پیش خودمان بماند؛ کلیه مسئولین هم از مسئولین ناراضیاند)
نسل آفتاب
@sunshinegeneration
عجب، به جای اینکه پاسخگوی مردم باشد؛ مدعی است
دست پیش گرفته، تا پس نیفتد
دِ به رو
سنگ پای قزوینم آرزوست
نسل آفتاب
@sunshinegeneration
هدایت شده از نسل آفتاب
هدایت شده از نسل آفتاب
4.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا