اخوی یکی از دوپایت را بردار
استاد رحیمپور ازغدی خاطرهای نقل میکردند که خلاصهاش این است
در عملیات بدر صدها بلم در هر ستونی حرکت میکردند که برسند به منطقه جاده خندق، آن طرف جزایر مجنون، نزدیک سواحل دجله در عمق ۴۰ کیلومتری خاک عراق
شب قبل از عملیات این ستون بلمی که بچههای ما داشتند میرفتند کمین خورد و تعدادی از بچهها شهید شدند و افتادند توی آب و چون تجهیزات همراهشان بود و سنگین بودند، رفتند ته آب
در آن لحظه بعضی از اینهایی که قایق موتوری داشتند، موتورهایشان را روشن کردند و بچههایی که میخواستند به عقب برگردند را به پشت خط میبردند
ما هم در بلم بودیم و طبیعتاً با بلم نمیشد سریع جایی رفت
بلم قدرت تحرک و مانور نداشت
من یک لحظه در ذهنم آمد که تکلیف چیست؟
اگر عملیات لو رفته و باید در رفت، با بلم نمیشود در رفت، ما باید خودمان را یک جوری به یکی از این قایقهای موتوری برسانیم
اگر قرار است مقاومت کنیم، بعضی از اینها چرا موتورها را روشن کردند و دارند به عقب بر میگردند؟
توی همین فکرها بودم که یکی از این قایقهای موتوری که داشت بر میگشت خاموش کرد و به طور اتفاقی و کنار بلم ما ایستاد
من بلند شدم که بروم توی قایق موتوری
یک لحظه تردید کردم که اصلاً باید رفت یا نباید رفت؟
خلاصه قضیه اینطوری شد که من ایستاده بودم و یکی از پاهایم در قایق موتوری بود و یکی از پاهایم در بلم و داشتم فکر میکردم که بپرم توی قایق و بزنم به چاک یا برگردم توی بلم و بنشینم ببینم چه میشود
یکی از برادرهای ما جملهای گفت که بسیار جمله عمیقی بود، آن لحظه گفت و گذشت، اما همیشه این جمله در ذهن من ماند
به من گفت: اخوی یکی از دو تا پایت را بردار
یک پایت را در قایق گذاشتی و یک پایت را در بلم، نمیدانی میخواهی در بروی یا میخواهی بایستی مقاومت کنی، اینطوری نمیشود ادامه داد و گفت: اخوی یکی از دو تا پایت را بردار
و من با اینکه دلم در قایق موتوری بود گفتم کی خواست در برود و پایم را از قایق موتوری برداشتم و درون بلم نشستم
باید خطاب به حاکمیت، خطاب به کسانی که در نظام دارند جامعه را اداره میکنند و خطاب به دانشگاه و خطاب به حوزه، خطاب به نخبگان و روشنفکران، به همه آنها باید این جمله را گفت که: اخوی یکی از دو تا پایت را بردار
ما دو تا قاعده تئوریک داریم، دو نوع نظام سیاسی، دو تا جامعه دو جور زندگی دو تا تمدن
یکی تمدنی که بر اساس اصالت لذت و قدرت و شهوت بنا میشود و یکی تمدنی که بر اساس اصالت کمال و عدالت و انسانیت بنا میشود
تو نمیتوانی روشهای او را بروی ولی به این هدف برسی
مدت زیادی هم نمیشود یک پایت در بلم باشد و یک پایت در قایق، چون ممکن است اینها از هم فاصله بگیرند کار دستت بدهند
بلم مقاومت، ولو بلم باشد، ماندن در آن بلم انسانیتر است تا رفتن به قایق موتوری که پشت به دشمن دارد
به بعضیها باید گفت اخوی نمیشود در انواع هیأت مدیرهها و مناصب باشی، پستهای متعدد را اشغال کنی و به انواع حقوق و مزایا و پاداشها چنگ بیاندازی و داعیهی انقلابیگری و مطالبهگری هم داشته باشی و بخواهی در تشکلهای مطالبهگر هم برای خود فضایی دست و پا کنی تا در نهایت هر دو طرف را داشته باشی
به تو هم باید گفت:
اخوی یک پایت را بردار
نسل آفتاب
@sunshinegeneration
فرمود
لیقوم الناس بالقسط
ای مردم قیام به قسط کنید
اما مردم که نمیتوانند قیام به قسط کنند
هم نمیتوانند
هم نمیدانند که قسط چیست
پس قرآن چه میگوید؟
قبلش توضیح داده:
لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان
یعنی عدالتخواهی پشت سر ولایت معنا دارد
ولیای که صاحب بینه و کتاب و میزان است
قیام بقسط یعنی قیام در راستای اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولیالامر منکم
بعد از قسط دو چیز است:
یکی و انزلنا الحدید یعنی قدرت و شمشیر حاکمیت
یکی هم انما المؤمنون اخوه بعد از فاقسطوا انالله یحبالمقسطین
برای قیام به قسط ناس و مؤمنینی که در رابطه اخوت هستند مخاطباند
اما برای قیام لله فرمود:
مثنی و فرادی
قیام للهشان اولیاء خداست
قیام به قسطشان مؤمنين
حضرت روحالله قیام لله کرد
مؤمنين ذیل ولایت او قیام به قسط کردند
نه اینکه مؤمنین نباید قیام لله کنند
مؤمنین اگر قیام لله کنند از اولیاء خواهند بود
و بر سایر مؤمنین ولایت خواهند داشت
المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض
اولیاء یکدیگرند که میتوانند امر به معروف و نهی از منکر کنند
هر شخصی
به میزان قیام للهش از ولایت بهره میبرد
و به میزان قیام به قسطش از اطاعت بهره میبرد
و به میزان اقامه صلاتش از عبادت بهره میبرد
و آنکه اهل عبادت و اطاعت و ولایت است رستگار است
نسل آفتاب
@sunshinegeneration
ذاتِ بانک، تکاثر است
ذاتِ بانک، فاسد است
ذاتِ بانک، ربا است
وقتی همه چیز (پول) یه جا جمع نشه
دزدها هوس نمیکنن برن وزیر شن
برن نهاد امنیتی
برن محافظ یا ناظر بشن
نسل آفتاب
@sunshinegeneration
دین باید در مقابل کسانی که مردم را به فقر میکشانند بایستد
یکی دیگر از دستورات اسلام، جلوگیری از بخس اموال و اشیاء مردم است
وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ
و اجناس مردم را کم شمارتر و کم ارزشتر [از آنچه که هست] به حساب نیاورید
اوج ایجاد بیعدالتی با مالیسازی اقتصاد رخ داد
اگر کارخانه ناتراز شود بانک آن را مصادره میکند اما اگر بانک ناتراز شود بانک مرکزی آن را سرپا نگه میدارد و ضمانت میکند
نسل آفتاب
@sunshinegeneration
هدایت شده از نسل آفتاب
روزگاری خانههامان سرد بود
روزگاری خانههامان سرد بود
بردن نفت زمستان درد بود
یک چراغ والور و یک گرد سوز
زیر کرسی با لحافی دست دوز
خانواده دور هم بودن همه
در کنار هم میآسودن همه
روی سفره لقمه نانی تازه بود
روی خوش در خانه بیاندازه بود
عمر بعضی در صف کپسول رفت
بعضیا هم در صف نامرد نفت
گر برای مرد زن، نامرد بود
صد تفاوت بین زن تا مرد بود
آن قدیما عاشقی یادش بخیر
عطر و بوی رازقی یادش بخیر
عصر پست و تلگراف و نامه بود
روزگار خواندن شهنامه بود
قلبهامان اندک اندک سرد شد
رنگ و روی زندگیمان زرد شد
تبلت و همراه و لبتابی نبود
عصر دلتنگی و بیتابی نبود
تنبلی دامان زنها را گرفت
مایبیبی مصرفش بالا گرفت
بینی خیلی کسا باطل شدند
با پروتز بعضیا خوشگل شدند
عصر ساکشن آمد و لاغر شدیم
در خیال خود چقد بهتر شدیم
میوه هم گلخانهای شد عاقبت
آب هم پیمانهای شد عاقبت
عصر نت شد عصر پیام عصر چت
عصر ایرانسل، فراوانی خط
عصر آقایان آرایش شده
عصر خانمهای پالایش شده
وای بر عصر تلخ بیکسی
عصر تلخ استرس… دلواپسی
نسل آفتاب
@sunshinegeneration
هدایت شده از نسل آفتاب
آقای مدرنیته
ما که زیر کرسی بودیم و گندم شادونهمون رو داشتیم میخوردیم
ما که سوار مال بودیم و تو جادههای مالرو داشتیم آواز میخوندیم
ما که سرمون تو گلستان بود و شُکر نفسکشیدنهامون رو میگفتیم
ما که اونقدر تو کوه و دشت و بیابون دویده بودیم که سرمون به بالشت نرسیده خوابمون میبرد
ما که اونقدر غرق محبت پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ و برادر و خواهر و خالهها و عموها بودیم که اصلاً فرصت نمیشد به غریبهها فکر کنیم
ما که همیشه سر شب خواب بودیم و دم سحر بیدار بودیم و نیازی به چراغ نداشتیم
ما که کتاب دستمون بود
ما که پای منبر نشسته بودیم
ما که آسمون داشتیم
ما که با ستارهها نقاشی میکشیدیم
ما که با ماه شعر میگفتیم
ما که با شب رفیق بودیم
ما که با خاک انس داشتیم
ما که با نسیم حرف میزدیم
ما که با رود قدم میزدیم
ما که با آتیش پر میکشیدیم
ما که با شمع میایستادیم
ما که با سنگ مینشستیم
ما که با پول غریبه بودیم
ما که برای رفتن به مسجد از بازار میگذشتیم
ما که اهل خانه بودیم و با عشق آشنا
چی شد؟
خودت اومدی و گفتی جدا جدا تو خونههای مجردی با سقف کوتاه و لامپهای زیاد بخوابیم
پنجره و پارکینگ اتومبیل هم داشته باشه اما پنجره دوجداره باشه که صدای اتومبیلها نیاد تو خونه
بخاری رو هم خاموش کنیم و پتو بپیچیم دور خودمون
به جای دشت و کوه و بیابون مستندش رو ببینیم و به جای هرچی زیبایی تو دنیا هست عکسش رو لایک کنیم
تو فکر کن بشه نسیم رو تو اینستاگرام نفس کشید
البته میگن یواش یواش به اونجام میرسیم تو متاورس
کتاب هم که دیگه کسی وقت نداره بخونه
غزل و قصیده که هیچ
یه تکبیت ناب استوری کن غریبه حال کنیم
حال؟
کو حال؟
حال من حال مریضیست که در کشتنِ او
درد و درمان و طبیبش همه همدست شدند
آره آقای مدرنیته
تو قرار بود درمان بشی
قرار بود طبیب باشی
نه اینکه همدست درد بشی
تا اینجاش رو تحمل میکنیم
اما دیگه سر جدّت نگو تقصیر ماست
نگو مردم خودتون خواستید
دموکراسی بود
خودتون رأی دادید
نخیر
ما هیچ حق انتخابی وسط این جبر اجتماعی نداریم
حتی همین الآن که از زیر کرسی دارم این کلمات رو میبافم به هم مجبورم
نسل آفتاب
@sunshinegeneration
1.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کارهای ما را براساس کیفیت میسنجند یا کمیت؟
نسل آفتاب
@sunshinegeneration
تقوای قلم
برای گفتن و نوشتن هم حساب و کتاب داریم
در انتقادات، باندی و یا قبیلهای عمل نکنیم؛ ما انتقاد را فقط متوجه دولت یا دولتها نکنیم
این کشور شورای نگهبان، مجلس شورای اسلامی، قوه قضا، مجلس خبرگان رهبری، نهاد انقلابی، نهاد امنیتی و اطلاعاتی، حوزه علمیه، سازمان تبلیغات، دستگاه امامت جمعه و... دارد که مجموعاً با هم یکدست شده که وفاقیون نام گرفتهاند
انصاف و عدالت ایجاب میکند در لحظه گفتن و نوشتن، ببینیم:
چه سهمی از مشکلات، مربوط به دیگر نهادها هستند؟
در دادگاه عدل الهی خواهند پرسید:
اگر فلان وزارتخانه ترک فعل یا خلاف مرتکب شد، مگر مجلس نداشتیم؟
اگر فلان نماینده در عزل و نصب وارد شد مگر آن شهر، امام جمعه نداشت؟
اگر رییس دولت از اجرای قانون الهی حجاب، سرباز زد، چرا مجلس خبرگان ورود مؤثر نکرد؟
و...
گیرم عدهای هم از انتقادات تند و جذاب ما به تقیزادهها استقبال کردند اما عدم پرداختن به دیگر نهادها خیانت است و ظلم است و بیبرکت
نسل آفتاب
@sunshinegeneration
تمام بانیان تورم
مصداق بارز مُطَفِّفِينَ
و مورد حساب سخت خدا
نسل آفتاب
@sunshinegeneration
هدایت شده از نسل آفتاب
مطابق محاسبات نجومی و دلالت صورفلکی
داریم به #ظهور نزدیک میشویم
شنبه
۶ دی ۱۴۰۴ شمسی
۲۷ دسامبر ۲۰۲۵ میلادی
۶ رجب ۱۴۴۷ قمری
۲۸۲ روز از اول سال گذشته
۸۲ روز تا پایان سال مانده
۴ روز تا #ولادت حضرت امام محمدتقی علیهالسلام
۵ روز تا #آغاز سال ۲۰۲۶ میلادی
۷ روز تا #ولادت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام و سالگرد #شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی
۱۹ روز تا #شهادت حضرت امام موسی کاظم علیهالسلام
۲۱ روز تا #مبعث رسول اکرمﷺ
۲۷ روز تا #ولادت حضرت امام حسین عليهالسلام و #روز_پاسدار
۲۸ روز تا #ولادت حضرت ابوالفضل علیهالسلام و #روز_جانباز
۲۹ روز تا #ولادت حضرت سجاد علیهالسلام
۳۵ روز تا #ولادت حضرت علیاکبر علیهالسلام و #روز_جوان
۳۶ روز تا بازگشت #امام_خمینی به میهن و آغاز #دهه_فجر
۳۸ روز تا #ولادت حضرت قائم عجلاللهتعالیفرجهالشریف و روز جهانی #مستضعفین
۴۶ روز تا #پیروزی انقلاب اسلامی
۵۴ روز تا آغاز ماه مبارک #رمضان
۶۸ روز تا #ولادت حضرت امام حسن مجتبی علیهالسلام
۷۱ روز تا اولین #شب_قدر
۷۲ روز تا #ضربت خوردن حضرت علی علیهالسلام
۷۳ روز تا دومین #شب_قدر
۷۴ روز تا #شهادت حضرت علی علیهالسلام
۷۵ روز تا سومین #شب_قدر
۸۳ روز تا روز ملی شدن #صنعت_نفت و روز جهانی #قدس
۸۴ روز تا آغاز سال ۱۴۰۵ و #عید_نوروز و #عید_فطر
۲۲۱ روز تا #اربعین
نسل آفتاب ایتا، روبیکا، سروش، تلگرام با همین آیدی
@sunshinegeneration