زخرفالقول غرورا
حرف مزخرف به حرفی میگن که ظاهرش زیبا و فریبنده است اما دروغ است
غلط است
باطل است
بهترین مصداقی که میتونیم برای این عبارت قرآنی نام ببریم افسانه علم اقتصاد است
اقتصاددانها یا همان اپالوژیستهای مدرن که مداحان و ستایشگران سرمایهداران هستند برای فریب مردم و مسئولین حرفهای مزخرف و فریبنده زیاد میزنند
یکی از مهمترین ابزار تولید این مزخرفات ریاضی است
با آمار و مدلسازی و شاخصسازیهایی که مملو از تورشهای ایدئولوژیک است سعی میکنند شما را قانع کنند که بدبختی شما به نفع شماست
فقر شما به نفع شماست
بی عدالتی به نفع شماست
آزادی بازار (انحصاری) به نفع شماست
کنار کشیدن دولت در شرایط انحصار به نفع شماست
تکاثر ثروت و انباشت آن در دست اغنیا به نفع شماست
بزرگ کردن کیک توسط عدهای معدود به جای توزیع عادلانه ابزار تولید به نفع شماست
از بین بردن استقلال و فرهنگ و خانواده و عزت و آبروی یک مملکت به بهانه سرمایهگذاری خارجی به نفع شماست…
خداکند روزی مردم و مسئولین متوجه این #فریب_بزرگ بشوند و اقتصاد را از دست اقتصادخواندههای لیبرال نجات دهند
نسل آفتاب
زنان طلاهای پنهانی هستند که اگر در کارخانهها و کارگاهها و فروشگاهها و شرکتها اجیر شوند میتوانند اقتصاد ایران را شکوفا کنند
هرچند ممکن است فرهنگ و جامعه را نابود کنند که البته خیلی اهمیتی ندارد
زنان ویژگیهای منحصر به فردی دارند که اگر وارد بازار کار شوند و خانه و خانواده را رها کنند میتوانند به افرایش چند برابری سود سرمایهداران منجر شوند
آنها جاذبه جنسیتی دارند و برای فروش مناسبند و مشتری میآورند و باعث رونق میشوند
آنها قانعترند و دستمزد پایینتری میگیرند و هزینه تولید را پایین میآورند
هرچند پایین آمدن هزینه تولید به تورم ارتباطی ندارد و تورم فقط یک پدیده پولی است اما اگر زنان اجیر سرمایهداران شوند تورم هم کاهش پیدا میکند
زنانی که در خانه کار میکنند باعث رکود میشوند
از طرفی خودشان تولید میکنند و مثلاً نان رستورانها و هتلها را آجر میکنند که امری غیراخلاقی است و نباید غیراخلاقی رفتار بکنند
از طرفی وقتی پول ندارند نمیتوانند خرید زیاد بکنند و فقط پدرشان و شوهرشان طلا میخرند و گردنشان میاندازند
زنان نمیدانند که خودشان کالا… ببخشید طلا هستند و باید به اقتصاد خدمت کنند ما به عنوان یک #رسانه_منحط اصیل از دولتمردان میخواهیم که تا میتوانند نقش زنان را از مادر بودن و همسر بودن به اجیر بودن و منشی بودن و فروشنده بودن و مصرفکننده بودن تغییر دهند
باتشکر: اقتصاددانهای نفوذی در دولت
نسل آفتاب
لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا
المرجفون یعنی اراجیف گویان
شاید یکی از بزرگترین مصادیق این مرجفون در عصر ما لیبرالها به خصوص از نوع ریشویش باشند
کسانیکه همیشه پشت پرده نفاقند و از طرفی دائماً در حال اراجیفگویی و تکرار طوطیوار اراجیف دشمنان و لیبرالها هستند
همانها که امام التماس میکرد ما را از دستشان نجات بدهید
همانها که امام میفرمودند تعدادشان زیاد نیست اما فضولیشان زیاد است
همانها که در مقابل تفکر انقلابی و اسلامی، تفکر به ظاهر علمی را قرار دادند تا تمام ارزشها را حذف کنند
همانها که سر به سجده هستند اما از اسلام فقط ظاهری فریبنده را گرفتهاند
راستی شما از این جماعت لیبرال حرفی در دفاع از مردم مظلوم غزه شنیدهاید؟
#فریب_بزرگ
نسل آفتاب
چطور یک مکتب اقتصادی کل علم اقتصاد را تسخیر کرد؟
وقتی هاجونچانگ در سال ۱۹۸۶ برای خواندن اقتصاد از کرۀ جنوبی به بریتانیا رفت، مهمترین چیزی که آزارش میداد، فرهنگ غذایی بهشدت بسته و محافظهکارانۀ انگلیسیها بود
غذاهای انگلیسی کمتنوع و بدمزه بودند و به سختی میشد رستورانی پیدا کرد که سبک دیگری از غذا را ارائه دهد
در عوض در دانشگاه با معرکۀ آرای جالبتوجهی بین مکاتب اقتصادی مختلف مواجه بود که دربارۀ هر موضوعی با هم وارد کارزارهای فکری میشدند و به علم اقتصادی پویایی میدادند
چانگ که طی این سالها به استاد اقتصاد برجستهای تبدیل شده است، گمان میکند امروز داستان برعکس شده
فرهنگ غذایی انگلستان متنوع و رنگارنگ شده است، ولی علم اقتصاد تقریباً بهطور کامل به انحصار یک شیوۀ فکری درآمده است
تا دهۀ ۱۹۷۰، علم اقتصاد را طیف متنوعی از مکاتب فرا گرفته بود
اگر بخواهیم فقط مهمترینها را نام ببریم، عبارتاند از کلاسیک، نئوکلاسیک، کِینزی، توسعهگرا، اتریشی، شومپیتری، نهادگرا، و رفتارگرا که هر یک حاوی دیدگاهها و روشهای پژوهشِ متفاوتی بودند
این مکاتب اقتصادی -یا رویکردهای گوناگون به اقتصاد- دیدگاههای متمایزی داشتند؛ به این معنی که دارای ارزشهای اخلاقی و جهتگیریهای سیاسی مغایر با هم بودند، و در همان حال نحوۀ عملکرد اقتصاد را نیز به شیوههای متفاوت میفهمیدند
گاهی، مکاتب اقتصادی متعارض در تقابلهای مرگبار روبهروی هم قرار میگرفتند
مثلاً اتریشیها در مقابل مارکسیستها در دهۀ ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰، یا کِینزیها در مقابل نئوکلاسیکها در دهۀ ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰
در مواقع دیگر، روابط متقابلشان صلحجویانهتر بود و طی گفتگوها و آزمایشهای علمی استدلالهایشان را قویتر میکردند
اما، از دهۀ ۱۹۸۰، اقتصاد وضعیت غذای بریتانیایِ قبل از دهۀ ۱۹۹۰ را پیدا کرده است
یک سنت، یعنی اقتصاد نئوکلاسیک، تنها گزینۀ موجود در منو است
مانند سایر مکاتب، این مکتب هم نقاط قوت خود را دارد؛ همچنین دارای محدودیتهایی جدی است
غلبۀ اقتصاد نئوکلاسیک دلایل مختلفی دارد
بخشی از آنها به عواملی آکادمیک مثل سیطرۀ روزافزون ریاضیات در اقتصاد برمیگردد، اما برخی هم غیرآکادمیک است
در واقع سیاست زور نیز بهطور جدی در شکلگیری این پیشرفت نقش داشته است
بیمیلی ذاتی مکتب نئوکلاسیک به زیر سؤال بردنِ توزیع درآمد، ثروت و قدرت، که زیربنای همۀ نظمهای اجتماعی و اقتصادی موجود هستند، آن را مقبولِ نخبگان حاکم کرده است
اقتصاد نئوکلاسیک امروزه چنان مسلط است که اصطلاح اقتصاد مترادف با آن شده است
طوری که امروزه تعداد اندکی از اقتصاددانان نئوکلاسیک، حتی وجود مکاتب دیگر را به رسمیت میشناسند، تصدیق شایستگیهای فکری آنها که جای خود دارد
آنها میگویند برخی ایدهها، مانند اقتصاد مارکسیستی، اصلاً اقتصاد محسوب نمیشوند
و اندک دیدگاههای مفیدِ دیگر مکاتب نیز قبلاً در همین اقتصاد نئوکلاسیک، ادغام شدهاند
حرف این نیست که اقتصاد نئوکلاسیک بد است، مسئله این است که تسلط صرفاً یک مکتب اقتصادی بد است
سیطرۀ کامل یک نوع مکتب اقتصادی، نهتنها تأثیر بدی روی علم اقتصاد میگذارد، بلکه برای زندگی ما نیز مضر است، چرا که نظریۀ اقتصادی حاکم هنجارهای فرهنگی را نیز شکل میدهد
مثلاً با تسلط اقتصاد نئوکلاسیک که تصور میکند انسانها خودخواه هستند، رفتار خودخواهانه عادی شده است و افرادی که به شیوهای نوعدوستانه عمل میکنند بهعنوان آدمهای سادهلوح مورد تمسخر قرار میگیرند، اما اگر نظریههای اقتصادی رفتارگرا یا نهادگرا حاکم بودند، معتقد میشدیم که انسانها انگیزههای پیچیدهای دارند که خودخواهی فقط یکی از آنهاست
نسل آفتاب
ازدواج عبدالله بن جعفر با لیلی بنت مسعود
در زمان شهادت حضرت علی بن ابی طالب علیهالسلام چهار تن از زنان ایشان، از جمله لیلی بنت مسعود نهشلیه، زنده بود[۱]
عبدالله بن جعفر پس از شهادت آن حضرت ضمن این که حضرت زینب سلاماللهعلیها را در عقد نکاح خود داشت، با وی نیز ازدواج کرد
حاصل ازدواج آنان سه پسر به نامهای یحیی، هارون، و موسی و نیز دو دختر به نامهای امابیها و اممحمد بوده است[۲]
[۱] محمدبن علی بن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب (چاپ سنگی: بمبئی، بی تا، ۱۳۱۳ه) جلد ۳ صفحه ۱۶۲
[۲] مصعب بن عبدالله الزبیری، نسب قریش (دارالمعارف للطباعة و النشر) صفحه ۸۱; هم چنین ر.ک: ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم: المعارف، به کوشش ثروت عکاشه (چاپ دوم: قاهره، دارالمعارف، بی تا)؛ و احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، به کوشش محمد حمیدالله (مصر، دارالمعارف، بیتا) جلد ۲ صفحه ۶۷
حضرتزینبسلاماللهعلیها هـــــوو داشتند
سعادت زنان مؤمنه در این هست که باشند کنیزانِ خانم حضرت زینب سلاماللهعلیها
حلالِ خدا را؛ حرام تلقی نکنیم
نسل آفتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک مراسم ازدواج فلسطینی روی آوار
باور برخی تصاویر برای انسان سخت است مهم این است که با کدام مبانی به این صحنه نگاه کنی، مبانی غربی یا الهیات اسلامی؟
اگه جوانی بهتون گفت دوست دارم ازدواج کنم ولی شرایطم خوب نیست این کلیپ رو نشونش بدین با شرایط خودش مقایسه کنه
#طوفان_الاقصی
نسل آفتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند ماه پیش در دانشگاه خواجه نصیر گفتم دودوتا چهارتا و منطق آقایان از سر ترس بود
از سر ترس بود که انتقام سخت تبدیل شد به ترقه درکردن
جناب سردار حاجیزاده
ترس را منطق جا نزنید
شما حق نداشتید به جای دهها میلیون ایرانی که آماده بودند برای سردارشان جان فدا کنند تصمیم بگیرید
ما را از جنگ نترسانید
ما منطقمان را امام یادمان داده:
ما بر ظالم میتازیم و از مظلوم دفاع میکنیم
شما ترسیدید و حساب و کتاب کردید که جنگ میشود؟
هم ترستان غلط بود
هم حساب و کتابتان
و اصلاً حاج قاسم را زدند چون ترسوهایی چون شما قرار بود انتقامش را بگیرید
چون آنها تحلیل کرده بودند که دولت روحانی و شما همین تحلیلهای مزخرف را میکنید
اما تحلیل آقای ما این بود:
جنگ نمیشود، مذاکره نمیکنیم
عیب شما و فرق شما با سردار دلها دقیقاً نداشتن عقلانیت انقلابی بود ولاغیر
نسل آفتاب
حزباللهی از نظر آقا؛
همین نیروهای مؤمن و بسیجی و حزبالّلهی؛ یعنی همین عامه مردم مؤمن؛ یعنی همین اکثریّت عظیم کشور عزیز ما؛ همینهایی که جنگ را اداره کردند؛ همینهایی که از اوّل انقلاب تا به حال با همه حوادث مقابله کردند، در این مورد مهمترین نقش را میتوانند داشته باشند
همین نیروهای مردمی، که اگر نبودند -این بسیج اگر نبود، این نیروی عظیم حزباللَّه اگر نبود- در جنگ هم شکست میخوردیم؛ در مقابل دشمنان گوناگون هم دراین چندسال شکست میخوردیم و آسیبپذیر بودیم
کارخانه ما را میخواستند به تعطیلی بکشانند؛ نیروی حزبالّلهی از داخل کارخانه میزد به سینهشان
مزرعه ما را در اوایل انقلاب میخواستند آتش بزنند؛ نیروی حزبالّلهی از همان وسط بیابانها و روستاها و مزارع، میزد توی دهانشان
خیابانها را میخواستند به اغتشاش بکشند؛ نیروی حزبالّلهی میآمد سینه سپر میکرد و در مقابلشان میایستاد
جنگ هم که معلوم است این، آن نیروی اصلی کشوراست
نظام اسلامی متّکی به این نیروست
نسل آفتاب
گفتم برای اینکه این حرفهای اخیر سردار حاجیزاده رو مقایسه کنید با حرفهای روز بعد عملیات عینالاسد
متن صحبتهاش رو بخونید:
سردار حاجیزاده بعد از حمله به عینالاسد: ما تصورمان این بود که اینها بعد از حمله گارد حمله میگیرند اما دیدیم نه
اینها منتظر این سیلی بودند
موقعی که این سیلی را خوردند آرامش گرفتند
اگر فشار مردم [برای انتقام] نبود و قدری طول میدادیم شاید فشار [روانی] بیشتری بهشون وارد میشد
حتی یک تیر هم به سمت موشکهای ما شلیک نشد
ما دنبال کشتن نبودیم
ولی میدانیم کشتههای زیادی داشت این حمله
اونها بنا یا آمادگی یا امکان مقابله با ایران را نداشتند اما تهدید کرده بودند که ۵۲ نقطه را میزنیم
آقا فرموده بود اگر یکی بزنند ده تا میخورند و دوران بزن و در رو تمام شده و در کشور و بیرون از کشور اجماع بود بر سر پاسخ و الحمدلله این عملیات [پاسخ] انجام شد
اگر دو طرف خویشتنداری نمیکردند و جنگ گسترده میشد نهایتاً بین سه روز تا یک هفته طول میکشید
در مورد زدن ۵۲ نقطه، آمریکا بلوف زده بود و اگرچه "امکان" زدن را دارد اما آنها فقط جنگ رسانهای میکنند و در مقابل قدرتی مثل ایران "نمیتوانند" این کار را انجام دهند
ما حجت شرعی نداشتیم که نظامیان آمریکایی را بکشیم اما اگر آنها پاسخ میدادند ما تکلیفی بر حفظ جان نیروهای آمریکایی نداشتیم
در گام دوم حداکثر ظرف ۴۸ ساعت ما ۵ هزار کشته (نظامی) میذاشتیم روی دست آمریکا
اگر واکنش نشان بدهند حرکت بعدی ما سیلی آرام و کوچک نخواهد بود بلکه حرکت تعیین کننده خواهد بود
این سیلی ایران رمز عملیات بود ولی اقدامات اصلی (انتقام) باید توسط هستههای مقاومت انجام بگیره
صحبتهای اخیرشون هم اینه: اگر طوری میزدیم که اونها واکنش نشان میدادند ما ۲۰ سال عقب میافتادیم
ظرف یک ماه ۱۰ هزار نفر شهید میدادیم (از مردم عادی و نظامی)
جنگ تمام عیار شکل میگرفت
و البته هیچ اشارهای هم به اینکه ما چه کاری میکردیم و چه بلایی سر آمریکا در میآوردیم نمیکنند
فقط با منطق نظامی نگاه کنید: ۱۰ هزار غیر نظامی در یک ماه در مقابل ۵ هزار نظامی در ۴۸ ساعت
و اخراج کامل آمریکا از منطقه
نسل آفتاب