واقعا متوجه نمیشم بعضیا چطوری میدونن چی میخوان و کیان و میخوان چیکار کنن. من هرکاریو که شروع میکنم به تموم کردنش فکر میکنم.
تنها چیزی که از عمق آن چشم ها دیده میشد پوچی بود، یک هیچ بی انتها که گویی قصد جان مرا داشتند.