eitaa logo
دخترک ارباب
216 دنبال‌کننده
771 عکس
721 ویدیو
1 فایل
بسم رب خط لبخندش 😉 فکر کن یه رفیق که دوست داره تنها نباشی 🐥💫 از هرچه خواستید کپی کنید ، خوشحال میشیم . فقط برامون یه ذکر استغفار بگیدو همچنین برای شهادت شدنمون دعاکن لینک چنلمون ««https://eitaa.com/svsvsvsvsvs برامون عضو میارید؟.
مشاهده در ایتا
دانلود
رفقا برای ماه رمضان برنامه های ویژه ای رو ترتیب دادیم😃 انشاالله تا آخر شب برنامه ها گذاشته میشه تا اگر کم و کسری بود اصلاح بشه که از سه شنبه شروع کنیم کار رو شماهم به کانال ثارالله بپیوندید تا باهم یک ماه رمضان خوب رو سپری کنیم❤️ https://eitaa.com/joinchat/224592304C95eb02edcc بزنید روی لینک بالا و عضو کانال بشید😁👆🏻✅ جهت ارسال تگ: @admin_ansaar_almahdi_313
هروقت‌خواستۍگناه‌ڪنۍ یڪ‌لحظہ‌وایسا؛👆🏻 بہ‌نَـفست‌بگـو'. اگھ‌یڪ‌باࢪدیگھ‌وسوسم‌کنۍ شکایـتت‌رو‌بھ‌امام‌‌حُسِین‌میڪنم💛 - حـالااگـرتونسٺۍ‌حُـرمـٺ‌آقـا روبشڪنی؛ بروگناه‌ڪن(:"🌱
استـٰادرائفی‌پوریہ‌حرف‌قشنگی‌زدمی‌گفت : توروزقیـٰامت‌ازت‌نمیپرسن‌سینوس‌زاویہ⁹⁰درجہ چندمیشہ؛ولی‌قطعاًمیپرسن‌واسہ‌ظهورچیکـٰار کردی؟؟ بـٰاشہ‌قبول...! تولیدکننده‌نیستی،توزیع‌کننده‌که‌میتونی‌باشی. همین‌الان‌ازخودمون‌بپرسیم برای‌ظهورمَهدی‌فـٰاطمہ‌چہ‌کردیم.؟ ˹𝐉𝐎𝐈𝐍⇣˼ https://eitaa.com/svsvsvsvsvs
دیدارِ یـارِ غایب دانـی چه ذوقی دارد..؟! ابـری که دربیابان بـرتشنه‌ای ببـارد..🥺💔 ‌‌
💫 رضا سگ باز!!! یه لات بود تو مشهد... هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!! یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا و غذا خوردن! که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می‌کنه. شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“ - رضا گفت: بروبچه ها که اینجور میگن.....!!! - چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!! به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......! مدتی بعد.... شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد....! چند لحظه بعد با دست بسته، رضا رو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“ رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک!) اما چمران مشغول نوشتن بود! وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد: ”آهای کچل با تو ام.....! “ یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟ - رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!! چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.....!“ چمران و آقا رضا تنها تو سنگر..... - رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! کشیده‌ای، چیزی؟!! - شهید چمران: چرا؟! - رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....! تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!! - شهید چمران: اشتباه فکر می کنی!!!! یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده! هِی آبرو بهم میده..... تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می‌کردی ولی اون بهت خوبی می‌کرده.....! منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....! تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …! رضا جا خورد!.... رفت و تو سنگر نشست. آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی‌رفت، زار زار گریه می‌کرد! تو گریه هاش می‌گفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟ اذان شد. رضا اولین نماز عمرش بود. رفت وضو گرفت. سرِ نماز، موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!! وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد..... رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد......! (فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش) یه توبه و نماز واقعی..... 🥺🥲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قوت قلب ما؟! ❤️
رتبه ۴ کنکور شد، پزشکی شیراز از دانشگاه‌های فرانسه و کانادا هم دعوت نامه داشت. می‌تونست بره دنبال تحصیل و بعدش هم درآمد بالا و یک زندگی راحت. حتی می‌تونست یه رنگ و لعاب مذهبی هم به کارش بده و توجیه کنه که میرم پزشک میشم و بعدش خدمت به مردم اما چون چون امام بهش گفته بود امروز اولویت با نهضت هست، به همه اینا پشت پا زد و موندن تو خط اول مبارزه با شاه رو به فرانسه و پزشکی ترجیح داد... ..🌿.. شهیدمهدی‌زین‌الدین
از قرآن خاک خورده گوشه تاقچه چه خبر؟....💔🥺
چرا لفت؟....💔