🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان زهرابانو💗
قسمت80
برای جشن آماده شدیم.
مانتو شلوار سورمه ای رو با روسری کرم
پوشیدم و چادر عربی ام را روی سرم انداختم.
- به به، خانم
من ماندم موقع تقسیم خوشکلی تو حق چند نفر را گرفتی؟
اصلا من بیچاره آن موقع کجا بود؟
باخنده گفتم :
- احتمالا نرگس خانم در حال خرید کردن بودند.
- بریم، بریم که حس حسادتم را نمی توانم کنترل کنم.
به سالن همایش هتل رفتیم.
بیشتر کارها انجام شده بود. با نرگس ردیف های اول نشستیم. کم کم جمعیت زیاد شد و سخنران برای سخنرانی آمد و بعد هم مولودی زیبایی خوانده شد.
در آخر هم عموی نرگس بالا آمد و بعد از تشکر و تبریک شروع به صحبت کرد.
نمی دانم منی که تو دانشگاه همکلاسی های پسر داشتم، صحبت با پسرهای اقوام هم زیاد برایم سخت نبود.
حالا چرا نگاه کردن و گوش کردن به صحبت های ایشان اینقدر برایم مشکل بود.
با هر حرف و صحبتش دلم فرو میریخت حسی جدید و تازه، حسی که تا حالا با هیچ آقایی نداشتم.
حتی وقتی فقط به صحبت هایش گوش هم می کردم در دل مشتاق بودم.
از خودم ناراحت بودم و سر این دل بی ظرفیت نهیب زدم که کمی محتاط تر کمی عاقل تر باش.
نمی دانم اشتباه یا درست رفتارش برای من جدید بود رفتارش کمیاب بود لحن آرام ؛ نگاه باحیا چیزهایی بود که اطراف ام زیاد ندیده بودم و الان برای من تازگی داشت و جذاب بود.
🍁نویسنده_طـــﻟاﺑاﻧـــۆ🍁
♦️کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_میباشد♦️
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
11.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اتفاقی عجیب هنگام تدفین یک جوان مذهبی!
🔰 #استاد_عالی
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚜حجت الاسلام والمسلمین رفیعی:
💎چرا برای امام زمان علیه السلام
دعا می کنیم؟
#رفیعی
_______________
➬
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
تختی يک ماشين بنز ۱۷۰ سبز رنگ داشت.
هميشه برای تعمير به تعمیرگاه نادر میآمد
که مالکانش دو شريک بودند به نامهای
علی و آوانس
مردمی که گرفتاری يا مشکلی داشتند
برای تختی نامه مینوشتند و به صاحبان این
تعمیرگاه میدادند تا به دست تختی برسانند
يک روز در اين تعمیرگاه نشسته بوديم
که تختی بدون ماشینش آمد
گفتيم ماشين کو؟ آقا تختی
گفت: ديشب ماشين را دزديدند
آوانس با شنيدن اين حرف گفت:
آقا موقع رفتن ماشين منو ببر
تا ببينم چه خواهد شد
يک هفته بعد در تعمیرگاه نادر بوديم
که چند نامه به تختی دادند
پهلوان در حالی که یکی از نامهها را میخواند
يک دفعه خنده بلندی کرد و گفت:
نامه آقا دزده است!!!
نوشته ماشينت مقابل شير پاستوريزه
پارک شده و شرمندهام که ماشینت رو دزدیدم
به همراه تختی به محلی که سارق گفته بود
رفتيم ماشین آنجا بود
تختی دور ماشين چرخيد و گفت:
لاستيکها، تودوزی، ضبط
و همه چيز ماشین نو شده!!!
سارق بعد از اینکه فهمیده بود
ماشین جهان پهلوان تختی رو دزدیده
از کارش پشیمون شده و برای عذرخواهی
همه چیز ماشین رو نو کرده بود
بعد که سوار ماشین شدیم
تختی گفت: عمو حيدر! بيا مبلغی که
برای ماشين من خرج شده را به خيريه بدهيم
در واقع تختی هر وقت میتوانست
به مردم خدمت میکرد
حتی زمانی که چنين اتفاقی برای او افتاد
در يک کلمه بگويم تختی قهرمانی مردمی بود
✍ علی اکبر حيدری
دوست جهان پهلوان تختی
و دارنده نشان برنز المپيک ۱۹۶۴ توکيو
✧✾════✾✰✾════✾✧
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴↯
مداحی_آنلاین_حرم_نداری_پویانفر_نوشه_ور.mp3
4.68M
⏯ #استودیویی احساسی
🍃تو که کاری غیر از کرم نداری
🍃چجوری قبول کنم که حرم نداری
🎙 #محمدحسین_پویانفر
🎙 #محمدرضا_نوشه_ور
💚 #دوشنبه_های_امام_حسنی
🌙 #شبتون_امام_حسنی
🌷 #التماس_دعا
💚💚