eitaa logo
کانال سیاست دشمنان مهدویت
905 دنبال‌کننده
89.4هزار عکس
114.7هزار ویدیو
563 فایل
پیشنهادات و انتقادات ⤵️ @seyedalii1401 سلام علیکم گرد هم جمع شده ایم تا در فتنه اکبر از یکدیگر چیزهایی یاد بگیریم و به مردم بصیرت دهیم وظیفه ما تولید محتوا ، و هوشیاری مردم در برابر فتنه های سیاسی دشمنان اسلام ومهدویت میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴راههای خودسازی یاران امام_زمان(عج): 🌻قدم اول: نماز اول وقت 🌻قدم دوم: احترام به پدر و مادر 🌻قدم سوم: قرائت دعای عهد 🌻قدم چهارم: صبر در تمام امور 🌻قدم پنجم: وفای به عهد با امام زمان عج 🌻قدم ششم: قرائت روزانه قرآن همراه با معنی 🌻قدم هفتم: جلوگیری از پرخوری و پرخوابی 🌻قدم هشتم: پرداخت روزانه صدقه 🌻قدم نهم: غیبت نکردن 🌻قدم دهم: فرو بردن خشم 🌻قدم یازدهم: ترک حسادت 🌻قدم دوازدهم: ترک دروغ 🌻قدم سیزدهم: کنترل چشم 🌻قدم‌چهاردهم: دائم الوضو بودن 🌻قدم پانزدهم: محاسبه نفس ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 💎🍃🌷🍃💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلامٌ‌على‌أرواحٍ‌طاهرةٍ‌أبت‌الموت إلاشرفاً‌فاستُشهِدت .. سلام‌بر‌روح‌و‌جان‌های‌پاكی‌كه چيزی‌جز‌شرف‌از‌مرگ‌نخواستند وشهید‌شدند ... ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 💎🍃🌷🍃💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جانا… چھ‌گویم‌شرح‌فراقت‌را...ヅ ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 💎🍃🌷🍃💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیوانھ‌تریݩ‌ حالت‌یڪ‌عشق‌زمانےاست...•‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 💎🍃🌷🍃💎
"لبخندتوراچندصباحیست‌ندیدم یڪباردگرخانہ‌ات‌آبادبگوسیب"🖤🌱 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 💎🍃🌷🍃💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«ولـٰاخرج‌‌حبڪ‌من‌قلبۍ» ونرود‌بیرون‌مھرت‌از‌دلم...! ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 💎🍃🌷🍃💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جنایت‌های هولناک داعش 🔹شهید حاج قاسم سلیمانی: من فکر نمی‌کنم هیچ‌یک از تلویزیون‌های دنیا بتوانند تصاویر آن جنایاتی که خود داعش انجام داده است را منتشر کنند. این جنایت‌های وحشتناک در سابقه‌ی تاریخ بشریت نایاب است! 🔺به‌مناسبت ایام سالروز جنایت اسپایکر در ۱۲ ژوئن ۲۰۱۴ مصادف با ۲۳ خرداد ۱۳۹۳ ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 💎🍃🌷🍃💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل : اول 🔸صفحه: ۴۲-۴۱ 🔻قسمت: ۱۷ شب که بچه ها رفتند، گفتم خدایا، حسین ام، برای رسیدن به آرزوش، به هر غریبه و خودی ای که می رسه، می گه دعا کنید که من هم شهید بشم. چرا من که مادرش ام، متوجه زخم دل پسرم نشده ام؟! پا شدم رفتم وضو گرفتم. سجاده ام را پهن کردم و شروع کردم به گریه کردن. تا صبح با خدا درد دل کردم. گفتم خدایا، حیف بچمه که بعد از این همه جراحت، مزدش رو نگیره. همان جا روی سجاده خوابم برده بود. وقتی از خواب پاشدم، نزدیک اذان بود. نمازم را خواندم. دوباره برای شهادت حسینم دعا کردم و اشک ریختم. دعا کردم و دل کندم. ساعت نه و ده صبح بود. اصلا حال و حوصله نداشتم. بی تاب و بی قرار بودم. از حیاط بغلی، خانه پسرم، سر و صدای گریه می آمد. رفتم بیرون. دیدم صدای مصطفی و خانمش است. رفتم توی حیاط. همین که مصطفی مرا دید، پشتش را کرد به من، و اشک هاش را پاک کرد. گفتم مصطفی، چی شده؟! مصطفی، سرم را گرفت توی بغلش، زد زیر گریه. گفت: برادرم به آرزوش رسید. ننه خدا دعات رو قبول کرد! ادامه دارد...... 👇 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 💎🍃🌷🍃💎 ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚✨
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل :اول 🔸صفحه: ۴۲-۴۳ 🔻قسمت: ۱۸ هنوز پیش خودم می گفتم «چون پیکر حسین رو نیاورده اند، شاید زخمی شده باشه؛ شایدشهید نشده باشه…». خواب دیدم جایی شبیه حسینیه هستم. یک ساختمان چند طبقه داشت. عده ی زیادی از خانم ها، توی آن طبقات نشسته بودند. یکی مرا صدا کرد. گفت «مادر شهید حسین بادپا!». به طرف صدا برگشتم. خوشحال شدم که الآن پسرم را می بینم. دیدم یک نفر ،مرا برد جایی که از بقیه ی خانم ها جدا بود. بعد، چهارنفر، سر یک تابوت را گرفتند و جلوم گذاشتند. با یک پارچه ی نخی سفید، سرتاسر این تابوت را پوشیده بودند. از توی تابوت، صدای حسین را شنیدم. فقط یه کلمه گفت «آخ…». پیکری که توی آن پارچه ی سفید پیچیده شده بود، هم قد پسرم حسین بود. کمی جلوتر رفتم. دست کشیدم به پیکرش! شروع کردم به درد دل کردن: «ننه، قربون قد بلندت برم! ننه، تنهام! ننه، چرا تنهام گذاشتی؟! چرا یادم نمی‌کنی؟! چرا نیومدی؟! چرا فراموشم کردی؟! حسین، ننه، خسته شدم. چرا جوابم رو نمیدی…». تابوت رو از جلوم برداشتند. نگاهم به تابوت بود. جیغ زدم «پسرم، حسین…». از خواب پاشدم. دیدم تنهام و کسی کنارم نیست! پاشدم، عکسش را بغل کردم و بوسیدم. 👇 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 💎🍃🌷🍃💎 ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل: دوم 🔸صفحه: ۴۶-۴۵ 🔻قسمت: ۲۰-۱۹ همیشه توی زندگی ام با حسین، به این فکر می کردم که اگر حسین روزی نباشد، حتی یک دقیقه هم نمی توانم زندگی کنم. اما حالا ماه هاست که حسین رفته و هنوز دارم بدون او زندگی می کنم. پسرخاله و دخترخاله بودیم. خیلی از همدیگر شناختی نداشتیم. وقتی می آمدند خانه ی ما،حداکثر با هم سلام و علیک می کردیم. اصلاً رسم نداشتیم که دختر با نامحرم حرف بزند. نمی دانستم چطور آدمی هست. اخلاقش را نمی شناختم. زمانی که می شنیدم حسین جبهه است، برای سلامتی اش دعا می کردم. تا این که بعد از پایان جنگ، حسین به خواستگاری ام آمد و با هم ازدواج کردیم. بعد از عروسی، بابای حسین، یک خانه ی کوچک و مستقل داشت که در اختیارمان گذاشت. زندگی مان را زیر آن سقف با هم شروع کردیم. زمانی که فرزند اولم محمد را باردار بودم، سنّم کم بود و مادر بودن را کمتر احساس می کردم. فاطمه که آمد، حس مادر شدن در من قوی تر شده بود. با آمدن فاطمه، وابستگی حسین به خانه بیشتر شده بود. می گفت《فاطمه، با لبخندهاش، حس زندگی و زنده بودن را بهم میده.》 زندگی مان خیلی خوب بود. سه سال در خانه ی پدرشوهرم زندگی کردیم. خدا کمک مان کرد تا کم کم توانستیم برای خودمان خانه ای بسازیم. 👇 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 💎🍃🌷🍃💎 ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚✨
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل : دوم 🔸صفحه: ۴۷-۴۶ 🔻قسمت: ۲۲-۲۱ هر وقت فرصتی پیش می آمد، با هم مسافرت می رفتیم. به تفریح زیاد اهمیت می داد. براش مهم نبود که مسیر، طولانی مثل تهران، مشهد، کرمان یا رفسنجان، یا کوتاه مثل یک پارک باشد. سعی می کرد به من و بچه ها خوش بگذرد. به فکر رفاه ما بود. چیزی که مرا بیشتر از همه خوشحال می کرد، قراری بود که من و حسین، در ورودی صحن با هم می گذاشتیم؛ این که مثلا یک ساعت دیگر کجا به هم برسیم. بعد از زیارت ضریح امام رضا (ع)، همدیگر را می دیدیم. لحظه ای دوست نداشتم دوری حسین را تحمل کنم. دوست داشتم اگر شده، حتی یک دقیقه زودتر از حسین، در ورودی صحن منتظرش بایستم. چقدر لذت بخش بود آن قرارهای بعد از زیارت! حسین به فاطمه خیلی علاقه داشت. از لحاظ مادی، نه از لحاظ معنوی، چیزی براش کم نمی گذاشت. راست می گفتند که دختر ها بابایی هستند! بعضی وقت ها به رابطه ی فاطمه و باباش حسادت می کردم. مثل دوتا دوست خیلی صمیمی، ساعت ها باهم حرف می زدند و درد و دل می کردند. رابطه ی حسین با محمد هم صمیمی بود؛ ولی بیشتر در قالب احترام متقابل؛ شاید بشود گفت با هم رودربایستی داشتند. چندین سال بعد، احسان به دنیا آمد. حسین گفت «می خوام اسمش رو از قرآن مشورت بگیرم.» قرآن را باز کرد. آیه ی «وبالوالدین احسانا» آمد اسمش را احسان گذاشت. دل بستگی خیلی خاص حسین به احسان، باعث تعجبم می شد! احسان که کمی بزرگ تر شد، حسین هرجا که می خواست برود، حتما احسان را با خود می برد؛ مسجد، پارک، مسافرت با دوست هاش و...احسان به قدری به محبت پدرش عادت کرده بود که حتی شب ها منتظر می ماند تا پدرش نمازش را بخواند تا روی دستش بخوابد. 👇 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 💎🍃🌷🍃💎 ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا شرمنده ایم💔🥀 شهدا شرمنده ایم💔🥀😔 💚شادی روح سردار دلها حاج قاسم سلیمانی یه حمدو یه توحید بخونید 💚 🌟مقام معظم انقلاب امام خامنه ای🌟 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا