eitaa logo
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
809 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
73 فایل
🔴کانال رسمی دانشجوی شهید مدافع حریم اسلام #مصطفی_صدرزاده با نام جهادی #سید_ابراهیم #خادمین_کانال مدیرت کانال @Hazrat213 انتقاد و پیشنهاد @b_i_g_h_a_r_a_r
مشاهده در ایتا
دانلود
•﷽• |💛| همیشه مے‌گفت : باید صددرصد وجودٺ را براے امام زماݩ|عج|خرج ڪنے ڪه او یار نیمه تمام نمے‌پسندد همیشه سخت‌ترین ڪارها را برمیگزیند. ♥️ @syed213
رفقا این شبا شبای ناز کردن و ناز خریدنه بچه ها شهدا ناز کردن نازشون رو خریدن بچه ها این ده شب کار خودتونو بکنیدا زود تموم میشه هااا اونایی که عــــاشـــــق شــهـــادتین امضاء رو از آقا بگیرین 💔
💚 با ظهورت عالمی زیر و ز بر خواهد شد سیصد و سیزده تن از یاران به بر خواهد شد گوش به فرمان تو خواهند داد در وادیِ طور شوق دیدارِ تو هم نورِ بصر خواهد شد ظلم و جور و جنگ در عالم ز هر سویی به پاست چون اوضاعِ جهان را ختم به شرّ خواهد شد لشکر سفیان ستیزد بر بلادِ مسلمین عاقبت روزیِ این دنیا زخم و جرّ خواهد شد می سِتاند جانِ هر شیعه ز هر مرد و زنی تا که دریایی ز خون از پا به سر خواهد شد بانگ تکبیرت ز کعبه می رسد روزی به گوش یک جهانی منتظر چشمش به در خواهد شد نادم از شوق ظهورت با دعای عهد خویش هر صبحی را به شوقی با دیده تر خواهد شد @syed213
حاج حسین یکتا: ؛ بهار نوکریه و اولین فصل سال قمری. قراره که تو این ضیافت‌ غلامِ قمر بشیم. تو این بهار نوکری لباسِ نو ما لباس سیاهِ نوکریه. همون لباس‌التقوی، همون لباسی که سیاهی‌ها و تاریکی‌های وجودمونو، به سمت نور و روشنایی می‌بره. @syed213
کتاب هرشب حوالی ساعت ۹ تقدیم نگاه مهربونتون🌺
کتاب پايان عمل جراحی عمل جراحي طولاني شد و برداشتن غده پشت چشم، با مشكل مواجه شد. پزشكان تلاش خود را مضاعف كردند. برداشتن غده همانطور كه پيش بيني ميشد با مشكل جدي همراه شد. آنها كار را ادامه دادند و در آخرين مراحل عمل بود كه يكباره همه چيز عوض شد... احساس كردم آنها كار را به خوبي انجام دادند. ديگر هيچ مشكلي نداشتم. آرام و سبك شدم. چقدر حس زيبايي بود! درد از تمام بدنم جدا شد. يكباره احساس راحتي كردم. سبك شدم. با خودم گفتم: خدا رو شكر. از اين همه درد چشم و سردرد راحت شدم. چقدر عمل خوبي بود. با اينكه كلي دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روي تخت جراحي بلند شدم و نشستم. براي يك لحظه، زماني را ديدم كه نوزاد و در آغوش مادر بودم! از لحظه كودكي تا لحظهاي كه وارد بيمارستان شدم، براي لحظاتي با تمام جزئيات در مقابل من قرار گرفت! چقدر حس و حال شيريني داشتم. در يك لحظه تمام زندگي و اعمالم را ديدم! در همين حال و هوا بودم كه جواني بسيار زيبا، با لباسي سفيد و نوراني در سمت راست خودم ديدم. او بسيار زيبا و دوست داشتني بود. نميدانم چرا اينقدر او را دوست داشتم. ميخواستم بلند شوم و او را در آغوش بگيرم.او كنار من ايستاده بود و به صورت من لبخند ميزد. محو چهره او بودم. با خودم ميگفتم: چقدر چهرهاش زيباست! چقدر آشناست. من او را كجا ديده ام!؟ سمت چپم را نگاه كردم. ديدم عمو و پسر عمه ام و آقاجان سيد )پدربزرگم( و ... ايستاده اند. عمويم مدتي قبل از دنيا رفته بود. پسر عمه ام نيز از شهداي دوران دفاع مقدس بود. از اينكه بعد از سال ها آنها را ميديدم خيلي خوشحال شدم.زير چشمي به جوان زيبا رويي كه در كنارم بود دوباره نگاه كردم. من چقدر او را دوست دارم. چقدر چهره اش برايم آشناست. يكباره يادم آمد. حدود 25 سال پيش... شب قبل از سفر مشهد... عالم خواب... حضرت عزرائيل... با ادب سالم كردم. حضرت عزرائيل جواب دادند. محو جمال ايشان بودم كه با لبخندي بر لب به من گفتند: برويم؟ باتعجب گفتم: كجا؟ بعد دوباره نگاهي به اطراف انداختم. دكتر جراح، ماسك روي صورتش را درآورد و به اعضاي تيم جراحي گفت: ديگه فايده نداره. مريض از دست رفت... بعد گفت: خسته نباشيد. شما تلاش خودتون رو كردين، اما بيمار نتونست تحمل كنه. يكي از پزشك ها گفت: دستگاه شوك رو بياريد ... نگاهي به دستگاه ها و مانيتور اتاق عمل كردم. همه از حركت ايستاده بودند! عجيب بود كه دكتر جراح من، پشت به من قرار داشت، اما من ميتوانستم صورتش را ببينم! حتي ميفهميدم كه در فكرش چه ميگذرد! من افكار افرادي كه داخل اتاق بودند را هم ميفهميدم.همان لحظه نگاهم به بيرون از اتاق عمل افتاد. من پشت اتاق را ميديدم! برادرم با يك تسبيح در دست، نشسته بود و ذكر ميگفت. ادامه دارد... با ما همراه باشید... @syed213
غم تو موهبت کبریاست در دل من  نمی‌دهم به سُرور بهشت این غم را... 🖤 🏴🏴 @syed213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علیه‌السلام خردمند خوش گذران ،از رشد باز می ماند واهل کوشش وتلاش به رشد می رسد 🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸 🕊 @syed213
😭آویزان شدن پیراهن خونین حضرت امام حسین علیه السلام در عرش روز اول محرم ◾️به امام صادق علیه السلام عرض شد: آقای من! به فدایتان شوم وقتی کسی می میرد یا کشته می شود جلسه نوحه ای برای او می گیرند و من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه جلسه عزا می کنید. (در حالی که روز شهادت عاشورا است) حضرت فرمودند: این چه حرفی است! هنگامی که هلال ماه محرم دمیده می شود ملائکه پیراهن امام حسین سلام الله علیه را آویزان می کنند در حالی که پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است. ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم بصیرت می بینیم و نه بصر(چشم سر)، پس اشک های ما سرازیر می شود. 📚ثمرات الاعواد جلد 1 صفحه 36 _ 37📚 @syed213