هنوزنمیفهمیمکیروازدستدادیم ...!
خبرشهادتسردارحجازی
صهیونیستهاروخیلیخوشحالکرد
همیشهازایشونبهعنوان
مغزمتفکرموشکهایحزبالله
ودستیابیحزباللهبهموشکهاینقطهزن
یادمیکردن !!
وقتیجانشیننیروشد ؛
وحشتناكترینخبربرایصهیونیستهابود
وحالا ....💔
#سردار_حجازی😭😭😭😭
@syed213
❤️ندا و نجوا با پروردگار شنوا
#نهج_البلاغه
💥فإذا نادیته سمع نداک ، و إذا ناجیته علم نجواک
🌸هر گاه او را(باصدای بلند) ندا کنی ، ندایت را می شنود و آن گاه که با او ( به آهستگی ) نجوا نمایی ، از نجوایت آگاه است .
📚#نامه_31
🆔 @syed213
✅فقط برای خدا
📸عکس نوشته هایی
از زندگی
🇮🇷فرمانده قدس سپاه پاسداران 🇮🇷
:
یک روز ماه را نذر جانباز هفتاد درصد کرده بود . می رفت نجف آباد اصفهان ، تمام کارهای جانباز را انجام می داد💐
از حمام بردن تا شستن لباس و نظافت🌹
سوریه بود خبر شهادت جانباز را دادند.
یکنفر را مامور کرد برود نجف آباد،
هم در مراسم شرکت کند هم کاری روی زمین نماند.
#نهج_البلاغه
💥وَتَجَرَّعِ الْغَيْظَ فَإِنِّي لَمْ أَرَ جُرْعَةً أَحْلَى مِنْهَا عَاقِبَةً وَلاَ أَلَذَّ مَغَبَّةً
🔹خشم خود را جرعه جرعه فرو بر که من جرعه اى شيرين تر و خوش عاقبت تر و لذت بخش تر از آن نديدم.
📚#نامه_31
@syed213
🔴زاد و توشه برگيريد
#نهج_البلاغه
💥فَلْيَعْمَلِ الْعَامِلُ مِنْکُمْ فِي أَيَّامِ مَهَلِهِ قَبْلَ إِرْهَاقِ أَجَلِهِ، وَ فِي فَرَاغِهِ قَبْلَ أَوَانِ شُغُلِهِ، وَ فِي مُتَنَفَّسِهِ قَبْلَ أَنْ يُؤْخَذَ بِکَظَمِهِ
💠آن کس که اهل عمل است بايد در مدّتى که مهلت دارد عمل کند، پيش از آنکه اجلش فرا رسد (و فرصت ها از دست برود) و در ايّام فراغتش پيش از آنکه گرفتار شود، تلاش کند و در روزگار آسودگى، قبل از آنکه راه گلو بسته شود (و قدرت نفس کشيدن را از دست دهد) کوشش نمايد!»
📚#خطبه_86
🆔@ syed213
شهـیدانه
دلـم رفاقـتی میخـواهد؛
کـه سـربند یا زهرایـم ببنـدد،
که دلـم را حُـسینی کـند،
کـه خاکـی باشد،
دلـم رفاقـتی میخـواهد؛
کـه شـهیدم کُـند...
برادرشـهیدم🌴
@syed213
#نهج_البلاغه
❤️فَاللّهَ اللّهَ أَيُّهَا النَّاسُ،
فِيمَا اسْتَحْفَظَکُمْ مِنْ کِتَابِهِ،
وَاسْتَوْدَعَکُمْ مِنْ حُقُوقِهِ
💠«اى مردم! خدا را، خدا را، در نظر آريد! در آنچه حفظ آن را درباره کتاب خود از شما خواسته است و حقوقى را که نزد شما به وديعت گذارده، حفظ کنيد.»
📚#خطبه_86
🆔@syed213
•♥️🍃•
اَللَّهُمَّفَارهَمْقَلبي...🌱
هوایِدلمراداشتہباش
کہتنهاتورادارمـ..😊
منوخدا🍀
─┅═ೋ❅🦋❅ೋ═┅─
@syed213
#خاطره_شهید ♥️🎙
سیدابراهیم در بیمارستان حمص به تمام معنا نوکری بچهها را می کرد!
اصلا این نبود که چون فرمانده گردان است، خودش را بگیرد یا منتظر باشد بقیه به او برسند...
همیشه می گفت: «هر چی درجه ت بالاتر بره، مسئولیتت هم بیشتر میشه. باید بیشتر نوکری بچهها رو بکنی :)♥️»
همه جور مجروح داشتیم؛ یکی دستش قطع شده بود، یکی تیر به پهلویش خورده بود، یکی به رانش خورده بود...
همه رقم بود! سیدابراهیم برای بچهها مثل دایه بود🙃
نفری که گلوله به شکمش خورده بود، خونریزی داخلی داشت...
خیلی هم درد می کشید. شلنگ کرده بودند داخل شکمش، ظرفی هم به او وصل بود 🥀
خون های داخل شکمش خارج شده و داخل ظرف می ریخت....
از بس درد داشت و ناله می کرد، یکسره به او مرفین می زدند 💉
به دلیل خونریزی شکم، همه وجودش خونی شده بود...😞
طفلک از زور درد، دستش را به صورتش مالیده و صورتش را هم خونی کرده بود... 💔
سیدابراهیم مثل یک مادر دور و ور او می پلکید و تر و خشکش می کرد. دائم می رفت به پرستارها می گفت:
«آقا! بیا یک مسکّن به این بزن 💊.» یک پارچه برداشته بود با ظرف آب ولرم.
پارچه را می زد توی آب، تر می شد، بعد با آن خون های روی دست و صورت او را می گرفت و تمیز می کرد.
هر کس دیگری بود، شاید بدش می آمد یا چندش اش می شد، اما سیدابراهیم خیلی با حوصله، حتی خون های لای انگشتان پای او را هم تمیز می کرد!
اگر کسی نمی شناخت، فکر می کرد سید، داداش آن مجروح است!
باورش سخت بود که سید فرمانده گردان اوست :)🍃
سیدابراهیم برای بعضی ها که خیلی ضعیف شده بودند، می رفت با پول خودش از بیرون کباب می خرید✨
@syed213
#نهج_البلاغه
🌸وَ لِنْ لِمَنْ غَالَظَکَ فَإِنَّهُ يُوشِکُ أَنْ يَلِينَ لَکَ
💠با کسى که با تو به خشونت رفتار مى کند نرمى کن که اميد مى رود به زودى در برابر تو نرم شود»
📚#نامه_31
🆔@syed213