تصویری از فرزند حضرت آقا در مراسم عزاداری ❤️
#تفاوت_رااحساس_کنید
@syed213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت رهبرانقلاب از ماجرای شهادت غلام سیاه حبشی در کربلا و رفتار امام حسین(ع) با او
@syed213
Shab06Moharram1394[02].mp3
7.92M
رخصت بده عمو...
منم میدون بیام...
باید نشون بدم...
فرزند #مجتبیام
#روز_ششم_محرم
🎙 #میثم_مطیعی
@syed213
#کتاب_قرار_بی_قرار
#قسمت_چهل
#فصل_سوم_کتاب
#دلم_را_با_خودش_برد
#از_زبان_خواهر_بزرگوار_شهید
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔰 درسخواندن مصطفی شب امتحان بود.😉
🔰 همیشه موقع امتحان زبان که میشد زنگ میزد به من و با لحن پر از خواهش میگفت: «آبجی امتحان زبان دارم، بیام پیشت؟»🙏
🔰 من هم میگفتم: «داداش شب امتحان که نمیشه این همه کلمه و جمله و قاعده رو یادت بدم. لااقل از یه هفته قبل بیا!»
🔰 همیشه میگفت «باشه»، اما باز کار خودش را میکرد.😊
🔰 یک بار زنگ زد و گفت: «آبجی ساعت چهار بعدازظهر میام خونهتون که با هم درس بخونیم!»📚
🔰 ساعت چهار گذشت. نزدیک شش بود که زنگ زدم و پرسیدم: «کجایی؟»❓ 🔰 خندید و گفت: «آبجی فعلا تو پایگاه کار دارم. شما نگران نباش. میام!»😉
🔰 نزدیک یازده شب آمد. با دلخوری گفتم: «آخه الان من چطوری این همه درس رو یادت بدم؟»❓😔
🔰 کتاب را روی میز گذاشت و مظلومانه در چشمهایم نگاه کرد و گفت: «شما نکتهها و گرامرا رو بهم بگو. معنای چندتا کلمهی کلیدی رو هم برام بنویس، حله. بعد برو بگیر بخواب من خودم تا صبح میخونم. بیشتر از ده هم که اسرافه!»😁
🔰 کتاب را باز کردم، نگاهم به صفحات که افتاد مات ماندم. انگار تازه کتاب را از کتابفروشی گرفته بود. محض رضای خدا یک کلمه هم ننوشته بود.😱
🔰 پرسیدم: «کجا رو باید بخونی؟» سرش را خاراند و گفت: «والا نمیدونم، حالا از اولش شروع کنیم خدا بزرگه!»😄
🔰 تا خواستم شروع کنم، از روی مبل بلند شد و گفت: «راستی بذار برم یه وضو بگیرم، یه چند رکعت نماز بخونم، بعد با هم شروع میکنیم!»
🔰 یک نفس عمیق کشیدم و گفتم: «برادر من، اگه این کتاب رو بخوام بهت تزریق بکنم، حداقل ۲۴ ساعت طول میکشه!»
🔰 او خندید و من از دلهره به مرز خفگی رسیدم. وضو که گرفت آرام به نماز ایستاد.
🔰 نمازش را که خواند تازه تسبیحش را برداشت و مشغول ذکر شد. بعد هم موبایلش را چک کرد.📱
با حرص و نگرانی گفتم: «بابا صبح شد بیا شروع کنیم!»🙏
🔰 تا صبح به اندازهی چهار درس خواندیم. من ترجمه میکردم و قواعد را میگفتم، او هم روی دست و پا و کاغذهایش چیزهایی مینوشت.
🔰 وقتی میخواست برود گفت: «آبجی تو برو بخواب!»
ابروهایم را بالا انداختم و گفتم: «دلهره دارم، خوابم نمیبره!»😔
خندید و صورتم را بوسید: 💕 «من امتحان دارم، اصلا هم نگران نیستم. وقتی میشه به خدا توکل کرد نگرانی و دلهره برای چی؟»❣
🔰 نمرهاش که آمد هجده شد.👏 باورم نمیشد که درسنخوانده این نمره را گرفته.
🔰به شوخی گفتم: «تو که میگفتی بیشتر از ده اسرافه. نکنه امدادای غیبی حسابی هوات رو داشتن؟!»😉
🔰سری تکان داد و گفت: «دلم نیومد نگاهشون کنم. چیزایی که شما یادم دادی و استاد قبلا سر کلاس گفته بود رو نوشتم!»
🔰از هوش و استعدادش متحیر ماندم.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔴 ادامه دارد...
📚 منبع: کتاب قرار بی قرار _ مجموعه مدافعان حرم _ انتشارات روایت فتح
@syed213
✅حاج حسین یکتا:امسال دارم میرسیم به اربعین انقلاب.چهل سالگی انقلابه.تازه داریم میرسیم به اصل ماموریت تازه اقامیگه برگردین به دهه 60!!
شب پنجم محرم ۱۳۹۷
جمعه ۲۳ شهریور ماه ۱۳۹۷(هیات ریحانه الحسین ع)
@syed213
4_5830374205459268751.mp3
14.82M
✅حاج حسین یکتا:امسال دارم میرسیم به اربعین انقلاب.چهل سالگی انقلابه.تازه داریم میرسیم به اصل ماموریت تازه اقامیگه برگردین به دهه 60!!
شب پنجم محرم ۱۳۹۷
@syed213
#چهل_شب_چهل_نکته
کربلا؛
ندای مظلومیت است،
که در تارک تاریخ فریاد میزند
" هل من ناصر ینصرنی "
آری ؛ ندای مظلومیت و دادخواهیِ شهداء کربلا، در همیشه تاریخ بر قلب و جان انسانیت سایه افکنده و همچون آتشی سوزان، جانها را شعله ور میکند برای به پا خواستنِ یاریِ مظلومان در هر زمان و مکان از هر قوم و قبیله...
کربلا، آمده است که نگذارد خون مظلومان در لابلای غفلت ها و روزمره گیهای زندگی به فراموشی سپرده شود و ظالمان جام سرمستی ظلم را پیوسته بنوشند و غرّه شوند به رقص جنون در خونِ مظلومان...
و زمین، چه بی صبرانه منتظر فرا رسیدن قیامِ صمصامِ منتقمِ خونِ مظلومانِ کربلاست ، که بیاید و با ذوالفقار عدالت، به دادخواهی خونِ شهداء مظلوم، پایان دهد سیطره حکومت ظالمان و غاصبان را در زمین، و زمین را سرتاسر پر کند از رایحه دلنشین عدالت ....
#سیداحمدرضوی
#حسینی_شویم
@syed213
شش ماهه بود
شیرین و دلبر ...
آنقدر که وقتی سه شعبه گلویش را درید
دلِ تمام کاروان را با خود روی نیزه برد...😔
#شب_هفتم_محرم
@syed213