⭕️ چند نکته درخصوص پایین آمدن قیمت دلار وارز🔰🔰🔰
1⃣ دوستان باهوش دقت کنند توئیت بعیدی نژاد درست زمانی بود که نرخ دلار داشت به شدت سقوط میکرد ولی در اصل نقشه دولت این بود که تا آخرین لحظه نرخ دلار رو افزایش بده که بحمدالله شکست خورد و حالا که دیدن نرخ دلار سقوط کرده میخواهند به FATF ربط بدهند و این لایحه استعماری رو تصویب کنند که در صورت تصویب نرخ ها دوباره بالا میره ولی اگر مردم به دلار و FATF نه بگویند و همچنان متحد باشند نرخ ها بسیار کاهش پیدا خواهد کرد
2⃣ امثال #روزنامه_شرق و #ایران همراه و هم مسیر با #کفتار_نیوز در صدد هستند در ادامه خرابکاری های ۶ ماه اخیرشان پروژه ناراضی سازی مردم را رقم بزنند و مانع سقوط قیمت دلار و اجناس و... بشوند ان شالله موفق نخواهند شد چرا که مردم دیگر به دروغ هایشان اعتماد ندارند و مردم با اتحاد و انسجام همگانی تو دهنی سختی به دشمنان ملت ایران خواهند زد
3⃣ طبق ایه شریف قران که میفرماید : اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم"
با خرید به اندازه نیاز ( نه بیشتر) و تحریم شدکت های احتکار کنندگان ( مثل مولفیکس) میتوانیم قیمت ها را بشکنیم و نرخ ها را بسیار پائین بیاوریم
4⃣ مطمئن باشید با این روند در چند روز آینده قیمت دلار به زیر ۵ هزار تومان خواهد رسید و ان شاالله به زودی به شکوه انقلاب جهانی اسلام خواهیم رسید
5⃣ خرید خودرو، تلفن همراه، و امثالهم را تعطیل کنید تا در ارزانی چند روز آینده با قیمت کمتری بخرید
#برای_ایران #برای_هموطنانمان
#نه_به_دلار_نه_به_دلال
🆔 @syed213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ زیبای حب الحسین یجمعنا | بنام ما میرویم
▪️حامد زمانی و حسین الأکرف
التماس دعا🙏
@syed213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎯 پیش بینی عجیب حاج حسین یکتا در مورد بینالمللی شدن #تورقوزآباد :)
🎙سخنرانی مربوط به سال ١٣٩۴ در مسجد جامع یزد می باشد.
@syed213
🔰🔰🔰
#بخش_پنجم
هر کید و مکر، و هر سعی و تلاش که داری به کار بند، سوگند به خدای که هرگز نمیتوانی، یاد و نام ما را محو و وحی ما را بمیرانی، چه دوران ما را درک نکرده، این عار و ننگ از تو زدوده نگردد.
آیا جز این است که رأی تو سست است و باطل، و روزگارت محدود و اندک، و جمعیت تو پراکنده گردد،
آری، آن روز که ندا رسد: أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ.
پس حمد بر خدای راست که برای اوّل ما سعادت و مغفرت، و برای آخر ما شهادت و رحمت مقرر فرمود.
از خدا مسئلت میکنیم ثواب آنان را تکمیل فرموده و موجبات فزونی آن را فراهم آورد، و خلافت را بر ما نیکو گرداند، چه او رحیم و ودود است، خدای ما را بس است چه نیکو وکیلی است.
🆔 @syed213
#کتاب_قرار_بی_قرار
#قسمت_پنجاه_و_دو
#فصل_چهارم_کتاب
#مصطفی_آینهای_صیقلخورده
#از_زبان_برادر_بزرگوار_شهید
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌀 روزبهروز هوا گرمتر میشد. همیشه تابستانِ بچهها در اهواز، زودتر از تهران و شهرهای دیگر شروع میشود. گرمای آنجا آنقدر شدید است که در طول روز نمیشود بیرون از خانه ماند، 😫 اما برای ما زمستان و تابستان فرقی نداشت. دنبال بازی بودیم و هیجان.😊
🌀 تنها قسمتی که در خانه کولر گازی داشت، اتاق پذیرایی بود. مادرم در را قفل میکرد 🔐 و خودش هم زیر پنجره میخوابید تا ما از آنجا هم نتوانیم برویم داخل حیاط. درِ حیاط جلویی و پشتی هم قفل بود. صدای در حیاط بلند شد، بچهها در کوچه منتظرمان بودند.
🌀 مادرم را صدا زدیم و با التماس گفتیم: «مامان بذار بریم توی کوچه با بچهها بازی کنیم!» 🙏 مادرم همانطور که دستش روی چشمهایش بود گفت: «توی خونه بازی کنید!» باز هم التماس کردیم. 🙏 گفت: «تهِ بازی توی کوچه همیشه دعواست!» بعد هم خوابید. آبجی و مرتضی هم کنارش دراز کشیدند.
🌀 من و مصطفی از اتاق زدیم بیرون تا بلکه راه فراری پیدا کنیم. اول رفتیم آشپزخانه، چشم مصطفی به تهویه افتاد. گفت: «داداش بیا از تهویه فرار کنیم!» بابا هنوز تهویه را میخ نکرده بود. فقط با پارچه و چوب دورش را محکم کرده بود. رفتم روی کابینت و راه تهویه را باز کردم. به مصطفی گفتم: «بیا روی کولم!» مصطفی خودش را بالا کشید، اما شیشهی جلوی تهویه مانع بود. ناامید آمد پایین.😔
🌀 سراغ اتاق مامان و بابا رفتیم. چشممان به جای کولر اتاق افتاد که بابا تنها با یک تکه چوب و چند تا میخ جلویش را بسته بود. دِراوِر بزرگ قهوهایرنگ جلوی راهمان بود. تمام کشوهایش را درآوردیم و انداختیم وسط اتاق. اتاق جای راه رفتن نداشت. دراور سبک شد و توانستیم بکشیمش کنار. از داخل کولر رد شدیم و به حیاط رسیدیم.😊 از بلوکهای سیمانی خودمان را بالا کشیدیم و رسیدیم به پشتبام و از آن طرفِ دیوار خودمان را پایین کشیدیم و بالاخره به کوچه رسیدیم.😊
🌀 بچهها به خاطر ما فوتبال بازی نکرده بودند. کوچه را خطکشی کردند برای بازی رابط. آخرِ این بازی به قول مامان، دعوا و کتککاری بود. من و مصطفی و رضا در یک گروه بودیم، مزدک و سامان و حبیب هم در یک گروه بودند. چند دست پشت سرِ هم بازی کردیم و به دور آخر رسیدیم.
🌀 به بچهها گفتم: «اگه این دست رو هم خوب بازی کنیم برندهایم!» داشتیم میبردیم که مزدک بیهوا یکی زد زیر ِگوش مصطفی. 😡 میخواستیم درگیر بشویم که مادر مزدک از سرکار آمد و گفت: «ای وای چی شده که میخواید دعوا کنید؟» 😱 مصطفی با بغض و صورت قرمز رفت پیش مادر مزدک.😔 همانطور که سعی میکرد اشکش جاری نشود به مزدک اشاره کرد و گفت: «دیده گروهش داره میبازه، برای همین بهم سیلی زد!» مزدک آمد وسط و گفت: «چرا دروغ میگی؟ 😳 فحش دادی منم هولت دادم!» مصطفی گفت: «ای دروغگو! تو چشمام نگاه کن و باز این حرف رو بزن!» زل زد به چشمان مصطفی و حرفهایش را تکرار کرد. مصطفی هم وقتی دید اینطوری است یکی خواباند زیرگوشش.
🌀 یکدفعه در کوچه ولولهای بهپا شد. مصطفی فرار کرد و تا سر کوچه دوید. مزدک هم دنبالش، من هم دنبال مزدک. از پشت سر لباسش را کشیدم و تا توانستم زدمش. مادر مزدک رسید به ما، دستمان را گرفت و برد جلوی در خانه.
🌀 مامان با صدای زنگ از خواب بیدار شد. از صورت و لباسهای خاکی ما تعجب نکرد. از مادر مزدک عذرخواهی کرد و ما را فرستاد داخل خانه. من و مصطفی به سمت حیاط پشتی فرار کردیم غافل از اینکه در قفل است. داخل آشپزخانه گیر افتادیم. مصطفی غیبش زد. من بودم و مادر و کفگیر و ملاقه و هر چه که برای تنبیه خوب بود.
🌀 کتکها را که خوردم مصطفی از داخل کمد بیرون آمد و با یک لبخند 😊 و بغل محکم از دل مامان درآورد!💕 از آن روز به بعد دیگر هیچ دری در خانهی ما قفل نبود.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔴 ادامه دارد...
📚 منبع: کتاب قرار بی قرار _ مجموعه مدافعان حرم _ انتشارات روایت فتح
🆔 @syed213
🌹ثواب تجهیز کردن افراد برای زیارت سیّدالشهدا علیه السلام
🌴🌴🌴🌴🌴
1)صفوان جمّال گفت: به حضرت صادق علیه السلام عرض كردم:
ثواب و اجر كسى كه خودش به دلیلی نمي تواند به زيارت حسین بن علی علیه السلام برود، ولى ديگرى را تجهیز می کند و می فرستد، چیست؟ فرمود: به ازای هر يك درهمى كه خرج كرده است، خداوند متعال به اندازه كوه احد به وی حسنه عطا می کند، و چند برابر هزينه هایى را كه متحمّل شده، برايش باقى مي گذارد، و نيز بلاهای نازل شده را از وى دور مي گرداند، و مال و دارایی وى را حفظ و نگهدارى مي فرمايد.
📕.(كامل الزيارات، ص129)
🌴🌴🌴🌴🌴
2)على بن ميمون به حضرت صادق علیه السلام عرض کرد:
اگر کسی (به دلیل عذری) به زیارت حسین بن علی علیه السلام نرود، ولى كسى را از طرف خود به آنجا بفرستد، آيا جايز است؟ حضرت فرمود: بله جائز است، ولى اگر خودش برود، اجرش عظيمتر بوده و نزد پروردگارش بهتر و مطلوب تر است.
📕(كامل الزيارات، ص295)
@syed213